نهادینه شدن تبلیغات
اواخرقرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم دوران گسترش شدید فعالیت های تبلیغاتی بود.رشد رسانه های جمعی وپیشرفت در حمل ونقل منجر به شکل گیری مخاطبان توده ای برای تبلیغات و افزایش استفاده و کارایی شد.هریک ازرسانه های ارتباط جمعی چاپ ,سینما,رادیو وسپس تلویزیون ویژگی های منحصر به فرد خودرادرطراحی فنون جدید تبلیغات به کار گرفت.به طورخاص رادیوامکان تبلیغات مستمربین المللی رافراهم ساخت,درحالی که تلویزیون مسئله (امپریالیسم فرهنگی )راتشدید کرد که در آن فرهنگ یک کشوربردیگر کشورها تحمیل می شود.دو قرن نوزدهم و بیستم میلادی شاهدرشدی بی سابقه درحوزه ارتباطات وحمل و نفل بود.اوایل فرن نوزدهم توزیع گسترده ای نداشتند,وبا وجود افزایش نرخ سواد درمیان طبقه متوسط,کتاب هنوز آن فدر دردسترس مردم عادی نبود که در پایان قرن دردسترس قرارگرفت.
سخنرانی عمومی هر چند مهم بود ولی نفایص ذاتی محدود بودن مخاطب وعدم امکان تکثیر ونسخه برداری راداشت.نتیجه این بود که همچنان شایعه وسخن چینی وسیله مهم حفظ مجاری ارتباطی بین گروه ها و افراد علاقمند به انتشار پیام های خاص بود.
مخاطب جدید
شکل کیری شیوه های نوین ارتباط,یک پدیده تاریخی جدید یعنی مخاطب توده وار را خلق کرد.باآغاز به کار روزنامه نیویورک سان در3 سپتامر 1833 م عصر (مطبوعات ارزان قیمت)شروع شد,وکلیت شکل اخبار تغییر کرد.بنیان گذاران مطبوعاتارزان قیمت, از جمله بنجامین دی ازنشریه سان و جیمز گوردون بنت از نیویورک هرالد درک کرده بود که شمار روزافزونی از خوانندگان طبقه متوسط وکارگر حاضرند هرروز روزنامه بخرند در حالی که مطبوعات تجاری گذشته علاقه زیاد به رویدادهای روزانه را تحقیر می کردند.
شکل گیری این توده های جدید در همان زمانی حادث شد که دموکراسی به عنوان یک فرآیند سیاسی ، در کشور های زیادی در حال شکل گیری بود .
ظهور جامعه توده دار
برامسون مینویسد که بد بینی جامعه شناسی اروپا نسبت به مساله جامعه توده دار در تصور قرن نوزدهمی در فرو پاشی اجتماع سنتی ریشه دارد . بنابراین دغدغه جامعه شناسی اروپا در این دوره ((بی نظمی اجتماعی )) و ((فرو پاشی اجتماعی )) ناشی از ظهور جامعه صنعتی و شهری در مقیاس عظیم بود . نتیجه نهایی این بود که:
این دیدگاه جامعه شناسی قرن نوزدهم در نظریه جامعه توده ای قرن بیستم جمع بندی شده است ، به ویژه در نگاه آن نسبت به گذشته .
نقش رسانه های جمعی نو ظهور در این انتقال از نوع سنتی به نوع مدرن جامعه ، کلیدی تصور می شد ، زیرا مردم از طریق رسانه های عمومی افکار جدیدی کسب می کردند .
ظهور نقد تبلیغات
دغدغه عمده ای که در پایان قرن نوزدهم ایجاد شد نگرانی از آینده فرآیند دموکراتیک در برابر ظرفیت های جدید دستکاری افکار عمومی از طریق فنون ماهرانه تبلیغات بود .
کوالتر از والاس نقل می کند :
وقتی پیشرفت های انقلابی در فنون ارتباطی و آخرین کشفیات روان شناسی اجتماعی به ضرورت روش های جدید تبلیغات افزوده شد ، بشر می بایست بیش از همه از (( دستکاری افکار و انگیزه های عمومی توسط سیاستمداران حرفه ای )) بهراسد .
اسپرول می نویسد : هر چند نقد تبلیغات مترقی از دولت به عنوان منبع نوعی دستکاری ایدئولوژیک آغاز نمی شود ، جنگ بزرگ نشان داد که دولت آمریکا می تواند به دنبال سلطه ایدئولوژیک باشد .



اسپرول در ادامه می نویسد :
در طول دهه های 1920و 1930منتقدان ترقی خواه تبلیغات برنامه گسترده ای طراحی کردند تا با مسئله تبلیغ ایدئولوژیک تعصب آمیز از طریق اخبار ، دین، تفریح وسرگرمی، آموزش و حکومت مبارزه کنند .
رسانه های جدید
تمام اشکال عمده ارتباط جمعی که در قرن نوزده و بیست ظهور کردند مجموعه ای از تقاط قوت و ضعف خاص خود را داشتند . چیزی که همه به طور مشترک دارا بودند توانایی برقراری ارتباط مستقیم با عامه مردم بود ، به طوری که می توانستند نهاد های سنتی جامعه پذیری مثل کلیسا ، مدرسه ، خانواده و نظام سیاسی را دور بزنند . به دلیل این قابلیت بسیار مهم وبه لحاظ تاریخی منحصر به فرد ، کسانی که نگران آرامش اخلاقی جامعه بودند از رسانه ها وحشت داشتند ، ولی کسانی که به دنبال لستفاده از این ((ارتباط مستقیم ))به منظور ارائه مسایل خود به توده مخاطبان بودند از آنه استقبال می کردند.


رسانه های چاپی
پیش تر در این فصل دیدیم که مطبوعات ارزان چقدر در شکل گیری اولین مخاطبان عمومی رسانه های مدرن در اوایل قرن نوزدهم اهمیت داشتند . در ادامه این قرن و قرن بیستم ابعاد و اهمیت موضوعات پر تیراژ به عنوان انتقال دهنده اطلاعات و شکل دهنده به افکار همچنان رشد کردند .
امری و امری می نویسد:بین سال های 1870و1900جمعیت ایالت متحده دو برابر وتعداد شهر نشینان آن سه برابر شد. در طول این سی سال تعداد مطبوعات روزانه چهار برابر شد و میزان کل فروش روزانه تقریبا به شش برابر افزایش یافت . عادت روزنامه خوانی در قرن بیستم کاهش یافت ، ولی روزنامه ها همچنان منبع دائمی تبلیغات در جامعه ما هستند . در طول هر دو جنگ جهانی روزنامه ها منبع عمده اطلاعات برای عموم مردم بودند.
سینما
تصاویرمتحرک با وجود جذابیت ذاتی شدیدی که دارد هرگز به ابزار قدرتمند تبلیغات (مستقیم)تبدیل نشد در واقع,شاید دقیقا به دلیل محبوبیت آن به عنوان یکی ازابزارهای مهم سرگرمی در جهان,تصاویر متحرک هم چنین می تواند کاری کند که مخاطبان بخندند,گریه کنند,آوازبخوانند,فریادبزنند,به لحاظ جنسی تحریک شوند,یاحتی خوابشانببرد,به طور خلاصه,می توانند یک واکنش عاطفی فوری برانگیزد که به ندرت در دیگر رسانه های جمعی دیده می شود.سینما در تاثیر گذاری بر مخاطبان خوددرحوزه هایی چون رفتار عاشقانه, سبک لباس,طراحی مبلمان ومعماری,روش های سخن گفتن و عادت غذایی به شدت موفق بوده است.سینما هربرت بلومر می نویسد:این فیلم ها برای بسیاری تصویر واقعی زندگی به شمار می آیند,که از آن ها الگوهای رفتار,شبیه سازی در رفتار علنی,محتوا برای زندگی قوی تخیلی و ایده هایی درباره واقعیتبه دست می آورند.آن ها صرفا وسیله ای برای سرگرمی نیستند.بلکه شکلی ازشبیه سازی هستند.سینما یک نهاد آموزشی واقعی است.در طول جنگ جهانی اوا تلاش های ناشیانه برای استفاده از سینما به عنوان یک ابزار تبلیغاتی صورت گرفت,از جمله با فیلم هایی چون قیصر,دیوبرلین و چهار سال حضور من در آلمان,همه دولت های متفق فیلم های تبلیغاتی می ساختند,تا جایی که دولت انگلیس دی.دابلیو.گریفیث کارگردان بزرگ آمریکایی را دعوت کرد تا فیلم قلب های دنیا را بسازد که خواهران (گیش)رادرماجرایی دربرابر زمینه های جنگیدن واقعی درجبهه غربی نشان می داد.درسال 1917 درآلمان,ژنرال لودندورف رئیس ستاد ارتش در نامه ای به وزارت جنگ نوشت:جنگ برتری عکس و فیلم را به عنوان وسیله اطلاع رسانی واقناع به اثبات رسانده است.متاسفانه دشمنان مان در این حوزه چنان از برتری خود نسبت به ما استفاده کرده اند که خسارت زیادی به ما وارد آورده اند به همین دلیل برای پیروزی درجنگ اهمیت حیاتی دارد.دوره بین دو جنگ جهانی (دوران طایی)سینما ی تجاری خوانده می شود,زیرا این رسانه به اوج محبوبیتی رسید.پس از جنگ,صنعت سینمای شوروی توجه خود را به ساختن فیلم های تبلیغاتی آشکارا ضد آمریکایی معطوف کرد واین روند تا مرگ استالین (1953)ادامه یافت,زمانی که تغییری درلحن به وجود آمد,تا دوره اخیر گلاسنوست,سینمای شوروی هم چنان ترکیبی از سیاست وهنر بود وتظاهر اندکی به تلاش برای دست یابی به اهداف تبلیغاتی دیده می شد.با فروپاشی نظام های کمونیستی اروپای شرقی پس از سال 1991 صنعت فیلم سازی ملی آن ها با یک معمای فوق العاده روبهرو شد.از قضا دولت های حاکم بر کشورهایی چون چکسلواکی,مجارستان,لهستان و آلمان شرقی,هم چون اتحاد جماهیر شوروی,یارانه عظیمی به صنایع فیتم سازی خود اعطا می کردند,نه تنها برای این که از آن ها به عنوان عامل تبلیغات بهره ببرند بلکه برتری هنری ظریف آن نسبت به سینمای بی اندازه تجاری جهان غیر کمونیست رانیز نشان دهند.در دسامبر 1941 که ایالات متحده به جنگ جهانی دوم وارد شد,صنعت فیلم سازی در برنامه های جنگی نقش داشت,ولی نه فقط با ساختن فیلم های جنگی,زیرادر واقع کمتر از یک سوم از کل فیلم های ساخته شده در ایالات متحده از 1942 تا 1944 به موضوع جنگ می پرداختند.در نوامبر 1941 والتر وانگر تهیه کننده بر جسته و خوش بیان هالیوود اشاره کرد که در درگیری پیش رو باید از سینما برای (تبیین)الهام بخشی و سرگرمی استفاده کرد.
رادیو
اختراع رادیو در اواخر قرن 19 کار تبلیغات را برای همیشه دگرگون کرد و ارسال پیام ها به آن سوی مرزها وتا فواصل دوررا بدون نیاز به حضور فیزیکی میسر ساخت.نهایتا رادیو به وسیله اصلی(تبلیغات سفید)بین المللی تمام عیار تبدیل شده است که در آن منبع پیام مشخص است ومخاطب می داند واغلب مشتاق است که دیدگا ه های مختلف سیاسی را بشنود.علاقه به رادیو دردهه 1920 به سرعت افزایش یافت,وچرخاندن موج رادیو به امید گرفتن رادیوهای خارجی به سرگرمی میلیون ها شنونده در کشورهای مختلف تبدیل شد.در ایالات متحده عنوان پیشگامی را عمدتا می توان به ایستگاه رادیویی کی.دی.کی.ای پیتسبورگ داد که اولین سرویس منظم رادیویی رادر 1920 آغاز کرد.
تا پایان سال 1923 این رادیو توانست یک برنامه ویژه تعطیلات را با موفقیت به انگلستان ارسال کند که توسط یک رادیو در منچستر دریافت وپخش مجدد شد,و متعاقبادر1924 و1925 به ترتیب برنامه هایی درآفریقای جنوبی واسترالیا پخش نمود.هلندی ها پخش اولین برنامه های منظم موج کوتاه رادر 1927 آغازکردند که با حمایت مالی شرکت عظیم مهندسی برق فیلیپس صورت گرفت.رادیو مسکو پخش برنامه به زبان فرانسه رادر1929 آغاز کرد.در1929 آلمان نیز پخش برنامه برای آلمانی های خارج از کشور رااز یک فرستنده موج کوتاه دراطراف ازبرلین آغاز کرد. ایتالیاپخش برنامه های خودرااز1930 آغاز کرد ودرابتدا تنها برنامه های ایتالیایی داخلی پخش می کرد.در1932 حتی جامعه ملل نیز رادیویی خاصخود را داشت که به پخش برنامه های خبری به سه زبان انگلیسی,فرانسه و اسپانیایی می پرداخت.
تلویزیون
به دلیل این که تلویزیون ذاتا رسانه ای خانگی است,به طور گسترده به عنوان ابزار تبلیغات مستقیم بین المللی مورد استفاده قرار نگرفته است .شاید این شرایط با ابداع فناوری ماهواره های پخش مستقیم تغییر کند ولی بعید است که کشورهای زیادی اجازه بروز شکاف های فرهنگی ناشی از جریان روزانه تبلیغات بیگانه را بدهند آن چه اکنون بسیار خطرناک تر است حجم عظیم تبلیغات غیر مستقیم تحت لوای تفریح وسرگرمی است که پایه واساس تجارت جهانی بر نامه تلویزیونی راتشکیل می دهد.تلو یزیون کارکرد تبلیغاتی عمده ای در زمینه گزارش اخبار دارد.

سلام. خوب بود ولی منبع نداره