خوش آمديد,
مهمان
|
|
زکیه تقی پور
بخش اول: حمد و ثنای الهی ستايش خداى را سزاست كه در يگانگىاش بلند مرتبه و در تنهايىاش به آفريدگان نزديك است ؛ سلطنتش پرجلال و در اركان آفرينشش بزرگ است . بر همه چيز احاطه دارد بىآنكه مكان گيرد و جابهجا شود و بر تمامى آفريدگان به قدرت و برهان خود چيره است . همواره ستوده بوده و خواهد بود و مجد و بزرگى او را پايانى نيست . آغاز و انجام از او و برگشت تمامى امور بهسوى اوست . اوست آفرينندهى آسمانها و گسترانندهى زمينها و حكمران آنها . دور و منزّه از خصايص آفريدههاست و در منزّهبودن خود نيز ، از تقديس همگان برتر . هموست پروردگار فرشتگان و روح ؛ افزونى بخش بر آفريدگان و بخشندهى بر همهى موجودات است . به نيمنگاهى ديدهها را ببيند و ديدهها هرگز او را نبينند . كريم و بردبار و شكيباست . رحمتش جهانشمول و عطايش منّتگذار . در انتقام و كيفر سزاواران عذاب ، بىشتاب است . بر نهانها آگاه و بر درونها دانا ، پوشيدهها بر او آشكار و پنهانها بر او روشن است . بر هر هستى فراگير و چيره ، نيروى آفريدگان از او و توانايى بر هر پديده ويژهى اوست . او را همانندى نيست . گواهى مىدهم كه او « اللَّه » است ؛ همو كه تنزّهش سراسر روزگاران را فراگرفته و پرتواش ابديّت را شامل است . فرمانش را بىمشاور اجرا كند و تقديرش را بىشريك امضاء و هستى را بىياور سامان دهد . صورت آفرينش او را الگويى نبوده؛ آفريدگان را بدون ياور و سختى و حيله ، هستى بخشيده است . جهان با ايجاد او موجود و با آفرينش او پديدار شده است . پس اوست « اللَّه » و معبودى جز او نيست ؛ همو كه صُنعش استوار و ساختمان آفرينشش زيباست . دادگرى كه ستم روا نمىدارد و بخشندهترينى كه كارها به او بازمىگردد و گواهى مىدهم او اللَّه است كه هر هستى در برابر بزرگىاش فروتن و در مقابل ارجمندىاش رام و به توانايىاش تسليم و به هيبتش خاضع است . بخواهد و به انجام رساند ؛ اراده كند و حكم نمايد ؛ بداند و بشمارد ؛ بميراند و زنده كند ؛ نيازمند و بىنياز گرداند ؛ بخنداند و بگرياند ؛ نزديك آورد و دور برد ؛ بازدارد و عطا كند . اوراست پادشاهى و ستايش . به دست تواناى اوست تمام نيكى و هموست بر هر چيز توانا . بخش دوم: فرمان الهی برای مطلبی مهم و اكنون به بندگى خويش و پروردگارى او گواهى مىدهم و وظيفهى خود را در آنچه وحى شده ، انجام مىدهم ؛ مباد از سوى او عذابى فرود آيد كه كسى را ياراى دور ساختن آن از من نباشد ، هر چند توانش بسيار و دوستىاش با من خالص باشد . پس آنگاه خداوند چنين وحىام فرموده: « به نام خداوند همه مهرِ مهرورز» ، « اى فرستادهى ما! آنچه از سوى پروردگارت بر تو فرو فرستاديم » (مائده / 67) دربارهى على و جانشينى او « به مردم برسان ؛ وگرنه رسالت خداوندى را به انجام نرساندهاى و او تو را از آسيب مردمان نگاه مىدارد» . (مائده / 67) هان مردمان! در تبليغ آنچه خداوند بر من نازل فرموده، كوتاهى نكردهام و اكنون سبب نزول آيه را بيان مىكنم: همانا جبرئيل از سوى سلام ، پروردگارم - كه تنها او سلام است - سه مرتبه بر من فرود آمد و فرمانى آورد كه در اين مكان بهپا خيزم و به هر سفيد و سياهى اعلام كنم كه علىّبن ابىطالب ، برادر و وصىّ و جانشين من در ميان امّت و امام پس از من است . مگر اينكه پيامبرى پس از من نخواهد بود و او پس از خدا و رسول او صاحب اختيار شماست و خداوند تبارك و تعالى آيهاى بر من نازل فرموده كه: « همانا تنها ولى و سرپرست و صاحب اختيار شما ، خداوند و پيامبرش و مؤمنانىاند كه نماز بهپا مىدارند و در ركوع زكات مىپردازند » و من از جبرئيل درخواستم كه از خداوند سلام اجازه كند و مرا از مأموريت تبليغ به شما معاف دارد ؛ زيرا كمى پرهيزكاران و فزونى منافقان و دسيسهى ملامتگران و مكر مسخرهكنندگان اسلام را مىدانم ؛ همانان كه خداوند در وصفشان در كتاب خود فرموده: « به زبان مىگويند آن را كه در دلهايشان نيست» (فتح / 11) و مىشمارند « آن را اندك و آسان ، حال آنكه نزد خداوند بس بزرگ است » بخش سوم: اعلان رسمي ولايت و امامت دوازده امام عليهم السلام هان مردمان! بدانيد اين آيه دربارهى اوست . ژرفاى آن را بفهميد و بدانيد كه خداوند او را سرپرست و امام شما قرار داده و پيروىاش را بر مهاجران و انصار واجب كرده و بر پيروان آنان در نيكى، و بر صحرانشينان و شهروندان، و بر عجم و عرب و آزاده و برده و كوچك و بزرگ و سفيد و سياه و هر يكتاپرست ؛ اجراى گفتار و فرمانش لازم ، امرش نافذ ، ناسازگارش رانده ، پيرو و باوركنندهاش در مهر است . سپس امامت ، در فرزندان من از نسل على خواهد بود تا برپايى رستاخيز كه خدا و رسول او را ديدار كنيد . روا نيست مگر آنچه خدا و رسول او و امامان روا دانند و ناروا نباشد مگر آنچه آنان ناروا دانند و خداوند عزّوجلّ هم روا و هم ناروا را به من شناسانده و من آموختههايم را از كتاب خدا و حلال و حرام او را در اختيار على گذاشتهام . هان مردمان! او را فراموش نكنيد و از امامتش برنتابيد و از سرپرستىاش نگريزيد ؛ چرا كه شما را به درستى و راستى خوانده و خود نيز بدان عمل مىكند . او باطل را نابود كرده و شما را از آن بازدارد و هرگز نكوهشِ نكوهشگران او را از كار خدا باز ندارد . او نخستين مؤمن به خدا و رسول اوست و كسى در ايمان به من ، از او سبقت نجسته و همو جان خود را فداى رسولخدا كرده و با او همراه بوده است . تنها او همراه رسولخدا عبادت مىكرد و جز او از مردان كسى چنين نبود . على اوّلين نمازگزار و پرستشكنندهى همراه من است . از جانب خدا بهاو دستوردادم تا (در شب هجرت) در بستر من بيارامد و او نيز فرمان برده ، پذيرفت كه جان خود را فداى من كند . هر آنكس كه من سرپرست اويم ، اين على سرپرست اوست و او على ، فرزند ابىطالب ، برادر و وصىّ من است ؛ ولايت و سرپرستى او حكمى از سوى خداست كه بر من فروفرستاده است بخش چهارم: بلند كردن اميرالمومنين عليه السلام بدست رسول خدا (ص) سپس فرمود: مردمان! كيست سزاوارتر از شمايان به شما؟ گفتند: خداوند و رسول او . آنگاه فرمود: آنكه من سرپرست اويم ، پس اين على ولى و سرپرست اوست . خداوندا! پذيراى ولايت او را دوست بدار و دشمن او را دشمن دار و يار او را يارى كن و رهاكنندهى او را تنها گذار . هان مردمان! اين على است برادر و وصى و نگاهبان دانش من و جاىنشين من در ميان امّت و ايمان آورندگان به من و بر تفسير كتاب خدا . او مردمان را به سوى خدا بخواند و به آنچه موجب خشنودى اوست ، عمل كند و با دشمنان او ستيز نمايد . بخش پنجم: تاكيد بر توجه امت به مسئله امامت هان مردمان! خداوند عزّوجلّ دين را با امامت على تكميل نمود . اينك آنان كه از او و جانشينانش از فرزندان من و از نسل او - تا برپايى رستاخيز و عرضهى بر خدا -پيروى نكنند ، « كردههايشان در دو جهان بيهوده بوده» ؛ (بقره / 217) هان مردمان! اين على است ياورترين ، سزاوارترين ، نزديكترين و گرانقدرترين شما نزد من و خداوند عزّوجلّ و من از او خشنوديم . هان مردمان! فرزندان پيامبران از نسل آناناند و فرزندان من از نسل اميرالمؤمنين على . بخش ششم: اشاره به كارشكني هاي منافقين به خدا سوگند كه مقصود خدا از اين آيه ، گروهى از صحابهاند كه آنان را با نام و نَسَب مىشناسم ؛ ليكن به پردهپوشى كارشان مأمورم . آنك هر كس پايهى كار خويش را مهر يا خشم على در دل قرار دهد و بداند كه ارزش عمل او ، وابسته به آن است . هان مردمان! حتماً آنان و ياران و پيروان و تابعانشان « در پستترين جايگاه آتش خواهند بود » (نساء / 145) و « چه جايگاه بدى است منزل متكبران هان مردمان! اينك جانشينى خود را به عنوان امامت و وراثت به امانت به جاى مىگذارم در نسل خود تا برپايى روز رستاخيز و اكنون ، مأموريت تبليغى خود را انجام دادم تا برهان بر هر شاهد و غايب باشد و نيز بر همهى آنان كه زاده شده يا نشدهاند . « پس بايسته است ، اين سخن را حاضران به غايبان و فرزنداران به فرزندان تا برپايى رستاخيز ابلاغ كنند . » و به زودى گروهى پس از من ، امامت را چپاول كرده ، با پادشاهى جابهجا كنند . بخش هفتم: پيروان اهل بيت عليهم السلام و دشمنان ايشان راه آنان كه بر ايشان منّت نهاده ، نعمتشان بخشيدى ؛ نه راه خشمشدگان و نه راه گمراهان! » (حمد / 7 - 1) هان! دوستداران امامان، مؤمنانى هستند كه خداوند عزّوجلّ چنين توصيف فرموده: « آنان كه ايمان آورده ، باور خود را به شرك نيالودهاند؛ پس ايشان در اماناند و راه يافتگان » . (انعام / 82) هان! بهشت پاداش دوستان امامان است كه « در آن بىحساب روزى داده خواهند شد » . (غافر / 40) هشدار! دشمنان امامان « در آتش درآيند » . (نساء / 10) بخش هشتم: حضرت مهدي عجل الله فرجه الشريف آگاه باشيد! همانا آخرين امام ، قائم مهدى ، از ماست . هان! او بر تمامى اديان ، چيره خواهد بود . هشدار! اوست انتقامگيرندهى از ستمكاران . هشدار! اوست فتحكنندهى دژها و منهدمكنندهى آنها . هشدار! اوست چيره بر تمامى قبايل مشركان و رهنماى آنان . هشدار! اوست خونخواه تمامى اولياى خدا . هان! همانا او ياور دين خداست . هان! او از دريايى ژرف ، پيمانههايى افزون گيرد . هشدار! او هر ارزشمندى را به اندازهى ارزش او و هر نادان و بىارزشى را به اندازهى نادانىاش نشاندار كند . هان! او نيكو و برگزيدهى خداست . هشدار! اوست ميراثدار دانشها و احاطهدار بر اِدراكها . هان! او از پروردگارش خبر دهد و نشانههاى او را برپا كند و استحكام بخشد . هشدار! اوست باليده و استوار . آگاه باشيد! هموست كه اختيار امور جهانيان به او سپرده شده . هان! پيشينيان از قرنها ظهور او را پيشگويى كردهاند . هشدار! اوست حجّت پايدار و پس از او حجّتى نخواهد بود .(30) راستى و روشنايى جز با او نيست. هان! كسى بر او پيروز نخواهد شد و ستيزندهى او ، يارى نخواهد گشت . هشدار! او ولىّ خدا در زمين ، داور او در ميان مردم و امانتدار امور آشكار و نهان است . بخش نهم: مطرح كردن بيعت هشدار! من با خدا بيعت كردهام و على با من پيمان بسته است و اكنون از سوى خداى عزّوجلّ بر امامت او از شمايان پيمان مىگيرم . بخش دهم: حلال و حرام، واجبات و محرمات ياد آوريد مرگ و قيامت را ، حساب و ترازوها (براى توزين اعمال) را ، محاسبهى در برابر پروردگار جهانيان و پاداش و كيفر را . پس آنكه نيكى كرد ، پاداش گيرد و آنكه بدى كرد ، بهرهاى از بهشت نخواهد برد . بخش يازدهم: بيعت گرفتن رسمي هان مردمان! سبقتجويان به بيعت و پيمان و سرپرستى او و سلامكنندگان بر او با لقب « اميرالمؤمنين » ، رستگاراناند و در بهشتهاى پربهره خواهند بود . هان مردمان! آنچه خدا را خشنود مىكند بگوييد و اگر شما و تمامى زمينيان كفران ورزند ، « خدا را زيانى نخواهد رسيد » . (آلعمران / 144) خداوندا! بيامرز ايمانآورندگان به آنچه را ادا كرده و فرمان دادم و بر انكاركنندگان كافر ، خشم گير! والحمدللَّه ربّ العالمين . |
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
|