خوش آمديد,
مهمان
|
|
مقالههای ساده خبری:
مقالههای ساده خبری، مقالاتیاند که جنبه اخباری آنها مورد توجه است. یعنی فاصله رویداد خبری با مقالهای که در مورد آن نوشته میشود، تقریباً همزمان است. خبری رخ میدهد و روزنامه خبر را درج میکند مقاله نیز باید در همان شماره نگارش شود. تا خواننده از کم و کیف رویداد بطور روشنتری آگاهی یابد و به عبارت دیگر مقالههای ساده خبری درباره موضوعهای روز نوشته میشود. 1-سرمقاله: (Editorial): سرمقاله مهمترین و مورد استفادهترین نوع مقاله در رسانههای جمعی است. هر روزنامه یا مجله با سرمقاله آغاز میشود. سرمقاله آینه افکار گردانندگان نشریه است. افکاری که از روی بیغرضی در قالب سرمقاله میآید. طبعاً این رسالت یعنی نگارش سرمقاله برعهده سردیبر یا مدیر مسئول میباشد. نكته: پاسخگويي به محتواي سرمقاله توسط سردبیر و از نظر حقوقی توسط مدیر مسئول انجام مي شود. سرمقاله عبارت است از: مقالهای که در یک روزنامه یا نشریه هفتگی یا ماهانه یا رادیو و تلویزیون به وسیله سردبیر یا یکی از روزنامهنگاران مجرب نوشته میشود، هدف آن استدلال و احتجاج درباره یک موضوع، یک رویداد، یک مسئله یا صرفاً ابراز عقیده و نظر درباره رویدادی خاص است. به عبارت روشنتر، سرمقاله آینه فکر و عقیده بیغرضانه سردبیر یا ناشر درباره موضوعی (رویداد خبری) خاص است. محتوای سرمقاله: محتوای سرمقاله الزاماً سیاسی نیست. یک رسانه خبری- تحلیلی میتواند در سرمقاله از شخص، از امور مورد بحث در میان مردم، در انتقاد از شخصیتهای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و مسئولان، در تجلیل از یک شخصیت، درباره اقدامات نیک در گذشتگان و مانند اینها، سخن گوید. نکته مهم در سرمقاله موضعگیری رسانه درباره یک موضوع (رویداد خبری) ویژه است. به همین دلیل سرمقاله حتماً باید به عنوان «سرمقاله» نوشته شود و نیز الزاماً جا و ستون ثابت و بدون تغییر داشته باشد، هرچند که در برخی نشریات سرمقاله با عناوین دیگیر نظیر «طلیعه»، «سخن روز»، «سرآغاز»، «اول دفتر» و مانند اینها نوشته میشود، اما باید خواننده به روشنی تشخیص دهد مقاله یاد شده، «سرمقاله» یا نظر رسانه در مورد رویداد خبری خاص است. این نکته را باید خاطر نشان کرد که سرمقاله برای روزنامه يا هر رسانه دیگری دارای بار حقوقی است و ایجاد مسئولیت میکند و تمامی بار مسئولیت متوجه روزنامه است، نه شخص نویسنده. به همین دلیل باید با مشخص کردن آن با سرکلیشه «سرمقاله» از دیگر مقالهها متمایز شود. سرمقاله، معمولاً اسم و امضاء ندارد، مگر آنکه نام نویسنده به اهمیت سرمقاله بیافزاید و خواننده را به مطالعه آن ترغیب کند. در این صورت نام نویسنده و نظرات وی به سرمقاله اهمیت و وجهه می دهد. روزنامهنگاران مشهور و صاحبنظر در واقع تعیینکنندهاند و نظراتشان صائب است و موجب افزایش تیراژ نشریه میشود. محتوای نخستین سرمقاله: نخستین سرمقاله در آغاز انتشار یک روزنامه، مجله یا هر نشریه دیگر باید چارچوب خاصی را داشته باشد. در نخستین سرمقاله باید دلایل انتشار، هدف از انتشار، مخاطبین نشریه (بویژه در نشریات تخصصی)، معرفي نشریه و مشی آن آورده شود. ممکن است در سرمقاله برخی جزئیات نیز افزوده شود. اما باید سعی کرد، سرمقاله شکل یک نامه یا گزارش اداری را پیدا نکند. سرمقاله اول، مسئولیت مهمی دارد، زیرا خواننده با مطالعه آن تصمیم میگیرد خرید نشریه را ادامه دهد یا اولین شماره، آخرین شمارهای بوده که تهیه کرده است. کارکردهای مقاله: 1-ایجاد تغییر و تحول: با ایجاد آگاهی و انگیزه بین اقشار باعث تغییر و تحول میشود 2- تبلیغات، مي تواند: ایده ، فکر ، اختراع ، سیاسی ، بازرگانی باشد. 3- یادماننویسی: به مناسبت یاد و پاسداشت افراد مشهور انجام میشود. 2- یادداشت و نظر: Opinion, Journalistic memorandum یادداشتها مقالاتیاند که معمولاً در مطبوعات جای ثابت ندارند و با عناوین گوناگونی درج میشوند. فراگیری این مقالهها از نظر موضوع خبری بسیار متنوع است و محدوده خاصی ندارند. موضوعهای گوناگونی نظیر مسایل شهری، روابط انسانی، مشکلات اجتماعی، حوادث کوچک و بزرگ، اظهارنظر در مورد رویدادهای مختلف ورزشی، هنری، فرهنگی، و... مورد بحث قرار میگیرد. نثر این مقالهها نیز برخلاف سرمقاله که الزماً باید وزین و متین باشد، محدوده به نثر خاصی نیست. نثر کلاسیک و جدی، طنز، هزل، فکاهه و... در این مقالهها بستگی به ذوق، قریحه و سبک نویسنده دارد و انتقاد نیز در آنها جایگاه ویژهای را داراست. اسم و امضای نویسنده باید در پای مقالهها بياید تا آنچه در مقاله آمده است نظر نشریه محسوب نشود، هرچند که نام مستعار و دیدگاه و مشی نشریه با نظر نویسنده مقاله همخوانی داشته باشد. یادداشتها، با عناوین دیگری نیز چون «روزشمار»، «یادداشت روز» در روزنامهها، «یادداشت هفته» در هفتهنامهها، «یادداشت ماه» در ماهنامهها و دیگر عناوین: یادداشتها سردستی، دیدگاه، نگاه و با توجه به سلیقه و ذوق نویسنده با گردانندگان نشریه عنوانهای مختلف مورد استفاده قرار میگیرد. تریبون آزاد: نكته:يادداشت ها به عنوان تریبون آزاد يا مقالههای مناظرهای معرفی میشوند. شکل دیگری از یادداشتها با عنوان «تریبون آزاد» یا مقالههای مناظرهای از جمله پرطرفدارترین مقالههاست. مطبوعات معمولاً یک بحث روز را مطرح میکنند و از صاحبنظران میخواهند تا نظرات خود را در مورد آن بنویسند. این نظرات، موافق یا مخالف و تقابل نظرها به خودی خود بازار بحث را گرم میکند، بویژه اینکه نویسندگان مقالهها از افراد سرشناس جوامع علمی، ادبی، هنری و حتی سیاسی، اقتصادی، ورزشی و... باشند. در این مقالهها از ارایه نظر در مورد ایجاد رابطه با یک کشور، سیاست اقتصادی تا شعر کهن و شعر نو و یک رویداد ورزشی میتواند مطرح شود. این نوع مقالهها در محافل خاص و در عین حال در میان مردم ایجاد بحث میکنند و اگر خوب و بموقع ارایه شوند، مورد استقبال فراوان قرار میگیرد و تیراژ را هم افزایش میدهد. + نوشته شده توسط اميرور در چهارشنبه 1388/03/06 و ساعت 9:50 | آرشیو نظرات اصول گزارش و مقاله نویسی مقاله مطبوعاتی؛ نگارش اندیشه (88/2/21) نویسنده مطبوعات یا مقالهنویس در واقع اندیشه خود را مکتوب میکند هر چند که برای نگارش اندیشه و فکر نیازمند باشد تا از نظرات دیگران و اطلاعات مکتوب از منابع دیگر، برای پروراندن نظر خود یاری بگیرد. تعريف مقاله: «نگارش و توسعه عقیده، فکر و نظر با استفاده از موضوع خبری و بهرهگیری از روشهای صحیح نویسندگی، با رعایت نظمی منطقی و ایجاز را مقاله مطبوعاتی مي گويند.» ویژگیهای مقالههای مطبوعاتی: تفاوتهای عمده بین مقالههای انشایی و مقالههای مطبوعاتی در ایجاز یا کوتاهی مقاله مطبوعاتی و اخباری بودن آن است. یک مقاله انشایی که بطور مثال درباره موضوعهای غیرخبری نگارش میشود هیچ محدودیتی از نظر اندازه ندارد. ارکان مقالهنویسی: ارکان و ساختار هر مقاله مطبوعاتی علاوه بر ویژگیهای ایجاز و اخباری بودن شامل موارد زیر است و رعایت آنها در نگارش مقاله مطبوعاتی الزامی است: 1-وحدت موضوع: یعنی حفظ موضوع (سوژه) خبری واحد که مقاله بر اساس آن نوشته میشود. اشاره به موضوعهای فرعی باید برای قدرت بخشیدن به موضوع اصلی باشد، نه آنکه موضوع اصلی را تحت الشعاع قرار دهد. 2- وحدت زمان: به معنای حفظ و ثبات زمان مقاله است. مخاطب مقاله باید با زمان مقاله رابطه برقرار کند و زمان آن برایش قابل لمس باشد. این رکن به تازگی موضوع خبر که مقاله در مورد آن نوشته میشود هم ارتباط پیدا میکند. 3- وحدت مکان: یعنی حفظ مکان واحد در مقاله. همانگونه که زمان مقاله باید برای مخاطب آشنا باشد، مکان نیز باید برای مخاطب معلوم و آشنا باشد و خواننده بتواند با احساس قرابت و ایجاد ارتباط کند. به همین دلیل نباید از ظرف مکان خارج شد و وحدت آن را نادیده گرفت. 4- انسجام: حفظ و یکپارچگی جزء به جزء مقاله انسجام است، بطوری که خواننده با سطور مختلف مقاله از شاخهای دیگر پرانده نشود و چون یک قطعه شعر، نظمی خاص را شاهد باشد. تسلط بر زبان مورد نگارش و رعایت قواعد دستوری و صرف و نحو و قدرت نویسندگی از مایههای اصلی مقالهنویسی است که نویسنده با رعایت آنها میتواند انسجام مقاله را حفظ و از پراکندگی آن اجتناب کند. 5- استنتاج: هر مقاله مطبوعاتی باید مبتنی بر وحدت موضوع، وحدت مکان، وحدت زمان و انسجام باشد و در پایان، پیام مقاله، راه حل یا پیشنهاد آن در خلاصهترین و روشنترین شکل به خواننده ارایه شود. ارایه پیام با استفاده از چهار رکن یاد شده همان «استنتاج» مقاله است. چگونه میتوان مقاله نوشت؟ میل و علاقه به نوشتن، ارایه پیام در مقاله، در نظر گرفتن سلیقه و خواست خواننده و این که در کجا و برای چه کسانی مینویسیم از مواردی است که مقالهنویسی که در ابتدای کار است باید بیشتر مورد توجه قرار دهد. نویسندگی در مطبوعات بعنوان یک کار هنری، شوق و علاقه به حرفه را طلب میکند. مقالهنویسانی که نوشتههایشان در مطبوعات با استقبال عمومی مواجه میشود درباره موضوع مورد علاقهشان مینویسند و ضمن اشتیاق به نوشتن، به آن چه به تحریر درمیآورند، ایمان دارند. هر مقاله دارای ارزش ویژهای است. نثر مقاله، دید نویسنده، سبک نوشته، ویژگیهای بارزی است که سبب شناخت مردم نسبت به مقاله میشود. مقالهنویسان مجرب طی سالهای قلمزنی در مطبوعات به این سه مهم دستیافته و از آنها بعنوان شناسه مقالههای خود در جراید استفاده کردهاند. موضوعیابی: روزنامهنگاران حرفهای از هر رویدادی حتی ناچیز و غیر مهم، از هر حادثه یا واقعهای که در اطرافشان رخ میدهد یا در کوچه و خیابان میبینند یا در خانه خود یا همسایگانشان و دیگران اتفاق میافتد، موضوع میسازند و یا پروراندن آن به کمک شیوهها نویسندگی، مقالهای گیرا و جذاب فراهم میآورند. الف: موضوع 1- خاطره و تجربه 2- تجربه دیگران 3- بهرهگیری از نشریات 4- رادیو و تلویزیون 5- آگهیهای تبلیغاتی ب: شناخت موضوع – انواع موضوع هر مقالهنویس سبک خاص و دید ویژهای نسبت به مسایل دارد و گرد سوژههایی میچرخد که با نثر وی سازگار و همگون باشد. به همین دلیل تقسیمبندی سوژهها به خودی خود برای یک مقالهنویس مطرح میشود و طبعاً در محدوده ذوق و قریحه و نثر وی دور میزند. 1-موضوعهای عینی: موضوعهای عینی شامل همه سوژههای سیاسی، اقتصادی، هنری، فرهنگی است که اکثر افراد جامعه با آنها ارتباط دارند و برای همگان یکسان معنا میشود. 2- موضوعهای ذهنی و مبهم: موضوعهایی که مادی و ملموس نیستند و هر یک از افراد جامعه نسبت به تفکر، نحوه برداشت، تجربه و آموزشی که دیدهاند برداشت خاصی از آنها دارند، هرچند که عقیده همه درباره آنها یکسان باشد، مانند: شهامت، حسادت، شجاعت یا انسانی که اعتماد به نفس دارد، کیست؟ 3- طراحی یک شخصیت: نگارش یک مقاله درباره یک شخصیت، بررسی زوایا و نکات ریز، موشکافی و معرفی شخصیت مورد نظر است مانند: پزشک چگونه آدمی است؟ ورزشکار چه خصوصیاتی دارد؟ روزنامهنگار کیست؟ و... در این رده از موضوعها قرار میگیرد. تکنیک مقالهنویسی: شروع مقاله آنچه به عنوان شروع یا مقدمه مقاله میآید میتواند ضمن جلب نظر و توجه خواننده به مطالعه، نکته جدید و تازهای نیز باشد و همین تازگی است که به مقاله جذابیت میدهد و آن را خواندنی میکند. 1-ساده، مستقیم و خبری: در این نوع مقدمه، نویسنده در ابتدا موضوع را برای خواننده مطرح یا خبری که در مورد آن به ارایه نظر میپردازد، بیان میکند. و در یک جریان منطقی- تشریحی با نتیجهگیری مقاله را به پایان میبرد. 2- نقل قول و اقتباس از افکار و عقاید دیگران: در این نوع مقدمه، نویسنده یک جمله یا بند از نوشته یا افکار مشاهیر علمی، ادبی، مذهبی و... مقاله را آغاز میکند. ممکن است نقل قول از یک فرد غیرمشهور و عادی هم باشد. در هر حال نقل قول باید در ارتباط با موضوع مقاله باشد، در تقویت اظهار نظر نویسنده موثر افتد و جذابیت لازم را ایجاد کند. 3- امثال و حکم (مثل، حکایت، روایت): نوع دیگر شروع مقاله میتواند با ذکر مثل، حکایت و روایت باشد. مطالعه و جمعآوری این نکتهها به مقالهنویس در ارایه به موقع آنها کمک میکند. هر آنچه که بعنوان مثل، حکایت یا روایت در ابتدای مقاله نوشته میشود باید با موضوع و متن مقاله هماهنگ باشد. 4- شعر: آوردن بیت یا ابیاتی از اشعار شاعران گذشته و حال، کهن و نو در ابتدای مقاله میتواند به جذابیت مقاله کمک کند.در واقع بخاطر کلام و زبان موجز شعر و در عین حال معنای آن میتوان در کمترین واژهها، بیشترین معنا، منظور و مقصود را از نگارش مقاله بصورت شعر در ابتدای مقاله نوشت. 5-وصفی: مقالهنویسانی که قلمشان دارای قدرت تصویرپردازی و تشریح است معمولاً از چنین روشی برای شروع مقاله استفاده میکنند. این روش برای توصیف یک واقعه یا صحنه و عینیت بخشیدن به موضوع و خواننده را در صحنه قراردادن، مورد استفاده قرار میگیرد. نگارش مقاله؛ جمعآوری اطلاعات: نگارش مقاله هر چند که مانند دیگر کارهای مطبوعاتی ریشه در سلیقه و افکار مختلف دارد با این حال از تکنیک ویژهای نیز برخوردار است. عدهای معتقدند که در مقاله باید سبب نگارش آورده شود و عده دیگر را اعتقاد بر این است که جنبههای جدید موضوع مقاله، در آغاز به لطف آن میافزاید. اقدام به تهیه طرح کلی، ذکر نکته مهم، علت تحریر مقاله، جنبههای تازه و جدید، اشاره به سوابق و نکات مهم، مدارک و اطلاعات (با استفاده از منابع مختلف) و سر آخر نتیجهگیری اقدام کلی برای نگارش یک مقاله مناسب و جا افتاده را پیریزی میکند، ضمن آنکه اگر انتقادی در مقاله صورت میگیرد، راهحل نیز باید گفته شود خواه مقالهنویس نکته مهم و هدف مقاله را در لفافه و ایهام باشد یا در ابتدا و مستقیم. متن مقاله: از شروع مقاله سخن گفته شد و اینک درباره متن مقاله باید گفته که اقدام به طرح کلی به این معنی است که نویسنده قبل از نگارش، فهرستی از آنچه میخواهد بنویسد، تهیه کند و این شامل اطلاعات یا موضوع خبری است که درباره آن مینویسد. سپس سابقه موضوع را فراهم آورد و نکته اساسی یعنی استدلال خود را با استفاده از منابع مکتوب و غیرمکتوب مثل نظرات دیگران و گفتهها و شنیدهها، محکم کند و آنچه که بعنوان پیام یا نتیجه خواهد آورد را بسنجد. انواع مقالههای مطبوعاتی: الف: مقالههای ساده خبری 1) سرمقاله 2) یادداشت 3) تفسیر و اظهار نظر 4) تحلیل و تشریح 5) نقد مطبوعاتی ب :مقالههای تخیلی، داستانی، وصفی ج: مقالههای تحقیقی، آماری، علمی و مستند گزارش از شخص۷/۲/۸۸) در این نوع گزارش، هدف توصیف و تشریح ویژگی های شخصیت، آثار، اعتقادات و عملکردهای یک شخص است، که به هر دلیل برای خواننده جاذبه دارد. این فرد می تواند یک شخصیت سیاسی، تاریخی، علمی، فرهنگی باشد و یا یک فرد گمنام یا ناشناس که در عین حال مخاطب، مشتاق شناختن اوست. «گزارش از شخص» می تواند تا حدودی با «مصاحبه عمقی» با یک شخصیت که به سبک رپرتاژ تنظیم شده است، مشابهت و نزدیکی داشته باشد. اما گزارش از شخص در عین حال وسیعتر و جامعتر به شخص و مشخصه هایش می پردازد و دامنه موضوعاتی که در گزارش از شخص می تواند مورد استفاده قرار گیرد گسترده تر از مصاحبه عمقی با اوست. نکته: گزارش از شخص بازسازی واقعیت افراد مشهور می باشد اما در شرح حال براساس سلیقه نویسنده پایه گذاری می شود. گزارش سفر: نیاز به نوشتن گزارش سفر در موارد و حالت های مختلف به ویژه در مطبوعات ممکن است، احساس شود. همراهی یک خبرنگار یا گزارشگر با هیات سیاسی یا مطبوعاتی که عازم سفر است، انجام سفرهای مستقل به وسیله گزارشگر یا حتی گاه نوشتن گزارش از مسافرت های شخصی و خصوصی خصوصاً به جاهایی که بیشتر برای خوانندگان ناشناخته است و در نتیجه کسب اطلاعات و خواندن گزارش درباره مشاهدات سفر برای آنها جالب و آموزنده است. البته در بسیاری از موارد ممکن است که «گزارش از سفر» با «گزارش از محل» وجوه اشتراک بسیار داشته باشد و در برخی مواقع تقریباً یکی شوند. اما به عنوان وجوه تمایز می توان گفت که در گزارش سفر، مواد و عناصر گزارش عمدتاً حول و حوش رویدادها، تحرک ها، گفت و گوها و مشاهدات شخصی گزارشگر دور می زند و نقش حضور فیزیکی محل مورد نظر نسبت به رویدادهای آن کمرنگ تر است، ذکر تاریخچه و نکات خبری در آن بیشتر به چشم می خورد اما در گزارش از محل، محور گزارش توصیف و ذکر وضعیت محل، رویدادهای محیط و عناصر ذیروح به منظور جان دادن به موضوع و گزارش در آن ایفای نقش می کنند. تفاوت های «گزارش سفر» با «سفرنامه نویسی»: 1.در گزارش سفر، انتخاب سبک گزارش تا حدودی آزاد است، اما سفرنامه اساساً به سبک تاریخی و به ترتیب وقوع رویدادها و سیر مشاهدات، نوشته می شود؛ 2. در گزارش سفر، میزان چگونگی استفاده از جزئیات باید بسیار دقیق و حساب شده باشد. نوشتن جزئیات و ذکر نکات ریز اهمیت دارد. اما در سفرنامه معمولاً جزئیات دقیق و لحطه به لحظه و کم اهمیت نیز می آیند. معمولاً حجم گزارش سفر از سفرنامه بسیار کوتاه تر است. 3. در گزارش سفر، گزارشگر مشاهدات و یافته های دقیق و مبهم خود را بازگو می کند، اما در سفرنامه، نویسنده محور بیشتر رویدادهاست بنابراین میزان دخالت نظریات و سلیقه های شخصی در سفرنامه بیش از گزارش سفر است. نکته:سفرنامه با گزارش سفر تفاوت دارد؛ معمولاً مطبوعات سفرنامه نمی نویسند چون حجم زیاد دارد، 2 یا 3 جلد است، گزارش سفر، خبری، ایجاز و جزئیات ندارد. برای تهیه گزارش از سفر به نکات زیر توجه کنید: 1- علت سفر 2 - دیدنی ها 3- رویدادها 4- مردم خاطره نویسی: خاطره نویسی در مرز میان گزارش نویسی و مقاله نویسی جای می گیرد. نویسنده از اجزاء و عناصر مختلفی خارج از حیطه فکری خود، از رویدادهای محیط بیرون و از آنچه اتفاق افتاده گاه بی کم و کاست استفاده می کند و اگر درست بنویسد باید بی طرف و عاری از حبّ و بغض های شخصی باشد و بیانگر واقعیت های اجتماعی و آنچه در محیط اجتماعی یا خانوادگی اتفاق می افتد، باشد. اما از آن جهت که خاطرات معمولاً مقدار زیادی به دیدگاه ها، تمایلات و عقاید شخصی نویسنده آمیخته اند و در بسیاری از مواقع مشاهده بی طرفانه وقایع و موضوعات جای خود را به تعصب ها و گرایش های شخصی می دهد و در نهایت ممکن است نتیجه گیری دلخواه- و نه واقعی- از آن داشته باشد. نکته: خاطره نویسی جزء گزارش نویسی نیست و با اکراه در گزارش نویسی جای گرفته است همچنین با حبّ و بغض همراه است. دارای لید، متن و پایان نیز می باشد. گزارش علمی- تخصصی: این گزارش ها در دو حالت تهیه می شوند حالت اول تهیه گزارش برای یک نشریه علمی- تخصصی است که در این صورت، اصطلاح ها، مفاهیم و واژه ها بار علمی و تخصصی بیشتری دارند و اصل بر این است که مخاطب آن نشریه دارای سطح متوسطی از اطلاعات و معلومات مربوط به رشته مورد نظر هست. حالت دوم، تهیه گزارش های علمی- تخصصی برای نشریه های عمومی یا عامه پسند یا صفحه های علمی نشریه های غیرتخصصی است، که در این صورت زبان و مفاهیم در گزارش باید ساده تر و قابل فهم تر برای اکثریت خوانندگان آن نشریه باشد. در گزارش های علمی- تخصصی با توجه به خشک بودن فضای این نوع گزارش ها و مشکل برقراری ارتباط آنها با خواننده و با توجه به تخصصی بودن مباحث، زاویه نگاه گزارشگر به موضوع، در این قبیل گزارش ها بسیار مهم است. گزارشگر باید حتی الامکان مردمی ترین و ملموس ترین جنبه های این قبیل موضوعات را انتخاب کند تا خواننده در همان برخورد اول احساس نکند که مطلب ربطی به او ندارد. گزارش مصور: گزارش مصور می تواند از پرجاذبه ترین انواع گزارش باشد به شرط آنکه ویژگی های لازم را از حیث تهیه عکس های مناسب و ارتباط و تسلسل آنها در ارایه مضامین مربوط داشته باشد. این نوع گزارش به دلیل ارایه مضمون واقعی و زنده، می تواند مخاطب را در بطن موضوع یا رویداد قرار دهد و منطق گزارش را از طریق عکس به مخاطب منتقل کند. در تهیه و ارایه این گزارش، چند نکته را باید رعایت کرد: 1.موضوع، خود ظرفیت و قابلیت به تصویر کشیده شدن داشته باشد. 2. عکس ها باید به اندازه کافی گویا و یا جاندار باشند و خود، حتی بدون شرح هم با مخاطب حرف بزنند و ارتباط برقرار کنند. 3. ترتیب قرار گرفتن عکس های یک گزارش مصور به این صورت است که مثل گزارش های مکتوب (غیرمصور) باید از نقطه ای مناسب شروع شود، سیر و حرکت لازم را داشته باشد و به نقطه سنجیده و دقیقی ختم شود و ارتباط ضروری میان عکس ها از نظر القا و انتقال واقعیت ها وجود داشته باشد. 4. هر عکس باید شرحی مناسب و لازم را داشته باشد. 5. در گزارش مصور معمولاً یک عکس اصلی و محوری وجود دارد که مخاطب را به سوی مضمون و سایر عکس ها کشانده و او را راهنمایی می کند. گزارش تحقيقي (اجتماعي) (88/1/31) گزارش تحقيقي كه اصطلاحاً آن را گزارش اجتماعي هم ميناميم از موثرترين و كارآمدترين انواع گزارش و در عين حال از دشوارترين و هنرمندانهترين آنهاست. چه، در اين نوع گزارش بايد تركيبي از هوش و استعداد، آگاهي و اطلاعات، يافتههاي تحقيقي، واقعيتهاي گاه تلخ و نيشدار، بيان هنرمندانه و جذاب، ذهن نقاد و روشنبين همراه با توصيف و فضاسازي، تشريح و تجسم، نثر زيبا، ساده، جذاب و روان، وحدت و انسجام ميان موضوعات فرعي مطرح در گزارش، قدرت تجزيه و تحليل و جمعبندي و تلفيق، استفاده به جا و مناسب از كليه عناصر دخيل در گزارش عاري از تعصبها و حب و بغضهاي بيجا به كار گرفته شود تا بتواند يك معضل، مساله يا واقيعت اجتماعي را جراحي كند، انگشت انتقاد دلسوزانه و خيرخواهانه بر آن بگذارد، درد را بشناسد و بشناساند، اذهان را نسبت به آن حساس و فعال كند و راه درمان و چاره را نشان دهد، كه اگر چنين شد هم مطبوعات چهره مردميتري به خود مي گيرند، هم اعتماد و در نهايت آرامش و اطمينان مردم جلب ميشود و هم كارگزاران از واقعيت پيرامون خود اطلاع مييابند، اولويتها و نيازها را ميشناسند و در صورتي كه توانايي و حسن نيت داشته باشند به چارهجويي برميخيزند، و در غير اين صورت عرصه را بر خود تنگ ميبينند و در نتيجه پيوسته نوعي ساز و كار و خود اصلاحي را در جامعه پيشه خود قرار ميدهند. «خاستگاه گزارشهاي اجتماعي، جامعه و مسايل مردم است» ابتكار عمل براي انتخاب موضوع و تعيين اولويتها با توجه به شناخت و اشرافي كه مطبوعات و روزنامهنگاران با تجربه به مسايل اجتماعي و نيازهاي عمومي دارند، در دست آنان است و نيازي به بهانه خبري يا وقوع حتمي رويدادي براي طرح ندارد، گرچه در بسياري مواقع يافتن زمينه يا بهانه خبري ميتواند گزارش را روزآمدتر و تازه تر كند اما مسايل عمده اجتماعي در برهه اي از زمان اولويت هاي خود را به رخ مي كشند و اگر روزنامهنگار حضور واقعي در بطن و متن جامعه خود داشته باشد به خوبي ميتواند اين اولويتها را شناسايي كند و در قالب گزارشهاي اجتماعي به آنها بپردازد. گزارشهاي اجتماعي از وجهه تحقيقي بسيار عميقتري نسبت به گزارشهاي خبري و ساير انواع گزارشها برخوردارند، آمار و ارقام پرورده شده و قابل نتيجهگيري، اطلاعات حاصل از تحقيقات وسيع و پيچيده گزارشگر، بيان و افشاي حقايقي تازه كه دسترسي به آنها نياز به تلاش و تكاپوي بسيار دارد، عينيت و بي طرفي، عدم اعمال گرايشها و سليقههاي شخصي و برخوردار بودن نسبي از ويژگيهاي كار تحقيقاتي از اجزاي لاينفك چنين گزارشهايي هستند. در گزارشهاي تحقيقي (اجتماعي)، صحت امر تحقيق، پيگيري و سماجت گزارشگر، وجود روحيه كنجكاوي و علاقه به تحقيق و خستگيناپذيري او در استنتاج آماري و توانايي تفسير و تحليل آمارهاي جمعآوري شده و ارايه آنها به صورت كاربردي و ملموس (براي خواننده) اهميت بسياري دارد. بنابراين قدرت فهم و درك آماري و استفاده هنرمندانه و معقول از آمار و ارقام در اين گزارشها از ضرورتهاي انكارناپذير است. نتايج تحقيق در اين گزارشها بايد تا حد امكان دقيق، عيني و قابل اطمينان باشد به طوري كه مخاطب بتواند تا آنجا به واقعيتهاي ارايه شده در گزارش اعتماد كند كه آنها را ضميمه تجربهها و يافتههاي پيشين خود نمايد. يعني، كه نتايج تحقيق را آنچنان تلقي كند كه انگار خود دست به بررسي، مشاهده و تجربه زده و آن را كسب كرده است. گرچه اين گزارشها به تمامي از اصول تحقيقات علمي تبعيت نميكنند اما بايد كاملاً عيني واقعبينانه و محققانه تهيه شوند . به همين دليل بسياري از اوقات، وقت و زمان زياد صرفه تهيه آنها ميشود، اما يكي از اصليترين نيازهاي اجتماعي در مطبوعات جهان سوم و از جمله كشور ماست. بررسي و تحقيق درباره فسادها و سوء استفادههاي مالي در نظام ديوانسالاري، طرح مسايل و مشكلات اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي و ارايه راهحل براي آنها از جمله موارد كاربرد اين گزارشهاست. به عنوان نمونه شناسايي و افشاي عملكرد شركتهاي مخرب مضاربهاي را ميتوان مطرح كرد كه چون موريانه به جان اقتصاد كشور افتاده بودند و در حال مختلساختن نظام كار و توليد و اشتغال و تخريب پايههاي اقتصادي بودند و فرهنگ دلالي و احتكار و خريد و فروشهاي تورمزا و انحصاري را دامن ميزدند. اين افشاگري براي نخستين بار در قالب گزارشهاي تحقيقي صورت گرفت و با گزارشهاي تحقيقي و خبري بعد كه تا فروپاشي اين شبكه مافيايي ادامه يافت به نتيجه رسيد. گزارش از محل (مونوگرافي) اين قبيل گزارشها معمولاً با هدف معرفي يك محل يا منطقه، ويژگيهاي اقليمي و جغرافيايي، فرهنگ و سنن و آداب و رسوم آن، نحوه زندگي مردم و نكات برجستهاي درباره منطقه، گذشته و تاريخچه، وضعيت فعلي و ارتباط و پيوند آنها با هم تهيه ميشود. گاه نيز ترسيم فضاي جايي مثل موزه، بناي تاريخي، زيارتگاه، نمايشگاه يا ... مورد نظر است كه از اين طريق خواننده بدون آنكه محل مزبور را ديده باشد ميتواند آن را در ذهن مجسم كند و همراه گزارشگر و پابهپاي او در مشاهدات و تجربياتش شريك شود و سفري ذهني اما ملموس به محل مورد نظر داشته باشد. در مورد اين نوع گزارشها چند نكته مهم قابل ذكر است: 1.توصيف و فضاسازي و تصويرپردازي براي امكان تجسم بخشيدن به محل مورد نظر در ذهن مخاطب، جاي ويژهاي دارد و مستلزم هنرمنديهاي خاص است. 2. گزارش از محل نبايد به توصيف صرف عناصر فيزيكي، مادي و غيرذيروح محدود شود بلكه شناخت و شناساندن هر محل و منطقه همراه با عناصر ذيروحش معنا و مفهوم پيدا ميكند. اين عناصر مشتمل بر مردمي هستند كه در آنجا كار يا زندگي ميكنند، رفتار و روحيات، اقتصاد و فرهنگ آنان و ارتباطاتشان با هويت منطقه يا محل مورد گزارش، تاريخ گذشته، تاسيسات و مراكز مختلف با واقعيت زندگي و روح جاري در آن، چه در گذشته و چه در زمان حال از عناصري هستند كه در اين نوع گزارش به آنها پرداخته ميشود. بنابراين گزارش از محل فقط به توصيف ساختمان، ظاهر تاسيسات، كوه و دشت و بيابان و... محدود نميشود. 3. ذكر تاريخچه حتيالامكان نبايد در شروع گزارش قرار گيرد زيرا گزارش را به صورت مطلبي كهنه و تاريخي و مرده جلوه ميدهد. بلكه بايد در ارتباط و انسجام با بافت كلي گزارش و در جايي كه روند موضوع و سبك مطلب اقتضا ميكند مطرح شود. البته در گزارشهايي كه به سبك تاريخي (ترتيبي) نوشته ميشوند، گاهي اوقات شروع از گذشته تاريخي يك محل اجتنابناپذير مينمايد اما اگر اين كار گزارش را كهنه و بيروح جلوهگر سازد بهتر است كه گزارش به سبك ديگري تنظيم شود و در پارهاي از گزارشها كه تاريخچه گذشته يك محل يا منطقه بايد در شروع گزارش آورده شود، بهتر است كه اين تاريخچه اولاً بسيار كوتاه ذكر شود و ثانياً خيلي زود و به سرعت يافتهها و كشفيات جديد گزارشگر با تصوير او از وضعيت حال محل تلفيق شود و ارتباط برقرار كند. چنين ارتباطي تقريباً در همه يا اكثريت گزارشهايي كه از يك محل، مركز يا منطقه نوشته ميشوند بايد وجود داشته باشد و خواننده بتواند مدام بين گذشته خاطرهانگيز آن محل با وضعيت فعلي آن ارتباط برقرار كند. به عبارت ديگر، خواننده بايد بتواند در دهليز زمان به جلو و عقب حركت كند و تصوير كامل و زيبايي از منطقه به دست آورد. 4. ذكر مشخصات جغرافيايي محل يا ويژگيهاي فيزيكي آن حتيالامكان نبايد به صورت مستقيم و مشابه متن كتابهاي درسي نوشته شود. اين مشخصات تا حد امكان بايد در لابهلاي توصيفها و تصويرها و اطلاعات ديگري كه گزارشگر در گزارش خود ميآورد به صورت غيرمستقيم و به شكل هنرمندانهاي مطرح شوند. مثلاً: از نايين كه 250 كيلومتر در جهت شمالشرقي دور شوي و دهها دوراهي و سهراه بيتابلو را پشت سر بگذاري به جندق ميرسي، در حاليكه مدام دلهره داشتهاي كه اگر ماشين از رفتن ماند چه خواهي كرد. در جايي كه توفان شن به فاصله چند ساعت، تپهاي را از زمين ميكند، مسافري را با خاك موميايي ميكند و آباديي را به فراموشگاه تاريخ ميسپارد، تك درختي ميتواند نشان از زندگي باشد حتي بوته خاري يا نهال تاغي ... 5. به طور كلي، گزارش از محل مثل ساير انواع گزارش بايد آنچنان مكاشفهگرانه و همراه با نوآوري و خلاقيت نوشته شود كه حتي اگر كساني قبلاٌ آن محل را يك يا چند بار هم ديدهاند، آنچه در گزارش آمده است، هم از نظر محتوا و هم به لحاظ شكل، برايشان تازگي داشته باشد و حس كنند كه گزارشگر با چشمي ديگر محل را ديده و يا دلي ديگر آن را يافته است. 6. در اين قبيل گزارشها بايد آثار بازديدها، دوندگيها و تلاشهاي گزارشگر، نفسزدنهاي او در راهپلههاي قلعه تاريخي كه در واقع نفسزدن هر بازديدكنندهاي است و خلاصه نتايج تقلا و تكاپوي او، براي خواننده كاملاً محسوس و ملموس باشد. بنابراين اطلاعات آرشيوي كه جمعآوري آنها نيازي به حضور گزارشگر در محل ندارد نبايد در گزارش برجسته و اصل باشد، نبايد خواننده احساس كند كه گزارشگر پشت ميز خود نشسته و گزارش را نوشته و فقط سفري ذهني به منطقه داشته است. به طور كلي تكنگاريها اگر عميقتر و موشكافانهتر و عالمانهتر، همراه با تجزيه و تحليل دقيق و علمي نوشته شوند، ميتوانند ظرفيتي بيش از يك گزارش مطبوعاتي داشته باشند و در قالب كتابهاي مرجع منتشر شوند. خارك دُر يتيم خليج فارس، اورازان، يزد شهر بادگيرها و دهها كتاب مشابه ديگر در واقع نوعي گزارش جامع و مبسوط از محل با ويژگيهايي هستند كه در اين مبحث از آنها ياد شد. سبك هرم وارونه (88/1/24) اين سبك در گزارشهاي خبري و تحقيقي و برخي از انواع ديگر گزارش كاربرد دارد. اين سبك براي موضوعهايي انتخاب ميشود كه عناصر خبري به دست آمده و نيز بهانههاي خبري اوليه يا نتايج تحقيق و مشاهدات گزارشگر كه معمولاً در آخرين مراحل پژوهش به دست ميآيند و نيز بهانههاي اوليه تحقيق، مهمترين بخش گزارش باشد و گزارشگر بخواهد با اشارهاي به اين نتايج، هم ضربه ذهني اوليه را به خواننده وارد كند و هم اهميت و جايگاه آن را بنماياند و هم او را به دنبال مراحلي كه به كشف چنين نتايجي منجر شده، بكشاند. بنابراين كاربرد عمده اين سبك در گزارشهاي خبري و گزارشهاي تحقيقي است. در اين سبك، ابتدا خلاصهاي از مهمترين نتايج حاصل از گزارش و فشردهاي از پيوند خبر يا بهانه اوليه گزارش و اخبار يا مشاهدات و نتايج جديد تحقيق را ميآوريم. سپس توضيح كوتاه و هنرمندانهاي درباره چگونگي و علت تهيه گزارش و برخي از اقدامات گزارشگر- اگر ضروري باشد- ميآيد و به دنبال آن تشريح و توصيف عناصر گزارش ميآيد. اگر نتايج تحقيق متفاوت است ميتوان گزارش را به صورت چند هرم وارونه به هم پيوسته نوشت. در اين سبك نيز توصيف و تشريح و تجسم و طرح كلي گزارش جاي ويژه خود را دارد و خواننده بايد از طريق استدلال تجربي گزارشگر، آمارها، گفت و گوها، برخوردها، اسناد و مدارك ارايه شده در گزارش، حس كند كه اين گزارش تحقيقي، نتيجهاي جز آنچه توسط گزارشگر گفته شده، نميتوانست داشته باشد. به عبارت ديگر خواننده بايد تا آنجا بتواند به مشاهدات، تجربهها و استدلالهاي گزارشگر اعتماد پيدا كند كه آن را به عنوان بخشي از مشاهدات شخصي، ضميمه تجربهها و اطلاعات قبلي خود كند. اما در هر حال از آنجا كه خلاقيت و ابتكار به ويژه در گزارشنويسي حرف اول را ميزند ميتوان گفت كه بهترين گزارشها ميتوانند از تلفيق ويژگيهاي سبكهاي مختلف به دست آيند، به شرط آنكه گزارشگر بر سبكهاي موجود تسلط داشته باشد و تجربه كافي در مورد استفاده از آنها به دست آورده باشد و به مرحله والايي از كار گزارشنويسي رسيده باشد. در غير اين صورت حاصل كار، مطلب آشفته و بيهويتي خواهد شد كه در هيچ قالبي نميگنجد. نخستين اصل در گزارش خبري وجود عناصر ارزشهاي خبري است. فرض كنيد يك هواپيماي ايراني ربوده شده است و اين حادثه در ساعت 2 بعدازظهر به وقوع پيوست، روزنامههاي عرصه روي كيوسك هستند و روزنامههاي صبح ساعت كاري خود را شروع كردند بنابراين براي انتشار مطلب شمارهي جديد 16 تا 17 ساعت وقت است بنابراي اولين كار به تمام گزارشهاي ديگر رسانهها دربارهي تعداد مسافران مقصد هواپيما، تعداد هواپيمارباها، درخواست آنها و بعد يك خبرنگار به محل اعزام ميكنيد تا از طريق تهيه تصاوير جذاب و گفتگو با شاهدان عيني با گروگانها و گروگان گيران و درخواست هايشان و صحبت با مسئولين و غيره گزارشي گردآوري ميكنيد. اگر روزنامهاي داراي اين امكانات باشد بايد بتواند از طريق گزينش دقيق اخبار دريافتي از خبرگزاريها و ماهوارهها و چيدن صحيح آنها در كنار هم به ارايه گزارش مطلوب بپردازد و به سئوالات خوانندگان خود دربارهي چرايي توضيح دهد. مراحل تهيه 6 گانهي گزارش خبري 1-جمعآوري اطلاعات 2- تقسيمبندي موضوع 3- حضور در محل 4- گفتگوبا مردم 5- يادداشتبرداري 6- تكميل اطلاعات جمعآوري اطلاعات اوليه: الف) مراجعه به آرشيو بانكهاي اطلاعاتي براي به دست آوردن كليه اطلاعات مربوط به موضوع و اخبار منتشر شده مرتبط با موضوع. ب) پس از مراجعه به آرشيو كليه خبرهايي را كه مربوط به رويداد مورد نظر است بخوانيد و نسخهاي از آن براي خود كپي بگيريد. ج) مراجعه به آرشيو براي تهيه سابقهي رويداد و تدوين سئوالات مصاحبه و شكل دادن به چارچوب گزارش ضروري است. د) اگر عكس و يا فيلمي در ارتباط با رويداد وجود دارد نگاه كنيد. هـ) به اطلاعات خبرنگاران دبيران و يا سردبير در موضوع مورد نظر توجه كنيد و ديدگاهها و اطلاعات آنان را به دست بياوريد. 2- تقسيمبندي موضوعات: الف) سعي كنيد موضوعات را به سه بخش اطلاعات يا موضوعات شناخته و قابل پيشبيني و نكات تاريك و مبهم حادثه رويداد تقسيمبندي كنيد. -مثلاً زماني كه براي تهيه گزارش خبري به يك منطقه زلزلهزده اعزام ميشويد بايد وسعت مناطق زلزلهزده، مركز وقوع زلزله، ميزان خرابيها، تلفات احتمالي، جاني، كمكرساني و نكاتي نظير اين را در بخش موضوعات شناخته شده جا دارد. مسايل قابل پيشبيني در اين گزارش مسائلي نظير پس لرزهها و تبعات آن و عوامل بيخانماني مردم شيوع بيماري در اثر سرما و گرما، تغذيه زلزلهزدهها مي باشد. نكات تاريك شامل شايعاتي كه گفته ميشود قرار ميگيرد، از نكات مبهم ميتوان مسايلي باشد كه تهيه گزارش اطلاع مشخصي از آن در دست نيست و يا حداقل براي مردم مبهم باقي مانده و يا چگونگي انتقال كمكهاي مردم در مورد زلزله است. حضور در محل: الف) مشاهده و ديدن كامل همه چيز و انتخاب مكان مناسب براي مشاهده صفحه 1) گفتگو با شاهدان عيني در صحنه 2) توجه به حواشي رويداد پایان |
بر آنچه گذشت ...
آنچه شکست ... آنچه گریخت ... آنچه نشد ... حسرت نخور!! زندگی اگر آسان بود با گریه آغاز نمیشد ...
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
|
|
با سلام؛
جناب عبدالمالکی عزیز، مطلب خوبی است اما کاش به وحدت موضوع هم توجه می کردید! |
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
|