شنبه, 15 ارديبهشت 1403

 



موضوع: ay matey! 5 common sailing idioms

ay matey! 5 common sailing idioms 10 سال 8 ماه ago #34464

1. Bail out – to help,to save
My parents had to bail me out last month when i didn`t have enough money to pay my rent.
In sailing, bailing out refers to taking the water out of the boat. I f there is a leake or th boat is sinking, you must use buckets to bail out in order to stay afloat.
والدين من ماه گذشته ضمانتم را كردند درست زمانيكه پولي براي پرداخت كرايه خانه ام نداشتم.
در كشتي اين اصطلاح زماني به كار مي رود كه شما اب را از كشتي بيرون بريزيد تا كشتي غرق نشود.
اگر در كشتي سوراخي وجود داشته باشد يا در حال غرق شدن باشد شما بايد به كمك سطل آبها را خالي كنيد تا كشتي شناور مانده و غرق نشود.
2. Go overboared- to do too much, go over the top in excess
Matt went overboard when he spent so much money on my birthday present.
When sailing, going overboard means that you have fallen out of the boat and into the water. For example if someone falls off a boat the captain might say " man overboared" so everyone know there is someone in the water.
دل به دريا زدن
سال گذشته مت دلش رو به دريا زد و مقدار زيادي پول در تولد من خرج كرد.
زماني كه كشتي به دريا زده مي شود به اين معناست كه شما از كشتي به درون آب افتاده ايد.
به طور مثال وقتي در كشتي كسي به آب مي افتد، ناخدا بايد بگويد " او به آب افتاد" بنابراين همه مي فهمند كه كسي داخل آب افتاده است.
3. Ride something out- to persist in doing something difficult.
I know your accounting class if very difficult and you don`t like it much, but you`re going to have to ride it out because it`s a required course.
Riding it out refers to sailing through bad weather. For example, you would sy " we`re going to try to ride out the storm" instead of returning to land.
اصرار بر انجام كاري – سالم در رفتن از كاري
من مي دونم كلاس حسابداري شما خيلي سخته و شما خيلي اونو دوست نداري اما شما اصرار داري كه در اين درس نمره مورد نظرت را به دست بياري
اين اصطلاح در كشتي به هواي بد بر مي گردد به طور مثال شما بايد بگوييد: ما داريم تلاش مي كنيم از اين طوفان جون سالم به در ببريم به جاي اينكه بگوييد بر مي گرديم به خشكي.
4. Learn th ropes- Learn how to do something
Once i learned the ropes at my new job, i won`t be so nervouse and i`ll be very good the work that i do.
In sailing this has a very literal meaning. Learning to work the ropes for the different sails is crucial to learning how to sail a bout.
يادگرفتن انجام هركاري- همه فن حريف شدن
اولين بار كه ياد گرفتم در كارم استاد باشم عصبي نبودم و در كاري كه انجام مي دادم بسيار خوب بودم.
در كشتي اين اصطلاح معني بسيار دقيقي دارد. يادگرفتن كامل و خبره شدن در كشتي اين است كه در سفرهاي دريايي در شرايط سخت بلد باشي چطور كشتي را به مقصد برساني.
5. Run a tight ship- to be control, to have a good organizational skills.
Mrs. Smith runs a tight ship with her 4th grade English class- the students are so well behaved and always turn in their work on time.
تحت كنترل داشتن، مهارتهاي سازمان دهي شده خوبي داشتن.
خانم اسميت 4 دانش آموز را خوب تحت كنترل دارد. دانش آموزان به خوبي رفتار مي كنند و هميشه به موقع سركارشان حاضر هستند.
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
مدیران انجمن: اردلان مقیم اسلام