دوشنبه, 14 خرداد 1403

 



موضوع: تحقیق موسیقی

تحقیق موسیقی 11 سال 2 هفته ago #8781

موضوع تحقیق :
موسیقی


گردآورنده :
فاطمه حسین نیای سلیمی


دانشجوی کارشناسی روابط عمومی
پودمان 1


اردیبهشت ماه 92
موضوعات :
*مقدمه
* تئوری موسیقی
* آشنایی با موسیقی
*نظر قرآن درباره موسیقی چیست؟
*تقسیم بندی موسیقی
*موسیقی چیست؟
* تاتیر صدای خوش در ورزش
*کاربرد موسیقی در عرصه های گوناگون اجتماعی
*تأثیر موسیقی در رشد جامعه شناختی کودکان
*تعریف موسیقی کودک
*کاربرد موسیقی در فرایند یاد دهی-یادگیری
*نوع موسیقی و اثر آن بر روح و روان کودکانمان
*دیدگاه روان شناسی تعلیم و تربیت
* تاثیرات موسیقی خشن بر افراد
* تاثیر موسیقی بر مغز
* نقش موسیقی در پرورش صحیح كودكان
* تاثیر موسیقی در بهبود بیماران آلزایمری
* اثرات موسیقی در دوران بارداری
* موسیقی درمانی چیست؟
*تاثیر موسیقی بر انسان
تاثیر موسیقی در درمان بیماری ها
تاثیر موسیقی با ریتم تند
تاثیر موسیقی غمگین
تاثیر موسیقی عاشقانه
*مضرات موسیقی‌های مبتذل امروزی
*ضررهاي موسيقي از ديدگاه برخي دانشمندان جهان





مقدمه
موسیقی هنری است اشراعی ؛ به همین دلیل استفاده از آن حتماً باید با پالایش دقیق همراه باشد وبا دقت صورت بگیرد همانگونه که در مصرف دارو ، نوع ، میزان مصرف وزمان استفاده از آن مهم است در گوش دادن به موسیقی نیز نوع ، میزان استفاده ، زمان استفاده وکیفیت وشرایط کار برد آن بسیار اهمیت دارد.موسیقی همانطور که اثر مثبت دارد ، می تواند بیمار کننده باشد برای اینکه موسیقی کار برد معنا دار وجهت داری در بین کودکان وسایر اقشار جامعه داشته باشد باید نسبت به نوع مخاطب جایگاه آن مشخص ونهادینه شود به طور کلی ساختار وطبیعت ایرانی مستعد ایجاد ارامش وخلق افکار بهینه ومثبت است .از اثار ملودیک می توان برای تعادل احساسات وهیجانات جوانان وافراد دیگر استفاده کرد .بیشتر مردم از نیروی ارام بخش ، تخلیه گر وفرا فک موسیقی بهره می برند به طور کلی موسیقی آرام بخش چند مشخصه دارد . ریتم منظم ، دینامیک قابل پیش بینی وهارمونی موزون مثل صدای آبشار ، زمزمه نسیم ،... موسیقی ملایم موجب آرامش وموسیقی تند باعث تحریک سیستم عصبی می شود وفشار ها وتنش های خاصی را در فرد ایجاد می کند اما می توان از ترکیب یکجا ومناسب موسیقی ملایم همراه با موسیقی های با ضرب آهنگ تند ، برای ایجاد آرامش روحی وروانمی در کودکان که از انرژی خاصی بهره مند هستند ، استفاده بهینه کرد . حقیقت این است که موسیقی از جنه به های حیاط انسان تاثیر نثبت دارد. دنیای موسیقی بی انتهاست وتاثیر آن بر انسان نیز به همین میزان چند برابر می شود وهمین چند گانگی هارمونی ، نیز وفرکانس است .


تئوری موسیقی
تئوری موسیقی چیست؟ دانشی که به قواعد نوشتن نت‌های موسیقی و مقولات مرتبط با آن می‌پردازد، تئوری موسیقی نام دارد.
موسیقی، به هر نوا و صدایی گفته می‌شود که شنیدنی و خوش‌آیند باشد و انسان یا موجودات زنده را دچار تحولی کند. واژه موسیقی از واژه ای یونانی و گرفته شده از کلمه Mousika و مشتق از کلمه Muse می باشد که نام رب النوع حافظ شعر و ادب و موسیقی یونان باستان می باشد. موسیقی را هنر بیان احساسات به وسیله آواها گفته اند که مهمترین عوامل آن صدا و ریتم هستند و همچنین دانش ترکیب صداها به گونه ای که خوش آیند باشد و سبب انبساط و انقلاب روان گردد نامیده می شود؛ پیشینیان موسیقی را چنین تعریف کرده اند: معرفت الحان و آنچه التیام الحان بدان بود و بدان کامل شود.
ارسطو موسیقی را یکی از شاخه های ریاضی می دانسته و فیلسوفان اسلامی نیز این نظر را پذیرفته اند همانند ابو علی سینا که در بخش ریاضی کتاب شفا از موسیقی نام برده است ولی از آنجا که همه ویژگی های موسیقی مانند ریاضی مسلم و غیرقابل تغییر نیست، بلکه ذوق وقریحه سازنده و نوازنده هم در آن دخالت تام دارد، آن را هنر نیز می دانند. در هر صورت موسیقی امروز دانش و هنری گسترده است که دارای بخش های گوناگون و تخصصی می باشد

نت
گویید و دآرتسو (1050-990، Guido d’Arezzo)، کشیشی فرانسوی، ساکن ایتالیای قرن 11 میلادی، برای نخستین بار نام این نت‌ها را بر اساس سروده‌ای مشهور به سرود سن ژان که گویا خود برایش آهنگی ساخته بود انتخاب کرد:

Ut queant laxis resonare fibris Mira gestorum famuli tuorum Solve poluti labireatum Sancte Johannes.
در این دوران موسیقی شش‌هجایی بود و در سده‌های پس از آن بود که «سی» بر آن افزوده شد و هجای «دو» جایگزین «اوت» شد.
نُت در موسیقی به دو معنی بکار می‌رود: یکی به معنی واحد صدائی با فرکانس ثابت که نامی بر آن گذاشته شده و دیگری به معنی نمایش یا نشانه نوشتاری هر یک از این صداها.
در معنی اول نت‌ها هفت نام برای نوشتن اصوات موسیقایی هستند. در ایران به پیروی از فرانسه و ایتالیا نت‌ها به این صورت نام گذاری می‌شوند: دو-ر-می-فا-سل-لا-سی (do, re, mi, fa, sol, la, si). در روش نام‌گذاری الفبایی که در کشورهای انگلیسی و آلمانی زبان رایج بوده است نت‌ها به ترتیب “A, B, C, D, E, F, G” نام می‌گیرند، که نت A در این روش برابر با نت «لا» (la) در روش قبلی است.

نامگذاری هجایی:Do Re mi Fa Sol La Si

نامگذاری الفبایی:C D E F G A B

در معنی دوم، برای مکتوب کردن اصوات موسیقی، این صداها را طبق قواعد خاصی بین یا روی پنچ خط افقی می‌نویسند که به نام خطوط حامل شناخته می‌شوند. خطوط حامل از پایین به بالا شمرده می‌شوند، به این معنی که نتی که روی خط پایین‌تر نوشته شود، صدایی بم‌تر از نتی دارد که بر روی خط بالاتر نوشته شده است. به این ترتیب نام نت از روی جائی‌که روی خط‌های حامل قراردارد مشخص می‌شود. دیگر مشخصات نت مانند طول آن (مدت زمان امتداد یافتن آن صدا) و غیره را نیز با شکل‌های قراردادی که برای نت طرح شده نمایش می‌دهند. نت‌های متوالی را از چپ به راست می‌نویسند.
در شکل زیرنت‌ها به صورت دایره‌های کوچکی (بعد از نشانه کلید سل ) به‌ترتیب از چپ به راست روی پنج خط حامل نوشته شده‌اند.
۲.کلیدها:
یکی دیگر از راههای نشان دادن نت ها استفاده از کلید هایی با فواصل (زیر و بمی) متفاوت میباشد .
انواع کلید ها :
كليد :
علامتي است كه سمت چپ خطوط حامل قرار مي گيرد و نام و موقعيت نت را روي خطوط حامل مشخص مي كند

کلید(clef): نت ها به خودی خود شکل مشخصی ندارند که از آن طریق بتوان نام نت را حدس زد ، این کار (شناختن نام نت ها بر روی حامل ) با کمک کلید صورت می گیرد .

سه نوع کلید با نام های کلید سل ، فا و دو وجود دارد که البته معمولا از کلید سل استفاده می شود .
کلید سل همیشه روی خط دوم حامل قرار می گیرد . بنابر این نتی که روی خط دوم قرار بگیرد نت سل خواهد بود . بر خلاف کلید سل کلید های فا و دو در بیش از یک محل روی حامل قرار می گیرند ومثل کلید سل نام خود را به همان خط و نت روی آن می دهند .

کلید سل:
در ساز گيتار تنها كليد سل است كه كاربرد دارد

خطوط حامل
زبان موسیقی نتها هستند که بدون خطوط حامل معنایی ندارند .خطوط حامل 5 خط موازی افقی هستند که نت ها می تونند روی این خط ها(5 تا) و بین آنها (4 تا) و بالا و پایین آنها (2 تا) نوشته شوند که جمعا 11 نت می توانند در خطوط حامل نوشته شوند.و اگر نیاز به بیش از این نت ها باشد از خطوط حامل تکمیلی استفاده می شود.خواندن نتها از روی خطوط حامل به این گونه است که ابتدا باید کلید سل یا فا یا دو بر روی ان مشخص باشد.برای مثال کلید سل بر روی خط دوم از پایین قرار میگیرد ولی کلیدهای فا و دو جای مشخصی ندارند.بنابراین هر نتی که روی خط دوم قرار بگیرد سل خوانده می‌شود .با مشخص شدن نت سل نت های دیگر نیز با توجه به زیر وبمیشان نسبت به نت سل مشخص می‌شوند.که اگر به بالا و جلو برویم نت ها زیرتر(سل-لا-سی-دو-ر-………)واگر به پایین و عقب برگردیم نت ها بم تر(فا-می-ر-دو-سی-……….)می شوند

خط های تکمیلی : همانطور که گفته شد روی حامل تنها 11 نت جای می گیرد ، که نسبت به تعداد کل نت های موسیقی (بیش از 60 نت) رقم بسیار ناچیزی است . برای رفع این کمبود ، در زیر و بالای حامل ،هر جا و هر زمان که نیاز باشد خط های کوتاه به طور موقت می گذارند و به کمک آنها بر کاربرد حامل و وسعت نت نویسی روی آن می افزایند .
حامل مضاعف : برخی از سازهای موسیقی ( مانند ارگ کلیسا و پیانو ) دارای وسعتی بسیار گسترده اند . در این نوع سازها از دو خط حامل استفاده می شود که معمولا نت هایی که روی حامل پایین نوشته می شود با دست چپ و نت های روی حامل بالا با دست راست اجرا میشوند کلید فا نیز معمولا برای دست چپ و صداهای بم و پایین رونده استفاده می شود

آشنایی با موسیقی

موسیقی، به هر نوا و صدایی گفته می‌شود که شنیدنی و خوش‌آیند باشد و انسان یا موجودات زنده را دچار تحول کند. در واقع موسیقی بیان احساسات انسان است به وسیله اصوات و هنری است دارای نوا و سکوت
واژه موسیقی از واژه‌ای یونانی و گرفته شده از کلمه (Mousika) و مشتق از کلمه (Muse) است که نام رب النوع حافظ شعر و ادب و موسیقی یونان باستان می‌باشد.
واژه موسیقى که در عربى قَى تلفظ مى‌شود، نیز ریشه یونانى دارد. از زمان منصور خلیفه عباسى توجه به آثار یونانى آغاز شد و سپس در دوران هارون پنجمین خلیفه عباسى با تأسیس بیت‌الحکمه به اوج خود رسید. در همین دوران بود که واژه موسیقى رواج پیدا کرد و به‌تدریج جایگزین غناء عربى شد.
از دو هزار سال پیش تا کنون، کلمه «موز» پایه «موزیک» قرار گرفته و آن را فقط به هنر موسیقی یا «موزیک» منحصر کرده است. با اینکه موسیقی همزمان پیدایش بشر وجود داشته ولی از این تاریخ، فورم و معنی و ثابتی به خود گرفته است.
در تعریف این هنر گفته شده؛ موسیقى تراوش احساسات و اندیشه‌هاى آدمى و مبین حالات درونى وى مى‌باشد. شنیدن یک آهنگ آرامبخش و جذاب مى‌تواند پایان‌پذیر خستگى‌ روزانه شما باشد.
براساس مدارک موجود واژە موسیقى و هم‌خانواده‌هاى آن در مفاتیح‌العلوم خوارزمى و رساله موسیقى اخوان‌الصفاء دیده مى‌شود که هر دو متعلق به سده چهارم هجرى است. خوارزمى در تعریف موسیقى مى‌گوید: موسیقى به معنى پیوند آهنگ‌هاست... .
تعریف ساده موسیقى یا صداهاى موسیقایی، صداهاى خوشایندى مى‌شود که انسان از شنیدن آنها احساس لذت مى‌کند.
با بالا رفتن سطح فرهنگ و هنر معلوم شد صداهاى خوشایند، صداهایى هستند که از نظمى خاص پیروى مى‌کنند و بین آنها نسبت‌هاى معینى وجود دارد. براى همین عدد در موسیقى داراى اهمیت بسیارى است.
ابوعلى‌سینا نیز در تعریف این هنر مى‌گوید: موسیقى علمى است ریاضى که در آن از چگونگى نغمه‌ها، از نظر ملایمت و تنافر و چگونگى زمان‌هاى بین نغمه‌ها بحث مى‌شود تا معلوم شود که لحن را چگونه باید تألیف کرد.
ابونصر فارابى در احصاءالعلوم موسیقى را علم شناسایى الحان مى‌داند که شامل دو علم است: یکى علم موسیقى عملى و دیگرى علم موسیقى نظری. امروزه نیز این تقسیم‌بندى در موسیقى وجود دارد.
افلاطون در تعریف موسیقى مى‌گوید: موسیقى یک ناموس اخلاقى است که روح و جهانیان و بال به تفکر و جهش به تصور و ربایش به غم و شادی و حیات به همه مى‌بخشد.
مرحوم خالقى در کتاب نظرى به موسیقى مى‌نویسد: موسیقى صنعت ترکیب اصوات و صداهاست به‌طورى‌که خوشایند باشد و سبب لذت سامعه و انبساط و انقلاب روح گردد.
بتهوون در تعریف موسیقی مى‌گوید: موسیقى مظهرى است عالى‌تر از هر علم و فلسفه‌ای.
موسیقی فراتر از تعریف در الفاظ است و شگفتی آن نیز در همین است. موسیقی جبران ناکامی‌های زبان است و شیوه‌ای برای بیان احساسات ناملموس. احساساتی که نمی‌دانیم چه هستند. آنجا که زبان از گفتن باز می‌ماند، موسیقی مأمنی می‌شود برای روح و زبانی می‌شود برای بیان احساسات و ناگفته‌های ناشناخته.
موسیقی هرچه هست، سرچشمه‌ای از درون انسان دارد و مخلوقی است که از روح آدمی جان گرفته و به روح آدمی جان می‌دهد. موسیقی، طنین از دل برآمده‌ای است که لاجرم بر دل می‌نشیند. ولی از چه دلی برآمده و بر چه دلی می‌نشیند؟
موسیقی فقط غذای روح و زبان احساسات نیست، بلکه درمانی برای جسم نیز هست. تحقیقات نشان داده موسیقی که ترکیبی از صداهای گوناگون است، روی عملکرد و متابولیسم بدن تأثیر می‌گذارد و اثری مستقیم روی بخش‌های اصلی بدن از جمله غدد گوناگون، قلب، دستگاه تنفسی، مغز و ... دارد و موسیقی به عنوان ترکیبی «منظم» و «زیبا» از اصوات، تأثیری مثبت روی جسم نیز می‌گذارد.
روح انسان است که زیبایی موسیقی را می‌فهمد و این روح است که مانند یک استاد خبره زیباشناسی در مورد موسیقی قضاوت می‌کند.
زیبایی‌شناسی در موسیقی دارای 2 جنبه‌ تحلیلی و ترکیبی است. زیبایی‌شناسی تحلیلی مربوط به زیبایی اصوات و نوای سازهاست و موج برخاسته از پیانو و ناله و افغان ویولن و کمانچه و ... همه واژه‌های زیبایی هستند برای گفتن سخنی زیبا، ولی بعد ترکیبی موسیقی برمی‌گردد به «نظم» و «آهنگی» که هنرمند با کنار هم چیدن نت‌ها و آواها می‌آفریند.
موسیقی دارای 2 شکل می‌باشد یعنی در 2 حال قابل بررسی و تحلیل می‌باشد. اول، موسیقی عملی: مانند سازنواختن، آواز خواندن، آهنگ ساختن و دوم، موسیقی علمی(تئوری).
این 2 همیشه لازم و ملزوم یکدیگر هستند. چون وظایف موسیقی تئوری تنها این نیست که آن چیزهایی را جستجو نماید که موسیقی عملی روشن و پایه گذاری کرده، بلکه، بایستی کوشش کند تا آسانترین قانون طبیعی را که گوش انسان‌ها را به موسیقی آشنا می‌نماید پیدا کند.
موسیقی هنری است که انسان توسط آن و به کمک اصوات تمام هیجانات و احساسات خود را بیان می‌کند، این هنر از طریق حس سامعه بر ما اثر می‌گذارد اما تأثیری که قطعه‌ای واحد در شرایطی مساوی روی اشخاص مختلف باقی می‌گذارد به دلیل روحیات، درجه حساسیت و به جهت آموزش و تربیت افراد بسیار گوناگون و متفاوت است.
تمام قطعات موسیقی در ذات خود سبک، شخصیت و رنگی خاص خود دارند، و این آهنگساز است که می‌باید وسیله‌ای پیدا کند تا به مدد آن بتواند، سبک، شخصیت و رنگی را که خود دریافته و برای اجرای درست و صادق اثر لازم است آن را به اجرا کننده یا خواننده و یا مطالعه کننده انتقال دهد و تفهیم کند.
مبدا و آغاز پیدایش اصطلاحات موسیقی برای تعیین و اعلام و بیان شیوه و اسلوب اجرای موومان‌ها (حرکت‌های ریتمیک) مختلف و حالات متفاوت قطعات موسیقی از هم، از اینجا ناشی می‌شود و در نتیجه به آهنگساز این امکان را می دهد تا بتواند تفکرات خصوصی و برداشت‌های شخصی خود را به نوازندگان و اجرا کنندگاه القا کند.
بشر با درک زیبایی از طبیعت الهام گرفت و با تقلید اشکال و آهنگ‌های طبیعی و انعکاس این آثار، موسیقی را که یکی از عوامل مهم ابراز احساسات و بیان زیبایی است به وجود آورد و آن را به صورت‌های گوناگون منعکس کرد.
رقص و شعر و موسیقی با بشر بوجود آمد و انسان از زمانی که پا به عرصه وجود گذاشت و در آغوش طبیعت بدون قید وبند و به طور آزاد مانند حیوانات در ظلمت جهل و نادانی زندگی می‌کرد، دارای احساسات و عواطف و واجد تاثرات و حالات نفسانیی مانند بیم و امید، غم و شادی، میل و نفرت، و سایر کیفیات درونی و در دوران زندگانی نیز پیوسته و محکوم عواطف و احساسات خود بوده است.
موسیقی به دو بخش تقسیم می‌شود: موسیقی ضربی و موسیقی بی ضرب. موسیقی ضربی به موسیقی‌هایی گفته می‌شود که دارای وزن باشد. مثل آهنگ هایی که برای رقص ساخته شده باشند؛ پیش درآمد، مارش و ... .
موسیقی بی ضرب آنهایی است که دارای وزن معین و معلومی نباشد که بهترین نمونه آن آوازهای موسیقی ایرانی می‌باشد.

برخی از سبک‌های اصلی موسیقی:
• موسیقی کلاسیک، موسیقی امپرسیونیسم، موسیقی رمانتیک، موسیقی باروک، موسیقی مینیمال، موسیقی اصیل، موسیقی پاپ، ریتم و بلوز، جاز، سوینگ، رگتایم، بلوز، راک، موسقی پانک، موسیقی متال، موسیقی کانتری، موسیقی الکترونیک، موسیقی الکترونیک رقصی، الکترونیکا، موسیقی نغمه‌ای، رگه، داب و سبک‌های وابسته، موسیقی پانک، رپ یا هیپ هاپ، بوسانوا.
برخی از اصطلاحات موسیقی:
• آرانژمان، آرتیکولاسیون، آستیناتو، آکوستیک، اکتاو، ارکستر، ارکستر مجلسی، ارتباط فالس، اوورتور، بمل، پولی‌فونی یا چند صدایی، خطّ ِ اتحاد، دیاتونیک، دیز، ریتم، ریتمیک، رزونانس، رندو، پنج خط حامل، ترانسپوزسیون، سکوت، سوییت، سونات، سمفونی، سنکپ، ساز، ضد ضرب، ضرب، کانن، کروماتیک، کلید، کمپوزیسیون، گام، کنتراپوئن، فاصلهٔ موسیقیایی، فوگ، واریاسیون، والس، ماژور، مایه، متریک، محدوده صوتی، مینور، میزان ترکیبی، میزان ساده، میزان لنگ، نت، نقطه، هارمونیک و هماهنگی.

نظر قرآن درباره موسیقی چیست؟
در اسلام آهنگ هایی که متناسب با مجالس گناه باشد حرام است ولی اگر آهنگی مفاسد فوق را نداشت مشهور فقها می گویند: «شنیدن آن مجاز است».
در سوره حج، آیه ۳۰می خوانیم: «واجتنبوا قول الزور/ از سخن باطل دوری کنید».
امام صادق(ع) به یکی از اصحاب خود که هنگام قضای حاجت بیشتر توقف می کرد تا آواز و خوانندگی همسایه اش را بیشتر گوش کند، فرمود: «غسل توبه کن و هر چه می توانی نماز بخوان؛ چه بسیار بدحالتی بود اگر با این حال می مردی. کار زشت را به اهلش واگذار زیرا هر چیز، اهلی دارد».
آیت الله مکارم شیرازی در تفسیر آیه شش سوره لقمان درباره جایگزین های موسیقی می نویسد:
«برای برطرف کردن خستگی و ایجاد نشاط، راه های مناسب و سالمی وجود دارد، مانند سیر و سفر، ورزش، دید و بازدید، گفت و گوهای علمی و انتقال تجربه و از همه مهم تر ارتباط با آفریدگار هستی که تنها آرام بخش دل هاست، چرا خود را سرگرم لذت هایی کنیم که پایانش ذلت و آتش است؟».
کار برد موسیقی در عرصه های گوناگون اجتماعی
متخصصین مردم شناس ده نوع کار برد برای موسیقی قائل هستند
1- کیفیت لحن : موسیقی به مضمون آوازها کیفیت بیانی خاصی می باشد که به محاوره ی عادی کاملا" متفاوت است .
2- زیبایی شناسی موسیقی :
3- تفنن :
4- موسیقی وسیله ای است برای تفهیم وتفاهم : برای ایجاد تفاهم بین ملت ها
5- تاثیرات معنوی وجسمانی : موسیقی وسیله ای است برای تهییح عواطف واحساسات گروهی وجوابگوی آنها مانند موسیقی رزمی ، مذهبی و...
6- موسیقی به عنوان سمبل
7- موسیقی به عنوان وسیله ای برای تحکیم مبانی اجتماعی
8- تشخیص واعتبار کانون ها و مراکز اجتماعی ، مذهبی یا مراسم آیینی ، با استفاده از موسیقی .
9- تثبیت وتشخیص فرهنگی ، این کارکرد موسیقی بسیار مهم است
10- شرکت درکلیه شئون اجتماعی (تاثیر موسیقی در برقراری وایجاد ارتباط موثر وعمیق ) با مرور دیدگاهای کار شناسان مردم شناسی وتامل در کار برد های که برای این امر بر شمردند .، می توان نقش واهمیت آن را درعرصه های اجتماعی دریافت واز آن برای برقراری روابط اجتماعی سالم وزندگی مسالمت امیز در جامعه استفاده نمود .

برای بهره گیری مفید ومطلوب از قابلیتهای موسیقی که همواره با انسان همراه است .، لازم است کار کرد های ان را در وضعیت های مختلف شناسایی کرد وبه واسطه ی به کار گیری آنها در جهت تربیت کودکان کوشید وبا توجه به اینکه رشد هوش موسیقای در سنین کودکی از سرعت بالای برخوردار است ، آموزش وپرورش آن در دوره ابتدای می تواند نقش تعین کننده ای داشته ودر آموزش سایر مهارت های زندگی موثر واقع شود

تقسیم‌بندی موسیقی
موسیقی به روشهای بسیاری تقسیم‌بندی می شود.
بر اساس دوره ی هنری پیدایش
1. موسیقی گریگورین
2. موسیقی دوره باروک
3. موسیقی کلاسیک
4. موسیقی مدرن
بر اساس ساختار آوا شناسی
1. کوانتو تونیک (موسیقی دارای نت های جداگانه مشخص با فاصله موسیقیایی)
2. استریم تونیک (موسیقی بدون فواصل - موسیقی دارای نتهای پیوسته)
بر اساس ساختار گامها
• گام کروماتیک
• گام دیاتونیک
بر اساس تعداد نت‌ها در گام:
• پنتاتونیک یا پنج صدایی (مانند موسیقی ژاپن)
• مونوتونیک یا تک صدایی (مانند برخی سازهای تک‌نت همچون برخی شبپورهای نظامی و یا سوتسوتک)
• هگزاتونیک
از دیدگاه ضرباهنگ
• موسیقی بی‌ضرب - آن است که دارای وزنی آشکار نباشد که نمونهٔ آن برخی آوازهای موسیقی ایرانی هستند.
• موسیقی آهنگین یا رِنگ (Rhythmic) به موسیقی‌هایی گفته می‌شود که دارای وزن باشد مانند آهنگ‌هایی که برای رقص ساخته شده باشد؛ پیش در آمد، مارش و غیره.
• لارگو (خیلی آرام و آهسته)
• آداجیو (آهسته)
• پرستو (خیلی تند)
• آلگرو (تند)
• آندانته (معمولی)
• آلگرتو
از دیدگاه ناحیه پیدایش
• موسیقی بومی
• موسیقی نواحی
• موسیقی شرقی
• موسیقی غربی
• موسیقی ایرانی
• موسیقی عربی
• موسیقی فلامنکو
• موسیقی کانتری
(و بسیاری نواحی دیگر)
از دیدگاه خاستگاه معنایی-کلامی و جایگاه اجتماعی
• موسیقی مذهبی
• موسیقی آیینی (به عنوان مثال موسیقی عرفانی و یا موسیقی صوفی گری موسیقی عروسی و یا عزا )
• موسیقی پاپ
• موسیقی راک
• موسیقی کودک
• نوحه خوانی
• تواشیح
از لحاظ اولویت کلام یا ساز
• موسیقی کلامی
• موسیقی بی‌کلام
از دیدگاه کاربردی
• موسیقی درمانی مانند موسیقی زار جنوب ایران و یا موسیقی های مخصوص آرامش و مدیتیشن
• موسیقی رقص
• موسیقی فیلم
• موسیقی نظامی (مارشه)
از لحاظ سازبندی (ارکستراسیون) و آوایی
• موسیقی تک سازی (Solo)
• موسیقی سمفونیک
• موسیقی اپرا
• دو نوازی (دوئت)
• سه نوازی (تریو)
• چهارنوازی (کوارتت)
• موسیقی تلفیقی (فیوژن)
• موسیقی ضربی
• موسیقی آرشه ای (مانند کوارتت زهی، گروه سازهای بادی)
• موسیقی آوایی (وکال) - مانند آثار ارکستر آوازی تهران و یا گروه کر کلسیا
بر پایه فرم موسیقی
• سونات
• سمفونی
• پرلود (پبش درآمد)
• مینوئت
• پیشنوا (اُورتور)
• کنسرتو
• لایتموتیف یا نغمه معرف (leitmotiv به معنی نغمهٔ راهبر یا شاخص)
بر اساس دستگاه یا مقام که برای موسیقی سنتی ایرانی هفت دستگاه به همراه ۵ آواز برمی‌شمارند مانند دستگاه ماهور، دستگاه شور، بیات ترک. هر دستگاه می‌تواند تعدادی «گوشه» داشته باشد. همچنین در موسیقی ایرانی ۱۲ مقام برشمرده‌اند مانند مقام راست، زیر، اصفهان، حجاز

موسیقی چیست؟


موسیقی هنر بیان احساسات به وسیله ی صداهاست.
موسیقى تراوش احساسات و اندیشه‌هاى آدمى و مبین حالات درونى وى مى‌باشد.
موسیقى یا ترانه به هر نوا و صدایی گفته می‌شود که شنیدنی و خوش‌آیند باشد و انسان یا موجودات زنده را دچار تحول کند. موسیقی بیان احساسات انسان است به وسیله اصوات. موسیقی هنری است دارای نوا و سکوت. ارائهٔ تعریف آکادمیک موسیقی موضوعی است که برای قرن‌ها مورد بحث و کشمکش صاحبنظران بوده است. همچنان هیچ تعریفی از موسیقی وجود ندارد که مورد قبول همهٔ اهل این هنر باشد. طبق یکی از پذیرفته‌شده‌ترین این تعاریف، موسیقی به اصواتی گفته می‌شود که آگاهانه تولید شوند.
شنیدن یک آهنگ آرام بخش و جذاب مى‌تواند پایان‌پذیر خستگى‌ روزانه شما باشد. واژهٔ موسیقى ریشهٔ یونانى دارد و گرفته شده از کلمه Mousika و مشتق از کلمه Muse می‌باشد و در عربى قَى تلفظ مى‌شود. از زمان منصور خلیفهٔ عباسى توجه به آثار یونانى آغاز شد و سپس در دوران هارون پنجمین خلیفهٔ عباسى (۱۹۸-۲۱۸ هـ) با تأسیس بیت‌الحکمه به اوج خود رسید. مقارن همین دوران بوده است که واژهٔ موسیقى راه یافته و به‌تدریج جایگزین غناء عربى شده است.
موسیقی به دو بخش تقسیم می شود:
- موسیقی ضربی
- موسیقی بی ضرب
موسیقی ضربی به موسیقی هایی گفته می‌شود که دارای وزن باشد مانند آهنگ هایی که برای رقص ساخته شده باشد؛ پیش در آمد، مارش و غیره. موسیقی بی ضرب آن است که دارای وزن معین و معلومی نباشد که بهترین نمونه آن آوازهای موسیقی ایرانی می باشد.
موسیقی از دید بزرگان:
براساس مدارک موجود واژۀ موسیقى و هم‌خانواده‌هاى آن در مفاتیح‌العلوم خوارزمى و رسالهٔ موسیقى اخوان‌الصفاء دیده مى‌شود که هر دو متعلق به سدهٔ چهارم هجرى (دهم میلادی) است. خوارزمى در تعریف موسیقى مى‌گوید: موسیقى به معنى پیوند آهنگ‌هاست… تعریف سادهٔ موسیقى یا صداهاى موسیقایی، صداهاى خوشایندى مى‌شود که انسان از شنیدن آنها احساس لذت مى‌کند.
با بالا رفتن سطح فرهنگ و هنر معلوم شد صداهاى خوشایند، صداهایى هستند که از نظمى خاص پیروى مى‌کنند و بین آنها نسبت‌هاى معینى وجود دارد. براى همین عدد در موسیقى داراى اهمیت بسیارى است. تا جائى‌که فیثاغورث معتقد است که عدد اصل وجود در آفرینش است.
پیروان او اجسام را هر یک عدد مى‌داشتند و معتقد بودند که چون کرات آسمانى و افلاک از یکدیگر فاصله‌هاى معینى دارند، از نسبت آنها نغمه‌ها ساخته مى‌شود و آوازها در اصل ناشى از حرکت افلاک هستند.
مرحوم خالقى در کتاب نظى به موسیقى مى‌نویسد: ”موسیقى صنعت ترکیب اصوات و صداهاست به‌طوریکه خوشایند باشد و سبب لذت سامعه و انبساط و انقلاب روح گردد.“
ابوعلى‌سینا مى‌گوید: موسیقى علمى است ریاضى که در آن از چگونگى نغمه‌ها، از نظر ملایمت و تنافر و چگونگى زمان‌هاى بین نغمه‌ها بحث مى‌شود تا معلوم شود که لحن را چگونه باید تألیف کرد.
ابونصر فارابى در احصاءالعلوم موسیقى را علم شناسایى الحان مى‌داند که شامل دو علم است: یکى علم موسیقى عملى و دیگرى علم موسیقى نظری. امروزه نیز این تقسیم‌بندى در موسیقى وجود دارد. افلاطون در تعریف موسیقى مى‌گوید: ”موسیقى یک ناموس اخلاقى است که روح و جهانیان و بال به تفکر، و جهش به تصور، و ربایش به غم و شادی، و حیات به همه مى‌بخشد.“
و بتهوون در تعریف زیباى خود مى‌گوید: موسیقى مظهرى است عالى‌تر از هر علم و فلسفه‌ای، موسیقى سنتى ایران شالم قطعاتى است که در مجموع به‌عنوان ردیف موسیقى ایرانى گفته مى‌شود. امتیاز موسیقى ایرانى در امکانات وسیع مقامى و ملودى‌هاى غنى آن است. این موسیقى هنرى است بسیار ظریف و عمیق.
براستی موسیقی چیست؟
براستی موسیقی چیست؟ چگونه تعریف می‌شود؟ آیا واقعا موسیقی ملودی تکنواخت و نوای سازهای مختلف است، که طنینی به صدای خواننده بدهد و دنگ و دونگی باشد برای پوشاندن صدای ناهنجارش؟
ولی نه، موسیقی فراتر از تعریف در الفاظ است و شگفتی آن نیز در همین است. موسیقی جبران ناکامی‌های زبان است و شیوه‌ای برای بیان احساسات ناملموس. احساساتی که نمی‌دانیم چه هستند… آنجا که زبان از گفتن باز می‌ماند، موسیقی مأمنی می‌شود برای روح، و زبانی می‌شود برای بیان احساسات و ناگفته‌های ناشناخته…
موسیقی هر چه هست، سرچشمه‌ای از درون انسان دارد و مخلوقی است که «از روح آدمی جان گرفته و به روح آدمی جان می‌دهد» موسیقی، طنین از دل برآمده‌ای است که لاجرم بر دل می‌نشیند. ولی از چه دلی برآمده و بر چه دلی می‌نشیند؟
روح پویا و احساسات متغیر که ارتباطی مستقیم با شرایط سنی، حوادث گوناگون و … دارد چه می‌گوید و چه می‌خواهد؟ شاید نداند «چه می‌خواهد» ولی آنچه را که می‌خواهد می‌شناسد. در هر لحظه به موسیقی گوش می‌دهیم، از آن لذت می‌بریم و همین کافیست…
البته موسیقی فقط غذای روح و زبان احساسات نیست، بلکه درمانی برای جسم نیز هست. تحقیقات نشان داده است موسیقی که ترکیبی از صداهای گوناگون است، بر روی عملکرد و متابولیسم بدن تأثیر می‌گذارد و اثری مستقیم بر روی بخشهای اصلی بدن از جمله غدد گوناگون، قلب، دستگاه تنفسی، مغز و … دارد و موسیقی به عنوان ترکیبی «منظم» و «زیبا» از اصوات، تأثیری مثبت بر روی جسم نیز می‌گذارد.
ولی شناخت تأثیرات مستقیم آن بر روی بدن نیاز به ورود به دنیای علم موسیقی درمانی دارد. البته ارتباط روح و جسم انسان باز هم به ما می‌گوید که در هر لحظه، لذت بردن روح از یک موسیقی مترادف است با تأثیر مثبت آن بر روی جسم انسان…
روح انسان است که زیبایی موسیقی را می‌فهمد و این روح است که مانند یک استاد خبره‌ی زیباشناسی در مورد موسیقی قضاوت می‌کند.
زیبایی‌شناسی در موسیقی دارای دو جنبه‌ی تحلیلی و ترکیبی است. زیبایی‌شناسی تحلیلی مربوط به زیبایی اصوات و نوای سازهاست و موج برخاسته از پیانو و ناله و افغان ویولن و کمانچه و … همه واژه‌های زیبایی هستند برای گفتن سخنی زیبا، ولی بعد ترکیبی موسیقی برمی‌گردد به «نظم» و «آهنگی» که هنرمند با کنار هم چیدن نت‌ها و آواها می‌آفریند.
در جنبه‌ی ترکیبی است که هنرمند معنا پیدا می‌کند و موسیقی سخن می‌گوید و جمله‌ای زیبا می‌شود از واژه‌های زیبا… حتی اگر واژه‌های اصوات نیز زیبا نباشند، جمله زیباست و اگر صدای ساز زیبا نیست، هنرمند آهنگی زیبا از آن می‌آفریند، براستی که هنر همین است و نه نواختن ساز و نه دامبول و دیمبول…
دریغا که این هنر در سرزمین هنر و موسیقی گم شده است، اگر هم هست، محو، ثابت و بی‌حرکت است و این ثبوت در گذر زمان و تحول انسان از بین خواهد رفت. افسوس که آوایی از «چنگ» و «عود» و «نای» و … توسط «نکیسا» و «باربد» زمان آفریده نمی‌شود…
و باز افسوس که در طاق بستان زمان، تصویری از خسرو پرویزی نیست که به نوای چنگ و عود گوش بسپارد و به هنرمندان ارج نهد… دریغا که آوای سه‌گاه، ماهور و شور در هیاهوی روزگار محو و بی‌نشان شده است…
ولی «کجاست حرکت؟»، «کو اقدام؟»… شاید افسوس را باید به همین دلیل خورد…

تاتیر صدای خوش در ورزش








گوش دادن به صدای خوش هنگام فعالیت بدنی خستگی را كاهش می دهد.
به گزارش ایسنا، «تاثیر مداخله بیرونی (آهنگ‌های مختلف ) بر برخی شاخص‌های خستگی جسمانی در زنان جوان سالم» عنوان تحقیقی است كه توسط فرناز ترابی، علی‌اكبر جابری مقدم، احمد فرخی و رحمن سوری انجام شده است.
در این تحقیق آمده است: اهمیت تاثیر متغیرهای بیرونی به ویژه موسیقی بر اجرای حركتی انسان از اوایل قرن بیستم، با این فرضیه مطرح و مشخص شد كه موسیقی عامل محركی برای اجرای طبیعی است. ارتباط بین موسیقی با تغییرات فیزیولوژیكی و روانی در هنگام استراحت و فعالیت بدنی همواره نظر متخصصان پزشكی و ورزشی را در تحقیقات به خود معطوف داشته است. در برخی پژوهش‌ها نتایج تاثیر موسیقی بر اجرای ورزشی با نشانه‌های بهبود وضعیت فیزیولوژیك، افزایش ظربان قلب، ‌افزایش میزان اندرفین پلاسما، بهبود هماهنگی و عملكرد دستگاه لیمبیك و مراكز كنترل خودكار و بالطبع كاهش درد و افزایش توانایی تحمل فشار تمرین گزارش شده است.
نوع پژوهش حاضر كاربردی و روش تحقیق نیمه تجربی با دو گروه تجربی (موسیقی كلاسیك تند و كند) و گروه كنترل است. جامعه‌ی آماری این پژوهش دانشجویان دختر 19-25 سال ثبت نام كننده در واحد تریت بدنی عمومی دانشگاه تهران در نیم سال اول 85-86 است.
نتایج پژوهش حاكی از آن است كه زمان رسیدن به واماندگی در هر دو گروه تجربی با گروه كنترل تفاوت معنی داری داشت. از سوی دیگر بین میانگین گروه‌های تجربی اختلاف معنی‌داری مشاهده نشد. براین اساس مشخص می‌شود كه استفاده از موسیقی كلاسیك صرف‌نظر از آهنگ و ضرب آهنگ، زمان رسیدن به واماندگی را افزایش می‌دهد و بروز خستگی را به تاخیر می‌اندازد و از افزایش بیشتر ضربان قلب جلوگیری می‌كند.
براساس نتایج برخی پژوهش‌ها پخش موسیقی هنگام تمرین آثار ناراحت كننده ناشی از فشار تمرین را در ذهن آزمودنی‌ها كاهش می‌دهد، در حالی كه در صورت حذف عوامل شنیداری نظیر موسیقی و دیداری ممكن است توجه به فشار كار درونی معطوف شود و توانایی تحمل خستگی كاهش یابد. این آثار با تغییرات افزایشی میزان سروتونین و كاهش دوپامین در مغز هنگام اجرا در شرایط پخش موسیقی ارتباط دارد
.





یافته‌های پژوهش نشان می‌دهد میزان باركاری هنگام رسیدن به حالت واماندگی و همچنین ضربان قلب سرحد واماندگی در گروه‌های تجربی به طور معنی‌داری بیشتر از آزمودنی‌های گروه كنترل بوده است. گرچه میانگین این مقادر در گروه موسیقی كلاسیك تند، بیشتر از آزمودنی‌های گروه موسیقی كند بوده است، این اختلاف معنی‌دار نیست. این یافته‌ها نشان می‌دهد شنیدن موسیقی هنگام اجرا صرف‌نظر از آهنگ و ضرب آهنگ آن موجب تاخیر در بروز خستگی و افزایش عملكرد می‌شود. در برخی پژوهش‌ها آثار موسیقی با توجه به ضرب آهنگ (تعداد ضربه‌ها در دقیقه) نشان می‌دهد موسیقی با ضرب آهنگ تند ضربان قلب، فشار خون سیستولی، واكنش‌های سطحی سریع و دامنه‌ی تنفس را افزایش می‌دهد. در صورتی كه موسیقی با ضرب آهنگ كند یك دوم میزان و حجم این متغیرها را كاهش می‌دهد.
از دیدگاه عصبی – عضلانی نیز می‌توان بیان كرد كه هر محرك بیرونی نظیر موسیقی در هنگام اجرای فعالیت جسمانی میزان آتشباری نرون در مراكز اولیه حركتی را افزایش می‌دهد و در نتیجه بار كاری از طریق انقباضات عضلانی قوی‌تر، حتی در شرایط خستگی افزایش می‌یابد. در نهایت با توجه به اینكه تمرین به مدت شش هفته اجرا شده و صرف نظر از مداخله‌ی موسیقی، سازگاری‌های تمرینی در همه‌ی افراد رخ داده است، ولی این نكته شایان ذكر است كه آثار تمرین در شرایط پخش موسیقی بر تحمل خستگی بارز بوده است.
به طور كلی نتایج پژوهش حاضر نشان داد آثار موسیقی بر شاخص‌های بروز خستگی جسمانی نظیر زمان رسیدن به واماندگی‌، ضربان قلب و باركاری هنگام واماندگی اثر افزایشی دارد. به طوری كه آزمودنی‌ها قادر می‌شوند فشار بیشتر را از طریق كاهش درك فشار تحمل كنند. از سوی دیگر نیز گرچه میانگین متغیرهای تحقیق در گروه موسیقی تند بالاتر از گروه موسیقی كند است، آثار نوع موسیقی بر متغیرهای اجرایی در این پژوهش از نظر آماری معنی‌دار نبود. پیشنهاد می‌شود در پژوهش‌های بعدی تاثیر موسیقی در ورزشكاران حرفه‌ای آزمایش شود

تاثیر موسیقی در رشد جامعه شناختی کودکان
تاثیر موسیقی در رشد جامعه شناختی کودکان
تاثیر موسیقی در فعالیت های اجتماعی ودر همه عرصه های زندگی بشر ( شادی ها – پیروزی ها – غم ها –سوگ ها – آئین های مذهبی و...) افکار ناپذیر است .به بیان دیگر موسیقی حاصلی از باورها واحساسات ذاتی وزندگی طبیعی است وبه کلیه شئون فردی واجتماعی تعلق دارد واز آن سرچشمه می گیرد ودر نتیجه درهمه لحظه های زندگی بشر اورا همراهی کرده است .
معرفی انواع موسیقی چه از نظر اجتماعی وچه تاریخی به درک بیشر کودکان از علوم اجتماعی ، تاریخ وجغرافیا وتاریخ هنر کمک می کند ونگرش آن ها را به زندگی توسعه می بخشد . از موسیقی ایران می توان در انواع گوناگون آن یعنی موسیقی محلی – مذهبی –آئینی وموسیقی سنتی استفاده کرد وسپس از شنیدن در باره کارکرد اجتماعی آن با کود کان به گفتگو نشست . در اینجا توصیه می شود ابتدا فعالیت را با انواع موسیقی محلی یا قومی سرزمین کودک شروع کرد وسپس به موسیقی دیگر مناطق توجه کرد و سپس از آن موسیقی سنتی ( شهری ) را مطرح کرد از این طریق کودک به مشترکات میان فرهنگهای گوناگون پی می برد ودرک عمیقتری از موسیقی پیدا می کندوسلیقهی شنیداری او رشد می یابد طرح موسیقی سایر ملت می تواند به توسعه بینش کودک در زمینه سایر فرهنگها (گفتگوی تمدنها ) کمک کنند .
تعریف موسیقی کودک
تعریف موسیقی کودک :
موسیقی کودکان به ملودی ها وترانه ها وکلمات موزون گفته می شود که دارای ارزش فرهنگی وموسیقای برای کودکان است
موسیقی کودکان مانند ادبیات کودکان شامل بخشی از فرهنگ شفاهی عامه است مانند لای لای ها ، متل ها وبازی های آهنگی وبازی های اوازی .
مهمترین بخش موسیقی کودکان ، آموزش آن به کودکان است ، زیرا این بخش نقش تعلیم وتربیت را به شکل غیر مستقیم به عهده دارد .اموزش موسیقی در ابعاد گوناگون رشد از جمله حیطه رشد شناختی ، رشد عاطفی ، هیجانی ، رشد اجتماعی ، رشد شنوایی ورشد حرکتی کودک نقش مهمی دارد از دیگر اهداف اموزش موسیقی ایجاد روحیه شاد وتحریک در کودکان وآموزش اجتماعی شدن ایفای نقش ، نظم وتعاون ورشد خلاقیت است


کاربرد موسیقی در فرایند یاد دهی –یا دگیری
کاربرد موسیقی در فرایند یاد دهی –یا دگیری
یکی از اهدافی که از طریق پرداختن به موسیقی در مدارس دوره ابتدایی محقق می شود استفاده از کار کرد های آن درفرایند یاد دهی –یاد گیری می باشد در جریانیاد دهی –یاد گیری حواس وهوشهای گوناگون دخالت دارند وهرچه در این امر از هوشهای زیادی استفاده شود به همان میزان از آموزش تک بعدی ،یک سویه،وانفعالی وغیر پایدار دور شده وبه سوی آموزش تعاملی ،پویا ،پایدار وچند بعدی حرکت خواهد شد.
یکی از هوشهای به اثبات رسیده انسان ((موسیقای-موزون )) است .اگر روند آموزش با ریتم ،موزون وآهنگ همراه باشد .درک مفاهیم آموزشی برای دانش آموزان بهتر وسهل تر خواهد بود .بنابراین توصیه شده است در آموزش سایر دروس (غیر از هنر )نیز از موسیقی بهره گرفته شود چرا که عمده موضوعات مورد بحث در سایر دروس دروره ابتدایی در موسیقی نیز مطرح است .مثلا" : ریتم دردرس ریاضی مورد بحث است که از ارکان موسیقی است .
-آشنایی با صدا ها بخش قابل توجهی از مفاهیم علوم تجربی را تشکیل می دهد .
-فرهنگ ،هنر ، مدنیت در دروس آیین نگارش ،ادبیات فارسی تاریخ وجغرافیا که عالیترین جلوه آن در هنر وموسیقی به عنوان یکی ازرشته های هنری است .
با مقایسه اجمالی مثالهای ذکر شده ، با مبانی واصول آموزش موسیقی در می یابیم که ریتم ها ، صدا ها ،فرهنگ ، هنر ، مدنیت ،قومیت و... از عناصری هستند که عالیترین شکل ممکن آنها برای بحث وبررسی در موسیقی اتفاق می افتد.
اگر در آموزش سایر مفاهیم درسی به فرا خور موضوع از موسیقی استفاده شود. فرایند یاد دهی –یاد گیری با موفقیت بیشتری انجام خواهد گرفت .علاوه بر اینها موسیقی همیشه الفتی نزدیک با سایر رشته های هنری داشته وهنرمندان را در وضعیت وموقعیت های خاص همراهی نموده است.
مثلا" گاهی یک هنرمند نقاش با گوش سپردن به موسیقی والهام گرفتن از آن نقاشی اش را تکمیل می کند .ولحظه به لحظه زندگی رنگها وفرم ها وزیبایی های اثرش را با موسیقی همنشین می گرداند. قصه گویی وقصه خوانی با موسیقی –نمایش با موسیقی – بازی با موسیقی –معماری با موسیقی و... ازآن جمله اند .این مطالب بیانگر کار کرد های خاص موسیقی است حال دمناسب است به برخی از کار کرد های عام موسیقی که در تعلیم وتربیت نقش اساسی وارزنده ای دارند ، بپردازیم:
در جریان یادهی –یاد گیری ، موسیقی بعنوان ابزاری موثر برای نرمش های فکری وذهنی وایجاد (:تمرکز) برای یاد گیری علوم وفنون به کار گرفته می شود
پرورش قدرت (تخیل ) (تجربه ) در دانش اموزان برای بدیعه پردازی وبدیعه سازی وبروز رفتارهای خلاقانه در موضوعات گوناگون آموزشی از قابلیت های دیگر موسیقی است که به دانش آموزان برای داشتن ذهنی سیال واندیشه پویا کمک می کند.


نوع موسیقی و اثرآن برروح وروان کودکانمان
نوع موسیقی واثرآن برروح وروان کودکانمان
تاثیرات روانی موسیقی های از نوع 8/6/1 در عده ایی از کودکان می توان پیدا کرد که یک حس شاد بود ن با یک انرژی اضافی در بیشتر اوقات در وجودشان دیده می شود اما از رویی دیگر در تعداد زیادی از کودکان دیده می شود که به علت زیاد از حد گوش دادن موسیقی های خاص که خانواده ها بیشتر به انها علاقه دارند ذهن کودکانشان مجبور ویا عادت به دیدن وشنیدن اینگونه موزیک های خاص شده است وسبک های دیگر موسیقی که مربوط به سنین آنها نمی باشند نمی توانند تحمل کنند .
وگاه در عده ایی از انها پرخاشگریی حرکات ناموزون وبا سکوت های طولانی و... دیده می شود که اگر به اصل این موضوع برگردیم می بینیم که یکی از عوامل اینگونه حالات شنیدن ودیدن این موزیک ها می باشد که باعث اثر مستقیم روی آنها شده است که درسنین بالاترمی توان طرز پوشیدن لباس واداب ومنشا شان به تقلید از ان گروه ها را اشاره کرد که دربعضی موارد دچار حوادثی غیر قابل جبران می شود که باید کاملا" جدی گرفت .حال اگر موسیقی ایی که مربوط به سنین آنها باشد قبل لز رفتن به مهد کودک ویا مدرسه برایشان گذاشته شود وحس حاکم بر فضایی را که فرزندانمان دوست دارند . بر ایشان درست شده باشد می تواند تاثیرات زیر را داشته باشد :
1- شادابی ونشاط
2- آرامش روحی وروانی (با انرژی اضافی )
3- آمادگی ذهنی برای فراگیری مطالب

دیدگاه روانشناسی تعلیم وتربیت
دیدگاه روانشناسی تعلیم وتربیت
از دیدگاه روانشناسی تعلیم و تربیت کاربرد موسیقی برای کودکان هدف نیست ، بلکه ابزاری است برای آموزش وپرورش کودکان . موسیقی برای کودکان همچو دریچه ای به سوی جهان خارج است شنوایی ،میزان وسیع تری نسبت به حواس دیگر برای شناخت محرک های مربوط به خود دارد .یعنی محرک های دورتر را نیز می تواند دریافت کند . گذشته از آن شنوایی با گویایی وتکلم ارتباط مستقیم دارد کودکانی که نمی شنوند نمی توانند سخن بگویند . نقش زبان در تفکر بر کسی پوشیده نیست ، از سوی دیگر در فرایند یاد گیری ، که انگیزه نقش بسیار مهمی دارد ، موسیقی به عنوان نوعی نظام ( سیستم ) نشانه ای نیز عمل می کند . وجود این نظام در یادگیری تاثیری انکار ناپذیر دارد .
در مراحل گوناگون آموزش کودکان جهت یادگیری وبه خاطر اوردن مطالب موسیقی بعنوان نشانه های برای تداعی به کار می رود .نظم وجود در موسیقی تکرار ها وفاصله ها که با قاعده صورت می گیرد . به کودک کمک می کند تا نظم وقواعد موجود درسایرعلوم (ریاضی ، علوم اجتماعی ،ادبیات ) را کشف ودرک کند .
چنانچه بپذیریم که قوه تخیل کودک در ایجاد ورشد خلاقیت حل مسئله وبه ویژه درک ریاضیات کودک موثر است ، آموزش موسیقی نمی تواند از کل فرایند آموزش جدا باشد در باره ی تاثیر آموزش موسیقی بر رشد وتفکر ریاضیات باید متذکر شویم که فعالیت در زمینه ی موسیقی سبب رشد قوه ی تخیل وایجاد نظم وعملی وذهنی ورشد خلاقیت ودر نهایت موجب رشد شناختی کودک می شود .به این ترتیب باید پذیرفت که این نوع فعالیت ها در درک بیشتر کودک از ریاضیات موثراست .
درزیربه روشها وفعالیت های برای دست یابی به اهداف بالا اشاره می کنیم
1- آموزش ترانه وسرود های کودکانه به کودکان وتشویق انها به خواندن ،عواطفآنان را تلطیف می کند (ترانه ها وسرود ها وکلمات واشعار آن باید مناسب با سن کودکان انتخاب شوند )
2- شنیدن موسیقی وانجام دادن حرکاتی مانند : دویدن ، راه رفتن روی پاشنه های پا وپنجه پاو... انجام حرکاتی مانند تقلید از پرواز پرندگان ،یورتمه ی اسب و... به کلاس شادابی می بخشد ،استفاده از انواع موسیقی با سرعت های تند وکند ومورد علاقه کودکان به تطبیق حرکات کودکان براساس سرعت قطعات کمک می کند وانتخاب درست از اثار موسیقی نیز مانند انواع مارش ها ، موسیقی رقص های محلی وموسیقی محلی دیگر نقاط جهان که اهنگ سازان برجسته ی تاریخ موسیقی برای ارکسترهای بزرگ تنظیم کرده اند.(اپرای هنزل وگرتل –مانی ومانا از حسین دهلوی ) از نکات موثر برای تربیت حس شنوایی کودکان است .توجه کنیم که مدت زمان پخش موسیقی در کلاس نباید طولانی باشد . بهتر است سرعت قطعات انتخابی متفاوت باشد . ( تند وکند) تنوع موسیقی ارائه شده در کلاس نیز حائز اهمیت زیادی است
3- ایجاد تخیل از راه شنیدن موسیقی : شنیدن قطعات موسیقی که با دقت انتخاب شده باشند وایجاد وبیان تخیل که می تواند به قصه گویی و پانتومیم ختم شود ، در این امر موثر است . نقاشی براساس موسیقی شنیده شده ، گفتگو درباره انواع احساساتی که از شنیدن یک قطعه موسیقی به ما دست می دهد وارتباط با تنوع ریتم وملودی وشیوه ی ایجاد موسیقی مانند تکنوازی یا هم نوازی به رشد تخیل کودک کمک می کند . ضمنا" باید توجه داشت که هر قطعه موسیقی از کدام منطقه در جهان وبرای چه اهدافی اجرا شده است


تاثیرات موسیقی خشن بر افراد
موسیقی های خشونت آمیز در هاله ای از عوامل مقبول مانند بهره گیری از اشعار شاعرانی چون حافظ ، عطار ، باباطاهر و خواجوی کرمانی پنهان شده و مجوز انتشار می گیرند.
محمدرضا آزاده فر در دومین روز از جلسات سخنرانی جشنواره موسیقی فجر که با نمایش اسلاید سرفصلهای سخنرانی همراه بود ضمن بیان این مطلب در خصوص موسیقی خشونت آمیز و تأثیرات روانی و جنسی و اجتماعی گفت : در برخی از آلبومها در کشورهایی مثل ایران که تحت نظرسازمان های نظارتی و کنترل مستقیم است موسیقی پرخاشگرانه و خشونت آمیز دیده می شود .
وی با اشاره به انواع موسیقی‌ها گفت : موسیقی خشونت گرا تاثیرات تخریبی بسیاری دارد که صرفاً تنها متوجه فرد شنونده نمی شود بلکه بهداشت روانی و اجتماعی خانواده و جامعه را تحت تاثیر قرار می دهد .
آزاده فر افزود : متاسفانه شکل ایجاد احساس خشونت و پرخاش در شنونده به گونه ا ی است که علت بروز آن را به راحتی نمی توان تشخیص داد و آنها از چنین پرخاشجویی احساس وحشتی نیز ندارند که همین مسئله بر اثر تخریبی موسیقی های خشونت گرا می افزاید.
این سخنران در ادامه به تاثیرات مخرب موس
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.

تحقیق موسیقی 11 سال 2 هفته ago #8851

منابع ذکر شود بهتر است
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.