یکشنبه, 23 ارديبهشت 1403

 



موضوع: گزیده ای ازدرس پنجم

گزیده ای ازدرس پنجم 10 سال 8 ماه ago #32413

با سلام

ضرورت و اهمیت مدیریت در سازمان ها و مراکز فرهنگی :

1 – پیچیدگی جوامع جدید و فرآیند رو به گسترش جهانی شدن ، توجه به مدیریت را در تمامی مراحل و عرصه های زندگی از مسائل بسیار جزئی چون مدیریت وقت و مدیریت برخود تا مدیریت در سطوح بین المللی ضروری و الزامی کرده است حتی کسانی که به مدیریت در عرصه فرهنگ اعتقادی ندارند ، لزوم حداقلی از مدیریت را پذیرفته اند ، زیرا به دلیل عدم سود آوری اقتصادی برخی فعالیتهای فرهنگی ، نیاز به حمایت دولت ها از عرصه فرهنگ در بازار رقابت و بازار عرضه و تقاضا وجود دارد و نیاز به پشتیبانی و حمایت از فعالیتها و محصولات فرهنگی و تامین آزادی برای فعالیتهای فرهنگی می باشد.
2 – در جهان رقابتی کنونی کشورهایی که برای فرهنگ خود هدف و برنامه ای نداشته باشند توسط فرهنگ های دیگر کنار گذاشته می شوند کشورهایی که برای فرهنگ خود برنامه ای نداشته باشند خود مشمول برنامه ی فرهنگی دیگران و جزئی ار آن خواهند شد .
3 – در کشورهایی که دارای پشتوانه فرهنگی قوی هستند و فعالیتهای گسترده فرهنگی داشته و دارای میراث فرهنگی عظیمی بوده اند اهمیت مدیریت فرهنگی چند برابر می شود از جمله کشور ما علاوه بر میراث فرهنگی قابل توجه ، به دلیل وقوع انقلاب اسلامی که نوعی تفکر و اندیشه جدید به جهانیان عرضه داشت و ارزش های جدیدی به منصه ظهور رساند جایگاه با ارزشی دارد از این رو به منظور صیانت از ارزشهای انقلاب اسلامی و آرمانهای آن نیازمند توجه جدی به امر مدیریت در عرصه فرهنگ هستیم . بطور کلی می توان ضرورت های مدیریت فرهنگی را در موارد زیر خلاصه کرد:

الف ) ارتقای اثر بخشی فعالیتهای فرهنگی
ب ) بالا بردن خلاقیت های فردی و ارتقای توسعه اجتماعی
ج ) تعدیل بی عدالتی اجتماعی در توزیع علم و دانش
د ) ایجاد زیر ساخت ها و روساخت های مناسب برای انجام فعالیتهای فرهنگی
ه ) تضمین حقوق فرهنگی اقلیتها
ر ) تمرکز زدایی در انجام اقدامات یا فعالیتهای فرهنگی تا حد ممکن

ویژگیهای حوزه مدیریت فرهنگی : 1 – تنوع و تکثر : وجود افکار و اندیشه های مختلف و تنوعات قومی و خرده فرهنگها و از سوی دیگر شخصیت و ساختار روانی ، روحی و جسمی مخاطبان و مجموعه عوامل زیستی ، اجتماعی ، سیاسی و اقتصادی در حوزه فرهنگی مدیریت فرهنگی را نیازمند صلاحیت های تخصصی و تعهدی بسیار بالا می کند تا دانش های فراوانی را در زمینه ی مردم شناسی ، جمعیت شناسی ، روان شناسی ، جامعه شناسی ، علوم سیاسی و ... بداند .
2 – ژرف نگری : امور فرهنگی نقش مبنایی محوری برای انجام دیگر فعالیتهای سیاسی ، اقتصادی ، آموزش و ... دارد چون هرگونه تلاش و برنامه ریزی برای فعالیتهای اقتصادی ، سیاسی و ... نیازمند ایجاد فرهنگ آن است .
3 – مشارکت فرهنگی : مدیریت فرهنگی بیشترین میزان ارتباط را با جامعه دارد و هر قدر میزان مشارکت مخاطبین یک برنامه فرهنگی در تدوین و اجرای آن بیشتر باشد نتایج بسیار بهتر و والاتری حاصل خواهد شد و امکان پذیر می شود .
4 – تحول و نو آوری : تا زمانی که در ستاد مدیریت یک سازمان فرهنگی طرز تفکر خلاق و نوآور ظهور نکند و مدیر آن سازمان خود را نیازمند به یک تحول نبیند شرایط رو به بهبودی نخواهد رفت و نباید به ایجاد تغییر امید داشت در نتیجه باید به بررسی محیط بیرونی و داخلی پرداخت تا شناخت دقیقی از وضع فعلی سازمان داشته باشیم زیرا مطالعه و آگاهی از رسالت ، اهداف ، ساختار ، منابع انسانی و مالی و .... در مجموع ساخت نقاط قوت و ضعف یک سازمان حائز اهمیت فراوان است . در بررسی محیط خارجی یک سازمان شناخت بروز و عمیق مخاطبان جهت درک نیاز ها و انتظارات آنان حائز اولویت است .
5 – تعیین چشم انداز کار آمد یا نقاط مطلوب : برای چشم انداز کار آمد و مطلوب ایجاد شفاف سازی ماموریت اصلی اهداف و وظایف است در موسسات فرهنگی متاسفانه با این مقوله بصورت تشریفاتی برخورد می کنند چون بخش قابل توجهی از موسسات فرهنگی کشور دارای رسالت ، اهداف و وظایف مبهم و حتی متناقض و یا شعاری هستند اهداف چیزهایی است که سازمان خواستار دست یابی به آن است ولی چشم انداز فراتر از اهداف و نقاط عالی و مطلوب را به صورت ایده آل و دراز مدت مشخص می کند چشم انداز باید کاملا مبتنی بر رسالت ، اهداف و وظایف یک سازمان ترسیم شود.
6 – توانمند سازی سازمان ( ایجاد ظرفیت ) : پس از روشن کردن رسالت ، اهداف ، وظایف و چشم انداز باید استطاعت و ظرفیت بالفعل و بالقوه در ابعاد منابع انسانی منابع مالی و منابع فیزیکی مورد ارزیابی و سنجش قرار گیرد.

قلمرو مدیریت فرهنگی : در زمینه امور فرهنگی می توان از سه قلمرو سخن گفت :

الف ) قلمرو سنتی مدیریت فرهنگی : در این قلمرو دستگاههای خاصی به عنوان دستگاههای فرهنگی تعریف می شوند که مجری برنامه های مصوب فرهنگی بوده و بخشی از کارهای فرهنگی توسط مردم را مورد حمایت قرار می دهند .
ب ) قلمرو وسیع مدیریت فرهنگی : بسیاری از کشورها خود را به اقدامات سنتی برای ارتقای هنرها و میراث ملی محدود کرده اند اما اخیرا گرایشی جدید برای گنجاندن سیاست های هنری و فرهنگی در یک رویکرد وسیعتر پدید آمده است در این گرایش سیاست فرهنگی نقش اجتماعی نیز می یابد و بر تمرکز زدایی در تصمیم گیری ها ، مشارکت جمعی مردم در زندگی فرهنگی ، توسعه خلاقیت فردی و جمعی و حقوق اقلیت ها در ارائه فرهنگ خودشان نیز تاکید می شود.

ج ) قلمرو ژرف مدیریت فرهنگی : این رویکرد آرمانگرایانه است ، تمام ادارات دولتی باید برای توسعه فرهنگی بسیج شوند تا هدف های فرهنگی توسعه و عمق بیشتری یابد فعالیت فرهنگی آن فعالیتی است که منجر به ایجاد ، حفظ ، ارتقا و تغییر در حوزه فرهنگ شود . با این مفهوم و تعریف از فعالیت فرهنگی رویکردی نوین و اثر بخش در حوزه فرهنگ و مدیریت فرهنگی شکل می گیرد افراد جامعه ای بر اساس ادراک خود از واقعیت های پیرامون خویش اعم از سازمان ، نظام ، جامعه ، کشور و کار فرهنگی فعالیتی است که موجب تغییر رفتار می شود . مدیران رفتار سازان جامعه تلقی می شوند زیرا افراد جامعه به گونه ای رفتار می کنند که مورد تایید مدیران قرار بگیرند . و از این رو از منابع دراختیار مدیران برای رفع نیازها یشان استفاده می نمایند و بدین تربیب فرهنگ مورد پذیرش مدیران که مبنای تایید رفتار دیگران است گسترش پیدا می کند و در صورت استمرار و تداوم نهادینه می گردد.

دستگاهها و مدیران فرهنگی علاوه بر اینکه در رابطه با رشد شاخص های فرهنگی دارای وظایف و ماموریت های خاصی خواهند بود ، وظیفه دارند نسبت به عملکرد مدیران سایر بخش ها اعم از سیاستگذاری ، هدف گذاری ، کنترل و سرپرستی ، دارای شناخت و ارزیابی باشند و در صورت عدم سازگاری عملکرد های آنان با شاخص های فرهنگی ، در جهت جلوگیری و یا هدایت آنها اقدام نموده و نسبت به تقویت و پشتیبانی رفتار های مدیریتی مثبت و سازگار توجه داشته باشند.

سیاست و اهداف فرهنگی کشور :

الف ) سیاست فرهنگی : توافق رسمی و اتفاق نظر مسئولان و متصدیان امور در تشخیص ، تدوین و تعیین مهمترین اصول و اولویتهای لازم در حرکت فرهنگی است سیاست فرهنگی نوعی دستورالعمل فرهنگی است که روشنگر حرکت است . مسئولان ، متصدیان و همه مراجع و مراکز فرهنگی وابسته به دولت و نظام جمهوری اسلامی ایران ، مجریان و مخاطبین سیاست فرهنگی کشور در درجه اول قرار دارند سیاست فرهنگی به معنای عام و عرفی آن مجموعه ای از اهداف ، مبانی ، اصول ، اولویتها و خط مشی اجرایی را شامل می شود.
ب ) اهداف فرهنگی جمهوری اسلامی : 1 – رشد و تعالی فرهنگ اسلامی انسانی و بسط پیام و فرهنگ انقلاب اسلامی در جامعه و جهان 2 – استقلال فرهنگی و زوال مظاهر منحط و مبانی نادرست فرهنگ های بیگانه 3 – به کمال رسیدن قوای خلاقه و شایسته وجود آدمی در همه شئون و به فعالیت در آمدن استعدادهای خدادادی 4 – آراسته شدن به فضایل اخلاقی و صفات خدایی در مسیر وصول به مقام انسان متعالی 5 – تحقق کامل انقلاب فرهنگی در جهت استقرار ارزشهای مورد نظر اسلام و انقلاب اسلامی در زندگی جمعی و فردی و پاسداری از آنها و استمرار حرکت فرهنگی برای رسیدن به جامعه مطلوب. 6 – درک مقتضیات و تحولات زمان و نقد دستاوردهای فرهنگی جوامع بشری و استفاده از نتایج قابل انطباق با اصول و ارزشهای اسلامی .
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
مدیران انجمن: کبرا گلستانی