چهارشنبه, 16 خرداد 1403

 



موضوع: حق العمل کاری

حق العمل کاری 11 سال 4 هفته ago #6151

حق‌العمل كاری :

حق العمل در لغت به معنای «مزدكار، كارمزد، پولی كه بابت فروش كالایی از صاحب كالا دریافت می‌شود» آمده است.
در اصطلاح «حق‌العمل كار، كسی است كه به دستور دیگری معاملاتی نموده و در مقابل آن اجرت دریافت می‌کند. حق‌العمل كاری نوعی وكالت در امور تجاری است اما اگرحق العمل كار به نام خود انجام دهد، عنوان وكالت بر او اطلاق نمی‌شود ولی می‌توان آن را مصداق نیابت دانست، زیرا نیابت مفهومی عام‌تر و وسیع‌تر از وكالت دارد».

حق‌العمل كاری و مقررات حاكم بر آن :
طبق ماده 357 قانون تجارت، حق‌العمل كار كسی است كه به اسم خود ولی به حساب دیگری (آمر) معاملاتی كرده و در مقابل حق‌العملی دریافت می‌دارد. ماده 358 قانون تجارت تصریح می‌كند كه: «جز در مواردی كه به موجب مواد ذیل استثناء شده، مقررات مراجعه به وكالت در حق‌العمل كاری نیز رعایت خواهد شد»؛ ولی باید توجه داشت كه حق‌العمل كاری با نمایندگی و وكالت تفاوت زیادی دارد؛ زیرا در نمایندگی عادی یا وكالت، نماینده یا وكیل بنام آمر یا موكل خود عمل می‌كند، در صورتی كه حق‌العمل كار اغلب نام آمر خود را كتمان می‌كند و حتی طرف معامله حق‌العمل كار نمی‌داند معامله برای كیست بلکه فقط حق‌العمل كار را در مقابل خود می‌شناسد.
حق‌العمل كاری عملی است تجارتی و بند 3 ماده 2 قانون تجارت هر قسم حق‌العمل كاری را جزء معاملات تجارتی نام برده است.
قانون تجارت هیچ گونه شرطی برای مبادرت به حق‌العمل كاری در نظر نگرفته و هر كسی كه اهلیت تاجر بودن را دارا باشد، می‌تواند به حق‌العمل كاری مبادرت نماید، علاوه بر آن هیچ گونه پروانه یا اجازه مخصوصی برای اشتغال به حق‌العمل كاری لازم نیست، برخلاف شغل دلالی كه نیاز به كسب پروانه هم دارد.
حق‌العمل كار همانند دلال واسطه در معاملات است با این تفاوت که دلال جز معرفی طرفین معامله به یكدیگر وظیفه‌ای ندارد و جز با اجازه مخصوص نمی‌تواند نمایندگی یكی از طرفین را عهده‌دار باشد اما حق‌العمل كار خود طرف معامله بوده و علاوه بر آن‌كه در مقابل طرف معامله مسئول انجام تعهداتی می‌باشد كه بنام خود تقبل كرده است، در مقابل آمر نیز مسؤل است كه حاصل معامله را به او واگذار نماید. بنابراین حق‌العمل كار دو تعهد مستقیم دارد؛ یكی در مقابل طرف معامله كه صرف‌نظر از این كه آمر، معامله را قبول كند یا خیر، مسؤل انجام تعهداتی است كه تقبل كرده است و دیگر در مقابل آمر، كه باید انجام معامله را به اطلاع او برساند و حاصل معامله را در اختیار او بگذارد ولی باید در نظر داشت که چنانچه حق‌العمل كار حسن انجام معامله را ضمانت نكرده و کوتاهی هم نکرده باشد، مسؤل عدم اجرای معامله از جانب طرف معامله نخواهد بود.

وظایف حق‌العمل كار :
1) انجام دستورات آمر.
2) انجام معامله بنام خود.
3) ذی¬نفع نبودن در معامله مگر در مورد ماده 373 قانون تجارت.
4) اطلاع به آمر.
5) وكالت از طرف آمر و رعایت امانت.
6) بیمه اجناس (مادۀ 360 قانون تجارت).
7) منظور كردن منافع معامله در حق آمر (ماده 365 قانون تجارت).
8) قبول مسوولیت در قبال انجام تعهدات در صورت انجام معاملات اعتباری (ماده 366 قانون تجارت).

عاملی:
عامل در لغت به معنای «عمل‌كننده، كارگر و كسی كه امور مالی یا ملكی كسی دیگر را اداره كند» می‌باشد.
در اصطلاح حقوقی مدنی و تجارت، عامل به كسی گفته می‌شود كه از طرف دیگری و به‌نام او و برای او كار انجام می‌دهد خواه وكیل باشد خواه نماینده قانونی (مانند ولی قهریی و وصی و قیم).
عامل در لغت به معنای «عمل*كننده، كارگر و كسی كه امور مالی یا ملكی كسی دیگر را اداره كند» می*باشد.
در اصطلاح حقوقی مدنی و تجارت، عامل به كسی گفته می*شود كه از طرف دیگری و به*نام او و برای او كار انجام می*دهد خواه وكیل باشد خواه نماینده قانونی (مانند ولی قهری و وصی و قیم).

تفاوت حق العمل کار و دلال :
حق العمل کارودلال هردو واسطه انجام معلاملات می‌باشند منتهی بین عمل دلال وحق العمل کار فرق بسیار موجود است. دلال جز معرفی طرفین معامله به یکدیکر وظیفه‌ای ندارد وجز بااجازه مخصوص نمی‌تواند نمایندگی یکی از طرفین را عهده دار باشدیا انکه طرف معامله قرار بگیردودلال هیچکونه تعهدی نسب به اجرای معامله ندارد. وهمچنین حسن انجام تعهدات طرفین. با انجام معامله عمل دلال پایان میابد درصورتی که حق العمل کار طرف معامله بوده ومسئول انجام تعهداتی می‌باشد که بنام خود تقبل کرده‌است.
وکالت عقدی جایز است که به موجب آن یکی از طرفین طرف دیگر را برای انجام امری نایب خود می نماید.وکالت دهنده را موکل وکالت گیرنده را وکیل می نامند وکیل حق تجاوز از حدود مورد وکالت را ندارد و هر معامله که در حدود مورد وکالت انجام دهد بنام و به حساب موکل است مگر خلاف آن ثابت شود.
دلال :
کسی است که در مقابل اجرت واسطه انجام معاملاتی شده یا برای کسی که می خواهد معاملاتی نماید طرف معامله پیدا
می کند اصولا" قرارداد دلالی تابع مقررات راجع به وکالت است.
قائم مقام تجارتی :
کسی است که رئیس تجارتخانه او را برای انجام کلیه امور مربوطه به تجارت خانه یا یکی از شعب آن ، نایب قرار داده و امضای او برای تجارتخانه الزام آور است . سمت مزبور ممکن است کتبا" داده شود یا عملا"
قائم مقام تجارتی ممکن است به چند نفر مجتمعا" داده شود با قید این که تا تمام امضاء نکنند تجارتخانه ملزم نخواهد شد ولی در مقابل اشخاص ثالثی که از این قید اطلاع نداشته اند فقط در صورتی می توان از آن استفاده کرد که این قید مطابق مقررات وزارت عدلیله به ثبت رسیده و اعلان شده باشد.
پيوست:
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
مدیران انجمن: سمیه کاظم زاده