پنج شنبه, 27 ارديبهشت 1403

 



موضوع: فرهنگ عمومی

فرهنگ عمومی 10 سال 8 ماه ago #30111

خلاصه درس فرهنگ عمومی

فرهنگ:
عنصری است که شامل همه کنش ها واکنش های فرد ومحیط پیرامون او در جامعه را شامل می شود و به مجموعه ای از روش ها، آئین ها ، سنن ، عقاید و رفتارهای اتلاق میگردد که شخص برای زندگی اجتماعی خود برمی گزیند .وتمام فعالیت های نظام یک کشور از نظر سیاسی – اقتصادی از ماهیت فرهنگی نشئت می گیرد.و برای حفظ و پویایئ واستقلال فعالیت های سیاسی واقتصادی باید به فرهنگ آن کشور توجه شود زیرا زیر بنائی آنها بستگی به نوع فرهنگ و ارزش ها و باورهای جامعه دارد .
توده یا عامه :
به گروهی از مردم که یکدیگر را نمی شناسند اما به علت منافع مشترک که از محیط پیرامون بر توده اثر میگذارد به هم نزدیک شده و در واقع توده مجموعه ای ازافرادی است که در یک محیط پراکنده میشوند که نسبت به هم بی تقاوت بوده و شناحتی از همدیگر ندارند اما از برخی جهات تحت شرایط و نفوذهای مشابه قراردارند و این امر آنها را در برابر خواست واحد به جنبش در می آورد .
مفهوم توده از دیگر زمان با هدف های سیاسی همراه بوده و به همین جهت گروهی برای معرفی طبقه کارگر و زحمتکش از آن استفاده نموده اند و گروه محافظه کاران و طبقه اشرافیت توده را به معنای منفی و تحقیر آمیز یاد میکنند و آنها توده را در مقابل طبقه نخبه ( روشنفکران ) قرا رمی دهند و توده را مردم عامه و بی سواد می خوانند.
ویژگی های توده :
1- پراکندگی اعضاء 2- برخوردداری از روح واحد جمعی 3- عدم تجانس و ناهمگونی 4- عدم انسجام اعضاء
انسان توده ای :
در جامعه توده وار انسان از کانون زندگی و ، گروه محلی و فرهنگی و سنتی خود جداشده و در دنیای ناشناخته خود را تنها و رها احساس می کند وکلیه رفتارها و کردارهای آنها تابع ، سنت و قواعد پیشین خود نمی باشد و برای شرایط جدید، روشهای دیگر را انتخاب می کند تا با محیط جدید هماهنگ گردند و برای حفظ موفقیت های اجتماعی جهت یابی را کافی ندانسته و راهنمای خود را رفتار اجتماعی هم عصران خود می داند و از آنان پیروی می کند . به طور کلی انسان توده ای دارای دو ویزگی خاص است : دورشدن از سنت ها و سعی در هماهنگ شدن با دیگران
فرهنگ توده ای یا عامه :
فرهنگ به معنای درک و لذت و عامه در مقابل سلطه قرار میگیرد . فرهنگ عامه در شرایط سلطه ایجام می شود .
هبدبچ فرهنگ عامه را مجموعه ای از بدایع ساخت بشر که در درسترس عموم است می داند و عقیده دارد که فرهنگ عامه را خود مردم می سازند و تحت ثاثیر خط فکری و ایدلوزی مسندنشینان پرقدرت نمی باشد . فرهنگ عامه اصطلاحی است که در مقابل فرهنگ نخبه قرار می گیرد .




نطریه های مطرح در مورد فرهنگ عامه :
1- مخالفان هویت استقلال فرهنگ عامه
در این مکتب هیچ خلاقیتی برای فرهنگ مردم قائل نیستند و فرهنگ سلطه را والا و نخبه معرفی می نمایند .
2- مدافعان فرهنگ عامه
در مقابل دید گاه مخالقان که حداقل گرا بوده این دیدگاه حداکثر کرا می باشد و این گروه فرهنگ مردمی را در مقابل فرهنگ سلطه قرار می دهد و فرهنگ مردمی را اصیل ومستقل می داندو بر فرهنگ نخبه ارجعیت دارد .
3- معتقدان به وضیعت تعاملی فرهنگ عامه و فرهنگ سلطه
این گروه معتقدند که نه فرهنگ مردمی و نه فرهنگ نخبه به تنهائی سازنده حیات فرهنگی و اجتماعی نیست و( دو سر تو)* معتقد است که که با اهمیت دادن به مصرف فرهنک را نوعی فرهنک مصرفی میداند و شناسایی فرهنک مصرف به علت ویژگی پنهان کاری آن سخت است .
دیدگاه جان فیسک در مورد فرهنگ :
او معتقد است فرهنگ عامه ، فرهنک بی قدریت ها و زیر سلطه است و فرهنگ عامه با فرهنگ عامیانه متقاوت است . فرهنگ عامیانه در جوامع مدرن و ابثدای یافت می شود و ویژگی ها فرهنک عامه به شرح ذیل می باشد :
1- عصویت در گروه در مقابل گروه رقیب را معلوم می کند
2- به صورتغیر رسمی و شفاهی انتقال می یابد
3- فرهنک عامه خارج از نهاد رسمی است
4- بیان واحد و معینی از متون ادبیات عامیانه برای آنها وجود ندارد
5- فرهنگ عامه شخصی و خویشاوندی است
6- فرهنگ عامه به صورت غیر رسمی از طریق مقدسات کنترل می شود
7- فرهنگ عامه فرهنگ همکان است
دیدگاه ویلیامز :
بر اساس این نظریه جامعه ما قیل توده ای یک واحد یکپارچه جمعی بوده که مردم آن مجموعه ای از ارزشهای مشترک و سلسه مراتب و تقاوتها را به رسمیت می شناسد . اما تبدیل آن جامعه به صنعتی شدن و شهری شدن ارزشها و اخلاقیات را تحت تاثیر قرارداده و افراد را منزوی و از خود بیگانه و ناهنجار کرده است . فرهنگ توده ای فرهنگ تجاری است و صرفا با تولید در سطح انبوه به نیازهای آنی و لذایذ کم بها ارزش می دهد و معیارهای جدی و فکری اصیل را کم رنگ می شمارد .نظریه پردازان معتقدند خطر فرهنگ توده ای از بین بردن تمایز میان فرهنگ نخبگان و فرهنگ عامه است .
مکتب فرانکفورت :
مکتب فرانکفورت نقاط مشترکی با فرهنگ توده ای دارد و معتقد است امید روشنگری و ایمان به پیشرفت علمی برای انسان به کابوس تبدیل شده است . این نظریه مارکسیسم را مورد انتقاد قرار می دهد ولی در عین حال تقاوت آنها در میزان تاکید بر اقتصادگرایی است . بحت بت واگرای از نظر مکتب فرانکفورت و آدرونو چنین است که اشکال فرهنکی ، از قبیل موسیقی پاپ می تواند تسلط اقتصادی ، سیاسی وایدئولوژیکی سرمایه را تصمین کنند . مکتب فرانکفورت سرمایه داران را قابل تداوم می بینند زیرا طبقه کارگر این امر را پذیرفته اند . بر اساس این دیدگاه فرهنگ در جوامع سرمایه داری صنعت است که منجر به بحث بت بارگری می شود که بت بارگی هم در مورد انسان و اشیا ( مادی و غیر مادی) مثداق پیدا می کند
مارکسیسم ، اقتصاد سیاسی و ایدئولوژی
مناسبا ت اقتصادی سرمایه داری مناسبات دیگر اجتماعی را تعیین می کند و طبق این نظریه حاکمیت و کنترل صنایع ارتباطات جمعی از سوی شرکتهای قدرتمند اقتصادی کنترل و هدایت می شود و صنایع ارتباطات جمعی از نظرات مارکس پیروی می کند و مصرف فرهنک عامه عامل افزایش سود است
فمینیسم و فرهنگ عامه :
از نظر (تاکمن ) این فرایند به این معنا است که مردان و زنان در رسا نه های جمعی طوری بازنمایی شده اند که با نقشهای کلیشه ای فرهنگی که در جهت بازسازی نقشهای جنسیتی به کار می روند سازگاری دارند .فمینیسم لیبرال خواستار باز نگری وافع بینانه تری از زنان در فرهنگ عامه و ایجاد فرصتهای شغلی بشتری برای زنان در صنایع رسانه ها شده است . طبق نظرات مارکسیستی ساختار گرایی و نشانه شناسی زبان در این محصولات عنصری بسیار مهم است به طوری که شعار فمینستی می تواند زبانی تحکم آمیز داشته باشد .مودلسکی معتقد است که به طور کلی و درسطح عام فرهنگ توده ای تداعی کننده زنانگی و فرهنگ والا تداعی گر مردانگی است . و همچنین فمنیسم با پدر سالارانه دانستن مناسبات اجتماع معتقد است که مفهوم پدر سالاری به رابطه قدرت نابرابر بین مردان و زنان مربوط می شود و یکی از مهمترین عواملی است که ماهیت بازنمائی زنان و مردان را در فرهنگ عامه تعیین می کند پست مدرینسم :.
پست مدرن یعنی آوردن خلاقیت جدید و نوآوری واعتراض به وصع موجود در مکاتب در واقع آنها ساختار قدیمی را رد می کنند و در صورتی که ساختار کنونی هم همان ساختار قدیمی است .
در پست مدرنیسم رسانه های جمعی تقش حاکمیت دارند و بر اثر فناوری نوین ارتباطی شکل گرفته اند افراد پست مدرنیسم فقط به ظاهر توجه میکنند وافراد ساختار شکنی هستند پست مدرن یک روایت جدید است کو هر نظریه ای را که به داشتن دانش مطلق مدعی است را رد می کند
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
مدیران انجمن: سیاوش دانیالی