جمعه, 04 خرداد 1403

 



موضوع: وضعیت لباس و شیوع مد ، از نگاه جهان جدید و یا فلسف

وضعیت لباس و شیوع مد ، از نگاه جهان جدید و یا فلسف 9 سال 6 روز ago #115755

با سلام و احترام خدمت استاد گرانقدر
وضعیت لباس و شیوع مد ، از نگاه جهان جدید و یا فلسفه های کلاسیک …….
از دیدگاه فلسفه های نو ، مد و مدگرایی را می‌توان از جهتی مولود مدرنیسم دانست؛ زیرا مدرنیسم، نگاه نو به عالم و آدم است؛ نگاه و شناختی که برخاسته از زیستن در «اکنون» و گسستن از «گذشته» است و صریحاً با مفهوم سنت (tradition) در تقابل است. «مدرنیته» که شکل عینیت یافته‏ فرهنگ مدرن همراه و همزاد با گذر از گذشته به حال، نوآوری، تجدد، سلیقه و مد است. از این رو مدرنیته همواره خود را در ستیز و چالش با کهنگی، رکود، قدمت، سنت و پیروی از هنجارهای پایدار قرار می‌دهد، کشش و تمایل آن به سوی تجدد و نوآوری در فرهنگ و ارزش‌های اجتماعی است .
اما در این جا قصدم ندارم که این پدیده را با ارجاع به فلسفه های جدید که عموما مبتنی بر ارزشهای اومانیتسی است مورد نقادی قرار دهم بلکه میخواهم این پدیده جدید را به نظامهای مابعد الطبیعی کهن ، بویژه حکمت متعالیه و عرفان ابن عربی عرضه کنم و ببینم که از این منظر مد و تن نمایی چه معنا و موقعیتی دارد .
اساسا در فلسفه متعالیه که توسط صدر الدین شیرازی پایه گزاری شده است ، وجود و ظهور لازم و ملزوم دیگرند . وجود به طور ذاتی در پی ظهور ذات خویش است و هر ظهوری از وجودی خبر میدهد . وجود اگر راهی برای ظهور مستقیم و عریان خود نداشته باشد از طریق نماد ها و به طور غیر مستقیم خود را آشکار میکند .
در تئولوژی مسیحی نیز هدایت عبارت است از آشکار شدن خداوند بر انسان . وقتی خداوند به کار آشکار سازی خود یا محبت خود مبادرت می ورزد در واقع با ظهور خود زمینه رهنمایی و نجات فرزندان خود که او را غایب انگاشته یا فراموش کرده اند، فراهم می آورد .
این موضوع در عرفان محی الدین عربی با تعبیر تجلی . تحقیق و تبیین می شود . او کتاب بسیار مهم و عمیقی با عنوان تجلیات الهیه دارد.
و اما انسان :
انسان ، وجودی است گسترده و پر رمز و راز ، گونه ای از هستی که به تعبیر متفکران اگزیست به هیچ حد و ماهیتی معین ، محدود و متعین نشده است . انسان تنها موجودی است که با هستی ناب و نیالوده به ماهیت و تعین و محدودیت پا به عرصه هستی می گذارد . شاید تنها تعین او آزادی وجودی از هر گونه تعینی باشد . انسان با ازادی اراده و زندگی آگاهانه خود . هویت خویش را می سازد و یا دیگران او را الینه کرده و هویتی دروغین برای او میسازند . ( شیخ اشراق ، شهاب الدین سهرودی بر آن است که انسان نیز از جهتی مانند خدا وجود صرف است و ماهیت ندارد )
انسان به دلیل بی کرانگی وجودی ،ساحتها و عرصه های گوناگونی برای بودن دارد.
او میتواند به گونه های مختلفی هستی خود را ظاهر سازد و یا با هرگونه ظهوری ، شکل خاصی از بودن و هویت را برای خویش بیافریند . یکی از عرصه های بودن انسان ، بی شک ، تن و بدن اوست . بدن خانه ای است که ما در آن زیستن را تجربه می کنیم و از ابتدای تولد تا لحظه مرگ با او هستیم و بزودی و با اولین نشانه های حیات با او همذات پنداری می کنیم و چه بسا تمام عرصه های وجودی خویش را در بدن خلاصه کنیم و تن نماد تمامیت ما شود .
در عرصه های عمومی ، به طور طبیعی انسان مجال ان را میابد تا خود را برای دیگری آشکار سازد و از این رهگذر خویشتن خویش را در آینه دیگری بهتر بیابد و دریابد .
و اگر در سایر عرصه های وجودی مانند دانایی ، هنر ، فضلیت های انتزاعی ، قابلیت های روحی و . . . چیزی برای آشکار سازی نداشته باشد به سراغ تن خود خواهد رفت . تنی که خود به مثابه جهان کوچکی انباشته از ظرافتها ، زیبایی ها ، جذابیت ها و کانون کامجوییها و مطلوبیت هایی از این دست است .
در جوامع سنتی ، بویژه جوامع مذهبی آنهم از نوع اسلامی ، به طور تاریخی تن و بدن در عرصه های عمومی کاملا سانسور و غایب می شوند . پوشش زنان و مردان در جوامع دینی به گونه ای است که ما در عرصه مناسبات اجتماعی بدن مخاطب را فراموش می کنیم و یا با اگاهانه و از طریق لباس آن را سانسور کنیم .
گاهی این سانسور از طریق فرهنگ ، هنجارهای سنگین ، نهادهای اجتماعی به مرحله سرکوب می رسد و تن به مثابه یک تابو در ناخود اگاه جمعی و فردی نهادینه می شود .
خب از این جا به بعد مکانیسمهای دفاعی داخل در سازمان روانی انسانی برای بازگرداندن این سیستم بسته به وضعی متعادل و سازگار فعال شده و یکی از رایج ترین مکانسیمهای دفاعی که اصطلاحا جبران نام دارد مشغول فعالیت میشود.
مکانیسم جبران از نماد ها و سمبلها برای دور زدن و فریب دادن فراخود که همان هنجارها و فرهنگی عموی درونی شده است . . . استفاده میکند تا خود را با ظهوری نمادین ارضا کند و لباس بهترین و مناسبترین گزینه برای استعاره شدن است . استعاره ای از بدن غایب شده و تن سرکوب شده بنابراین تمایل به استفاده از لباسهای بدن نما به یک الگوی اپیدمی گونه تبدیل می شود مانتوهای تنگ و چسبان و کوتاه ، شلوار های برمودا ،استین های باریک و ساعد نما روسری های کوچک و گیسو نما ، تی شرت های مردانه آستین کوتاه چسبان . . پرداختن به ورزشهایی خاص مانند بدن سازی و داروهای مکمل برای حجم دهی به عضلات به منظور متناسب سازی اندام برای ظهور مطبوع تر در عرصه های عمومی ، رژیم های لاغری ، بازار داغ لوازم لاغری موضعی و لوازم ارایش ، عمل های جراحی بینی ، لب ، صورت . . . لیپوساکشن . . . . همه و همه نشانه یک واکنش جبرانی در عرصه های عموی برای بازگشتن تن و رهایی بدن از قید سانسور و سرکوب است .
جالب اینکه نهادهای مسول به جای شناخت دقیق مساله و توجه به ابعاد تو درتوی مساله مد و بویزه تن نمایی باز در فکر سرکوب شدیدتر هستند و هیچ گونه استراژی مبتی بر انسان شناسی مدرن ندارند و یا حتی انسان شناسی مبتنی بر نظامهای فلسفی و عرفانی اسلامی و شرقی ندارند و با همان نگاه های منجمد عصر سنت به رویایی و مقابله با این پدیده جدید مشغولند که شاید نتیجه آن غیبت سایر ساحتهای متعالی وجودی انسان در عرصه های عمومی و ظهور افسار گسیخته تن و بدن در این عرصه ها باشد .
ژان پل سارتر می گوید: “ما نقش قهرمان را بازی می کنیم چون ترسوییم؛ نقش قدیس را بازی می کنیم چون شریریم؛ نقش آدمکش را بازی می کنیم چون در کشتن همنوعان خود بی تابیم؛ و اصولا از آن رو نقش بازی می کنیم که از لحظه تولد دروغگوییم.”
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.

وضعیت لباس و شیوع مد ، از نگاه جهان جدید و یا فلسف 9 سال 4 روز ago #115983

باسلام خوب بود متشکراز مشارکت خوب شما
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
مدیران انجمن: حجت مداحی شاهخالی