پنج شنبه, 17 خرداد 1403

 



موضوع: فرهنگ و رفتار اجتماعی

فرهنگ و رفتار اجتماعی 11 سال 3 هفته ago #6984

فرهنگ و رفتار اجتماعی

فرهنگ برای جامعه ، همچون حافظه برای انسان است . به عبارت دیگر فرهنگ شامل سنتهایی است که نشان می دهد پیش از چگونه عمل
می شده است . فرهنگ همچنین شامل شیوه نگرش مردم به خود و محیط اطرافشان ، پیش فرضهای بیان نشده آنها درباره را و رسم دنیا ، همچنین روشی است که مردم باید عمل کنند . جامع ترین تعریف فرهنگ را هرسکویتز چنین ارائه داده است : فرهنگ بخش انسان ساخته محیط است . این تعریف کلی است ولی ما می توانیم آن را به اجزای کوچکتری تقسیم کنیم برای مثال با جداکردن جنبه های عینی فرهنگ ( ابزار،جاده ها
و ایستگاههای رادیویی ) از جنبه های ذهنی آن ( طبقه بندیها ، هنجارها ، قواعد و ارزشها ) می توانیم تاثیر فرهنگ بر رفتار را مطالعه و بررسی کنیم .

اجزای فرهنگ ذهنی دارای الگوهای منظمی است و در هر فرهنگ شکل ویژه ای دارند و لی برخی قالبها کلی و قابل تسری هستند و این قالبها نشانگان فرهنگی هستند . یک نشانگان فرهنگی الگویی از باورها ، نگرشها و دید افراد نسبت به خود ،هنجارها و ارزشهایی است که بر گرد مضمونی موجود در یک جامعه سازمان یافته اند . 4 نشانگان بررسی شده عبارتند از : الف ) الف ) پیچیدگی : برخی فرهنگها پیچیده تر از فرهنگهای دیگر هستند .

ب ) فرد گرایی : برخی فرهنگها تجربه اجتماعی را حول افراد خود گردان سازمان می دهند .

ج ) جمعگرایی : برخی از فرهنگها ، فرهنگ ذهنی خود را حول یک یا چند جمع همچون خانواده ، قبیله ، گروه مذهبی یا کشور سازماندهی می کنند

د ) چیرگی : برخی فرهنگها ، هنجارها ، قواعد و محدودیتهای بسیاری را به رفتار اجتماعی تحمیل می کنند . حال آنکه برخی دیگر از فرهنگها
از تحمیل چنین محدودیتهایی تقریبا مبرا هستند . تا زمانیکه با فرهنگ دیگری ارتباط برقرار نکنیم ، فرهنگ خودمان را نخواهیم شناخت . برای مثال سفر به هندوستان و ماجرای آماده نمودن اتاق و این حکایت موضوع مهمی را متذکر می شود :چه مقدار از محتوای روانشناسی با تسری به دیگر فرهنگها معلوم می شود که در حقیقت نادرست است

2. ملاحظات اساسی در مورد ویژگیهای فرهنگی چیست ؟

الف ) فرهنگها و جوامع در سطح بسیار وسیعی ناهمگون هستند . اگر بخواهیم واضح تر بگوییم ملتها و فرهنگها دارای مفاهیم کاملاً متفاوتی هستند

ب ) هرگونه توضیحی درباره یک فرهنگ بر افراد نخستین نمونه در آن فرهنگ دلالت دارد .

ج ) فرهنگ عاملی است که با زبان ، جغرافیا ، تاریخ ، مذهب ، طبقه اجتماعی ، نژاد ، شهر نشینی – روستا نشینی ، ملیت و مقولات بسیار دیگری در هم می آمیزد .

د ) فرهنگها پیوسته در حال تغییرند و بشدت هم تحت تاثیر شرایط جهانی عواملی همچون جنگ قرار دارند .

هو ( آموختن اینکه این فرهنگ خاص چنین ویژگی یا چنان خصیصه ای دارد ، چندان مهم نیست بلکه مهم این است که بیاموزید :
امکان اینکه فرهنگی چنین خصوصیاتی داشته باشد ، وجود دارد .

و ) فرهنگها از طریق مسافرت ، تجارت ، وسایل ارتباط جمعی ، گروههای تبلیغی و دیگر منابع تغییر بر یکدیگر اثر می گذارند .

3. زیستبوم یعنی چه و شامل چیست و رابطه آن با فرهنگ را بررسی نمایید ؟

زیستبوم به جایی گفته می شود که مردم در آنجا زندگی می کنند و شامل اشیاء ، منابع ، جغرافیای محیط و روشهایی است که فرد با آنها زندگی
می کند و بقا می یابد مثلاٌ اگر در محیط زیستی ماهی وجود داشته باشد مردم می توانند ماهیگیری کنند . زیستبوم ، فرهنگ را و فرهنگ هم
به نوبه خود ، انواع خاص رفتار ها را شکل می دهد . به طور خلاصه : روش ساده شده تفکر درباره فرهنگ ، قرار دادن آن بین زیستبوم و رفتار اجتماعی است . مثل این رابطه : رفتار اجتماعی فرهنگ زیستبوم

فرهنگها حس کنترل بر محیط را افزایش می دهند و برای انسانها ، رسوم ، اسطوره ها و هنجارهایی فراهم می کنند که به آنها اجازه می دهند
تا نسبت به خودشان احساس رضایت بخشی داشته باشند .

4. عقب ماندگی فرهنگی یا تاخر فرهنگی چیست ؟

باید به یاد داشته باشیم که شرایط در حال تغییر است و آنچه در یک دوره سودمند محسوب می شود ( مثل داشتن فرزند در زمانی که میزان مرگ و میر نوزادان بالا بود ) در دوره ای دیگر ممکن است زیان بار باشد زیرا اگر عناصر موجود در یک فرهنگ سودمند نیستند منطقی است که آنها را تغییر دهیم البته برخی از انسان شناسان معتقدندکه فرهنگها را باید مطالعه کرد ، اما دانشمندان نباید آنها را تغییر دهند یعنی زمانی که محیط تغییر یافته ، اما فرهنگ ، سنتهایی را که می تواند در محیط جدید مضر باشد ، حفظ کرده باشد آن را "عقب ماندگی فرهنگی" می نامند .

5. عناصر مشترک یک فرهنگ چیست و چگونه باعث ایجاد فرهنگ می شوند ؟

الف ) زبان مشترک ب ) زمان مشترک ج ) مکان مشترک د ) سرنوشت مشترک و هرعامل دیگری که تعامل را تسهیل می کند و یا باعث ایجاد تعامل مثبت بین افراد می شود ، همه می توانند فرهنگها و خرده فرهنگها را شکل دهند . بنا براین ملت ها ، گروههای شغلی ، طبقات اجتماعی ، جنسیت ، نژاد ، دین ، قبیله ، شرکتها و انجمن ها و حرکتهای اجتماعی می توانند اساس خرده فرهنگهای خاصی می شوند . با این روش تفکر
می بینیم که صدها هزار فرهنگ وجود دارد .

6. انتقال فرهنگ چه زمانی صورت می گیرد و 2 عامل مهم آن کدامند ؟

تعامل ممکن است بین افرادی صورت گیرد که دارای یک زبان مشترک نیستند ( ازطریق مترجم ) یا زمان مشترکی ندارند ( مثل خواندن یک کتاب قدیمی ) و یا مکان آنها مشترک نیست ( از طریق ماهواره ) در چنین شرایطی برخی از عناصر فرهنگی از یک فرهنگ به فرهنگ دیگر
منتقل می شوند . اشاعه و فرهنگ آموزی دو راه مهم تاثیر فرهنگها بر یکدیگرند .

7. رابطه بین امیک و اتیک فرهنگ را توضیح دهید ؟

انسانها در سطح بسیار وسیع ، زیستبوم های مشترکی دارند و در محیط های فیزیکی و ساختارهای اجتماعی مشابهی زندگی می کنند اما در درون این چارچوب شباهتها و تفاوتهایی نیز وجود دارد مثلاً در زبان یا طبقات اجتماعی : می توان گفت که فاصله فرهنگی" اتیک" است
اما لوث کردن تشریفات مذهبی بعنوان یک فاصله فرهنگی" امیک" است . اگر عناصر امیک تطابقهای عملی عناصر اتیک تلقی شوند بسیار سودمند خواهند بود برای مثال همه انسانها داشتن فاصله اجتماعی از گروههای بیگانه ( یک عامل اتیک ) را تجربه می کنند یعنی نسبت به خانواده ، خویشان و کسانی که آنها را شبیه خود می بینند احساس نزدیکی بیشتری می کنند تا نسبت به کسانیکه آنها را متفاوت از خود می بینند اما فاصله اجتماعی اغلب یک ویژگی امیکی است . در برخی فرهنگها این ویژگی امیکی تنها بر قبیله یا نژاد مبتنی است در دیگر فرهنگها بر آموزه های دینی طبقات اجتماعی و ملیت استوار است . در مجموع می توان گفت که فاصله فرهنگی اتیک است اما لوث کردن تشریفات مذهبی بعنوان یک فاصله فرهنگی امیک است . برای خلاصه کردن شرح معنی امیک و اتیک باید بگوییم : زمانی که ما فرهنگها را به خاطر خود آن فرهنگها مطالعه
می کنیم بخوبی می توانیم روی عناصر امیک تمرکز کنیم اما زمانی که می خواهیم فرهنگها را با هم مقایسه کنیم باید روی عناصر اتیکی فرهنگ کار کنیم .

8. فرهنگها" فرا اندامواره" هستند یعنی چه ؟

فرهنگ فرا اندامواره است یعنی متکی به فرد خاصی ( تو یا من ) نیست اعضا می آیند و می روند اما فرهنگ کما بیش ثابت می ماند مثلاً در یونان مردم در یک ساعت خاص در طول خیابان بالا و پایین قدم می زدند و با این کار جوانان امکان یافتن فرد مورد نظر را پیدا می کردند که گاهی هم به نامزدی رسمی می انجامید که بعد از 50 سال بچه های آن جوانان هم همان کاری را می کنند که 50 سال پیش پدر و مادرانشان می کردند
در همان ساعت و مکان اما مردم دیگری بودند ، در واقع فرهنگ در حد بسیار ناچیزی تغییر کرده بود .
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
كاربر(ان) زير تشكر كردند: نرگس مرادخانی
مدیران انجمن: نرگس مرادخانی