پنج شنبه, 17 خرداد 1403

 



موضوع: معنی اغراق و فرق آن با غلو

معنی اغراق و فرق آن با غلو 10 سال 1 هفته ago #80932

با عرض سلام
اغراق
كلمات كليدي : اغراق، مبالغه، غلو

اغراق، كلمه‌ای عربی و مصدر باب افعال است و در فرهنگ‌ها به معانی مختلف آمده است از جمله غرق كردن، پركردن كاسه و پركردن كمان. در فرهنگ‌های ادبی معنی اخیر را در وجه تسمیه اغراق در نظر داشته‌اند. در اصطلاح یعنی در وصف و مدح یا ذم كسی زیاده روی كنند و آنچه را وجود دارد، بیش از آنچه هست، جلوه دهند.
تا حدود قرن هفتم، مؤلفین كتاب‌های بدیعی بین «مبالغه» و «اغراق» و «غلو» فرق نمی‌گذاشتند و هر سه كلمه را به یك معنا می‌گرفتند اما بعدها بین آنها فرق گذاشته‌اند.
«اغراق» وصف، مدح یا ذم چیزی است زیادتر از حد معمول به گونه‌ای كه عقلاٌ ممكن باشد، ولی عادتاٌ امكان پذیر نباشد؛ مانند:
باد اگر در من اوفتد ببرد كه نماندست زیر جامه‌ تنی
(سعدی)

«مبالغه» آن است كه در وصف و مدح یا ذم، افراط و زیاده‌ روی كنند اما از حد امكان عقلی و عادی تجاوز نكنند، آنچنان كه رودكی می‌گوید:
همی بكشتی تا در عدو نماند شجاع
همی بدادی تا در ولی نماند فقیر

غلو، آن است كه در وصف چیزی مبالغه كنند و وصف را از حد درگذرانند، به طوری كه عقلاٌ و عادتاٌ محال باشد:
نُه كرسی فلك نهد اندیشه زیر پای
تا بوسه بر ركاب قزل ارسلان زند
(ظهیر فاریابی)

البته اصطلاحات مزبور، در موارد بسیاری به جای هم و به عنوان مترادف به كار رفته‌اند؛ اما، در این تقسیم‌بندی غلو از اغراق و اغراق از مبالغه قوی‌تر است.
در باب اغراق و حد قبول آن، در میان اهل ادب، پیوسته اختلاف‌ نظرهایی بوده است: برخی آن را به كلی رد كرده‌اند، چون به كار بردن آن را نشانه دور شدن گوینده از بیان حقیقت دانسته‌اند؛ برخی دیگر معتقدند كه همین دور شدن از حقیقت، نشان ذوق هنری است.
به طوری كه مثل شده بود، «احسن الشعر اكذبه»؛ (زیباترین شعرها دروغ‌ترین آنهاست)؛ و نظامی گفته است:
در شعر مپیچ و در فن او چون اكذب اوست احسن او

دسته‌ای دیگر نیز اغراق را در حد معقول و معتدل جایز شمرده‌اند. به نظر می‌رسد آنچه حد زیبایی یا قابل قبول بودن اغراق را تعیین می‌كند، دوری یا نزدیكی آن به واقعیت نیست؛ بلكه، زیبایی و تناسب تصویری است كه به وسیله اغراق ارائه می‌شود و نیز این نكته كه شاعر بتواند با مهارت امری را كه محال به نظر می‌آید، ممكن جلوه دهد.
اغراق جزو صنایع بدیع معنوی است و درگذشته از اهمیت فوق العاده‌ای برخوردار بوده، به گونه‌ای كه كمتر شعری از این صنعت خالی است. استفاده از این صنعت گاه چنان با افراط همراه بوده كه در مواردی به ترك ادب شرعی منجر شده است:

صواب كرد كه پیدا نكرد دو جهان
یگانه ایزد دادار بی‌نظیر و همال
وگرنه هر دو جهان را كف تو بخشیدی
امید بنده نماندی به ایزد متعال

حماسه عرصه گسترده این صنعت بوده و از مختصات آن محسوب می‌شود؛ به طوری كه عده‌ای معتقدند نباید بدان صنعت اطلاق كرد زیرا، در حماسه قهرمان، فردی ما فوق بشر است و از این رو رفتار و كردار او غیر طبیعی است.
در شاهنامه فردوسی نمونه های زیبایی از اغراق را می‌توان یافت:
زسمّ ستوران در این پهن دشت
زمین شد شش و آسمان گشت هشت
شود كوه آهن چو دریای آب
اگر بشنود نام افراسیاب

گذشته از آن قصیده های مدحی و بعضی هجوها نیز نمونه‌های خوبی از اغراق را در خود دارند. در قرن یازدهم و در میان شعر شاعران سبك هندی نمونه‌های فراوانی از اغراق‌های دور از ذهن كه اغلب از زیبایی و ظرافت خالی است، می‌توان یافت.

باسپاس فراوان
پيوست:
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
كاربر(ان) زير تشكر كردند: ثریا شفاعتی
مدیران انجمن: ثریا شفاعتی