خوش آمديد,
مهمان
|
|
استاد مطهرى فرق بین تمدّن و فرهنگ به این نكته توجه دارد. وى اختراعها را مربوط به تمدّن و معنویات را برخاسته از فرهنگ مى داند.امّا بر این باور است كه بشر بدون اخلاق و معنویت هرگز در كارهاى دیگر خود موفق نخواهد بود. یك بشر منحطّ از نظر اخلاق هرگز در قسمتهاى دیگر هم نمى تواند موّفق باشد. این است كه جنبه هاى معنوى تمدّن انسانى نیز بدون شكّ مؤثر بوده اند و فوق العاده هم مؤثر بوده اند نمى تواند اینها مؤثر نباشد
پس استاد مطهری معتقد اند که فرهنگ به وجه معنوى و تمدّن وجه مادى تمدّن گفته مى شود. |
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
|
|
خانم شریف زاده
از پاسخ شما متشکرم |
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
|
|
ايشان فرهنگ را روح جامعه دانسته و معتقد است همانگونه كه يك فرد روح دارد، جامعه هم روح دارد و همين روح است كه سبب ميشود اجزاي آن به وحدت برسند و گونه خاصي از وحدت در جامعه تحقق يابد. در واقع بر اساس اين ديدگاه ميتوان نتيجه گرفت كه هر فردي در ساختن فرهنگ سهمي دارد و اگر تعداد اعضاي گروهي تغيير كند، فرهنگ آن گروه هم تغيير خواهد كرد.بنابراين وقتي فرهنگي را توصيف ميكنيم و ميگوييم خوب يا بد است، درواقع موصوف آن را وصف ميكنيم، انسان صفتهايي دارد كه وقتي ميگوييم خوب است يعني آن انسان خوب است. ما در واقع صفات همان موصوف را بيان ميكنيم و آن را به اعتبار موصوف يعني انسان فرهنگ ميناميم و چون صفات انسان را بحث ميكنيم، گويي از انسان سخن ميگوييم.
به این نکته هم اذعان دارد که تمدن و فرهنگ در یکدیگر تأثیر و تأثر متقابل دارند، و فرهنگ زیربنای تمدن به شمار میآید. |
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
كاربر(ان) زير تشكر كردند: سعیده حاج علی
|
|
ايشان فرهنگ را روح جامعه دانسته و معتقد است همانگونه كه يك فرد روح دارد، جامعه هم روح دارد و همين روح است كه سبب ميشود اجزاي آن به وحدت برسند و گونه خاصي از وحدت در جامعه تحقق يابد. در واقع بر اساس اين ديدگاه ميتوان نتيجه گرفت كه هر فردي در ساختن فرهنگ سهمي دارد و اگر تعداد اعضاي گروهي تغيير كند، فرهنگ آن گروه هم تغيير خواهد كرد.بنابراين وقتي فرهنگي را توصيف ميكنيم و ميگوييم خوب يا بد است، درواقع موصوف آن را وصف ميكنيم، انسان صفتهايي دارد كه وقتي ميگوييم خوب است يعني آن انسان خوب است. ما در واقع صفات همان موصوف را بيان ميكنيم و آن را به اعتبار موصوف يعني انسان فرهنگ ميناميم و چون صفات انسان را بحث ميكنيم، گويي از انسان سخن ميگوييم.
به این نکته هم اذعان دارد که تمدن و فرهنگ در یکدیگر تأثیر و تأثر متقابل دارند، و فرهنگ زیربنای تمدن به شمار میآید |
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
كاربر(ان) زير تشكر كردند: سعیده حاج علی
|