مخالفان هويت استقلال فرهنگ عامه:
مدافعان اين نظريه هيچ خلاقيتي براي فرهنگ مردمي قائل نيستند، فرهنگ سلطه از سوي كساني كه قدرت
را در دست دارند تشكيل مي شود، اين فرهنگ به عنوان فرهنگ والا و نخبه معرفي مي شود.


مدافعان فرهنگ عامه :
در مقابل ديدگاه مخالفان كه حداقل گرا بود، اين ديدگاه حداكثرگراست. در اين ديدگاه جايگاه مقاومت
گونه ي فرهنگ زير سلطه است. از نظر اين گروه فرهنگ مردمي در مقابل فرهنگ سلطه قرار دارد. فرهنگ
مردمي مستقل و اصيل است، و به فرهنگ مسلط هيچ گونه ديني ندارد. فرهنگ مردمي بر فرهنگ نخبه
برتري دارد.
مكتب فرانكفورت:
مكتب فرانكفورت نيز نقاط مشترك بسياري با نظريه فرهنگ توده اي دارد.اين مكتب با نقد روشنگري
سروكار داشت و معتقد بودكه نويد روشنگري و ايمان به پيشرفت علمي براي انسان به كابوس تبديل شده
است.