خوش آمديد,
مهمان
|
|
بنام خدا
مقدمه شايعه، کوششى جمعى است براى تفسير يک موقعيت مبهم ولى جذاب. يک مطالعه موردى درباره شايعه نشان مىدهد وقتى که جمعيتى به چيزى به شدت دلبستگى پيدا مىکند، شايعه به طور کامل و متنوع توليد مىشود. ابن ديدگاه مخالف با نتايج کلى است که آلپورت و پستمن براساس تجارب آزمايشگاهى خود به آن دست يافتند. “شايعه” عموما به توضيح يا تبيينهاى تاييد نشدهاى اطلاق مىشود که به يک موضوع، واقعه يا مساله عمومى مرتبط است و از شخصى به شخص ديگر منتقل مىگردد. براساس اين تعريف شايعه مىتواند به عنوان يک دانش نوعي، ساده و مجزا که مشکوک است مورد بررسى قرار گيرد.شايعه گونههاى متفاوتى دارد: شايعههاى گذشته نگر که اشاره ضمنى به حوادث گذشته دارد و شايعههاى آيندهنگر يا پيشگو که از آينده خبر مىدهد، شايعههايى که براى مبارزه با گروههاى خاص به طور سازمان يافته منتشر مىشوند و شايعههايى که ظاهرا خود به خود در شرايط آشفتگى اجتماعى رواج مىيابد، شايعههايى که نتيجه پرواز بىحد و حصر قوه تخيل است و شايعههايى که شامل اخبارى با موضوعاتى منطقى و واقعى است. اين تفاوتها ما را ملزم مىسازد به تعريف و طبقهبندى شايعهها و جايگاهشان در حوزه رفتار جمعى .” “شايعه، خبر يا اطلاعى غير موثق است که مبتنى بر مشهورات ياقول اجماع است يعنى اعتبار خود را از تواتر و شيوع خود مىگيرد يعنى از هرکس بپرسيم که علت صحت اين خبر چيست، پاسخ مىدهد” “چون همه مىگويند پس صحت دارد.”” شونده نيز براى پذيرش آن مطلب کمتر به دنبال دليل و مدرک واقعى است، بلکه به شيوع و تواتر آن بسنده مىکند بيان مسئله شايعه وشايعه پراکنی وراهکارهای مقابله با آن چه مي باشد ؟ شايعه و شايعه پراكني ناشي از عوامل متعددي است كه عمده آنها به وجود نوعي بيماري اجتماعي و كمبود اخلاقي، سياسي و مذهبي افراد باز مي گردد. و پاره اي ناشي از تاكتيك هاي تبليغاتي دشمنان نظام، ورشكستگان سياسي و ... در جهت تخريب وجهه نظام، مسؤولين آن و نتيجتا بهره برداري سياسي مي باشد. راهكارهاي مقابله با شايعات خصوصا در بعد سياسي، بايد با توجه به عوامل و زمينه هاي به وجود آورنده آن سازماندهي شود؛ كه مهمترين آنها عبارتند از: 1. اطلاع رساني دقيق، شفاف و به موقع پيرامون مسائل، موضوعات اساسي و چالش انگيزي كه ممكن است دشمن يا افراد ناسالم و مغرض، با استفاده از آن به تخريب بپردازند. 2. كار فرهنگي مستمر و دقيق براي بالا بردن سطح تحليل افراد، كه به نظر مي رسد مهمترين عامل براي حفظ جامعه از آثارتخريب شايعه باشد. 3. برخورد فيزيكي با مراكز شبهه پراكني. اكنون با توجه به مطالب فوق درباره وجود شايعات در جامعه ما گفتني است: اولا: جامعه ما مانند ساير جوامع بشري، دستخوش اين بيماري اجتماعي بوده و متأسفانه افرادي كه داراي كمبودهاي اخلاقي سياسي و مذهبي مي باشند و اقدام به شايعه سازي مي نمايند در جامعه ما وجود دارند، از سوي ديگر ويژگي خاص نظام اسلامي ايران كه ايدئولوژي مسلط و حاكم بر جهان (ليبرال_دموكراسي) را به چالش جدي كشانيده، دشمنان زيادي را براي نظام ما به وجود آورده است و طبيعي است يكي از ابزارهاي مفيد و مؤثر در جهت ايجاد جنگ رواني و تبليغاتي عليه نظام اسلامي، دست زدن به شايعه سازي و شايعه پراكني است. ثانيا: نظام اسلامي ما هم در مقابله با اين پديده، اقدامات مؤثر _هر چند ناكافي_ انجام داده و مي دهد؛ علي رغم برخي كاستي ها، به سوي اطلاع رساني دقيق و شفاف پيرامون موضوعات اساسي و مهم، در حال حركت مي باشد. اما بايد به اين واقعيت نيز توجه داشت كه متأسفانه خصوصيت شايعه آنست كه خيلي راحت، سريع انتشار مي يابد، اما مقابله با آن بسيار مشكل مي باشد خصوصا امكان ندارد در مورد هر شايعه اي كه در جامعه وجود دارد بتوان تكذيبيه و ... صادر نمود. شايعات داراي انواع زيادي بوده و از درجه اهميت متفاوتي برخوردارند. و تنها مي توان به بخشي از آنان كه از اهميت و گستردگي بيشتري برخوردارند رسيدگي و ابهام زدايي نمود. از اين رو علاوه بر اطلاع رساني دقيق، شفاف و به موقع، بالا بردن سطح قدرت تحليل و بينش افراد جامعه در زمينه هاي گوناگون، از اهميت به سزايي برخوردار است و به حمد لله در اين بخش نيز به نظر مي رسد جامعه در مقايسه با بسياري از جوامع به اصطلاح پيشرفته كنوني از وضعيت بسيار خوبي برخوردار باشد به گونه اي كه عموم افراد جامعه ما توانايي هضم و تحليل اخبار صحيح از ناصحيح را تا حدود زيادي دارند و به راحتي تحت تأثير شايعات و جوسازيها قرار نمي گيرند. و بالاخره نظام اسلامي در مقابل مراكز شايعه پراكن اعم از نشريات، مطبوعات، رسانه ها و سايت هاي شبهه افكن اقدامات مناسبي _هر چند ناكافي_ چه از نظر برخورد قضايي و مجازات اسلامي و چه از نظر فيلتر گذاري و ... داشته و دارد. نتيجه آنكه، هر چند رد شايعات اقدامي مناسب به نظر مي رسد ولي در كنار آن بايد مسائلي نظير گستردگي، تنوع شايعات و مراكز شبهه افكن و ممكن نبودن رد تمام شايعات از يك سو و همچنين بالا بردن سطح تحليل و بينش سياسي، اجتماعي، اقتصادي و ... ، مردم به عنوان مهمترين عامل توجه داشت. ضرورت و اهميت تحقيق دلايل متعددي در ضرورت و اهميت تحقيق شايعه وجود دارد كه برخي حوزههاي خرد و كلان رفتاري و اجتماعي را دربر ميگيرند. مهمترين اين دلايل بدين شرحاند: - جا افتادن شايعه در قالب رسانهاي سريع و جذاب كه قابليت پيگيري قانوني ندارد. - انحصار اطلاعاتي كه جامعه را از بخشي از اخبار مهم و موردنياز محروم ميكند. اين انحصار رانت اطلاعاتي را موجب ميشود كه به معناي تبديل اطلاعات به ابزاري براي ارتقا، سودجويي، دستيابي به شان اجتماعي و احتمالا فخرفروشي كلامي است. انحصار خبري علاوه بر بيپاسخ گذاشتن نياز اطلاعاتي اقشار جامعه و آسيبزايي در اين حوزه از ميزان اعتماد مردم به مسوولان بالادستي ميكاهد. - جنبههاي اقتصادي شايعه كه رانت خبري را به رانت اقتصادي تبديل ميكند و بستري براي سودجويي فراهم ميآورد. - محدوديت نداشتن در همه حوزهها. - وجود بستري كه اعتماد به شايعه را افزايش دهد. براي مثال مشخص شدن صحت بسياري از شايعات پس از انتشار. - وجود نارضايتي عمومي درباره بخشهايي از مناسبات اجتماعي كه روحيه تخريبگري افراد را موجب ميشود. در اين حوزه اگر شايعه ضد كسي باشد، زودتر پخش و باور ميشود. بويژه اگر آن فرد نفرت يا حسادت ديگران را برانگيخته باشد. اين نوع شايعات كه با صفت سياه يا كثيف همراه ميشوند، به مسائلي نظير رذايل اخلاقي و تمايلات نادرست ميپردازند و جنبهاي تخريبگر دارند. درباره شايعات اقتصادي نيز بايد گفت مهمترين انواع هدفدار شايعهپراكني در اين حوزه اتفاق ميافتد. هدف اين نوع شايعات از بين بردن فضاي رقابتي سالم، تخريب منافع رقبا و تبليغ به نفع خود است. تجربه نشان ميدهد بيشتر شايعاتي كه در مقاطع زباني خاص مبني بر ورشكستگي شركتها و كارخانجات توليدي، غيربهداشتي بودن محصولات، وجود رانتهاي غيرقانوني و حمايتهاي نامشروع در جامعه پخش ميشود، جزو شايعات هدفدار هستند كه گروههاي رقيب و ذينفع آنها را اشاعه دادهاند. ضعفهاي قانوني براي پيگيري عوامل شايعهساز و تاثير كوتاه و بلندمدت آن بر ذهن افراد و افكار عمومي شايعه را به حربهاي قدرتمند در حوزه رقابت اقتصادي تبديل ميكند كه به هر نحو جامه مشروعيت بر آن پوشانده ميشود، ذينفعان را به هدف مطلوب ميرساند و ردپايي بر جا نميگذارد. تاريخچه مطالعاتي شايعه در سازمان؛ راهنماي کارامدي سازمان حجت الله مرادي چکیده این مقاله "شایعه" را به مثابه راهنمایی در مقابله با شایعات در سازمان مطالعه و بررسی میکند. کوشش شده است تا موضوع شایعه برای شناخت چگونگی کارکرد آن و آنچه میتوان از آن آموخت مورد بررسی قرار گیرد. شایعات اغلب دریچهای رو به سوی جامعهاند و میتوانند برای سنجش، نظارت و کسب حمایت لازم به منظور شکست روندهای ناسالم در سازمان، اطلاعات گرانبهایی ارائه کنند. در این مقاله دو نوع متمایز از تجزیه و تحلیلهای مربوط به شایعات در سازمان، مورد استفاده قرار میگیرد. نوع انگیزشی، مبین احساسات کارکنان و هیجانات تخلیه نشدهای است که ممکن است به گسترش خصومت نسبت به مدیران بینجامد. نشانههایی از انتظارات غیرواقعی نیز دیده میشود که در صورت عدم درک آنها ممکن است سطوح خصومت افزایش یابد. موضوع دستهبندی شایعه باعث شناخت نگرانیهای کارکنان میشود و نشاندهنده این است که دغدغهها و واهمههای خاصی درباره همکاری با مدیران وجود دارد. بنابراین در این مقاله راههای تعامل و مقابله با شایعه مورد بررسی قرار میگیرد. از آنجا که شایعات بر مهارتهای مؤثر ارتباطی استوارند، سبک ارتباطی و فرهنگی مورد مقایسه قرار گرفته و برای یافتن راههای درمان شایعهپردازی تلاش میشود. یافتههای مورد نظر در این مقاله میتوانند با اطلاعرسانی به مدیران نسبت به ذهنیات کارکنان به آنها کمک کنند، از این رو آنها میتوانند پیامها را اصلاح کرده تا نگرانیها و ترسهای عمده کارکنان مورد توجه و نظر قرار گیرد. روان شناسي شايعه نويسنده: جي.دبليو. آلپرت و لئو پستمن، ترجمه: ساعد دبستاني، مرکز تحقيقات، مطالعات وسنجش برنامه اي صداوسيما، 1374 اول دسامبر 1946، دانشگاه هاروارد چكيده بخش بزرگي از محاورات عادي اجتماع را شايعهپراکني تشکيل ميدهد. در گپهاي روزمره با دوستان، شايعات و غيبتهاي فراواني را پخش ميکنيم و ميشنويم. اينها زماني بياساس و گاهي مبتني بر واقعيتاند. شايعات بيمحتوا معمولا مطالب تاييد نشدهاي هستند که هدف جز پرکردن وقت، در صحبت با دوستان، ندارند. وقتي موضوع شنيده شده را به ديگران منتقل ميکنيم، ممکن است منظوري بيش از آنچه که در يک «صبح بهخير! روز خوبي است، اين طور نيست؟» نهفته است، نداشته باشيم. اما برخوردهاي اجتماعي که موضوع خاصي را به جز احساسات مبهم و دوستانه نسبت به طرف محاوره مطرح نميکند – تا سکوت موجب خجالت و شرمزدگي نگردد – تنها يکي از اشکال شايعه است. بيشتر شايعات و غيبتها مملو از محتوا و مطلباند و شديدا هدفدار و در خدمت مقاصد مهم عاطفي قرار دارند؛ اما معمولا نه گوينده و نه شنونده از اين مقاصد آگاهاند. آنان فقط ميدانند که داستان برايشان مهم جلوهگر شده، و به نظر ميرسد که، به صورتي ناشناخته، نگراني فردي و بلاتکليفي عقلاني آنان را تسکين ميبخشد. اگر چه شايعه پراکني هميشه يک مسئله اجتماعي و رواني با ابعادي گسترده است، همين ابعاد در زمان بحران حالتي به مراتب حادتر به خود ميگيرد. در هر برهه از زمان که اجتماع با مشکل و فشار روبرو شود، گزارشهاي نادرست، حالتي زهرآگين پيدا ميکنند. در زمان جنگ، شايعات، با انتشار هشدارهاي نابهجا و ايجاد اميدهاي واهي، روحيه مردم را تضعيف ميکنند و امنيت ملي را به خطر مياندازند. شايعات، حفاظت اطلاعات نظامي را تهديد ميکنند و بدتر از همه، ويروس دشمني و تنفر را نسبت به اقليتهاي صادق و باوفاي جامعه نشر ميدهند. در سالهاي پساز جنگ، صدمات ناشي از شايعات، تنها به ميزان ناچيزي کاهش مييابد. بنابراين، خود را موظف ديديم که تمامي اطلاعات مربوط به اين موضوع مهم را گردآوريم و به صورت يک کتاب درسي تدوين کنيم. فرضيه هاي تحقيق 1. گمان مي رود اطلاع رساني دقيق، شفاف و به موقع پيرامون مسائل مختلف شايعه را از بين مي برد 2. گمان مي رود كار فرهنگي مستمر و دقيق براي بالا بردن سطح تحليل افراد ميزا ن شايعه را كمتر كند 3. گمان مي رود برخورد فيزيكي با مراكز شبهه پراكنيمي تواند شايعه را كاهش دهد 4. گمان مي رود بخش بزرگي از محاورات عادي اجتماع را شايعهپراکنيپر مي كند 5. گمان مي رود در هر برهه از زمان که اجتماع با مشکل و فشار روبرو شود،ميزان شايعه افزايش مي يابد روش تحقيق روش تحقيق بصورت كتابخانه اي مي باشد ابزار هاي تحقيق اينترنت وكتاب ومقالات مي باشد منابع و ماخذ • آل پورت ، گردن و لئوپستمن ، روانشناسي شايعه ، ترجمه ساعد دبستاني ( تهران : انتشارات سروش ، 1372 ) ص45. • اينترنت |
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
كاربر(ان) زير تشكر كردند: حسن گل احمدي
|