دوشنبه, 10 ارديبهشت 1403

 



موضوع: خلاثه دروس فرهنگ عمومی

خلاثه دروس فرهنگ عمومی 10 سال 7 ماه ago #35674

به نام خدا
فرهنگ عمومی : فرهنگی ذهنی است و هرچیزی که ذهنی است پنهان می باشد این فرهنگ در جای جای رفتار انسان وجود دارد و اساس فرهنگ عمومی بر پایه ی ارزش ها- عقاید – هنجارها و باورها است .
فرهنگ عمومی بیشترین حالت تأثیر پذیری را دارد و به صورت عام- توده یا عموم است و شامل عملکردی است که قسمتی از آن مد نظر عموم است مانند یک ارتباط جمعی .
مفهوم توده : دارای الزامات شرایط و ویژگی های خاصی میباشد و دارای پراکندگی اعضاء است و امکان مفقود شدن را ندارد . در این گروه افراد باهم ارتباط ندارند اما در آن واحد این گروه با یکدیگر دارای منافع و یک نوع احساس مشترک می باشند که افراد را وادار به تصمیم گیری می کند . توده انسجام سازمانی ندارد و به دلیل ساختار ضعیف نمی توانند منسجم شوند .انسان توده ای : یک حزب توده ای نیست و انسان توده ای انسانی است که به راحتی خود را از کانون گروهی و فرهنگی خود جدا میسازد و رفتارش بر طبق مجرای قوانین سنتی نیست و منطبق شدنش با گروه ظاهری و به اجبار است نه به صورت آگاهانه . نقش انسان توده ای فقط دور شدن از سنت ها و فرهنگ جامعه و دیگران است .فرهنگ توده ای فرهنگی است انسان های متشکل از جوامع صنعتی اجبارا برای زندگی در جوامع صنعتی انتخاب میکنند و حتی اجبارا تولید میشود فرهنگ عام در مقابل فرهنگ سلطه قرار میگیرد این فرهنگ هیچ استقلالی از خود و همین طور قابلیت بازگویی برای فرهنگ مردم را ندارد افراد متشکل شده این فرهنگ پراکنده هستند و هیچ رابطه منسجم و معناداری باهم ندارند و روابطشان قراردادی و فاقد انسجام است و دغدغه اصلی این فرهنگ رابطه فرهنگ عامه با فرهنگ نخبه است دیدگاه جان فیسک در مورد فرهنگ عامه : فرهنگ عامه فرهنگ بی قدرت ها و زیر سلطه است به صورت غیر رسمی و شفاهی انتقال پیدا میکند و تابع هیچ نهاد رسمی نیست بیان واحد و معینی از متون ادبیات عامیانه برای آنها وجود ندارد و فرهنگی همگن است . دیدگاه ویلیامز در مورد فرهنگ عامه :فرهنگ توده ای از منابع مهم یک نظام اخلاقی جانشین محسوب میشود جامعه ماقبل توده ای واحد یک پارچه جمعی است که مردم آن مجموعه از ارزش های مشترک و سلسله مراتب و تفاوت ها که به رسمیت می شناسند این فرهنگ تجاری است و در سطح انبوه تکراری و سطحی است مشکل اصلی فرهنگ توده ای بر خلاف فرهنگ اصیل از شناختن حد و مرز خود و باقی ماندن در سطح توده ای خودداری میکند و خطراین فرهنگ از بین بردن تمایز میان فرهنگ نخبگان و فرهنگ عامه است . مکتب فرانکفورت : با فرهنگ توده و عام فرق میکند در بین مردم به وجود می آید و نوعی فرهنگ تحمیلی است بر خلاف دیدگاه اندیشمندان سرمایه داری را قابل تداوم میبیند چون طبقه کارگر تسکین یافته و سرمایه داری را پذیرفته است این مکتب به اولویتهای توده شکل میدهد و با تلقین مطلوب بودن نیازهای غیر واقعی ناخودآگاه مردم را سازماندهی میکند این فرهنگ از فرهنگ توده ای جدا است چون فرهنگ توده ای انتخاب خود مردم است ولی صنعت فرهنگ تحمیلی است و در آن انگیزه ی سود ماهیت اشکال فرهنگی را تعیین میکند فاصله مکتب فرانکفورت با مارکسیسم بر اساس میزان تأکیید آن بر اقتصاد گرایی است اما پایه های اقتصادی آنها یکی است .
سطوح و لایه های مختلف فرهنگ عمومی : فرهنگ از سطوح مختلفی مشتق شده است که میتوان آن را به 4 لایه تقسیم کرد : 1- لایه زیرین مجموعه که دیگر سطوح بر آن قرار دارند که این مشتقات در نظام فرهنگی ؛ پایه ها و ریشه های فرهنگ عمومی را می سازند . 2- لایه بعدی فرهنگ که ریشه بسیار از آن را باورها اعتقادات و ارزش ها تشکیل می دهد و جهان بینی ها و شناخت شناسی در این سطح قرار دارد 3- سطح سوم که آیین ها ؛هنر و ادبیات است و لایه سوم را که بر پایه باورها و اعتقادات و ارزش های جامعه استوارند تشکیل می دهد 4- لایه آخر که بیرونی ترین وآشکارترین سطح است هنجارها و الگوهای رفتاری و معیارهای اجتماعی در یک جامه مورد مشاهده و بررسی است . این 4 مورد را میتوان به ترتیب هنجار ؛ باور ؛ ارزش و تکنولوژی نامید . جلوه های مختلف فرهنگ عمومی : - فرهنگ درونی شده : که جایگاه اصلی معانی ذهن افراد است که حامل معانی است و تغییر پیدا میکند و همین طور حوزه ای از فرهنگ است که جایگاه اصلی آن درون یا ذهنیت افراد است که در قالب نمادها ؛ همراه با تربیت از نسلی به نسل دیگر منتقل می شود . 2- فرهنگ نمادی : زمانی که فرهنک در قالب نمادها ظاهر می شود و از طریق آن تفهیم و تفهم و آموزش صورت می گیرد به عنوان فرهنگ نمادی مشخص می شود مانند آثار هنری و کتاب و نوشته . 3- فرهنگ نهادی : شکل بروز فرهنگ در رفتار فرد است و این رفتارها در جامعه در ترکیب باهم در طی زمان اشکالی از رفتار را ثابت میکند و زمانی که مورد عمل قرار میگیرد فرهنگ نهادی نامیده می شود . 4- فرهنگ متبلور : این مجموعه آثار فرهنگی نام دارد زیرا شامل ابزارها و آثار است که ذهنیت انسان ها را در خود حفظ می کنند و ماهیت آنها بیشتر امری است مادی تا معنوی و همیشه وابسته به حوزه معنا باقی میماند .
بحث توده سازی در جامعه توسط رسانه ها صورت میگیرد و نظرات مختلفی بر علیه این ارتباطات وجود دارد عده ای همچون بلومر موافق و عده ای دیگر این وسایل را مسئول تباهی شخصیت افراد می دانند اما تحقیقات نشان داده است که پیام ها به وسیله رسانه ها درخارج از محیط اجتماعی به افراد منتقل نمیشود بلکه پیام ها بیشتر با توجه به علایق و تمایلاتی که شخص به آن وابسته است به وجود می آید و به طور کلی تئوری توده وار سازی جامعه توسط رسانه ها بیشتر در گذشته مورد قبول بوده است و امروزه این موضوع مورد دگرگونی قرار گرفته است و آثار وسایل ارتباط جمعی بیشتر تحت تأثیر تحولات فنی و سازمانی و دیگر تمایلات است که اشخاص با توجه به علایق متفاوت از این وسایل استفاده می کنند به طور کلی تمامی رسانه ها در جهان نقش حامل و منتقل کننده را دارند و پیام های متفاوت در فرهنگ های مختلف بستگی به باور و اعتقادات مردم آن کشور می شود . فرهنگ عمومی یک پدیده پویا است و سکون در آن معنی ندارد این فرهنگ بدون در نظر گرفتن مرزهای جغرافیایی و عقیدتی دستخوش تغییر و دگرگونی است و عرصه ی آن کاملا رقابتی است بنابر این کسانی که اثر و تأثیرگذاری بالاتری در فرهنگ داشته باشند می توانند در شکل دهی فرهنگ عمومی موفق تر باشند اثر در در فرهنگ عمومی با استفاده از ابزارها است مثلا مطبوعات و صدا و سیما به عنوان ابزارها شناخته شده اند و این رسانه ها می توانند در نحوه تغییر دگرگونی در فرهنگ عمومی پر نفوذترین و مؤثرترین عامل باشد .
اهداف اصلی رسانه ها در شکل دهی فرهنگ : 1- تبیین و تعمیق باورهای دینی : یعنی حکومت به عنوان حکومت دینی و ارزشی برای پیاده کردن احکام الهی در امور اجتماعی و فردی است و وظیفه اش گام های بلند برداشتن برای تعمیق باورهای دینی است . 2- بینش سیاسی عمومی جامعه : صدا و سیما به عنوان یکی از اهداف مهم خود باید طوری بینش سیاسی جامعه را تعمیق دهد که تمام افراد جامعه بتوانند به مرحله قضاوت تشخیص و انتخاب برسند . 3- وحدت ملی : یکی از محورهای مهم رسانه ای در چارچوب جغرافیایی سیاسی است و زمانی که در حاکمیت مرکزی مؤلفه ها و محورهای وحدت دچار اشکال شوند مناطق به طرف واگرایی پیش خواهند رفت پس این موضوع به عنوان یک اصل و هدف در رسانه مورد توجه قرار می گیرد 4- توسعه کلی : توسعه از ابعاد مختلف مورد نظر است و برای اینکه توسعه به صورت یک باور و رفتار عمومی قلمداد شود به عنوان یکی از اهداف اصلی سازمان مد نظر است و برای اینکه این اهداف در رسانه با شرایط و نیازهای مختلف هماهنگ شود در چارچوب اهداف رسانه ای از نظر قالب و برنامه تقسیم بندی انجام گرفته است .

نازنین جوادی
نام استاد مربوطه : سیاوش دانیالی
موضوع تحقیق : خلاصه ای از فرهنگ عمومی
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
مدیران انجمن: سیاوش دانیالی