چهارشنبه, 16 خرداد 1403

 



موضوع: نگاهي به وضعيت پژوهش هاي فرهنگي در سالهاي پس از ان

نگاهي به وضعيت پژوهش هاي فرهنگي در سالهاي پس از ان 9 سال 1 ماه ago #114627

در بررسي حاضر فقط به پژوهش هاي فرهنگي ـ اجتماعي توجه شده است و به ساير انواع پژوهش هاي علمي نپرداخته ايم . در نتيجه روند تغييرات وتأثير تحولات فرهنگي را فقط در رابطه با پژوهش هاي فوق مورد تحليل قرار داده ايم . به منظور انجام يك بررسي كلي دوره 18 ساله پس از انقلاب اسلامي را به چهار دوره الف ـ دوره اول ( 62-58) ب ـ دوره دوم( 67-63) ج ـ دوره سوم ( 71-68) و د ـ دوره چهارم (75- 72) تقسيم نموده ايم . همچنين مجموعه چهل و شش سازمان بزرگ و كوچك كه در طي 18 سال فعاليتهاي تحقيقاتي داشته اند با توجه به حجم تحقيقات به شش گروه اصلي تقسيم شده اند.
- بيشترين ميزان تحقيقات فرهنگي اجتماعي انجام شده توسط وزارت علوم تحقيقات و فن‌آوري صورت گرفته است و بيشترين ميزان تحقيقات اين وزارتخانه در دوره هاي دوم و سوم انجام گرفته است . از ميان واحدهاي اصلي علوم تحقيقات و فناوري بيشترين ميزان تحقيقات به دانشگاه تهران مربوط مي شود . دانشگاه تهران در تمامي دوره هاي تحقيقاتي فوق فعال بوده است و بيشترين تحقيقات آن در دوره سوم و كمترين ميزان تحقيقات اين دانشگاه مربوط به دورة اول است.
- در وزارت آموزش و پرورش اكثر تحقيقات از نوع فرهنگي و اجتماعي بوده و تحقيقات فرهنگي ديني در جايگاه بعدي قرار گرفته اند . كمترين سهم تحقيقات در اين وزارتخانه مربوطه به تحقيقات فرهنگي هنري است . بيشترين ميزان تحقيقات وزارت آموزش و پرورش در دوره چهارم به انجام رسيده است . از ميان واحدهاي اصلي تحقيقاتي وزارت آموزش و پرورش بيشترين ميزان تحقيقات مربوط به سازمان پژوهش و برنامه ريزي آموزشي است؛ اما در دوره چهارم انجمن اولياء و مربيان در رأس سازمانهاي پژوهشي وزارت آموزش و پرورش قرار مي گيرد.
- در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي بيشترين سهم تحقيقات به پژوهشهاي فرهنگ مردم اختصاص يافته است . اين وزارتخانه اكثريت تحقيقات خود را در دوره چهارم انجام داده و در ساير دوره ها فعاليت كمتري داشته است . از ميان 18 واحد اصلي تحقيقاتي در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي سازمان ميراث فرهنگي از همه فعالتر بوده است كه بيش از نيمي از تحقيقات اين وزارتخانه را انجام داده است .
- صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران بيشترين سهم تحقيقات خود را به تحقيقات مربوط به رسانه ها اختصاص داده است و تحقيقات فرهنگي و اجتماعي در رتبه دوم قرار داشته اند . فعاليت صدا و سيما در دوره دوم قابل توجه تر از ساير دوره هاست .
- جهاد دانشگاهي بيشترين ميزان تحقيقات خود را به سمت موضوعات فرهنگي و هنري سوق داده است . جهاد دانشگاهي در دوره اول ودوم فعال تر بوده است .
سازمان برنامه و بودجه در موضوعات فرهنگي و اجتماعي بيشترين تحقيقات خود را ارائه نموده است و دوره فعال بودن آن دوره دوم است .
بطور كلي با مقايسه تحقيقات شش سازمان فوق كه اصلي ترين سازمانهاي پژوهشي كشور بوده اند . به ترتيب وزارت فرهنگ و آموزش عالي،‌ آموزش و پرورش ، جهاد دانشگاهي ، سازمان برنامه و بودجه متوليان تحقيقات فرهنگي اجتماعي بوده اند . در حالي كه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي متولي پژوهش در فرهنگ مردم و صدا و سيما متولي پژوهشهاي رسانه ها بوده اند . ساير سازمان هاي پژوهشي كه متشكل از 40 سازمان تحقيقاتي ديگر است بر روي هم 6/13% كل تحقيقات كشور را انجام داده‌ اند‌.
بطور كلي نتايج اين تحقيق نشان مي دهد كه از ميان 3616 تحقيقي كه آمار آن در گزارشهاي سالانه موجود است تنها 32% آنها منتشر شده اند و بقيه تحقيقات يا منتشر شده ( 28 درصد ) و يا اصلاً به اتمام نرسيده اند (5/34 درصد).
بنابراين لازم است در آينده تلاش شود تحقيقات با نظارت كامل اولاً به اتمام برسند ثانياً منتشر شده و در دسترس دست اندركاران امور پژوهش قرار گيرند.
2- نگاهي به وضعيت مطبوعات و نشريات در سالهاي پس از انقلاب اسلامي
پيروزي انقلاب اسلامي فصلي تازه را در حيات 150 سالة مطبوعات كشور ما گشود و مطبوعات را به لحاظ كمي و كيفي دچار تغييراتي مهم نمود.
بررسي هاي بعمل آمده نشان مي دهد كه تعداد نشريات در سالهاي پس از انقلاب نسبت به پيش از انقلاب افرايشي چشمگيري داشته است . كافي است نگاهي گذرا به رقم نشريات نوپا در سال 58 و 5 سال قبل و بعد از آن داشته باشيم (جدول شماره 1)
جدول شماره 1- وضعيت انتشار مطبوعات و نشريات قبل و بعد از انقلاب اسلامي
قبل از انقلاب بعد از انقلاب
سال نشريه سال نشريه
53 7 59 145
54 6 60 98
55 12 61 93
56 14 62 56
57 60 63 60
( به نقل از : راهنماي مطبوعات ايران )
سال 58 كه اولين سال پيروزي انقلاب اسلامي است، در مطبوعات كشور سالي استثنايي محسوب مي شود . چرا كه در اين سال هم شماري بالا از نشريات تعطيل شده در سالهاي پيش از انقلاب ، انتشار مجدد خود را آغاز كردند و هم تعداد قابل توجهي از گروههاي سياسي در فضاي انقلاب پديد آمدند و يا اگر از قبل حيات مخفي داشتند، حيات علني يافتند. غالب اين گروهها داراي نشريه اي خاص بودند. بسياري از اين نشريات در قالب دقيق مطبوعات واقع نمي شوند. اما به هر حال در شمار نشريات آن سال بحساب آمده اند.
طبعاً بسياري از اين نشريات كه مجوز قانوني انتشار نداشتند و بعضاً وابستگي هاي آشكار به رژيم پهلوي داشتند . در سال 59 تعطيل شدند . با آغاز جنگ اين روند تا حدودي تشديد شد به نحوي كه در سال 60 نشريات نوپا به 98 و در سال 61 به 93 و در سال 62 به تعداد 56 نشريه كاهش يافته است . اما از سال 63 به بعد شاهد رشد مجدد رقم نشريات نوپا در كشور هستيم به نحوي كه در سال 1373 رقم نشريات در كشور به 769 مي رسد.
وضعيت مطبوعات را در دوران انقلاب اسلامي در ظرف زماني ديگري هم مقايسه كرده ايم . مقايسه وضع مطبوعات در دوران انقلاب با دو دوره زماني حاكميت استبدادي پهلوي نتايج جالب توجهي بدست مي دهد.
رقم نشريات نوپا ( منظور نشرياتي است كه امتياز نشر گرفته اند ) در دوره اول يعني 1340-1298 كه متجاوز از چهل سال را شامل مي شود 172 نشريه بوده يعني بطور متوسط هر سال 4 نشريه در دوره دوم حاكميت پهلوي (1357- 1340) 220 نشريه تازه در كشور منتشر شده كه بطور متوسط حدود 14 نشريه در سال برآورد مي شود، اما در دوران سوم كه دوران انقلاب اسلامي است و در بررسي ما شامل سالهاي 1358 تا 1373 مي شود، 1861 نشريه تازه قدم به عرصه مطبوعات گذاشته اند كه بطور متوسط شامل 143 نشريه در سال مي شود كه رقمي معادل 10 برابر نشريات نوپاي دوره دوم و 35 برابر دوره اول را نشان مي دهد.
به لحاظ محل انتشار نشريات بايد گفت كه در دوره اول حاكميت رژيم منحوس پهلوي 51 درصد نشريات در تهران و 49 درصد در شهرستانها منتشر مي شده است . در دوره دوم فاصله تهران و شهرستانها بسيار زيادتر شده و اين رقم به 82 درصد در تهران و 18 درصد در شهرستانها رسيده است . در دوران انقلاب اسلامي تفاوت ميان تهران و شهرستانها كاهش يافته و نشريات نوپاي تهراني 74 درصد و نشريات شهرستاني 26 درصد نشريات را تشكيل مي دهند و اين نشان دهنده سمت گيري انقلاب اسلامي در جهت كم كردن فاصله مركز و ساير شهرهاي كشور است . اگرچه هنوز اين فاصله به حد قابل قبول كاهش نيافته است.
در دوره اول حاكميت رژيم كودتا (1340- 1298) نشريات نوپاي روزانه 11 درصد كل نشريات را تشكيل مي دادند كه اين نسبت در دوره دوم به 1/2 درصد و در دوره سوم يعني در دوران انقلاب اسلامي به 3 درصد مي رسد . لازم به ذكر است كه كم بودن تعداد كل نشريات نوپا و بالا بودن نسبت نشريات روزانه موجب درصد زياد مزبور براي دوره اول شده است و گرنه تعداد نشريات در دوره اول 13، در دوره دوم 5 و در دوران انقلاب اسلامي 58 نشريه است .
درصد نشريات هفتگي نوپا در دوره اول 1/27 درصد، در دوره دوم 7/24 درصد و در دوره سوم 5/17 درصد است . لازم به ذكر است كه نوعاً نشريات هفتگي مخصوصاً در نظام فرهنگي رژيم پهلوي نشرياتي صرفاً تفنني، سرگرم كننده و به لحاظ محتوا سبك و بلكه مبتذل بوده اند .
بيشترين رشد در ميان نشريات نوپا در دوران انقلاب اسلامي در نشريات ماهانه (‌4/40) درصد مشاهده مي شود . در دوره دوم اين درصد 9/20 و در دوره اول 9/22 درصد بوده است . قابل ذكر است كه نشريات ماهانه نوعاً نشرياتي وزين تر، تخصصي تر و غني تر از مجلات هفتگي هستند .
به لحاظ زبان انتشار نشريات نوپا در دوره اول پهلوي 95 درصد نشريات فارسي و 5 درصد بقيه غيرفارسي بوده است . در دوره دوم 82 درصد از نشريات مجوز نشر فارسي و 18 درصد مجوز نشر غيرفارسي گرفته اند . در دوران اسلامي 5/92 درصد از نشريات نوپا فارسي زبان و 5/7 درصد غيرفارسي هستند . نشريات غيرفارسي در دوره اول تعداد 20 نشريه، در دوره دوم 40 نشريه و در دوره سوم 140 نشريه را در بر مي گيرد .
در يك نگاه كلي به وضعيت مطبوعات در دوران انقلاب اسلامي بايد گفت كه نشريات و مطبوعات در اين دوران رشد كمي قابل توجه داشته اند كه چنين رشد كمي قطعاً بر كيفيت و سطح حرفه اي كار هم تأثير مثبت مي نهد، بي اينكه بتوان ادعا كرد كه اين ارتقاء در يك اندازه صورت پذيرفته است . بنظر مي رسد ارتقاء كيفي و حرفه اي مطبوعات در گرو عواملي ديگر چون ارتقاي سطح تحصيلات تا حد عالي براي روزنامه نگاران، بهبود محتواي آموزشي دوره هاي عالي مزبور، روشن شدن جايگاه قانوني و حرفه اي روزنامه نگاري در كشور، بالا رفتن تضمينهاي حقوقي، شغلي، مالي و رفاهي روزنامه نگاران باشد.
در رشد مطبوعات اهميت افزايش نرخ باسوادي در كشور را نمي توان ناديده گرفت . اما واقعيت آن است كه باسوادي شرط لازم براي روزنامه خواني است و نه شرط كافي . بايد عادت به مطالعه در ميان مردم پديد آيد و قوت گيرد، وگرنه عليرغم رشد نسبي قابل توجه تعداد مطبوعات در سالهاي پس از انقلاب، مقايسه ارقام مربوط به مطبوعات در سالنامه آماري سازمان ملل نشان مي دهد كه كشور ما نه تنها نسبت به كشورهاي پيشرفته بلكه در مقايسه با بعضي كشورهاي جهان سوم هم هنوز سطح شمارگان و تعداد مطبوعات قابل قبولي ندارد . سواي چند كشور چون افغانستان ، عراق و اتيوپي ، ايران در سال 1373 با 29 نشريه روزانه نسبت به كره جنوبي با 63 نشريه روزانه، ژاپن با 121 نشريه روزانه و پاكستان با 273 نشريه روزانه در سطح بسيار پاييني قرار دارد.
از ميان برداشتن چنين فاصله بزرگي نيازمند گردآمدن همتهاي ارباب جرايد، مسؤولان امور فرهنگي و مطبوعاتي و همه مردم انديشمند و فرهيخته كشور است.
3- نگاهي به وضعيت‌آموزشهاي فرهنگي و هنري كشور در سالهاي پس از انقلاب اسلامي
147 نوع آموزش فرهنگي و هنري كشور در چهار دسته كلي ( آموزش هنري، مذهبي‌، ورزشي و عمومي ) در سالهاي پس از انقلاب ( 1373 – 1358) در استانهاي مختلف كشور و در مراكز‌آموزشي مختلف مورد بررسي قرار گرفته است .
به طور كلي در سال 1372 – 1358 در زمينه هاي مختلف فرهنگي و هنري در كشور تعداد 3889816 نفر آموزش ديده اند كه فراواني هر يك در جدول شماره 2 منعكس است.
جدول شماره 2 ـ آموزشهاي فرهنگي و درصد فراواني آنها
انواع آموزشها فراواني درصد
1- آموزشهاي هنري 923/849/2 73
2- آموزش مذهبي 267/643 17
3- آموزش عمومي 502/47 62
4- آموزش ورزشي 125/149 4
در ضمن آموزشهاي هنري كشور ( رديف 1 جدول شماره 2 ) به هفت دسته كلي تقسيم شده اند كه فراواني و درصد فراواني هر كدام در جدول شماره 3 ‌آمده است.
جدول شماره 3 – انواع آموزشهاي هنري و درصد فراواني آنها


آموزشهاي هنري فراواني درصد
1- صنايع دستي 921/545/1 2/54
2-نقاشي و خوشنويسي 938/603 2/21
3- فيلم و نمايش 143/335 8/11
4- دست دوزي 243620 5/8
5-آموزش نظري هنر 79093 8/2
6-موسيقي 40848 4/1
7-ادبيات و شعر 1389 1/0
بررسي هاي كلي نشان مي دهند كه آموزش هاي هنري با 73 درصد بالاترين فراواني آموزشهاي فرهنگي و هنري را دارا بوده و در رشته هاي هنري هم آموزش صنايع دستي با 2/54 درصد بالاترين فراواني آموزشهاي هنري را داراست.
وضعيت آموزشهاي فرهنگي و هنري كشور را در مجموع مي توان به سه دوره زماني تقسيم نمود.
1-دوره ركود 1363 – 1358 ( سالهاي ابتدايي جنگ) كه 3/1 درصد از كل آموزشها در اين سالها انجام شده است.
2-دوره نوسان 1367- 1364 ( سالهاي انتهاي جنگ) كه 3/24 درصد ازكل آموزشها در اين سالها انجام شده است.
3-دوره پيشرفت 1372 – 1368 ( سالهاي بعد از جنگ) كه 3/74 درصد از كل آموزشها در اين سالها انجام شده است.
نتيجه كلي اين است كه آموزشهاي فرهنگي و هنري كشور در سالهاي پس از انقلاب و بخصوص در سالهاي 1372 – 1362 سير صعودي داشته است به گونه‌اي كه فراواني آموزشهاي هنري، مذهبي، ورزشي در سالهاي 1372 – 1368 نسبت به سالهاي قبل به ترتيب 3 برابر، 15 برابر و 3 برابر بوده است و تنها فراواني آموزشهاي عمومي در سالهاي 1372 – 1368 3/1 سالهاي قبل بوده است . همچنين در زير گروه آموزشهاي هنري در سال هاي 1372- 1368 نسبت به سال‌هاي قبل فراواني آموزش هايي مانند موسيقي و خوشنويسي 15 برابر ، صنايع دستي 3 برابر ، موسيقي 2 برابر و فيلم و نمايش 12 برابر بوده است. در همين دوره فراواني آموزش هاي دست دوزي، 24/1 ادبيات و شعر 4/1 و آموزش نظري هنر 12/1 بوده است.
نتيجه اينكه در سالهاي پس از انقلاب فراواني برخي از آموزشهاي فرهنگي وهنري مانند آموزش هاي هنري، مذهبي، ورزشي، نقاشي و خوشنويسي ، صنايع دستي ، موسيقي و فيلم و نمايش سير صعودي داشته و فراواني آموزشهايي مانند آموزش عمومي، دست دوزي، ادبيات و شعر و آموزش نظري هنر سير نزولي داشته است.
عوامل احتمالي مربوط به ركود و نوسان آموزشهاي فرهنگي و هنري در سالهاي 67-58 عواملي مانند تعطيلي دانشگاه، مشكلات مربوط به برنامه ريزي امور فرهنگي، وجود ديدگاه مذهبي خاص نسبت به برخي رشته هاي هنري، ناهنجاري فرهنگي و رشد بي رويه جمعيت، تأثير اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي جنگ و عدم فعاليت برخي از مراكز آموزشي بوده است . همچنين در تحليل و تفسير عوامل احتمالي مربوط به افزايش فراواني آموزشهاي فرهنگي و هنري كشور در سالهاي 1372-1368 مي توان از عواملي مانند پايان يافتن جنگ ، بالا رفتن توان اقتصادي، تحولات فرهنگي و برنامه توسعه اول فرهنگي كشور را نام برد.
استانهاي كشور از نظر آموزشهاي فرهنگي و هنري بر اساس 2 معيار ( فراواني خام و فراواني نسبي، تعداد جمعيت استان/ تعداد آموزش ديدگان ) رتبه بندي شده‌اند.
بطور كلي بر اساس فراواني خام استان تهران در آموزشهاي فرهنگي و هنري رتبه اول اما بر اساس فراواني نسبي استان كرمانشاه رتبه اول را كسب نموده است.
در آموزشهاي مذهبي بر اساس فراواني خام و فراواني نسبي استان آذربايجان غربي رتبه اول را كسب نموده است . در آموزشهاي ورزشي بر اساس فراواني خام استان تهران و بر اساس فراواني نسبي استان سمنان رتبه اول را كسب نموده است . در آموزشهاي عمومي بر اساس فراواني خام و نسبي استان فارس رتبه اول را كسب نموده است . بطور كلي در كشور از نظر فراواني خام آموزشهاي فرهنگي و هنري استانهاي تهران، اصفهان ، فارس و خراسان و مازندران و كرمانشاه به ترتيب 6 استان برتر كشور مي باشند . اما براساس فراواني نسبي استان هاي كرمانشاه ،‌ اصفهان ، فارس ، آذربايجان غربي ، سمنان ، سيستان و بلوچستان به ترتيب 6 استان برتر كشور مي باشند. استانهاي ايلام، كهگيلويه و بويراحمد ، بوشهر، كردستان، هرمزگان، استانهايي هستند كه كمترين فراواني آموزشهاي فرهنگي و هنري و جغرافيايي را مي‌توان به عنوان عوامل مرتبط با كاهش و افزايش فراواني ها مورد توجه قرار داد.
مراكز آموزشي كشور در سه دسته كلي ( مراكز آموزش دولتي رسمي، دولتي غيررسمي و آزاد) مورد بررسي قرار گرفته و نتايج زير بدست آمده است:
- مراكز دولتي غيررسمي با 3141706 نفر ( 8/80 درصد ) بيشترين تعداد آموزش ها را بخود اختصاص داده اند . مراكز دولتي رسمي با 721086 نفر ( 5/18 درصد) در رتبه بعدي و مراكز آموزش آزاد با 27026 نفر (7/0 درصد) كمترين فراواني را به خود اختصاص داده اند . مراكز آموزش دولتي غيررسمي، شامل كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان، مراكز فرهنگي شهرداري تهران، هلال احمر، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، وزارت علوم تحقيقات و فناوري ، صدا و سيما و سازمانهاي مختلف بوده است. كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان 73 درصد آموزشها را بخود اختصاص داده است . بهترين فعاليتهاي اين كانون در زمينه آموزشهاي هنري و مذهبي و نقاشي و خوشنويسي، صنايع دستي و فيلم و نمايش بوده است . هلال احمر در آموزش ورزشي و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي در آموزش موسيقي فعاليت بيشتري داشته‌اند . مراكز آموزشي آزاد بيشتر در زمينه هاي هنري بخصوص طراحي، نقاشي ، خوشنويسي و موسيقي و هنرهاي تجسمي فعاليت داشته اند . نكته بسيار مهمي كه در زمينه مراكز آموزش كشور وجود دارد فعاليت كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان است كه به تنهايي 4/54 درصد از آموزشهاي فرهنگي و هنري كل كشور بخصوص آموزشهاي هنري و مذهبي را بخود اختصاص داده است و اين ميزان آموزش را تنها در سالهاي 1372 – 1368 يعني سالهاي بعد از جنگ انجام داده است .
بطور كلي رتبه بندي مراكز آموزش غيررسمي از نظر فراواني آموزشهاي انجام شده به ترتيب عبارت است از: كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان 73 درصد، هلال احمر 9/12 درصد، سازمانهاي مختلف 1/6 درصد، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي 7/5 درصد، مراكز فرهنگي شهرداري تهران 12/1 درصد، صدا و سيما 2/0 درصد، وزارت علوم تحقيقات و فناوري 6/0 درصد.
4- نگاهي به وضعيت جشنواره ها و مسابقات فرهنگي
فعاليتهايي كه در اين قسمت مورد بررسي قرار گرفته است عبارتند از : جشنواره ها ، مسابقات ، سخنرانيها، سيمنارها، شب شعرها و مراسم مذهبي كه بر اساس آمار و اطلاعات مندرج در گزارش فرهنگي كشور به ترتيب 4/83، 6/9، 5/1، 7/1، 5/3، 3 درصد از حجم فعاليت ها را بخود اختصاص داده اند.
در موضوع جشنواره ها بيشترين حجم فعاليت مربوط به جشنواره فيلم با 3/90 درصد است . در بخش مسابقات فرهنگي بيشترين سهم مسابقات مربوط به مسابقاتي در زمينه احكام و موضوعات ديني و پس از آن شعر و ادبيات و هنر بوده است.
در موضوع سمينارها اطلاعات موجود را بايد با احتياط بررسي كرد زيرا 65 درصد از سمينارهاي فرهنگي و هنري از نظر موضوع نامشخص اعلام شده است. با وجود اين، در موضوعات مشخص شده 24% اين سمينارها به مناسبت ها اختصاص داشته است.
تعداد شب شعرهاي برگزار شده بر اساس آمار موجود 283 مورد بوده است كه در آن 6337 نفر شركت داشته اند.
در موضوع مراسم مذهبي آنچه در كتاب گزارش فرهنگي آمده، مراسمي است كه سازمانها و نهادها و مؤسسه هاي دولتي يا نيمه دولتي به نحوي در برگزاري آن دخالت داشته اند . اين مراسم مذهبي چندگونه بوده اند:
1-مراسم مربوط به قرآن ( حفط، قرائت .....) 2- امام خميني (ره) 3- شبيه خواني 4-نامشخص كه به ترتيب 8/33، 5/1، 2/3 ، 7/88 درصد را بخود اختصاص داده‌اند.
با توجه به تغييرات هر يك از موضوعات فوق در سالهاي مختلف پس از انقلاب و همچنين چگونگي توزيع استاني آنها يافته هاي قابل توجهي بدست آمده است . كه ذكر نتايج و تفسير يافته هاي آن در اين مختصر نمي گنجد. اما به لحاظ توزيع سازماني فعاليتهاي فوق، مي توان گفت كه: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي (5/39 درصد) آموزش و پرورش (8/6 درصد) از جشنواره ها و مسابقات را بخود اختصاص داده اند .
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
كاربر(ان) زير تشكر كردند: فوزیه خالدی
مدیران انجمن: فوزیه خالدی