شنبه, 29 ارديبهشت 1403

 



موضوع: paradaym shift

paradaym shift 10 سال 9 ماه ago #24467

پارادایم شیفت 3(کاریزما)
شخصیتهای کاریزماتیک چگونه شخصیتهایی هستند ؟
اصولا" در معنای لغوی کاریزما به عنوان یک شخصیت است که در عرصه ای خاص در بین عموم جامعه توانمندیهای جادویی و مقبولیتی خاص دارد و حتی در بسیاری از مواقع این اعتبارو مقبولیت منشا ءهای درست علمی یا منطقی ندارد صرفا" به دلیل اینکه اکثریت انسانها ترجیح میدهند که پیروان مکتب ساختار مذهب یا حتی برند و کمپانی خاص باشند بوجود می آیند .
به عنوان مثال در تمامی زمینه ها شخصیتهای کاریزماتیک متفاوتی در حال رقابت و جولان هستند که سران این ساختارهای کاریزماتیک مدام در حال چیدمان ساختارهای جدید و استفاده از نفوذ کاریزمای خود برای بالا بردن تعداد پیروان وفادار خود می باشند و به بهانه ی برتری جایگاههای کاریزماتیک این افراد با سیاستهای مختلف در مغز پیروان وفادارشان این به ظاهر برتری را جا می اندازند و این همان نقطه ی شروع تمامی کشمکشها در تمامی عرصه های زندگی پر چالش امروزیست .
شخصیتهای کاریزماتیک در تمامی عرصه های زندگی مردم رخنه میکنند . از خط مشهای سیاسی و اقتصادی و مذهبی و ورزشی گرفته تا نوع نگرش درست یا غلط نسبت به موضوعی خاص و حتی جهان بینی افراد را تعیین میکنند .
در برخی کتب روانشناسی و علوم ارتباطات نوین از شخصیتهای کاریزماتیک به نام عقابهای جامعه و از پیروان وفادارشان ( مردم ) به عنوان اردک یاد میشود .
چرا عقاب و چرا اردک ؟

ادامه مطلب
+ نوشته شده در یکشنبه بیست و نهم اردیبهشت 1392ساعت 13:18 توسط مهدی بشردوست | آرشیو نظرات
________________________________________
پارادایم شیفت 2
پیرو مطالب قبلی مطروحه هر یک از ما مبلغین ذاتی جهان پیرامون خود هستیم . حال بیایید نگاهی به چگونگی پیدایش اقتصاد در زندگی بشر بیندازیم .
عده ای معتقدند اقتصاد از نوع تبادل خدمات یا کالاها سر چشمه میگیرد عده ای دیگر بر این باورند که از زمان رواج کالایی واسطه به نام پول اقتصادهای خورد و کلان ظهور پیدا کرده اند و دسته ی سومی نیز مانند الوین تافلر که در کتاب موج سوم خود محصول سال ۱۹۶۴ معتقد است مبانی جهان بینی و همچنین اقتصاد در زندگی بشر به ۳ دوره ی اصلی تا قبل ازسال ۱۹۶۴ تقسیم میشود که ایشان اسم هر دوره را یک موج مینامد .
چرا موج ؟
در کتاب توصیحی در این باب نیامده است اما تحلیل من در این موضوع به واسطه ی سالها تحقیق در زمینه های اقتصاد علوم ارتباطات و جامعه شناسی و روانشناسی این نکته را یاد آور میشود که موج همواره از زیرساختها و تحولات اعماق آب ایجاد میشود و در نهایت به مرور زمان ( بسته به قدرتش ) خود را به سطح آب کشانده و همه چیز را دگرگون میسازد و در صورت مقاومت هر گونه جسم خارجی آن را در هم میشکند و پیش میرود . در اجتماع نیز چنین است تغییر ساختارهای فرهنگی و ایدءولوژیک گاه سالها و قرنها طول میکشد اما زمانی که به مرحله ی تبلور رسید دیگر مهار آن ساده نخواهد بود وگاه حتی برای مدت طولانی غیر ممکن است . به همین دلایلی که ذکر کردم الوین تافلر در کتابش از تحولات ساختاری زندگی بشری به نام موج یاد میکند .
از دیدگاه من همه چیز از نوعی اقتصاد پیچیده پیروی میکند . برای درک این مطلب بیایید ببینیم اقتصاد در کلام به چه معناست :
اقتصاد یعنی هر آن چیزی که مقصود و هدفی خاص را دنبال می کند و در واقع وزن افتعال کلمه قصد در عربی میباشد . پس هر رفتار . کلام . نگاه . خدمات . کالا . ارتباطات و.......... که هدفی را دنبال کند در واقع همان اقتصاد است . این تعریف من از اقتصاد است . در واقع اگر کمی ژرف نگری نسبت به پیرامونمان داشته باشیم میبینیم که هیچ چیز از قانون قصد و مقصود یا همان اقتصاد مستثنی نیست و همه چیز را در بر میگیرد .
همان طور که در علوم بسیار پیشرفته ی علم ارتباطات و روانشناسی امروز مانند علم TA(تحلیل رفتار متقابل TRANSACTIONAL ANALYSES ) که از آن به عنوان معجزه ی روانشناسی و علوم ارتباطات یاد میشود بخش بسیار پیچیده و پر مغزی مورد توجه اساتید این علم قرار گرفته است به نام اقتصاد نوازشی که به این موضوع میپردازد که کوچکترین رفتارها و منش انسانها در قبال یکدیگر از اقتصادی پیچیده پیروی میکند و افراد چه در حوزه های فردی و چه حوزه های ارتباطی از انتخاب رنگ لباسشان تا انتحاب یک فرهنگ لغت خاص اجتماعی و توع منش رفتارشان از اقتصادی خاص پیروی میکنند که فرمولهای این اقتصاد پیچیده در زیر سن ۵ سالگی ( دوران پیش نویسی ) شکل میگیرد که اگر در دوران بلوغ و بزرگسالی تغییری بر اثر آموزش و تصحیح این فرمولها و ساختارها اتفاق نیفتد ( طبق آمار رسمی ۸۷.۵٪ از مردم دنیا بدون تغییر در ساختارهای پیشنویسی و ازرشهای خورانده شده ی دوران کودکیشان زندگی می کنند که باز هم طبق آمار نزدیک به ۸۰٪ این مفاهیم باید در دروان بزرگسالی تغییر کند زیرا کودک به دلیل ضعف در تجزیه تحلیل مطالب را بصورت توهمی غیر علمی و جادویی در ذهن خود بدون تفکر ذخیره میکند و این همان اصل آفت فرهنگی و ارتباطی به خصوص در کشورهای جهان سومی مثل ایران است ) ما تا آخر عمر در واقع از همان رفتارهای پیشنویسی و کودکانمان برای اقتصادهای محیطی و ارتباطیمان استفاده میکنیم .
در واقع رفتارههای کاملا" تکراری با نتایجی کاملا" تکراری از فرمولها و ارزشهای تکراری که در کودکی به ما منتقل شده است و جالبتر اینجاست که ما به شکستهای تکراری عادت کرده و آنرا بخشی از اقتصاد رفتاری و هویتی خود میدانیم !!!!!
نویسنده : مهدی بشردوست

برچسب‌ها: ارتباطات و اقتصاد
ادامه مطلب
+ نوشته شده در چهارشنبه چهارم اردیبهشت 1392ساعت 16:18 توسط مهدی بشردوست | آرشیو نظرات
________________________________________
پارادایم شیفت یا دگرگونی الگوها
منظور از دگرگونی الگوها چیست ؟
در طول تاریخ انسان همواره موجودی بوده که بر اساس آزمون و خطا زندگی خود را به پیش برده است و در واقع دو فرایند متفاوت به هم آمیخته زندگی بشر را تا این زمان پیش برده است :
۱ غریزه
۲ آزمون و خطا
انسان موجودی پیچیده اما در عین حال بسیار ساده است . اگر کمی ژرف نگری نسبت به مطالب پیرامونمان داشته باشیم به راستی در میابیم که همه چیز از یکسری قوانین ثابت و کلی پیروی میکند
یکی از مهمترین این قوانین قانون علت و معلول است که در مورد همه چیز ثابت و پایدار است در واقع به نظر من یکی از مهمترین مساءل در مبحث تبلیغات و اقناع پرداختن به همین موضوع می باشد که علتها و معلولهای بازارهای هدف .چگونگی پیدایش این بازارها. روند دگرگونی این بازارها و مهمتر از آن نوع نگاه و تفکر مردمی که مشتری این بازارها هستند چگونه است ؟ دانستن این موضوع که ذهن انسان چگونه کار میکند و در واقع بر اساس چه معیارهایی به سمت کالایی خاص کشیده میشود یا نه مهمترین بخش شناسایی علت و معلولها در این زمینه است یا بهتر بگویم شناسایی ساختار کارکرد ذهن انسانها اصلیترین فرمول این بازی است . شناسایی خلاء های ذهنی . نوع علاقه مندیها . پرشهای فکری انسان . گرایشهای قومی و مذهبی ......تمامی اینها ابزارهای مختلف اقناع بشر در طول تاریخ بوده است . در واقع تبلیغات و اقناع بخش جدایی ناپذیری از زندگی تمام موجودات است . حتی در دنیای حیوانات این موضوع به وضوح در روابطشان مشخص و نمایان است .
به طور کلی تبلیغات و اقناع ذاتی ترین و قدیمیترین روش ارتباط سازی میان تمامی موجودات است و همه ما مبلغین ذاتی هستیم از سطح زندگی فردی و روابط محیطی تا سطوح بالای اجتماعی و مذهبی و سیاسی و تجاری و ...... همه چیز به نوعی از تبلیغات مربوط می شود .
مثال ساده ی تبلیغات فردی فیلمی است که شما در سینما به تماشای آن می روید و اگر از فیلم (البته با ساختار ذهنی خودتان) خوشتان بیاید آن را به دوستان و همکاران و فامیل و ..... توصیه میکنید یا حتی گاهی اصرار نیز می ورزید تا حتما" بروند و فیلمی که شما تاءییدش کردید را ببینند ..... خوب به نظرتان چه اتفاقی در این میان افتاده است ؟
خیلی ساده است شما برای سینما . کارگردان فیلم . هنر پیشه هایش . احتمالا" بوفه یا رستورانهای داخل سینما و اطراف آن .....و مهمتر از همه تاءیید گرفتن در مورد روش فکری خودتان که احتمالا" بخشی از آن در آن فیلم تجلی پیدا می کند ( چون شما دیدنش را توصیه کردید ) بازاریابی و تبلیغات و اقناع انجام داده اید و به طور ناخودآگاه زنجیره ای از اقتصاد زیر پوستی جامعه را به حرکت در آورده اید .
اگر کمی ریز بین باشیم میبینیم که روزانه میلیونها پیام تبلیغاتی از تمامی انسانها بدون استثنا در حال صادر شدن است که گاه یک مضمون و گاه چندین مضمون و پیامدهای پیچیده را به دنبال خواهد داشت و این چیزی نیست جز یک قانون ساده : شناسایی درست روش کاکرد قانون علت و معلول در ارتباطات انسانها و بررسی صحیح زنجیره ی این تاثیرات
نویسنده : مهدی بشردوست
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.

paradaym shift 10 سال 9 ماه ago #25754

salam mamnon paiameton dariaft shod
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
مدیران انجمن: علی احمد الفتی