خوش آمديد,
مهمان
|
|
درباره عربستان سعودی، کتابی از خانم کارن الیوت هاوس، برنده جایزه «پولیتزر» است که در سال ۲۰۱۲ م. توسط انتشارات Alfred A. Knopf در نیویورک منتشر شده است. این کتاب، گزارشی تحلیلی از جامعه عربستان است؛ در اینجا شرح مختصری از نظام آموزشی ارائه شده است:
کارن هاوس، در آسیبشناسی جامعه عربستان، بر نقش مخرّب تسلّط شرع، پای میفشارد و آسیبهای برآمده از این سلطه را برمیشمارد؛ امّا زیانبارترین عرصه آسیبدیدگی اجتماعی را سلطه دین بر نظام آموزشی کشور میداند. او مطلبی از یکی از کارشناسان دارد که میگوید: نظام آموزشی، چنان زیر تسلّط اخوانالمسلمینِ وهابی است که اگر اساساً بنا باشد اصلاحی در آن صورت بگیرد، بیست سال طول میکشد. وهابیها آموزش و پرورش را پایه کار خود قرار دادهاند و در این زمینه، به هیچ وجه کوتاه نمیآیند. گویا حساسیت آنها در این عرصه، حتی از تعصبی که در اسیر نگه داشتن زنان جامعه دارند، نیز بیشتر است. سطح عمومی آموزش، نازل است. نویسنده که فصلی از کتاب خود را به این موضوع اختصاص داده، در آغاز آن مینویسد: در عربستان سعودی، هیچگاه بیسوادی عار نبوده است. چه سرمشقی مهمتر از خودِ محمّد، که نه خواندن میدانست و نه نوشتن. جبرئیل، حدود بیست سال وحی مُنزَل را بر او میخواند و او آن را تکرار میکرد و سپس به گوش پیروان خود میرساند. مثال محمّد، شنیدن و تکرار کردن، محورکُل آموزش در عربستان سعودی است. تا سال ۱۹۶۰ م. برنامهای برای آموزش ابتدایی و عمومی وجود نداشت. در پنج دهه اخیر، پولهای هنگفتی به عنوان بودجه آموزشی صرف شده است؛ اما بنا به ارزیابی نویسنده، تنها میتوان گفت که حاصل آن، فاجعهبار بوده است. چرا؟ نظام آموزشی کشور، قلمروی دستگاه روحانیت است. روحانیان وهابی، آموزش و پرورش را مهمترین عرصه القای احکام شرع و بقای حرمت شریعت در جامعه میدانند. آنها آموزش زبانهای خارجی، علوم طبیعی و به ویژه علوم انسانی را برنمیتابند. شیخ عبدالعزیزبن عبدالله، مفتی اعظم عربستان که در سال ۱۹۹۹ م. مرد، تا روز مرگش کروی بودن زمین را انکار میکرد. طبق بررسی نویسنده: در عربستان سعودی، همه مدارس دولتی، مذهبیاند. در آنها آموزش روزمره قرآن، اجباری است. در دبستانها تمام ساعتهای درس در پیش از ظهر، به آموزش قرآن اختصاص دارد. در دبیرستانها، از مجموع بیست و یک ماده درسی، نه ماده منحصر به آموزش قرآن است. و درباره سطح و کیفیت آموزش دانشگاهی مینویسد: از همه بدتر اینکه، اغلب دانشجویان فارغ التحصیل مدارس عالی و دانشگاههای عربستان سعودی، اندیشیدن را نیاموختهاند؛ بلکه چیزهایی را از بر کردهاند.(شنیده و تکرارکردهاند)... باید بگویم که در عربستان، درس فلسفه که در آن پرسش، محور آموزش است، موضوعیت ندارد. یکی از مشکلات جدی آموزش دانشگاهی و فراتر از آن، جامعه روشنفکری در عربستان، نیرویِ ماندِ محفوظات شنیده و تکرارشده است. بنابر گزارش این کتاب، در سالهای اخیر، برای اصلاح نظام آموزشی، کوششهایی شده است؛ اما بخشنامههای دولتی در برابر بوروکراسی نظام آموزش مذهبی، کارآیی چندانی نداشته است. این بخشنامهها درباره منابع کتابهای درسی، چگونگی آموزش و مضمون مواد آموزشی بود؛ اما بخش عمده این اصلاحیه، روی کاغذ ماند. هاوس در این باره مینویسد: بنابر یک ارزیابی آماری، 70% از سه هزار ناظر و بازرس مدارس دولتی، سلفیاند. نویسنده در مورد نگرش و نقش سلفیها میافزاید: سلفی، از نظر سیاسی واژه مناسبتری از وهّابی است. برای سلفیها، آنچه اهمیت دارد، آموزش سنّتی اسلامی است؛ نه اصلاحات آموزشی... امروز در عربستان سعودی، میلیونها جوان بیسواد و کمسواد و بیکار وجود دارند که مناسبترین منبع تغذیه گروههای افراطی اسلامیاند. |
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
|
|
سلام
سپاسگزارم |
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
|