جمعه, 18 خرداد 1403

 



موضوع: گردشگری و جهانی شدن

گردشگری و جهانی شدن 11 سال 3 هفته ago #7712

به نام خدا

گردشگري و جهاني شدن

گردشگري يكي از عوامل تسهيل كننده جهاني شدن محسوب مي شود. گردشگري به عنوان يكي از جريان هاي داخل منطق شبكه‏اي اقتصاد جهاني مي باشد كه در راستاي جريان سرمايه از مركز به پيرامون عمل مي كند.جهاني شدن اقتصاد بستري را فراهم مي آورد كه در رابطه اي مستقيم با جريان گردشگري قرار مي گيرد. گردشگری در الگو های فضايی سه گانه در فرآيندی از جهانی شدن به سوی شکل دادن به يک «دهکده گردشگری » در حرکت است وبه مانند بازار آزاد مشترکی می ماند که تمامی کشورها درخور تلاش خود از آن بهره می برند. اصول مشترك در اين دهكده گردشگري سيستم هاي رزرو و رايانه‏اي شدن جهاني مي باشد.رقابت جهاني و داد وستد گردشگري اصول اقتصادي و توزيع سودمندي از گردشگري را ديكته مي كند. در اين راستا گردشگري براي رسيدن به توازن بين دو بعد اتحاد تفاوت ها و تنوع ها تلاش مي كند.از اين رو گردشگري بر گزيده‏اي از چهره هاي مثبت جهاني شدن مي باشد؛ كه بر ويژگي ها و جذابيت هاي محلي شدن مي كند.
در اين ميان فرآيند جهاني شدن به برداشتن موانع و مرزها براي سفر به كشورهاي كمك كرده و از يك چشم انداز در زمينه گردشگري به ايجاد يك بازار مشترك با توزيع عادلانه نيروي انساني ، مادي و رفاهي براي همه مردم جهان منتهي مي شود. اين براي گردشگري به معناي رونق است به گونه اي كه دورنماي گسترده گردشگري در تغيير ماهيت مصرف و در چارچوب جهاني شدن مي تواند در برگيرنده موارد زير باشد:

• گردشگران داراي توانمندي بالاي مالي مي باشند، البته با توجه به گستره وسيع بازار در خرج كردن بهينه آن نيز وسواس به خرج مي دهند.

• گردشگران با توجه به بسترهاي فراهم آمده بيشتر مايل به مسافرت انفرادي مي باشند

• مقياس مسافرتي در بشيتر مواقع ، فاصله كوتاهي را براي مسافرت در برمي گيرد.

• تمايل گردشگران با توجه به انباشت اطلاعات در فرآيند جهاني شدن حداكثر تجربه با كمترين تلاش مي باشد.

• گردشگران مسافرت برنامه ريزي شده و از پيش طراحي شده را ترجيح مي دهند و به عبارتي همچون بسته هاي اطلاعاتي، گردشگري را نيز بسته بندي شده مي خواهند

• هرچند سن گردشگران افزايش يافته و سالخورده تر مي باشند اما با توجه به بسترهاي تكنولوژيكي كمتر به اقامت تمايل نشان مي دهند.

هريك از ويژگي هاي گردشگري كه ذكر گرديد در يك همبستگي كامل با پديده جهاني شدن داشته و به گونه اي در ارتباط مستقيم با ان قرار گرفته و همچنين بر آن تاثير مي گذارد. در اين ميان در نظر گرفتن بنيان نظري جهاني شدن كه سر برآوردن گونه اي از ليبراليسم است كه در تمايل سرمايه داري به جهان گستري عمل مي نمايد مي تواند در زمينه پيوند گردشگري و جهاني شدن مفيد واقع شود.
در اين راستا رفاه طلبي ليبرالي همراه با ميل منفردانه سودمندي از آن در زمينه گردشگري با بستري از جهاني شدن كه زمينه هاي مسافرت به هر نقطه اي از جهان فراهم آورده است به مسافرت هاي انفرادي منتهي گرديده است. در اين ميان شكل گيري طبقه اي از بورژوازي نو بين المللي كه كارگزاران ساماندهي نو نظام سرمايه داري فراملي هستند و براي تحقق فرا روايت جهاني شدن تلاش مي كنند. در زمينه فراهم آوردن گردشگراني با توانمندي‏مالي بالا عمل مي كند. اين گونه از گردشگران با توجه به انباشت اطلاعات حاصل از جهاني شدن و به وسيله تكنولوژي اطلاعات با برگزيدن مقاصد براي تجربه گردشگري و با كمك آزانس هاي مسافرتي جهاني يا فراهم آورندگان خدمات در مقاصد براي جذب گردشگر با تمايل به مسافرت به آن مناطق ، خواهان حدكثر تجربه گردشگري بوده و علاقه مند مي باشند در مدت زماني اقامتي كوتاه بالا ترين استفاده را كسب نمايند.
بطور كلي در همتنيدگي گردشگري و جهاني شدن امر بديهي مي باشد كه در روندي رو به گسترش بر هم تاثير مي گذارند. اين موضوع كه پيشرفت هاي تكنولوژيكي بخصوص تكنولوژي اطلاعات و ارتباطات امر گردشگري را تسهيل نموده است غير قابل انكار بوده و حتي فراتر از آن به شكل گيري گونه اي از گردشگري راحت طلب يا « مبل نشين» كه در فضاي مجازي به گردشگري مي پردازد فرصت داده است. شاخص هاي اصلي جهاني شدن و گردشگري را را مي توان در موارد زير مورد بررسي قرار داد :

ـ كاهش محدوديت ها و افزايش درجه باز بودن تجاري و مالي : در اين زمينه گردشگري با بهره بردن از اين موقعيت نه تنها از چارچوب هاي خاصي براي هزينه توليد استفاده مي كند، بلكه آزادانه مي تواند در تمامي مناطق جهان جريان يابد و بازار مشترك گردشگري را گسترش دهد.

ـ رشد سريع تجارت جهاني : از آنجا كه گردشگري نيز در چارچوب يك سيستم از عرضه و تقاضا شكل مي گيرد ، رشد تجارت جهاني گسترش گردشگري را در مناطق مختلف جهان در قالب تجارتي سودآور سبب مي شود.

ـ رشد سريع سرمايه گذاري مستقيم خارجي : اين امر سبب آن شده است كه سرمايه براي كسب سود با يك نگرش كل گستر براي كسب سود به سوي مقاصد مختلف گردشگري جريان يابد حالا اين فضاها خواه سنتي ، مدرن يا پسامدرن باشند. اين خود به شكل گيري جرياني معكوس شده از مركز ـ پيرامون منتهي گرديده كه در فصل اول مورد بحث قرار گرفته است. بطور كلي اين شاخص نشان دهنده پويايي جريان سرمايه جهاني مي باشد كه با تحرك مكاني و زماني با سرمايه گذاري در گردشگري كه انباشتي سريع را فراهم مي آورد، فضاهاي مختلف را تحت سيطره خود در مي آورد ودر چرخه مصرف و سود جهاني ادغام مي كند.

ـ همگرايي قيمت هاي داخلي و خارجي : در اين زمينه بستري فراهم مي شود تا هزينه سفر براي گردشگران به سمتي از به صرفه بودن، ميل نمايد و اين امكان را براي گردشگران در مسافرت به نقاط مختلف به وجود آورد.

ـ گسترش سازمان هاي تجاري و اقتصادي : گسترش سازمان هاي تجاري و اقتصادي همراه با افزايش مقياس عملكردي آنها در سطح جهان در زمينه گردشگري و در بازار مشترك به وجود آمده، به رقابتي شدن بازار جهاني گردشگري منتهي مي شود و علاوه بر آن مقياس وسيعي از بازار را در چارچوب عرضه و تقاضا در بر مي گيرد.

ـ استراتژي هاي ژئواكونوميكي و ژئوپلتيكي : از آنجا كه در فرآيند جهاني شدن رقابت مناطق مختلف در كسب منافع اقتصادي داراي اهميت مي باشد و اصلي مهم براي بقا در بازار اقتصاد جهاني است استراتژي هاي ژئو اكونوميكي و ژئو پليتيكي خاص در رابطه با امر اقتصادي شكل مي گيرد و از آنجا كه گردشگري به عنوان يك امر اقتصادي داراي منافع فراواني براي هر فضاي سرزميني است، از اين رو در گستره جهاني شدن اين فرصت فراهم مي آيد تا با اخذ استراتژي هاي مطلوب، زمينه هاي جذب گردشگري و گسترش آن در مناطق مختلف جهان فراهم آيد.

ـ گسترش و پيشرفت تكنولوژي اطلاعات و ارتباطات : با گسترش اين گونه از تكنولوژي ها علاوه بر افزايش و انباشت اطلاعات در پيرامون مقاصد گردشگري و خود جريان گردشگري، تسهيل كننده جريان گردشگري و بخصوص مسافرت و كارهاي مربوط به آن در كوتاه ترين زمان ممكن مي باشد كه به شكل گيري« گردشگري الكتريكي» منتهي گرديده است. همچنين اين گونه از تكنولوژي بستري را براي شكل گيري « گردشگري مجازي » فراهم مي آورد.

بر مبناي مباحث فوق مي توان بيان داشت گردشگري بازار مشتركي را در سطحي جهاني شكل داده است و از آنجا كه سياست هاي اقتصادي نيز به توسعه گردشگري براي رفع مشكلات اقتصادي تاكيد مي كند.
اين بر عهده عرضه كنندگان محصول گردشگري مي باشد كه در چارچوب انطباق با جهاني شدن اقتصادي و بازار رقابتي ناشي از ان به بهره برداري از اين بازار و با توسعه جريان گردشگري به رفع مشكلات اقتصادي خود بپردازند.


ژئوپولتيک گردشگری

حركت به سمت اقتصاد اطلاعاتي- جهاني، رويكرد نويني را در سيطره بر فضاهاي جغرافيايي باز مي‌نمايد. بر گذشتن سرمايه‌داري از «اين هماني» توليد انبوه در چارچوب فورديسم، تجديد ساختاري بود كه به وسيله بحرانهاي دهه 70 ميلادي بر سرمايه‌داري تحميل شد. اين بحرانها كاهش توليد نا خالص ملي،ناكامي دولت‌ها در اجراي سياست‌هاي كنيزي و كورپوراتيستي و افزايش نرخ تورم را سبب گرديد كه در چهار نكته مي‌توان وجود اصلي آن را بيان كرديكم- تغيير در روابط كار و سرمايه و فروپاشي روابط صنعتي در سطح ملي، دوم- تضعيف اقتصاد كينزي و گرايش به سمت بين‌المللي شدن سرمايه‌داري، سوم- بحران در سازماندهي اقتصادي به شيوه تيلوريسم و گرايش به سمت تمركززدايي و چهارم- گرايش ضد فورديستي در توليد.

بحرانهاي فوق‌الذكر و و جود اصلي آن ساختارشكني سرمايه‌داري سازمان يافته را سبب گرديد و به شكل گيري سرمايه‌داري سازمان نايافته بعد از تجديد ساختاري فرصت ظهور داد كه با تكيه بر دنياميسم دروني خود، مرزها را با انباشت انعطاف‌پذير سرمايه در نورديد. اين گونه از سرمايه داري فزون طلب، گسترش‌پذير، بسط يابنده و در حين حال متكي به منطق شبكه است .

اگر در فورديسم سرمايه‌داري در قالب شيوه توليد دال بر روشهايي از روي الگو استکه هویت ها را به صورت خود بسنده به گونه‌اي سودمند در مي آورد، سرمايه داري در قالب پسافوردسيم داراي شيوه توليد ناپايدار، بهنگام، چند لايه و پراكنده مي‌باشد. اين خود شكل گيري« اقتصاد زيبا شناختي نشانه ها» را تسهيل مي‌نمايد، كه به عنوان مرحله جديدي از سرمايه‌داري پس از گذار از نيازهاي اقتصادي، پس انداز و كميابي رخ نموده است. اين اقتصاد بر پايان تضاد كار و سرمايه به وسيله پر كردن شكاف تاريخي بين مصرف‌‌كننده‌ها و توليدكننده ها در جامعه مصرف انبوه فرصت مي‌دهد. اقتصاد زيبا شناختي هنگامي كه به اصلي بنيادي در سمبوليسم و مصرف تبديل مي شود، گرايش به مشخص كردن تمايز بين توسعه و استفاده از منابع دارد. در اين بين دگرگوني اقتصادي در برگيرنده شماري از روابط پيچيده و فراگير و روابط مبادلاتي است. كه در ارتباط با پيوندهاي نيرومند و روابط همپيوند ميان بخش‌هاي صنعتي، خدماتي و تكنولژيكي در زمينه توسعه می باشد. چنين تنظيمي در اقتصاد زيبا شناختي سبب كاهش فرق گذاشتن ميان بخش‌هاي سنتي شده و به ترتيب به يك روند همزمان خدمات صنعتي‌گرايانه منتهي مي‌گردد در يك حالت كلي سرمايه‌داري سازمان نايافته، با عبور از نگرش تك محور در وضعيتي جهاني، نوعي انتقال و جابه جايي را به سازمان‌هاي كوچك‌تر با واحدهاي فرعي، نوعي تقسيم كار نسبتا" غير رسمي ولي انعطاف پذير، افزايش تنوع در ماهيت توليدات و محصولات و ساختارهاي مديريتي نا متمركز را شكل مي‌دهد.

محورهاي توسعه در چارچوب جهاني شدن كارخانه- جامعه و نظام سرمايه‌داري به هنگامه غلبه توليد رايانه اي و حضور كار در مركز زيست ـ بوم و بسط همكاري اجتماعي در سراسر جامعه تبديل به يك امر كلي مي‌شود كه ابعاد مختلفي را در فضاي سرزميني در بر مي‌گيرد.
اين درحالی است که در حال حاضرمحور مناطق ژئواستراتژيک "عامل انسانی ومنابع اقتصادی" است.در نتيجه اکنون در راستای ديدگاه« انسان با ابزار اقتصادی در يک فضای جهانی» ،مناطق استراتژيک وقلمروهای ژئوپولتيکی بيشتر براساس معيارهای اقتصادی تعيين می شونددراين ميان رقابت بر روی جذب سرمايه متمرکز می شود.که در جلوه های از اقتصاد زيبا شناختی عمل می نمايد.از آنجاکه گردشگری در اين اقتصاد يکی از عوامل اصلی کسب سرمايه چه از طريق سرمايه گذاری وچه از طريق جذب گردشگر در فضای سرزمينی می باشد؛و رويکرد به آن جنبه های ژئو اکونوميک يافته که در رقابت ميان مناطق مختلف پيرامون آن چالش های ژئوپوليتکی را سبب می شود .که اهدافی در راستای دستيابی به جايگاهی مستحکم را در زمينه گردشگری دنبال می کند وازآنجا که در ژئوپولتيک مفهوم فضای سرزمينی شامل تمامی فضا های تحت نفوذ انسان است وباتوسعه وپيشرفت تکنولوژی قلمرو ژئوپولتيکی آن گسترش می يابد. ژئوپولتيک گردشگری نيز با توجه به نوآوری های فزآينده تکنولوژيکی بخصوص در زمينه حمل ونقل گستره ای جهانی را در سيطره سرمايه داری در برمی گيرد.اين ژئوپولتيک به سياستگذاری های کلان اقتصادی درسطح جهان در پيرامون گردشگری فرصت می دهد وگردشگری را در پيرامون آن به امری جهانی بدل می سازد.از اين رو ارزش حقيقي گردشگری در هر فضای سرزمينی بستگی به فراوانی وکيفيت منابع گردشگری همراه با در پيش گرفتن مديريتی کارآمد در صحنه ژئوپولتيک گردشگری دارد.در اين راستا ژئوپولتيک گردشگری عبارت است از" هنر موازنه جذب گردشگر با رقيب هايی در سطح منطقه ای وجهانی در راستای سياستگذارهای اقتصادی برای توسعه فضای سرزمينی وکسب منافع ملی که به رفاه ساکنان و پايداری منابع منتهی گردد."

آنچه از ژئوپولتيک گردشگری بيان گرديد در برگيرنده اين مفاهيم است که در فراگرد مرزهای ملی ودر رويکرد ی به باز ساخت فضايی گردشگری در فضای سرزمينی ،توجه به روند والگو های جريان گردشگری ضروری می باشد.نگرش های فرهنگی نيز به اين مقوله می تواند در قالب رهيافتی اقتصادی به گردشگری به عنوان يک فرهنگ شکل بگيرد.فرهنگ در عصرپسامدرن به عنوان بازاری از تقاضا های زيباشناختی است که در سياست گذاری های کلان در يک کثرت گرايی فرهنگی در چارچوب شرايط اقتصادی مورد ارزيابی قرار می گيردآنچه رخ داده اين است که توليد زيباشناختی در جهان امروز باتوليد کالا به طور کلی جمع آمده است.

اکنون ضرورت های جنون آسای اقتصادی ايجاد موج های تازه از کالا هر چه جديدتربا نرخ بالاتربازگشت سرمايه عملکرد وموقعيت ساختاری مهمتری برای نوآوری وتجربه زيباشناختی ايجاب می کند.در فعاليت های گردشگری در عصر حاضر پيرامون ژئوپولتيک سرمايه ،توسعه تازه وشگفت انگيزی را در نفوذ به قلمروهای ماقبل مدرن (طبيعت و انسان) وبهرگيری از آنها يافته است.از اين رو است که می توان به قابليت تمدن های سنتی (از جمله ايران)در پردازش مفهوم ژئوپولتيک گردشگری پی برد.هرچند بايد تلاش های انحرافی وعمدی فعاليت های گردشگری جديد را برای کشف وبيان اين فضاهای تازه در چارچوب شيوه های خود به صورت رهيافت های متعددی برای بازنمايی واقعيت جديد دانست.
در اين ميان ديگر تطبيق با جامعه معيار نيست تطبيق با بازار مهم است.در اين هنگام جامعه رفته رفته به بازاری تشبيه که در آن مقاصد ايدئولوژيک وحتی سياسی ناپديد شده وآنچه در بساط می ماند فقط جدال برای پول وجستجوی هويت است ازهمين رو جامعه دارای يک نظم اقتصادی ـ خدماتی می‌‌‌شود و در آن مبارزه‌ها برای بقا شدت می يابد.انحصار ريشه‌‌‌‌ا‌ی فعاليت های اقتصادی برساحت سياسی واجتماعی زندگی انسان تحکيم می‌شود. در گردشگری نيز اين روند در سبک زندگی اکسپرسيونيستی و پردازش حس نوستالژی جلوه های راخلق می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند که درآن ميل به مصرف اوقات فراغت افزايش يافته است. در اين راستا « دورنمايی گردشگر » عنوان ابزاری در عملکرد ژئوپولتيک گردشگری هدايت جريان بازديدکنندگان را بر عهده دارد .دورنمايی گردشگر درواقع ترکيبی چندگانه برای ساماندهی اجتماعی ومجموعه ای متشکل ازشيوه ديدن،شناخت ودرک افکار عمومی است.که در ترکيب باقابليت های مديريتی ـ تکنولوژيکی نقش اصلی را در ژئوپولوتيک گردشگری برعهده دارد.

نتيجه گيري

گردشگري در عصر حاضر بستري از تحولات تكنولوژيك و اقتصادي تغييرات مهمي را تجربه كرده است و خود به اصلي اساسي در امر اقتصادي بدل گشته است. گردشگري در اين عصر هم در عين و هم در ذهن، در فضاي حقيقي و فضاي مجازي گسترشي فراگير يافته است و رويكردي را به تجربه كردن هرچيز به نمايش گذاشته است. امروزه گردشگران عصر فرا ـ پسامدرن خود ميزباناني هستند كه با يك كوله پشتي و چادري براي اقامت خود مسافرت مي كنند و ديگر از آن شكوه وجلال مسافرت انبوه خبري نيست. اين گردشگران ديگر الزامي را براي خريد يك مكان اقامت دائم متصور نيستند آنها با رزرو جاه در مكان هاي مختلف و در زمان هاي مختلف با درهم ريختن مسير به مسافرت اقدام مي نمايند . ديگر زمان و مكان اهميت خود را از دست داده است و در حالي كه هريك از مقاصد در پي افزايش مدت اقامت گردشگران براي كسب سود بيشتر دارند مدت اقامت گردشگران در هر مقصد كاهش يافته است. اين در حالي است كه بوركراسي و اسناد لازم براي سفر به مناطق مختلف جهان كاهش مي يابد و زمان دسترسي به حداقل مي رسد. بهتر است بگوييم گردشگري در عصر فرا ـ پسامدرن در بسيار كوچك شده و بيش از همه به تكنولوژي هاي جديد وابسته‏شده است. در اين ميان بازشناخت امر توسعه پيرامون گردشگري خود به عوامل ديگري وابسته گرديده است كه از آن جمله بهينه سازي و موجود بودن منابع سخت افزاري و نرم افزاري مي باشد و در بستري از مديريت انعطاف پذير شكل مي گيرد.

در اين ميان مطالعه ژئوپولتيک گردشگری در خصوص تعداد گردشگران ودرآمدهای حاصل از آن در مناطق مختلف جهان بيانگر آن است که برخی کشورها با اتخاذ سياست ها ، برنامه ها و ارائه آميخته دورنمايی گردشگر متناسب با خواست ها وانتظارات گردشگران معادل يا حتی چندين برابر درآمدهای تفتی ايران از فعاليت های گردشگری درآمدهای ارزی کسب می کنند.ازاين رو توسعه گردشگری در ايران اجتناب نا پذير است وبايد باتمامی محدوديت ها وامکانات براين امر همت گشود.بررسی توسعه گردشگری در ايران به مطالعه منابع ، امکانات وتحليل فضای ژئوپولتيکی گردشگری در سطح جهان دارد .لذا به اين منظور برنامه ريزی بازاريابی دربخش گردشگری مطالعه وبررسی عناصر« آميخته بازار يابی خدمات » راضروری می سازد.

اين در حالي است كه فشار تقاضا برای گردشگری ،برای بسياری از مردم ضرورتی برای زندگی تلقی می شود.بطورکلی در عصر پسامدرن اوقات فراغت وگردشگری به عنوان حق ،نه پاداش محسوب گرديده وبه پايه های زندگی وهستی بدل گرديده است. از اين رو گردشگری در

عصر پسا مدرن فرایندی است از مجموعه عوامل اقتصادی-اجتماعی-فرهنگی و محیطی که در یک سبک زندگی اکسپرسیونیستی به هم پیوند می خورد و واکنش های بسیاری را برای تجربه کردن در بسیاری از سطوح معرفتی در چار چوب هستی شناختی و پایبندی به اکنون چه در جامعه و چه در خود را سبب میشود. در این راستاگردشگری هر چند با سرمایه داری سر در دامان دارد و یکی از عوامل زیادی است که در توسعه نقش دارد و باید در متن اجتماعی و اقتصادی فضای سرزمینی در نظر گرفته شود. همچنین گردشگری یک دلیل برای جهانی شدن است و راه رسیدن به جهانی شدن از طریق گردشگری باز است.
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
مدیران انجمن: نرگس مرادخانی