پنج شنبه, 27 ارديبهشت 1403

 



موضوع: خلاصه ای از مطالب ارائه شده توسط استاد دانیالی

خلاصه ای از مطالب ارائه شده توسط استاد دانیالی 10 سال 8 ماه ago #30820

(الف)مقدمه:
فرهنگ تعیین کننده چگونگی تفکر و احساس اعضای جامعه است.
فرهنگ عمومی از 3 حوزه اصلی ارزشها،عقاید،باورها و هنجارها تشکیل یافته است.


(ب)مفاهیم و تعاریف

(1)فرهنگ:
عنصری است که شامل همه کنش ها و واکنش های فرد و محیط پیرامون او با بعد زیرین زندگی گروهای اجتماعی می شود.

(2)توده یا عامه:
توده در اصطلاح به مجموعه ای گفته می شود که در آن فردیت از بین رفته است و نوعا تجمع بسیار بزرگی از افراد بی تفاوت است که برای یک دیگر نا شناخته هستند،اما به علت توجه شان به برخی منافع واقع در بیرون از محیط یا کنترل مستقیم و شخصی شان ،به هم نزدیک می شوند.
می توان کارگرهای زحمتکش را یک توده نام برد که بعضی ها در مقابل این گروه افراد نخبه را قرار می دهند.

(3)پیشینه و مفاهیم هم عرض توده:
توده در قدیم مفاهیمی مانند:انبوه خلق-عامه یا همگان را داشته است.
باتوجه به اظهار نظرهای اندیشمندان ویژگی ها و مولفه های تشکیل دهنده پدیده توده را می توان این گونه ارزیابی کرد که عبارتنداز:

1)پراکنندگی اعضاء:
توده از افرادی تشکیل شده است که نسبت به یکدیگر شناختی ندارند.
2)برخورداری از روح واحد جمعی:
ایم پدیده از ترکیب افراد با ذهنیت واحدی که تفاوتهای فردی را نادیده می گیرند،تشبیه شده است.
3)عدم تجانس و ناهمگونی:
مانند افرادی که جریان یک قتل را دنبال می کنند.
4)عدم انسجام اعضاء:
به دلیل ساختار ضعیف نمی توانند مانند یک جمع منسجم عمل نمایند.

(4)انسان توده ای:
انسان توده ای دارای 2 ویژگی است :1-دورشدن از سنت ها 2-سعی در هماهنگ شدن با دیگران

(5)توده سازی:
یکسان شدن اشیاء،شیوه ها و فعالیت ها موجبات یکسان شدن انسان ها را فراهم می سازد.

(6)فرهنگ توده ای یا عامه:
فرهنگ به معنای درک وعامه در مقابل سلطه قرار می گیرد.
این فرهنگ راانسان ها اجبارا برای زندگی کردن انتخاب می کنند.

(ت)نظریه های مطرح در مورد فرهنگ عامه:
مخالفان:
مدافعان این نظریه هیچ خلاقیتی برای فرهنگ مردمی قائل نیستند،فرهنگ سلطه از سوی کسانی که قدرت را در دست دارند تشکیل می شود ،این فرهنگ را به عنوان یک فرهنگ نخبه معرفی می کنند.
مدافعان:
از نظر این گروه فرهنگ مردمی در مقابل فرهنگ سلطه قرار دارد.فرهنگ مردمی و اصیل است.
معتقدان به وضعیت تعاملی فرهنگ عامه و فرهنگ سلطه:
دوسرتو با توجه به هوش عملی افراد به خلاقیت این فرهنگ پی می برد به ویژه در بکارگیری تولی انبوه که از منظرایشان مصرف توصیف شده است.
دیدگاه جان فیسک:
فرهنگ عامه فرهنگ بی قدرت ها و زیر سلطه هاست.
دیدگاه ویلیامز:
در گذشته فرهنگ عامه نه با مردم بلکه توسط سایرین تعریف می شد و هنوز هم دو مفهوم قدیمی تر را با خود دارد.
کارهای پست تر مثل ادبیات عامه متمایز از ادبیات والا و کارهایی که عمدا به قصد جلب حمایت آغاز می شود مانندروزنامه نگاری عامیانه.
مکتب فرانکفورت:
فرهنگ توده ای منتخب خود مردم است اما صنعت فرهنگ یک فرهنگ تحمیلی است.
اجرای این مکتب در چین نمایان است.
فرهنگ مارکسیسم،اقتصاد سیاسی و ایدئولوژی:
هر چیزی که تولید می شودقدرت سرمایه داری در آن حاکم است.ایدئولوژی می تواند حرکت جوامع برای سرمایه داری باشد.ایدئولوژی نحوه رفتار و کردار فرد در زندگی است.در مارکسیسم هر چه فرهنگ بالا باشد سود هم بالاست.
فمنیسم و فرهنگ عامه:
زن عامل تولید فرهنگ است.مودلسکی می گوید که فرهنگ توده فرهنگی است زنانه فرهنگ ولا مردانگی است.
از نظر فمنیسم جامعه پدر سالاری است چون مرد حاکم برزن است.
پست مدرنیسم:
رسانه های جمعه نقش حاکمیت دارند.رسانه های جمعه خودشان پیام هستند.
ادبیاتی که با سنت ها سرو کار دار را پست مدرن می گویند.در پست مدرن به علائم نگاه می شود.
نظریه جامعه توده ای:
در جامعه مدرنیته افراد مانند جزیره ای متفاوت از هم هستند.به روابط به دید سود وزیان نگاه می کنند.در جوامع توده ای فرهنگ برپول است.
نمونه بارز جوامع توده ای در ایرانمی باشد.

(7)مطالعات فرهنگی و فرهنگ عامه:
هیچ موقع فرهنگ توده که پایین است تماما بد نیست و موارد خوبی هم دارد.در این مطالعات می گوید فرهنگ عامه پست نیست و فرهنگ
نخبه بالاست منظور ارتباط بین این دو است.

(8)منتقدان فرهنگ توده ای:
ایشان می گویند که فرهنگ مردمی یا عوام پسند است که برای توصیف پدیده هایی چون قطعات طنز،برنامه های تلویزیونی و غیره استفاده میشود.

(9)فرهنگ عمومی:
در این مورد عمومی به 3 طریق تعریف می شود که عبارت است از:
صفت برای فرهنگ
مضاف الیه برای فرهنگ
وصف و قید مخصوص برای فرهنگ

(10)ویژگی ها و شاخصه های فرهنگ عمومی:
فرهنگ عمومی دارای دو جهت عینی و اعتباری است.
فرهنگ عمومی حوزه ای از نظام فرهنگی جامعه است.
فرهنگ عمومی مولفه هایی از فرهنگ است که تاثیرات آن عام و فراگیر است.
فرهنگ عمومی سازندگان و عاملان خاص خودش را دارد.
فرهنگ عمومی مانند کل نظام فرهنگی و فرهنگ ،در چهار وجه (درونی-روانی-نمادی-نهادی ظاهری می شود.
فرهنگ عمومی در تقابل مردم-دولت معنی پیدا می کند.
فرهنگ عمومی شبکه ای به هم تنیده است.
فرهنگ عمومی دارای ابهام و نامرئی بودن است.
فرهنگ عمومی قدرتمند و موثر است.
فرهنگ عمومی ممکن است بخشی از آن چنان حضوری پیدا کند که به ظهور و بروز برسد.
فرهنگ عمومی محسوس در عین نامرئی بودن است.
فرهنگ عمومی فرهنگ خودی شناکردن در جهت جریان رودخانه است.
فرهنگ عمومی یعنی تابع ساختن.
فرهنگ عمومی یعنی سرتاسر زندگی را شامل شدن

(11)متغیر ها و عوامل موثر بر فرهنگ عمومی:
طبیعی و جفرافیایی
تاریخ و حوادث گذشته عنصر زمان و مکان رسانه های جمعی وسایل و تکنولوژی جدید روحانیون -ائمه معلمان -اساتید
ورزش و ورزشکاران مراکز فرهنگی و درمانی قوه قضائیه و نیروی انتظامی
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
مدیران انجمن: سیاوش دانیالی