خوش آمديد,
مهمان
|
|
1. فقط مطالب و سر فصل هایی برای امتحان پایان ترم مهم است که در کلاس تدریس شده است.
2.به دلیل اینکه 2 هفته کلاس شما با تعطیلات رسمی مصادف شد لطفا در مورد سرفصل هایی که برای شما در این تایپیک عنوان میکنم حد المکان از نرم افزار پاورپوینت استفاده کنید . سرفصلها: تحلیل و بررسی عقد وقف تحلیل و بررسی مالکیت تحلیل و بررسی حق انتفاع و حق ارتفاق تحلیل و بررسی قاعده لاضرر و اصل تسلیط |
آخرين ويرايش: 9 سال 11 ماه ago توسط سمیه کاظم زاده.
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
كاربر(ان) زير تشكر كردند: غلامرضا شمس, غلامعلی گیلوری
|
|
وقف از جمله عقود است و نیاز به ایجاب و قبول دارد .طرفین باید شرایط صحت عقد را داشته باشند واقف بایدمالک مالی باشد که وقف می کند. ماده 56 قانون مدنی می گوید: وقف واقع می شود به ابجاب از طرف واقف به هر لفظی که صراحتا دلالت بر معنی آن کند.
عقد وقف پس از آنکه بطور صحیح انجام و قبض صورت گرفت شخصیت حقوقی موقوفه شکل می گیرد که نماینده ی آن متولی یا سازمان اوقاف است.در حین عقد وقف موقوف علیه باید معین باشد. معین بودن غیر از موجود بودن است و منظور از معین بودن یعنی مبهم نباشد. بر فرض اگر کسی مالی را وقف و موقوف علیه را یکی از چند نفر معرفی کند موقوف علیه مبهم است . اگریک نفر بین چند نفراست باید آن شخص با اسم و فامیل مشخص و معین شود و الا عقد باطل خواهد بود. |
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
|
|
اقسام حق انتفاع : عمری حق انتفاعی که به موجب عقدی از طرف مالک برای شخص به مدت عمر خود یا عمر منتفع و یا عمر شخص دومی برقرار شده باشد.
رقبی حق انتفاعی است که از طرف مالک برای مدت معینی برقرار می گردد. سکنی حق انتفاعی است که در مسکنی باشد یا حق سکنی نامیده می شود و این حق ممکن است به طریق عمری یا به طریق رقبی صورت گیرد. ارتفاق در لغت به معنای تکیه کردن بر آرنج از چیزی یاری گرفتن در رفاقت کردن است. در اصطلاح حقوقی نیز حق ارتفاق عبارت است از حق کسی در ملک دیگری است که به موجب آن صاحب ملکی به اعتبار مالکیت خود می تواند از ملک دیگری استفاده کند.مانند کسی که برای آبیاری و یا رفتن به ملک خود می تواند از ملک دیگری عبور نماید. این حق از نشانه های مالکیت است. تفاوت حق ارتفاق وبا حق انتفاع: حق ارتفاق اختصاص به غیرمنقول دارد ولی حق انتفاع ممکن است به مال غیرمنقول یا غیرمنقول اختصاص یابد. حق ارتفاق برای ملک است ولی حق انتفاع برای شخص حق ارتفاق دایمی است لیکن حق انتفاع جز در موارد خاص موقت است. منابع از سایت حقوقی قانون ایران |
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
|
|
باعرض سلام
موضوع : تحلیل و بررسی عقد وقف : هرچند در قرآن آیه ای خاص که بصورت مستقیم با امر وقف مرتبط باشد وجود ندارد ولی مواردی از اعمال صالح مانند صدقه و قرض الحسنه وتعاون و انفاق و کمک به همنوعان ذکر شده به نوعی با روح وقف سازگاری دارد . تعریف لغوی وقف : کلمه وقف در زبان فارسی به معنی ایستادن و توقف وحبس کردن و منحصر کردن چیزی به کسی است . تعریف وقف در قوانین : ماده 55 ق.م میگوید وقف عبارتست از اینکه عین مال حبس و منافع آن تسبیل شود منظور از حبس نمودن نگاه داشتن عین مال از نقل وانتقال و از تصرفاتی که موجب تلف عین گردد اموالی را میتوان وقف نمود که با حفظ اصل آن امکان بهره برداری از منافعش وجود داشته باشد مثلا اقلام مصرف شدنی مثل میوه یا گندم یا برنج که با استفاده از آنهاعین مصرف میشود قابل وقف نیست اما اموالی مثل ظروف و صندلی و ساختمان قابلیت وقف دارند . انواع وقف : وقف از یک جهت به وقف عام و خاص تقسیم میشود : الف :وقف عام که راجع به جهات عامه باشد مثل مدارس و بیمارستان . ب : وقف خاص که اختصاص به افراد معینی داشته باشد مثل وقف بر اولاد . نکته : اصولا بیع مال موقوفه باطل است مگر در موارد ذیل : 1 - در صورتیکه موقوفه خراب شود یا خوف آن باشد که منجر بخرابی گردد بطوریکه انتفاع از آن ممکن نباشد و عمران آن متعذر باشد یا کسی برای عمران آن حاضر نشود . ( ماده 88 ق.م ) 2 - در صورتیکه بین موقوف علیهم اختلاف بوجود آید بنحویکه بیم خونریزی رود یا منجر به خرابی مال موقوفه گردد . ( ماده 349 ق.م ) به نمونه دادخواست ذیل الذکر توجه فرمایید هرگاه واقف عقد وقف را بنحو اطلاق واقع سازد و پس از آن مدعی شود که مقصودش برخی از منافع بوده است این دعوی مسموع نیست هر گاه واقف برای اداره مال موقوفه چند متولی انتخاب کرده باشد اصل بر اجتماع آنهاست مگر آنکه تصمیم دیگری اتخاذ کرده باشد . توجه : ملکی که با وجود زاید بر نیاز موقوفه و نذورات اهدایی مردم خریداری میشود موقوفه است ولی خارج از شمول وقف است و در صورت عدم تصریح واقف به نوع استفاده از موقوفه متولی میتواند به ترتیبی استفاده کند که به مصلحت موقوفه باشد . " نمونه دادخواست صدور حکم به فروش مال موقوفه موضوع مادتین88 و 349 ق.م " خواهان : احمد احمدی .......................نشانی...... خوانده : سعید سعیدی ......................نشانی ..... وکیل یا نماینده ............... در صورت وجود . تعیین خواسته : صدور حکم به الزام خواندگان به فروش مال موقوفه . دلایل ومنضمات دادخواست : 1- رونوشت مصدق وقف نامه 2- استماع شهادت شهود 3- عنداللزوم جلب نظر کارشناس . ریاست محترم دادگستری : سلام احتراما اینجانب احمد احمدی بموجب وقفنامه شماره ..... یکی از موقوف علیهم میباشم که پس از وقوع ( زلزله یا قدمت زیاد ..... ) رو به ویرانی نهاده است و با توجه باینکه بین موقوف علیهم اختلاف بروز کرده بنحویکه امیدی به بازسازی موقوفه نیست مستندا" به مواد 88و349ق.م صدور حکم به الزام خواندگان بفروش مال موقوفه از دادگاه محترم را دارم . محل امضاء و اثر انگشت پایان |
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
|
|
حق انتفاع:حق ارتفاق
ارتفاق در لغت به معناي تكيه كردن بر آرنج، از چيزي ياري گرفتن در رفاقت كردن است. در اصطلاح حقوقی نیز حق ارتفاق عبارت از حق كسي در ملك ديگري است، براي كمال استفاده از ملك خود. حقوقدانان در تعريف حق ارتفاق ميگويند، حق ارتفاق حقي است كه به موجب آن صاحب ملكي به اعتبار مالكيت خود، ميتواند از ملك ديگري استفاده كند. مانند حق عبور، يا ناودان و يا حق داشتن پنجره. مثلاً كسي براي آبياري و يا رفتن به ملك خود، ميتواند از ملك ديگري عبور نمايد. این حق از آثار مالکیت است. خصوصيات حق ارتفاق الف) حق ارتفاق قائم به ملك است و اختصاص به زمين دارد؛ يعني اينكه به سود مالك زمين خاصي برقرار ميشود و هر كسي كه مالك زميني شد، ميتواند از اين حق استفاده كند و به طور معمولي حق ارتفاق در دو زمين متصل و نزديك به هم به وجود ميآيد. ب) حق ارتفاق تابع ملك و فرع بر مالكيت زمين است؛ به اين معني كه نميتوان آن را جداگانه به ديگري انتقال داد، و همواره با زمين منتقل ميشود. ج) حق ارتفاق دائمي است؛ اگر چه مالك ميتواند براي مدت محدودي براي ديگري حق ارتفاق ايجاد كند. د) حق ارتفاق قابل تقسيم نيست؛ منظور اين است كه اگر حق ارتفاق به سود ملكي مشاع (مشترك) برقرار شده باشد، پس از تقسيم ملك، حق ارتفاق فقط به سود يكي نخواهد بود، و هر كدام به طور مستقل حق استفاده از اين حق را خواهند داشت همانطور كه ماده 103 قانون مدني بیانگر آن است. تفاوت حق ارتفاق با حق انتفاع به طور کلی میتوان فرقهای حق ارتفاق و حق انتفاع را در موارد ذیل بیان کرد: 1) حق ارتفاق اختصاص به غير منقول دارد. ولي حق انتفاع ممكن است به مال منقول يا غيرمنقول اختصاص يابد. 2) حق ارتفاق براي ملك است ولي حق انتفاع براي شخص. 3) حق ارتفاق دائمي است ليكن حق انتفاع جز در موارد خاص، موقت است. اسباب ايجاد حق ارتفاق حق ارتفاع با شيوههای ذیل ايجاد ميشود: 1) قرارداد؛ كه به طور معمول حق ارتفاق با همين شيوه ايجاد ميشود همانطوري كه ماده 94 قانون مدني در اين زمينه مقرر ميدارد كه صاحبان املاك ميتوانند در ملك خود هر حقي را كه بخواهند نسبت به ديگري ايجاد كنند. پس مالك زمين و ملك ميتواند، با قراردادي حق عبور يا حقوق ديگري را به شخصي واگذار كند. 2) قانون؛ ممكن است حق ارتفاق ناشی از حكم مستقيم قانون و مربوط به وضع طبيعي املاك باشد. مثلاً زميني كه بالاتر از زمين ديگر است، بر حسب طبيعت كه قانون نيز آن را محترم ميشمارد؛ داراي حق ارتفاق براي فاضلاب و آب باران نسبت به زمين پائينتر است؛ همانطوري كه ماده 95 قانون مدني مقرر ميدارد: «هرگاه زمين يا خانه كسي، مجراي فاضلاب يا آب باران كسي بوده، صاحب آن خانه يا زمين نميتواند جلوگيري از آن كند، مگر در صورتي كه عدم استحقاق او معلوم باشد.» انتفاع در لغت مصدر باب افتعال و از ریشه نفع و به معنای نفع گرفتن و سود بردن میباشد. در اصطلاح فقه این واژه دارای دو معنی است: 1) حقی كه به موجب آن شخص میتواند از ملك غیر بهرهمند شود. 2) به معنای مطلق بهرهمندی است كه به اقتضای موارد فرق میكند. جایگاه حق انتفاع در حقوق در قانون مدنی حق انتفاع عبارت از حقی است كه به موجب آن شخص میتواند از مالی كه عین آن ملك دیگری است یا مالك خاصی ندارد، استفاده كند. در حق انتفاع، مال در مالكیت شخصی دیگر است و منافع نیز ملك شخص دیگری است و فقط شخص دارای حق انتفاع، حق استفاده و بهرهبرداری از آن را دارد، نه حق مالكیت بر آن. حق انتفاع یكی از شاخهها و مراتب مالكیت است كه طی قراردادی به شخص واگذار میشود؛ پس جزء اموال وی محسوب میشود. مال موضوع حق انتفاع دارای دو صاحب حق میباشد: 1) منتفع، كه حق استفاده و بهرهبرداری از عین به او واگذار شده است. 2) مالك، كه صاحب عین است و در اثر قرارداد، سهم بزرگی از حقوق خود را به منتفع واگذار كرده است. اقسام حق انتفاع حق انتفاع به معنی خاص به سه قسم است: الف) عُمری: كه به موجب قراردادی حق استفادۀ از ملك به مدت عمر خود مالك یا عمر منتفع یا شخص دیگری به منتفع واگذار شده باشد. چون مدت واگذاری و قرارداد به مدت عمر مالك یا طرف قرارداد یا شخص دیگری بیرون از قرارداد میباشد، به این قرارداد، عمری گفته میشود. ب) رُقبی: اگر مدت حق انتفاع معین باشد، به این حق انتفاع رقبی گفته میشود. ج) سُكنی: اگر حق انتفاع در مورد سكونت در مسكنی باشد، حق سكنی نامیده میشود. این حق ممكن است به مدت عمر مالك یا منتفع یا شخص ثالث و یا به مدت معین باشد. حبس مطلق: اگر حق انتفاع به طور مطلق و بدون قید مدت به كسی داده شود، آن را حبس مطلق میگویند و این حق تا فوت مالك خواهد بود مگر اینكه مالك قبل از فوت خود رجوع نماید، بنابراین در این نوع از حق انتفاع برخلاف اقسام دیگر، مالك حق رجوع دارد و همواره میتواند قرارداد حق انتفاع را بر هم زند و در اصطلاح گفته میشود كه حبس مطلق عقد جائز است و طرفین هر وقت كه مایل باشند میتوانند آن را بر هم بزنند. حبس مؤبّد: قرارداد حق انتفاع به طور نامحدود و همیشگی میباشد و اگر به امور عام المنفعه و خیریه اختصاص داده شده باشد، تابع احكام وقف خواهد بود. شرائط حق انتفاع الف) حق انتفاع با عقد و قرارداد ایجاد میشود. ب) موضوع حق انتفاع باید مالی باشد كه استفاده از آن موجب از بین رفتن خود مال و عین آن نباشد. ج) دارنده حق انتفاع (منتفع) باید در حین و زمان عقد موجود باشد. د) در حق انتفاع، قبض و تسلط منتفع بر مال مورد انتفاع شرط صحت عقد میباشد. |
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
|
|
حق انتفاع مطابق(مادة 40 قانون مدني مي پردازيم كه شامل اين است كه حق انتفاع حقي است كه به موجب آن شخص مي تواند از مالي كه عين آن ملك ديگري است يا مالك خاصي ندارد استفاده كند)
رتفاق در لغت به معناي تكيه كردن بر آرنج، از چيزي ياري گرفتن در رفاقت كردن است. در اصطلاح حقوقی نیز حق ارتفاق عبارت از حق كسي در ملك ديگري است، براي كمال استفاده از ملك خود. حقوقدانان در تعريف حق ارتفاق ميگويند، حق ارتفاق حقي است كه به موجب آن صاحب ملكي به اعتبار مالكيت خود، ميتواند از ملك ديگري استفاده كند. مانند حق عبور، يا ناودان و يا حق داشتن پنجره. مثلاً كسي براي آبياري و يا رفتن به ملك خود، ميتواند از ملك ديگري عبور نمايد. این حق از آثار مالکیت است. خصوصيات حق ارتفاق الف) حق ارتفاق قائم به ملك است و اختصاص به زمين دارد؛ يعني اينكه به سود مالك زمين خاصي برقرار ميشود و هر كسي كه مالك زميني شد، ميتواند از اين حق استفاده كند و به طور معمولي حق ارتفاق در دو زمين متصل و نزديك به هم به وجود ميآيد. ب) حق ارتفاق تابع ملك و فرع بر مالكيت زمين است؛ به اين معني كه نميتوان آن را جداگانه به ديگري انتقال داد، و همواره با زمين منتقل ميشود. ج) حق ارتفاق دائمي است؛ اگر چه مالك ميتواند براي مدت محدودي براي ديگري حق ارتفاق ايجاد كند. د) حق ارتفاق قابل تقسيم نيست؛ منظور اين است كه اگر حق ارتفاق به سود ملكي مشاع (مشترك) برقرار شده باشد، پس از تقسيم ملك، حق ارتفاق فقط به سود يكي نخواهد بود، و هر كدام به طور مستقل حق استفاده از اين حق را خواهند داشت همانطور كه ماده 103 قانون مدني بیانگر آن است. تفاوت حق ارتفاق با حق انتفاع به طور کلی میتوان فرقهای حق ارتفاق و حق انتفاع را در موارد ذیل بیان کرد: 1) حق ارتفاق اختصاص به غير منقول دارد. ولي حق انتفاع ممكن است به مال منقول يا غيرمنقول اختصاص يابد. 2) حق ارتفاق براي ملك است ولي حق انتفاع براي شخص. 3) حق ارتفاق دائمي است ليكن حق انتفاع جز در موارد خاص، موقت است. منابع: 1) عميد، حسن؛ فرهنگ فارسي، ماده رفق، ارتفاق. 2) صفائي، حسين؛ دورۀ مقدمات حقوق مدني، تهران، میزان، چاپ اول، ج 1، ص 261. 3) كاتوزيان، ناصر؛ دورۀ مقدمات اموال و مالكيت، تهران، میزان، چاپ اول، 1382، ص 232. |
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
|