پست مدرينیسم/
پست مدرنيسم ظهور يك نظم اجتماعي را توصيف مي كند كه در آن اهميت وقدرت رسانه هاي جمعي و
فرهنگ عامه بر تمام اشكال ديگر روابط اجتماعي حاكم اند و به آنها شكل مي دهند.رسانه هاي جمعي
درگذشته يك آيينه محسوب مي شدند كه واقعيت اجتماعي را منعكس مي كردند. اكنون واقعيت تنهااز
طريق توصيف تصاوير سطحي دراين آيينه قابل تعريف است. ما درواقع تصاوير و علائم را به اين دليل
مصرف مي كنيم كه تصوير و علامت هستند. اين نكته در فرهنگ عامه بر اهميت و بارز بودن سطح و ظاهر
و سبك به بهاي از ميان رفتن محتوا و معني متكي است .اين بدان معني است كه سبك جاي محتوا را مي
گيرد و در آن صورت تمايز بين هنر و فرهنگ عامه روز به روز كاهش مي يابد و ديگر معيار معيني براي
تمايز هنر و فرهنگ عامه وجود نخواهد داشت و اين موضوع بسيار منطبق برنگراني هاي منتقدان فرهنگ
رسانه اي است. با اين تفاوت كه نظريه پردازان پست مدرن نسبت به اين دگرگوني ها خوش بين هستند.
اينها معتقدندكه فرهنگ عامه پست مدرن در چارچوب زمان ومكان و تاريخ نمي گنجد و همين حاكي از
اين است كه در دنياي پست مدرن فراروايتها رو به افول هستند( مثل مذهب، علم، هنر و ماركسيسم).
نتيجه آنكه پست مدرنيسم هر نظريه اي را كه به داشتن دانش مطلق مدعي ست، رد مي كند.



مطالعات فرهنگي و فرهنگ عامه:
اين ايده كه فرهنگ والا منبع ارزش ها و معناها و ايده هاي اصيل است و اين تصور كه فرهنگ توده اي »
مملو از چيزهاي سطحي وزودگذر و مبتذل است در مطالعات فرهنگ سراپا مردود است . بر عكس در اين
جا براي نخستين بار مفهوم فرهنگ عامه و پيوند آن با روابط و مناسبات قدرت برجسته مي شود .
فرهنگ عامه نه نشئت گرفته از عامه يا طبقه كارگر يا پاره فرهنگي اصيل تلقي مي شود و نه فرهنگي كه
صرفا توسط صنايع فرهنگ سازي سرمايه داري تحميل شده بلكه موازنه اي مبتني بر مصالحه بين اين دو
امر است...به بيان ديگر فرهنگ عامه آميزه ي تناقض آميزي از نيروهاي فروتر و برتر است هم تجاري است
و هم اصيل.ويژگي آن مقاومت و ادغام است و هم شامل ساختار مي شود و هم شامل كنش گري.




منتقدان فرهنگ توده اي:
فرهنگ مردمي يا عوام پسند از اين اصطلاح عموما براي توصيف پديده هايي چون قطعات طنز،اكثر برنامه
هاي تلويزيون و راديو،رمان هاي فرمول وار مانند داستان هاي عاشقانه ،داستانهاي پليسي و داستان ها ،
تخيلي –علمي،موسيقي مردمي(راك،رپ،كانتري-وسترن وغيره) مد روز، مدهاي زودگذر و ورزش استفاده
مي شود.به عبارت ديگر فرهنگ مردمي عبارت است از فرهنگي كه از طريق رسانه هاي جمعي منتقل مي
شود و همچنين ساير ابعاد فرهنگ كه عموما تعداد زيادي از مردم به شكلي مستمر آنها را مصرف مي
كنند.