شنبه, 29 ارديبهشت 1403

 



موضوع: تئوری آشوب و کاربرد آن در مدیریت

تئوری آشوب و کاربرد آن در مدیریت 10 سال 9 ماه ago #20520

  • شهرام الف
  • شهرام الف's Avatar
  • آفلاين
  • دانشجو
  • ارسال ها: 119
  • Thank you received: 23
نظریه آشوب و کاربرد آن در مدیریت

جهت اطلاعات عمومی... با احترام اصغری

در قرن حاضر ، بشر بخش زیادی از رشد علم٬ را مدیون علوم میان رشته‌ای می باشد. بسیاری از جدید ترین مباحث مدیریت که امروزه در محافل مدیریتی مطرح می شود نظریه های بدیعی است که از علوم دیگر وارد مدیریت شده ، این مباحث به خودی خود نو و بدیع هستند و در آمیختن آن ها با علوم دیگر رنگ و جلای فوق العاده جدیدی به علوم دیگر می دهد. یکی از به جرات زیبا ترین این نظریه ها ، نظریه اشوب است که از فیزیک وارد علم مدیریت شده است.اما قبل از شروع این مبحث،این سؤال مطرح مى شود که آشوب چیست و چه پیامدهایى دارد؟
Chaos در لغت به معناى در هم ریختگى و آشوب است و در مکالمات روزمره نشانه و دلیلى بر بى نظمى و سازمان نیافتگى است و این کلمه در فرهنگ عام جنبه منفى دارد اما با پیدایش نگرش علمى امروزه دیگر بى نظمى و آشوب به مفهوم سازمان نیافتگى، ناکارآیى و در هم ریختگى تلقى نمى شود بلکه نوعى نظم در بى نظمى عنوان مى شود، کلید اصلى تئورى آشوب فهم این نکته است که نباید نظم را تنها در یک مقیاس جست وجو کرد زیرا پدیده اى که در مقیاس محلى کاملاً تصادفى و غیرقابل پیش بینى است در مقیاس بزرگتر، کاملاً قابل پیش بینى خواهد بود. نظریه آشوب به شاخه اى از ریاضیات و فیزیک گفته مى شود که مرتبط با سیستم هایى است که دینامیک آنها در برابر تغییر مقادیر اولیه رفتار بسیار حساسى نشان مى دهد به گونه اى که رفتارهاى آینده آن قابل پیش بینى نیست. این قبیل از سیستم ها را سیستم هاى آشوب از نوع سیستم هاى غیرخطى دینامیک مى نامند.
نقاط تشابه فراوانى بین تئورى آشوب و علم آمار و احتمالات وجود دارد. آمار نیز به دنبال کشف نظم در بى نظمى است. نتیجه پرتاب یک سکه در هر بار، تصادفى و نامعلوم است، اما پیامدهاى مورد انتظار این پدیده، هنگامى که به تعداد زیادى تکرار مى شود، پایا و قابل پیش بینى است.
اولین شخصى که با خاصیت آشوب برخورد کرد “هدامرد” بود، وى در سال ۱۸۹۸ هنگامى که مشغول کار روى سیستمى مبتنى بر سر خوردن ذرات روى سطح بدون اصطکاک و با خم ثابت بود، پى برد که این سیستم نسبت به شرط اولیه بسیار حساس است، پس از”هدامرد” ،”پوانکاره” در سال ۱۹۰۰ هنگامى که مشغول مطالعه روى مسئله جرم ماه، زمین و خورشید بود پى برد که این قبیل از مسائل توسط قوانین نیرو و حرکت نیوتن و قوانین کپلر قابل حل نیست و نوعى مسئله آشوب به نظر مى رسد. این مسئله به بررسى چگونگى رفتار، مسیرهاى حرکت و سرعت حرکت اجرا مى پردازد که به طور متقابل بر همدیگر اثر مى گذارند. پس از سال ۱۹۵۰ نظریه آشوب با سرعت بیشترى به حرکت خود ادامه داد زیرا رفتارهایى که تئورى خطى امکان پاسخگویى به آنها را نداشت، روز به روز بیشتر مى شد به علاوه با ظهور رایانه ها در دفاتر کار و ادارات و توانایى این دستگاه ها براى محاسبه اعمال تکرارى، بسیارى از مسائل آشوب که درگیر تکرارهاى بسیار زیاد و فرمول هاى ساده ریاضى بودند قابل حل به نظر رسید. در نهایت این تئوری به قدری پیشرفت کرد که دامنه ی کاربرد آن از علوم ریاضی و فیزیک فرا تر رفت و
در واقع چهار ویژگی اصلی این تئوری بود که باعث شد ، نظریه ی اشوب، به این شکل، قابلیت جهان شمولی بیابد و تحولی در علوم پرکاربردی مثل مدیریت بدهد. در مورد این چهار ویژگی اصلی نظریه آشوب در ادامه به تفصیل صحبت می کنیم و سپس اثرات هرکدام از این ویژگی ها را در علم مدیریت بیان می کنیم.
ویژگى هاى تئورى آشوب
۱ـ اثر پروانه اى (Butterfly Effect):شاید به کرات ” اثر پروانه ای” را در مورد مسایل مختلف شنیده باشید، حتی به تازگی فیلمی با همین نام ،در مورد مفهوم اثر پروانه ای ساخته شده است، اما این دکتر” لورنز” در سال ۱۹۷۳ بود که برای اولین بار با این پدیده مواجه شد ، درست زمانی که نتایج محاسبات دستگاه معادلات دیفرانسیل متشکل از سه معادله دیفرانسیل غیرخطى و معین مربوط به جابه جایى حرارتى جو را منتشر کرد. براساس مطالعات لورنز در محدوده معینى از عوامل معادلات، بدون دخالت عناصر تصادفى یا ورود اغتشاش خارجى نوع نوسانات نامنظم در پاسخ به سیستم بروز داده مى شود. وى به این نتیجه شگرف رسید که یک تغییر جزیى در شرایط اولیه معادلات پیش بینى کننده وضع جوى منجر به نوسانات عظیمى در پاسخ سیستم و تغییرات شدید در نتایج حاصل از آن مى شود. لورنز این خاصیت را اثر پروانه اى نامگذارى کرد. این مسئله، سنگ بناى تئورى آشوب است زیرا براساس نظریه آشوب اعتقاد بر آن است که در تمامى پدیده ها، نقاطى وجود دارد که تغییر اندک در آنها باعث تغییرات عظیم خواهد شد، در این رابطه سیستم هاى اقتصادى، سیاسى، اجتماعى و سازمانى همچون سیستم هاى جوى از اثر پروانه اى برخوردارند. تحلیلگران باید با آگاهى از این نکته مهم به تحلیل و تنظیم مسائل مربوط بپردازند. اثر پروانه اى توجیهى عقلایى و کامل از رفتارها و تصمیم هاى مدیران خلاق و کارآفرین و موفق به دست مى دهد که با یک حرکت مناسب و کم انرژى توانسته اند موجب تحول و دگرگونى هاى بزرگ و شگرفى در سازمان خود شوند.
۲ـ خود سازماندهى (Dyhamic Adaptation):در محیط در حال تغییر امروزى سازمان سیستم هاى بى نظم در ارتباط با محیط اطرافشان مانند موجودات زنده عمل مى کنند که براى رسیدن به موفقیت همواره باید خلاق و نوآور و در جست وجوى راه هاى جدیدى براى پیروزى و پیشرفت باشند. اما زمانى که سیستم به تعادل سازگار نزدیک مى شود براى حفظ پویایى نیاز به تغییرات اساسى درونى دارد که این تغییرات به جاى سازگارى و تطبیق با محیط، موجب سازگارى پویا مى شود که نتیجه آن دگرگونى روابط پایدار بین افراد، الگوهاى رفتارى، الگوهاى کار، نگرش ها و طرز تلقى و فرهنگ هاست. برخى از دانشمندان معتقدند که آشفتگى، سازگارى و انطباق ها را در هم شکسته. براساس نظر مورگان، سیستم باید توان احساس و درک محیط و جذب اطلاعات از محیط را داشته باشد. دوم این که سیستم باید قادر به برقرارى ارتباط بین این اطلاعات و عملیات باشد و سوم اینکه آگاهى از انحرافات و چهارم توانایى اجراى عملیات اصلاحى از خصوصیات اصلى این سیستم هاست.
۳ـ خودمانایى (self- Similarity):در تئورى آشوب و معادلات عملیات آن نوعى شباهت بین اجزا و کل قابل تشخیص است. بدین گونه که هر جزیى از سیستم داراى ویژگى کل بوده و مشابه آن است. “دنیس گابور” در سال ۱۹۴۸ براى اولین بار هولوگرافى را بدین گونه بیان کرد: جزء خاصیت کل را دارد و مانند آن عمل مى کند. سیستم توانایى یادگیرى را دارد، سیستم داراى توانایى خود سازماندهى است، حتى اگر قسمت هایى از سیستم برداشته نشود سیستم به راحتى مى تواند به فعالیت خود ادامه دهد.
از خاصیت خودمانایى مى توان در سازماندهى سازمان هاى جدید بهره گرفت و سازمان هایى طراحى کرد که هر واحد آن به صورت خودکفا قادر به انجام وظایف سازمانى باشد.
۴ـ جاذبه هاى عجیب:جاذبه هاى نقطه اى و دوره اى پایه هاى فیزیک نیوتنى کلاسیک است که بیانگر الگوى نظم و با ثبات در حرکت پدیده ها و روابط آنهاست مانند حرکت دادن یک مداد روى کاغذ حول محور خودش به شعاع یکسان که منجر به رسم دایره اى با شعاع مشخص خواهد شد.
غیرقابل پیش بینى بودن رفتار در جاذبه هاى عجیب تابع دو پدیده است: اولى مربوط به حساسیت نسبت به شرایط اولیه است که لورنز آن را اثر پروانه اى نامید دوم اینکه تغییرات شدید رفتارهاى نامنظم و دگرگونى هاى غیرقابل پیش بینى حرکات، همه در درون خود نظمى نهفته دارند.
خاصیت پروانه اى و تأثیر آن در مدیریت:
براساس این ویژگى یک تغییر کوچک در شرایط اولیه کار مى تواند تغییرات بنیادى و اساسى در نتیجه کار ایجاد کند.
بنابر این اثر پروانه ای ، توجیهی عقلائی و کامل از رفتارها و تصمیمهای مدیران کار آفرین و خلاق و موفق به دست می دهد که با یک حرکت مناسب و کم انرژی توانسته اند موجبات تحول و دگرگونی های عظیم و توفیق های شگرفی را برای سازمان فراهم آورند. یک اندیشه خلاق همچون بال زدن یک پروانه می تواند درمسیر ی آنچنان کارساز وانرژی آفرین باشد که طوفان وتحول برپاکند و از یک اندک بسیار بسازد. در مورد اثر پروانه ای می توان به مثال مشارکت مردم در فعالیت ها اشاره کرد. سازمانی که قادر باشد از یک نقطه کلیدی یعنی تمایل و مشارکت مردم استفاده کند و آنان را به مشارکت در فعالیتهای خود فراخواند ، قادر خواهد شد تا حرکات عظیمی را با این اهرم تحقق بخشد. در شعری عامیانه می خوانیم که چطور یک میخ ساده حکومتی را از پای درآورد و سرنگون کرد :
به خاطر نبودن میخ ، نعل از میان رفت
و به خاطر نبودن نعل ، اسب از پای درآمد
و به خاطر مرگ اسب ، سوار از میان رفت
و به خاطر ازمیان رفتن سوار ، جنگ مغلوبه شد
و در این جنگ مغلوبه ، حکومت از میان رفت .
در مدیریت نیز همچون زندگی، این امر محرز است که یک سلسله از اتفاق ها می تواند نقطه ای از بحران را به بار آورد که تغییراتی کوچک را بزرگ نماید. در نظریه آشوب یا بی نظمی اعتقاد بر این است که در تمامی پدیده ها نقاطی وجود دارند که تغییری اندک در آن موجب تغییراتی عظیم خواهد شد.
با این توصیف تعاریف کارآیی، بهره وری و اثربخشی نیز از دید اثر پروانه‌ای دگرگون خواهند شد زیرا اگر کارآیی را نسبت ستاده ها به نهاده ها تعریف کنیم نهاده های بسیار جزئی قادرند تا ستاده های بسیار بزرگ به وجود آورند. در کارآیی، نسبتها دیگر مانند شیوه های سنتی عمل نمی کنند بلکه باید به دنبال روابط جدید و نتایج دلخواه از طریق نهاده های مناسب بود، نهاده هایی اندک که ستاده هایی بزرگ ایجاد می کنند.
بر اساس خاصیت پروانه ای مدیران بهره‌ور مدیرانی هستند که این نهاده ها را می شناسند و همچون ذره ای که از آن انرژی بسیار حاصل می شود آنرا به موقع و بجا مورد استفاده قرار می دهند. با این خصوصیات دیگر دوران مدیریتهای بودجه طلب که بودجه ای متناسب عملیات طلب می کردند تا بتوانند فعالیت ها را پیش ببرند به سر آمده است، امروزه مدیریتی در عرصه‌ی رقابت ها موفق اند که رمز از اندک به بسیار رسیدن را یافته باشند.

خاصیت سازگارى پویا و تأثیر آن در مدیریت:
سازگاری با محیط های آشوبناک نیاز به سازمان های منعطف و تخصص های انعطاف پذیر دارد و این اصل اساسی در تقدیر سازمان های امروزی است. در سازماندهی سازمان های امروز در محیط آشوبناک و با نگرش تئوری بی نظمی، باید ارتباط اجزاء با هم بگونه ای باشد که اولا هر جزئی بتواند ضمن انجام وظایف خود بطور مستقل با اجزای دیگر ارتباطی هم افزا و پوینده داشته باشد. هر جزء باید از جهت آرمانها و رسالتها دارای یک نگرش مشابه با سایر اجزاء باشد اما از جهت رفتار عملیاتی این اجزا در مجموعه های متشکل به هدف های متفاوتی جامه‌ی عمل می پوشانند و با یکدیگر متفاوت می شوند

خاصیت خودمانایى و تأثیر آن در مدیریت:
در تئوری آشوب نوعی شباهت بین اجزا و کل وجود دارد بدین ترتیب که هر جزئی از الگو همانند و مشابه کل می باشد این ویژگی خاصیت خود مانایی گفته می شود. خاصیت خودمانایی یا همشکل بودن جزء با کل که در برگ درختان و یا یک دانه‌ی برف دیده می شود در خاصیت هولوگرافیک نیز قابل تشخیص است. هولوگرافیک یکی از شاهکارهای لیزری است که اطلاعات را بصورت اشعه های نوری و صفحه‌ای بنام هولوگرام بگونه‌ای ضبط می کند که کل در همه‌ی اجزاء منعکس می باشد. بدین ترتیب اگر صفحه ی هولوگرام بشکند در هر تکه همه ی خواص کل وجود دارد. همچون آینه ای که در هر قطعه ی آن خاصیت بازتابی آینه موجود است.
از خاصیت خودمانایی یا هولوگرافیک می توان در سازماندهی جدید سازمانها بهره‌ی بسیار برد، سازمانهایی طراحی نمود که هر واحد آن بطور خودکفا قادر به انجام وظایف سازمانی می باشد.
خاصیت خودمانایی در رفتارهای اعضای سازمان نیز می تواند نوعی وحدت ایجاد کند همه‌ی افراد به یک سو و یک جهت و هدف واحد نظر دارند. آنچه در مدیریت کلاسیک وحدت جهت نامیده می شد در خاصیت خودمانایی نیز جلوه می کند.
خاصیت جاذبه هاى غریب و تأثیر آن در مدیریت:
جاذبه های غریب، یافتن نظم در بی نظمی را به مدیران یاد آور می شود. تغییرات شدید، رفتارهای نامنظم، دگرگونی های غیر قابل پیش بینی، حرکاتهای بحرانی، همه و همه سرانجام به الگویی ختم می شوند که یافتن آن هنر مدیریت است، تا بدان وسیله نوعی پیش بینی پذیری میسر گردد. جاذبه های غریب به مدیران امکان می دهد تا به الگوهایی دست یابند که بی نظمی ها را نظم می بخشد و آشوبها را در قالبی منظم تبیین می کند. داشتن نگرش سیستمی، افق های بلند را مد نظر داشتن و به محدوده های وسیع اندیشیدن، به مدیران یاری می دهد تا الگوهایی را در پدیده های به ظاهر نا منظم پیدا کنند که خبر از بی نظمی غایی می دهد. مدیریت آینده نیازمند یافتن جاذبه های غریبی است که این نظم غایی را آشکار سازد. بدون آگاهی از این نظم به هیچگونه تبیین و پیش بینی درستی از وقایع پیچیده‌ی امروز نمی توان دست یافت.
خلاصه آنکه آشوبناک بودن رفتارها و حرکات پدیده های مختلف اعم از فیزیکی در انسان یا سازمان ، همه خبر از نظمی غایی می دهند. آشوبناک بودن، تصادفی بودن نیست بلکه نظمی در درون بی نظمی و قاعده ای در درون بی قاعده گی‌ها است.

هنر مدیر یافتن این نظم از بطن بی نظمی ها برای تحقق اهداف سازمان است.
در پست بعدی در مورد تاثیرات آشوب و شرایط آشوب ناک بر نوع تصمیم گیری و فرایند مدیریت مدیران قرن بیست و یکم بیشتر بحث می کنیم.
پيوست:
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.

تئوری آشوب و کاربرد آن در مدیریت 10 سال 8 ماه ago #31309

احسنت. مطالب بسيار عالي در مورد اين نظريه مديريت فراهم كرده بوديد
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
مدیران انجمن: علي رضا آل قيس