یکشنبه, 27 خرداد 1403

 



موضوع: اخلاق رسانه ای

اخلاق رسانه ای 11 سال 1 ماه ago #3863

استاد محترم : جناب آقای الفتی

تحقیق:اخلاق رسانه ای

دانشجویان:خانم نکونام و اسماعیلی

مقدمه

اعتقاد اکثر صاحب نظران حوزه رسانه، اخلاق رسانه‌ای اگر چه تابع اصول و قواعدی کلی و جهان‌شمول است، اما به سبب ریشه گرفتن آن از مجموعه ارزش‌های بطن جامعه، می‌تواند از جامعه و فرهنگی به جامعه و فرهنگ دیگر متفاوت و متغیر باشد. از این رو تدوین اصول کلی اخلاق رسانه‌ای به سادگی تدوین قواعد کلی حقوق رسانه‌ها نیست و در هر فرهنگ و جامعه‌ای، تعاریف و محدوده‌های خاص خود را دارد.

ااخلاق رسانه ای

در خصوص
گسترش فضاى تهمت و تخريب در فضاى مطبوعات و رسان هها، اعلام داشته اند. مقول هاى كه گاهى مورد غفلت قرار می گیرد.
زيادتر نگوييد از آنچه كه هست، از آنچه كه بايد و شايد. منصف باشيم؛ عادل ...»
باشيم. اينجور نيست كه ما چون مجاهديم، چون
مبارزيم، چون انقلابى هستيم، بنابراين هر كسى كه از ما يك ذره - به خيال
ما و با تشخيص ما - كمتر است، حق داريم كه دربار ه اش هر چى كه ميتوانيم
بگوئيم؛ نه، اينجورى نيست. بله، ايما نها يكسان نيست، حدود يكسان نيست
و بعضى بالاتر از بعضى ديگر هستند. خدا هم اين رامی داندو ممكن است
بندگان صالح خدا هم بدانند؛ لكن در مقام تعامل و در مقام زندگى جمعى، بايد
«... اين اتحاد و اين انسجام حفظ بشود و اين تمايزها كم بشود
مطبوعات و رسانه ها:

* مؤثرترين سلاح عليه دشمنان و مخالفان سلاح تبليغات است.
سلاح ارتباطات رسانه اى است. امروز اين قو یترين سلاح است و از بمب اتم هم بدتر و خطر ناکتر است(پس باید مراقب بود)
مطبوعات را يك پديد ه ى ضرورى و لازم و اجتنا ب ناپذير براى جامع خودمان و هر جامع هاى می دانیم. براى مطبوعات سه وظيفه قايلم:
-1 نقد و نظارت.
-2 اطلاع رسانى صادقانه و شفاف.
-3 طرح و تبادل آراء و افكار در جامعه.
وظيفه اول؛ نقد و نظارت:
تعريف نقد و اتنقاد:

* نقد يعنى عيار سنجى، يعنى :
يك چيز خوب را، آدم ببيند خوب است؛
يك چيز بد را نيز ببيند؛
و بعد جمع بندى كند.
*جمع بندى كار يك مجموعه هم آن وقتى است كه ضعف هاو قو تها را
منصفانه پهلوى همديگر قرار بدهد.
انتقاد معنايش اين است كه هر انسانى بنشيند عيارسنجى كند:
ببيند نقط ه ى ضعف كجاست؛
ببيند نقط ه ى قوّت كجاست؛
بعد ببيند اين نقط ه ى ضعف چیست- اگر می تواند علت یابی كند- به كجا برمی گردد،
سراغ آ نجا برود؛ يعنى آن ريشه را پيدا كند، اصل را پيدا كند. اگر اين كار انجام
شد، درست است


.
اگر انتقاد به معناى عیب جویی باشد:
1 نه چيز خوبى است؛
2 نه خيلى هنر زيادى می خواهد؛
3 نه خيلى اطلاعات می خواهد؛ بلكه انسان با بی اطلاعى بهتر هم می تواندانتقاد كند.
4 انتقاد به معناى عیب جویی اصلاً هيچ لطفى ندارد، هيچ فايد هاى هم ندارد.
الف) نقد كردن يعنى:يك نكته اى منفى را گرفتن،
و مدام آ نرا تكرار كردن،
و سياه نمايى كردن،
و ياس پراكندن
تفاوت تخريب و انتقاد:
* يك مسأله هم، مسأله ى انتقاد و تخريب است؛ مرز انتقاد و تخريب چيست؟
تخريب بكنند و اسمش را بگذارند انتقاد؛ يا از ما انتقاد بشود و ما تلقىِ
تخريب از آن داشته باشيم؟ خوب، بايد مشخص بشود تخريب كدام است و
انتقاد كدام است:

الف) معناى انتقاد آن ارزشيابىِ منصفانه اى است كه يك آدم كارشناسی
می کند؛ نقادى هم، همين است. وقتى شما طلا را می بیند
؛« آقا! اين عيارش بيست است »: زرگر كه نقادى كند، او می گویید
عيار بيست را قبول می کند؛ حالا از بيست و چهار عيار - كه طلاى
خالص است - چهار عيار كم است. اين شد نقادى. البته زرگر هم هست و
وسيله ى نقادى را هم دارد

بعضی ها غر ضهاى شخصى دارد
وظايف نقد كننده:
1-بايد در انتقاد از يك شخص يا دستگاه دچاربی انصافى نشويم. بايد با انصاف
بود، با انصاف عمل كرد، با انصاف حرف زد. اگر با كسى دشمن هستيد نبايد
موجب شود حتى نسبت به دشمن بی عدالتى و بی انصافى كنيد. يكى انتقاد می كند يكى هم جواب مى دهد،
تعريف تخريب:
*تخريب يعنى:
انكار امتيازات؛
قبول نكردن برجستگی ها و كارهاى خوب؛
درشت كردن و برجسته كردن ضعف ها
انتقاد تخريبى يعنى آن انتقادى كه:
قصد آن اصلاح نيست، بلكه به قصد تخريب است؛
واقعيت، غير واقعيت، خلاف واقع، ضد واقع و همه چيز در آن هست؛
گاهى يك چيز كوچك را بزرگ می كنند؛
گاهى يك چيزى كه نبوده به عنوان يك حقيقت مسلم جلوه می دهند.
هيچ بناى اصلاح ندارند، اين تخريب است.
طيف وسيع خط تخريب داخلى:
-1 بعضی هاواقعاً خبرى ندارند؛ يعنى مغرض نيستند، اطلاعاتشان كم است و
بر اثر بی اطلاعی چيزى می گویند
.
2 -زياد ه روى نبايد كرد. در فريب خوردن از هواى نفس به خودمان سوء ظن
داشته باشيم. ببينيم كجا هواى نفس است، كجا احساس تكليف؛ و دقت
بكنيم كه حتى پا از دايره تكليف آ نطر ف تر نبايد گذاشت.
3 -نبايد به كسى تهمت زد يا بخاطر يك امر از همه چيزهايى كه صلاحيت
محسوب می شود، او را نفى كرد.
4 -در حرف زدن، در تصميمی می گيرى و قضاوت، عدالت را رعايت كنيد.
5 -انتقاد با نظر خيرخواهانه است. و آن جايى واقعاً انتقاد است كه كسانى با
نظر خيرخواهانه، نقاط مثبتِ كارى را توجه می كنند و نقاط اشكالش را هم
ذكر می كنند.
6 -نقد را با عیب جویی و با عصبانيت و با بهانه گيرى نبايد اشتباه كرد. اما انتقادى بايد كرد. در عين حال نقدپذير

وظايف نقد شونده:
-1 وظيفه ى مسؤولين انتقادپذيرى است؛ البته نقدپذيرى، فقط مخصوص
مسؤولين نيست.
-2 براى شنيدن نقد، سينه ها یی گشاده و روى باز و گوش شنوا داشته باشيد. هيچ
ضرر نمی بینیداگر از شما انتقاد بكنند.
-3 نقد منصفانه و نقدپذيرى متواضعانه هر دو لازم است.
-4 حتى اگر منتقد اشتباه كرد، گوش كنيد تا آنجاهايى كه واقعاً درست است
-5 نقدهاى مصلحانه و خيرخواهانه (نقدهايى كه بايد شنيد حتى اگر وارد
هم نباشد):
الف) از سوى دوستان سوظن نداشته باشید

ب) از سوى كسانى كه دوست و طرفدار هم نيستند، دوست هم نيست، دشمن
هم نيست، ليكن نقد است؛ انتقاد است؛ بايد گوش كرد.
ج) نقدهاى غيرمغرضانه برخى نخبگان، انتقاد خوب است -6 البته نبايد خود را در معرض اتهام قرارداد، نبايد براى جنجا ل افرين -7 هيچ دستگاهى نبايد خود را از نقد و انتقاد مصون و از عيب خالى بداند..
د) نصيحت علماى دينى، بزرگان دينى، مراجع را بايد متنعم شمرد.
قاعد هى كلى هستند:
الف) نقد،
ب) اصلاح،
ج) پاسخگويى.
وظايف مخاطب:
1 -شنوند ه اى تهمت يا غيبت بايد (نسبت به كسى كه دارد غيبت او می شود
يا به او تهمتى میزنند) حسن ظن داشته باشد و آ ن را قبول نكند. قرآن كريم می فرماید:

لّوً لا اذ سمعتموه ظنّ المؤمنون و المؤمنات بانفسهم » : وقتى می شنويد كه يكى را اتهام می زنند، چرا به همديگر حسن ظن ندارید.
بحث درست بكنيد، بحث منطقى بكنيد. سخنى را بشنويد،
. بگوييد؛ بعد بنشينيد فكر كنيد. اين همان دستور قرآن است
سخن را بايد گوش داد، بهترين .« الّذين يستمعون القول فيتّبعون احسنه
را انتخاب كرد.
- مواضع درست گرفتن،
- حرف درست زدن،
- و تحت تأثير خبرهاى دروغ قرار نگرفتن،
اين هم وظيفه است. هزاران نفر در نظام اسلامى دارند محض رضاى خدا
زحمت می کشند و تلاش می كنند و شب و روز خودشان را می کشند، براى
اينكه طبق حركت اسلامى يك كارى انجام بگيرد، نظام اداره شود، وظايفِ
بسيار سنگين انجام بگيرد؛ اما انسان يك خبر دروغى را بشنود، بنا كند همه ی
اينها را زير سؤال بردن - مسؤولين دولتى را، ديگران را - اين هم مصلحت نیست بلکه خلاف است.


:
* اگرآزادى قلم و بيان، حق مسلّم مردم و مطبوعات است. در اين هم
هيچ ترديدى ندارم و اين جزء اصول مصرّحه قانون اساسى است.
* اگر جامع هاى مطبوعات آزاد و داراى رشد و قله هاى آزاد و
فهميده را از دست بدهد، خيلى چيزهاى ديگر را هم از دست خواهد داد.
* وجود مطبوعات آزاد، يكى از نشان ههاى رشد يك ملت و درحقيقت خودش
هم باعث رشد است؛
در كنار اين ارزش، ارز شها و حقايق ديگرى هم وجود دارد
كه با آزادى مطبوعات و آزادى قلم، آن ارز شها نبايد پايمال شود. هنر بزرگ
اين است كه كسى بتواند:
• هم آزادى را حفظ كند،
• هم حقيقت را درك كند،
• هم مطبوعات آزاد داشته باشد،
• هم آن آسيب ها دامنش را نگيرد.
مطبوعات، رسانه ها و افكار عمومى:
* كسى كه قلم به دست می گیرد، بايد:
• تقوا،
• صداقت،
• عفاف،
• انصاف نسبت به ديگران؛
جزو طبيعت ثانو ى اش باشد.
* افكار عمومى بايد با مطبوعات هدايت شوند. اگر كسى غير مسؤولانه و
خداى ناكرده مغرضانه بخواهد اين هدايت را در دست گيرد، به طور يقين
خطا خواهد كرد. هيچ كس به راننده مست و خواب آلوده اجاز ه ى رانندگى
نمی دهد. اگر اجاز ه ى رانندگى هم بدهند، شما سوار ماشين او نمی شوید
* بعضى افراد خيال می كنند كه افكار عمومى، منطقه ى آزاد و بی قیدو بندى
است كه هر كار خواستند، با آن بكنند! افكار عمومى موش آزمايشگاهى
نيست كه هركس هركار خواست، بتواند با آن بكند. با تحليل
شايعه سازى، تهمت و دروغ، به ايمان، عواطف، باورها و مقدّسات مردم آسيب
می زنند . اين عملکرد درست نيست.
• كارشكنى،
• سخن پراكنى عليه ديگران،
• بدگويى كردن،
• افشاگر ى هاى بی پایه و اساس نسبت به اشخاص
- شايعه سازى و شايعه پراكنى نكنند. كسانى كه مصالح كشور را می خواهند
حقايق را غالب كنند، از اختلافات جزيى و غيراصولى صرف نظر
كنند.
- اخلاق اهميتش از علم هم بيشتر است. اگر فضا، فضاى:
• اشاعه ى فحشا،
• تهمت زدن،
• ديگران رامتهم كردن به شايعات و خيالات باشد؛
• و فضاى جامعه را فضاى سوءِ ظن و بدگمانى قرار دادن،
• د لها را تاريك و فضاى زندگى را ظلمانى می کند.
- يك شخص يا يك جريان را به طور مطلق مورد تهاجم قرار دادن (حتى به
قصد اصلاح) جايز نيست و در بسيارى موارد غيبت است.
• انتقاد منطقى، گفتن حرف صحيح، غير از غيبت است.

وظيفه ى سوم؛ طرح و تبادل آرا و افكار:
آزادى فكرها:
* آن چيزى كه به پيشرفت كشور كمك می کند، آزادى فكرهاست.
+ آزادى فكرها يعنى:
- آزادانه فكر كردن؛
- آزادانه مطرح كردن؛
- از هیاهو و جنجال نترسيدن؛
- به تشويق و تحريض اين و آن نگاه نكردن و به قولى جوگير نشدن؛
- سخن را شنيدن و بهترين را انتخاب كردن.
* شاخص هاى نظام براى تبادل آرا و افكار:
- به هيچ وجه انتقاد كردن را مخالفت و ضديت نمی دانداما انتقاد بايد در چارچوب
اصول باشد و-اگر اين باشد- اين اصلاً يك مخالفت مضرى نيست. چارچوب اصول،
• اسلام است؛
• قانون اساسى

• سياست هاى كلى نظامى است كه در قانون اساسى معين شده؛
در چارچوب اصول، اختلاف نظر، اختلاف ممشا، اختلاف سليقه، عيب نيست كه حسن است،
مضر نيست كه مفيد و نافع است. اختلاف نظر، اختلاف رأى، اختلاف سليقه، در
مسايل گوناگون، شخصى و عمومى، يك امر طبيعى است.
- با مناظره، معارضه، گفت وگو و انتقاد مخالفتى نداریم اما سعى كنيد اين در
چارچو بهاى درست شرعى و دينى انجام بگيرد. نبايد منتهى بشود به دشمنى و
ايجاد نقار (مردم از فضاى تخريب خوششان نمی آید..)
- آنجا كه كسى انتقادى را پرتاب كند، حق نمايان نمی شود.
- ايجاد فضاى آشفته ى ذهنى و لفاظی ها هيچ كمكى به پيشرفت كشور نمی کند.

• انسان در مقام رقابت و نقد بهتر كار می کند؛
ليكن اين نبايد با درگير ى ها، گفت وگوها و بگو مگوهاى لفظى اشتباه شود.
- فضاى اهانت و هتك حرمت در جامعه، يكى از آن چيزهايى است كه اسلام مانع ازآن است.
؛ نبايد اين اتفاق بيفتد. فضاى هتك حرمت:
• هم خلاف شرع است،
• هم خلاف اخلاق است،
• هم خلاف عقل سياسى است.
- انتقاد، مخالفت، بيان عقايد، با جرأت، هيچ اشكالى ندارد؛ اما دور از هتك حرم تها،
اهانت ها، فحاشى و دشنام و اين چيزها؛ همه، در اين زمينه مسؤولند. اين كار:
.- فضا را آشفته می کند
نتیجه گیری
نیاز فرد به رسانه همواره فردی نیست بلکه ممکن است به وسیله فرهنگ یا متغیرهای موجود در شرایط اجتماعی شکل بگیرد. به بیان دیگر، نیازهای افراد، انگیزه ها و کاربردهای رسانه به فاکتورهای بیرونی وابسته است که ممکن است خارج از کنترل افراد باشد. این فاکتورهای بیرونی محدودیت هایی هستند که در رابطه با اینکه چه رسانه ای و چگونه باید مورد استفاده قرار بگیرد، اعمال می شوند. همچنین، این محدودیت ها بر ظهور و قدرت جایگزین های غیر رسانه ای در رفع نیاز اطلاعاتی موثر است

منابع





1- چکیده ای از سخنان مقام معظم رهبری

2- کتاب تبلیغات و اخلاق رسانه ای

3-www.borhan.ir
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
كاربر(ان) زير تشكر كردند: علی احمد الفتی
مدیران انجمن: علی احمد الفتی