شنبه, 12 خرداد 1403

 



موضوع: معماری ایرانی

معماری ایرانی 11 سال 1 هفته ago #10452

مقدمه
معماری يعنی ارائه بهترين راه حل، چه استفاده از راه حل های گذشته، چه خلق راه حل جديد برای رسيدن به هر هدفی.معماری هنر و دانش طراحی بناها و سایر ساختارهای کالبدیست. تعاریف جامع تر، اغلب معماری را شامل طراحی تمامی محیط مصنوع از طراحی شهری و طراحی منظر تا طراحی خرد جزییات ساختمانی و حتی طراحی مبلمان می دانند طراحی معماری در اصل استفاده خلاقانه از توده، فضا، بافت، نور، سایه، مصالح، برنامه و عناصر برنامه ریزی مانند هزینه، ساخت و تکنولوژی است به منظور دستیابی به اهراف زیباشناختی، عملکردی و اغلب هنری. این تعریف، معماری رااز طراحی مهندسی که استفاده خلاقانه از مصالح و فرمها با بهره گیری از ریاضیات و قواعد علمی است، متمایز می کند. آثار معماری به عنوان سمبل های فرهنگی، سیاسی و اجتماعی شناخته می شوند. تمدن های تاریخی در ابتدا از طریق همین آثار معماری شناخته می شوند. ساختمان هایی نظیر تخت جمشید، اهرام ثلاثه مصر، کالاسیوم روم از جمله چنین آثاری محسوب می شوند. آثاری که پیوند دهنده مهم خودآگاهی های اجتماعی بوده اند. شهرها، مذاهب و فرهنگ هااز طریق همین یادواره ها خود را می شناسانند. واژه « معماری » در زبان عربی از ريشه ی « عمر » به معنای عمران و آبادی و آبادانی است و « معمار » ، بسيار آباد کننده . در زبان فارسی برابرهايی گوناگونی برای آن آمده است مانند :‌ « والادگر » ، « راز » ، « رازيگر » ، « زاويل » ، « دزار » ، « بانی کار » و « مهراز » . مهراز ، واژه ای است مه از « مه » + « راز » درست شده و برابر مهتر و بزرگ بنايان است که از دو بخش « مه » ، يعنی بزرگ و « راز » يعنی سازنده درست شده است . اين واژه برابر مهندس معمار به تعبير امروزی است . در زبان لاتين نيز واژه [architect]1 از دو بخش archi به معنای سر ، سرپرست و رئيس و tecton به معنای سازنده درست شده که کاملاً همتراز با واژه مهراز می باشد .
بايد توجه داشت که امروزه واژه « معماری » در دو معنای وابسته بکار می رود :
۱) يکی معماری به عنوان فرايند ساماندهی فضا که اسم معنا شمرده شده است و به يک فعاليت آفرينشگر ( خلاقانه ) آدمی توجه دارد و بر پايه ی علمی-تجربی ، هنر و فناوری ساخت پديد می آيد . اين برداشت بيشتر از سوی معماران صورت ميگيرد .
۲) دوم معماری به عنوان دستاورد ساماندهی فضا يا اثر معماری که اسم ذات شمرده شده است و به ساختمان هايی اشاره دارد که پيش از ساخت آنها اين فرآيند پيموده شده است . اين برداشت بيشتر از سوی باستان شناسان و مورخين معماری بکار می رود .
در يک نعريف کلی از معماری ويليام موريس ([William Morris]) چنين می نويسد :
معماری ؛ شامل تمام محیط فیزیکی است که زندگی بشر را در بر می گیرد و تا زمانی که جزئی از دنیای متمدن بشمار می آییم ، نمی توانیم خود را از حیطه ی آن خارج سازیم ، زیرا که معماری عبارت از مجموعه اصلاحات و تغییراتی است که به اقتضای احتیاجات انسان ، در روی کره ی زمین ایجاد شده است که تنها صحراهای بی آب و علف از آن بی نصیب مانده اند . ما نمی توانیم تمام منافع خود را در زمینه معماری در اختیار گروه کوچکی از مردمان تحصیل کرده بگذاریم و آنها را مامور کنیم که برای ما جستجو کنند ، کشف کنند ، و محیطی را که ما باید در آن زندگی کنیم شکل دهند و بعد از ما آن را ساخته و پرداخته تحویل بگیریم و سپس متحیر شویم که خاصیت و عملکرد آن چیست . بعکس این بر ماست که هر یک ، بنوبه خود ترتیب صحیح بوجود آمدن مناظر سطح کره زمین را سرپرستی و نظارت کنیم و هر یک از ما باید از دستها و مغز خود ، سهم خود را در این وظیفه ادا کند .

خانهٔ بروجردي ها
خانهٔ بروجرديها در شهر کاشان در نزديکي حمامي با نام بروجرديها در خيابان علوي واقع شده است. اين خانه براساس اطلاعات کتيبههاي موجود در سالهاي ۱۲۹۲ تا ۱۳۱۰ ساخته شده است.
خانه توسط حاج سيدجعفر نطنزي که از بروحرد مالالتجاره وارد کاشان ميکرد ساخته شده است. ساختمان از شاهکارهاي معماري خانههاي مسکوني کاشان و ايران است که از نظر ويژگيهاي معماري از بهترين خانههاي دوران اخير محسوب ميشود.


خانهٔ اعلم
در خيابان عبدالرزاق و در کوچهاي روبهروي تل عاشقان و در قلب بافت قديم اصفهان خانهاي قرار گرفته که به لحاظ زيبائي و تزئينات پُرکار و ويژگيهاي هنري و نقاشي روي گچ و نقاشي روي آئينه و صنايع چوبي و حجاري در عداد بناهاي شاخص اصفهان بهشمار ميرود.
اين خانه که سالها از طرف مالکان بلااستفاده رها شده بود، پس از خريداري مورد مرمت و بازسازي قرار گرفت.
متأسفانه قسمتهائي از اين بناي جالب بهوسيلهٔ افراد سودجو که وجود اين اثر نفيس را مزاحمتي براي اهداف سودجويانهٔ خود ميدانستند تخريب شده است. از جمله آتشسوزي سردر بسيار زيباي خانه و تخريب طاقي که بر روي گذر شمالي ساخته شده بود و بهصورت پشتبندي محکم و استوار خانه را حفظ ميکرد.
آنچه در خانهٔ اعلم جلب توجه ميکند، تنوع تزئينات و نقاشيها و گچبريهاي آن است. اتاق پنجدري خانهٔ اعلم همچون آلبوم نفيسي از آينهکاري، نقاشي، گچبري و منبتکاري هنرهاي تزئيني دوران قاجار را رو در روي بيننده قرار ميدهد.
طرحهاي متعددي که از کاخهاي زيباي اصفهان و مناظر ايراني و اروپائي تهيه شده به همراه گل و بوته و شيشههاي رنگي ميتواند الگوي مناسبي براي هنرهاي تزئيني دوران قاجار باشد. علاوه بر آن تزئينات اين خانه بيانگر توجه مجدد هنرمندان دوران قاجار به هنرهاي دوران صفويه است.
خانهٔ قزويني ها (محل فعلي ميراث فرهنگي)
در محلهٔ شهشهان و در ضلع جنوب شرقي ميداني که بقعهٔ شهشهان در آن قرار دارد، خانهاي قرار دارد گرفته که از بناهاي دوران ناصرالدينشاه قاجار است. اين خانه که تا اوايل دههٔ ۱۳۵۰ در مالکيت افراد بوده و بهصورت خانهٔ مسکوني مورد استفاده قرار ميگرفت به نام خانهٔ قزوينيها معروف بود.
ورودي فعلي خاه در انتهاء بنبستي به شکل دالان قرار گرفته که ابتدا و انتهاء آن سرپوشيده است. در طول اين دالان طويل ديوار خانهٔ کهکشاني قرار دارد که بهصورت مشبک آجري بازسازي شده است. اگرچه قدمت خانهٔ کهکشاني با خانهٔ قزوينيهاي يکي است، اما معماري اين خانه و تزئينات آن به ظرافت خانهٔ قزوينيها نميرسد. خانهٔ کهکشاني داراي دو ورودي است که يکي در ميدان شهشهان و ديگري در انتهاء راهروي ورودي خانهٔ قزوينيها قرار گرفته است.
از مقابل همين ورودي به خانهٔ قزوينيها وارد و از طريق راهروي دهليز مانند به زيرزمين و حياط مرتبط ميشويم. زيرزمين اين خانه در سه جانب شمالي، شرقي و غربي حياط اندروني قرار گرفته است. اين زيرزمين وسعت بسياري دارد، مخصوصاً در جبههٔ شمالي که محوطهٔ وسيعي بهصورت يک فضا با سقف تخت وجود دارد.
خانهٔ قزوينيها داراي يک ورودي اصلي است که در کوچهٔ امام جمعه قرار دارد. از اين در که در حال حاضر مورد استفاده قرار نميگيرد و دالاني طويل با فضاهاي مختلف خانه ارتباط برقرار ميشود.
پس از عبور از اين دالان طويل در سمت راست به حياط خلوت ميرسيم. اين حياط خلوت با راهروئي که داراي ۲ خم است، حياط خلوت را به حياط خانه مربوط ميکند. در انتهاء اين راهرو هشتي بسيار زيبا و سادهاي خودنمائي ميکند که از سمت راست به حياط اندروني مربوط ميشود. قسمت اصلي اين خانه اندروني است که با حياط بزرگ و ساختمانهائي در چهار طرف آن قرار دارند بيشترين فضاي اين مجموعه را اشغال کردهاند. سالن اصلي خانه يا شاهنشين داراي پنجرهٔ ارسي و سه در بسيار نفيس است که شيشههاي رنگي و مشبک ريز نقش از عناصر اصلي و زيباي آن محسوب ميشوند. طاق اين سالن با مقرنسهاي گچبري شده پوشش داده شده است. در طرفين سالن درهائي است که به اتاقهاي بزرگ مجاور راه دارند. اين درها نيز داراي شيشههاي رنگي هستند. اتاقهاي سالن بهصورت طاق و تويزهٔ ساده و فاقد تزئينات هستند. در غرب خانه يک سالن پنجدري ارسي است که داراي تزئينات آئينهکاري و گچبري است و طرفين آن با دو ايوان کوچک و دو اتاق سهدري فضاي جبههٔ غربي را کامل ميکنند. در مقابل جبههٔ غرب و در سمت شرق فضاهاي قرينه با جبههٔ غرب ساخته شده است. تنها اين جبهه در تزئينات اتاق است که فاقد آئينهکاري و نقاشي است، اما درب ارسي آن کامل و زيبا است.در جنوب حياط سه ايوان کوچک براساس اصل قرينهسازي ساخته شده است. اين خانه در سال ۱۳۵۳ از طرف دولت وقت خريداري شد و در اختيار وزارت فرهنگ و هنر آن روز قرار گرفت که از همان زمان تعمير و بازسازي و مرمت آن شروع شد و بهعنوان محل سازمان ملي حفاظت آثار باستاني مورد استفاده قرار گرفت در حال حاضر اين خانه زيبا و خانهٔ کهکشاني محل ادارهٔ کل ميراث فرهنگي استان است و علاوه بر کاربري اداري، مورد بازديد گردشگران و علاقهمندان و دانشجويان رشتههاي ذيربط نيز قرار ميگيرد.
خانهٔ قدسي
در نزديکي درب امام اصفهان خانهاي زيبا و جالب قرار گرفته که اساس آن مربوط به زمان صفويه است و در دورههاي مختلف تغييرات بنيادي و کالبدي در آن داده شده است. اين خانه داراي دو ورودي در سمت شمال است و اتاقها در چهار جبههٔ اطراف حياط بهصورت دو طبقه ساخته شدهاند. ازارهها و پلکان ساختمان از سنگ است و تزئينات آن مربوط به دوران صفويه تا قاجار است جبههٔ شمالي بنا داراي تزئينات حکاکي و نقوش لچک و ترنج گچي است که از ظرافت خاصي برخوردار است. اين ساختمان در سال ۱۲۷۸ هجري شمسي به محل مدرسهٔ قدسيه اختصاص يافت و سالها اين نهاد آموزشي در آن مستقر بود. در سال ۱۳۵۷ مرحوم استاد منوچهر قدسي شاعر و خطاط و هنرمند معروف اصفهان اين خانه را جهت تبديل به مرکز اصفهانشناسي در اختيار وزارت فرهنگ و هنر وقت قرار داد. از سال ۱۳۷۲ نيز از طرف سازمان مسکن و شهرسازي و ميراث فرهنگي عمليات مرمت آن آغاز گشت. خانهٔ قدسي بهدليل وجود تزئينات بسيار زيباي لچک و حکاکي و نقوش و همچنين بهلحاظ دربر داشتن ويژگيهاي معماري دوران صفوي تا قاجار از اهميت بسياري برخوردار است و ميتواند بهعنوان يکي از جاذبههاي بسيار مهم جهانگردي اصفهان مورد بازديد گردشگران قرار گيرد.
خانهٔ سرتيپي
در خيابان ملک اصفهان خانهٔ قديمي سرتيپي قرار گرفته است. مجموعه فضاهاي اين خانه در سه جبهه قرار گرفتهاند که دو جبههٔ شمالي و جنوبي از جبههٔ سوم مرتفعتر هستند. مهمترين قسمت خانهٔ تالار جبههٔ شمالي است. که با شکل نيم صليبي خود با دو اتاق سهدري طرفين ارتباط دارد.
ديوارهاي اين تالار داراي تزئينات فراوان نقاشي روي گچ هستند. علاوه بر آن دو رديف قطاربندي نيز در اين در و ديوارها وجود دارد. سقف تالار حاوي نقاشيهاي پُرکاري است که از نقاشيهاي اروپائي تأثير گرفتهاند.
جبههٔ جنوبي شامل سه اتاق سهدري و دو فضاي کفشکن در بين آنها است. در جبههٔ غربي دو اتاق وجود دارد که با دري کوچک به حياط باز ميشود. دالاني که از طريق آن به حيات خانه وارد ميشوند در ميانهٔ اين جبهه قرار گرفته است. در گوشهٔ جنوب شرقي نيز ورودي ديگري به چشم ميخورد. نماهاي خانه سرتيپي پوشيده از اندود سادهٔ گچ است و فقط در نماي سهدريهاي جبههٔ شمالي تزئينات گچبري به چشم ميخورد.
ازارهٔ جبههٔ شمالي و شرقي اين خانه داراي نقوش حجاري هستند. خانهٔ سرتيپي اصفهان نمونهٔ ديگري از خانههاي قديمي اصفهان است که بهدليل وجود ويژگيهاي هنري و معماري مورد مرمت و بازسازي قرار گرفته است. اين خانه ميتواند براي گردشگران ايراني و خارجي جالب توجه باشد.
خانهٔ سوکياس
در محلهٔ تبريزيها خانهاي است که در حدود ۲۰۰۰ مترمربع مساحت دارد. اين خانه را در اصل کوشک بين دو باغچه بوده است که در قديم ساخت آنها معمول و متداول بود.
ورودي اصلي خانه در جبههٔ شمالي و بر کوچهٔ تبريزيها واقع شده و داراي سردر مقرنس ساده و زيبائي است که در مجاورت آن اتاقهائي ساخته شده است، اما ساختمان اصلي تزئينات نقاشي و طلاکاري و معماري بسيار جالبي دارد.
در وسط ساختمان اصلي تالاري وجود دارد که بهصورت دو طبقه ساخته شده است. در وسط اين تالار حوض سنگي ۸ گوش قرار گرفته که اطراف آن رواقهائي در دو طبقه ساخته شده است. در رواقهاي پائين و در داخل طاقچهها نقاشيهاي مينياتور از دوران صفوي ديده ميشوند. اين نقاشيها به شيوهٔ رضا عباسي هستند و بسيار هنرمندانه ترسيم شدهاند.
ايوان شمالي بهوسيلهٔ سه پنجرهٔ ارسي از تالار وسط جدا ميشود. در دو جهت شرق و غرب اين ايوان تصاويري وجود دارند که متعلق به مسيحيان خارجي و همسران آنها ميباشند.
حاشيه هاي اين نقاشيها با تزئينات اسليمي و ختائي تزئين شدهاند. تزئينات سقف ايوان قاببندي چوبي و تختهکوبي بهصورت شطرنجي است.
سقف ايوان بر دو ستون چوبي رفيع استوار است. دو اتاق تو در توي طرفين تالار و ايوان با سقف طاق و چشمهاي فاقد تزئينات است.
سقف تالار با يک ترنج زيبا تزئين شده که در پائين با رسمبندي و تقسيمات هندسي فرم بسيار زيبائي گرفته است.
در کتيهٔ اطراف طبقهٔ اول تالار، نقوش تشعيري شامل حيوانات و درختان و پرندگان با زمينهٔ طلائي نقاشي شده است. خانهٔ سوکياس بهدليل وجود جاذبههاي هنري و ويژگيهاي معماري و همچنين تزئينات پرُکار دوران صفويه از مالکين خريداري شد و پس از مرمت و بازسازي در اختيار دانشگاه فارابي قرار گرفت و در حال حاضر، به کارگاهها و آزمايشگاه اين دانشگاه اختصاص دارد. اين خانهٔ زيبا ميتواند يکي از جاذبههاي بسيار جالب اصفهان باشد و مورد بازديد گردشگران ايراني و خارجي قرار گرفته و يکي از آثار مطلوب براي آشنائي با هنر معماري دوران صفويه خواهد بود.
خانهٔ داويد
در مجاورت خانهٔ سوکياس، خانهٔ داويد قرار گرفته که از آثار دوران صفوي است که در زمان قاجار در قسمت جنوبي اين خانه تغييراتي داده شد و دو اتاق و يک ايوان سرپوشيده به آن الحاق شده است. ورودي اين خانه يک سردر آجري دارد که در بالاي آن مشبکهاي هندسي آجري ديده ميشود. هشتي عمارت که در پشت در ورودي قرار گرفته چهارگوش است. اين هشتي بهوسيلهٔ راهرو طويل و سرپوشيدهاي به حياط مربوط ميشود.
پس از ورود به حياط در سمت شمال ساختمان اصلي دورهٔ صفويه ديده ميشود. اين ساختمان داراي سالن مرکزي بهصورت طاق و چشمه با مقرنسهاي چند پايه در وسط ميباشد.
در شرق و غرب سالن اتاقهائي بهصورت دو طبقه به چشم ميخورند. نماي جبههٔ شمالي با نقوش هندسي آجري بسيار زيبا تزئين شده است. در قسمت جنوب غربي حياط خلوت قرار گرفته که دو اتاق در شمال و جنوب آن ديده ميشود. اتاق جنوبي داراي سهدري ارسي بسيار زيبا است. داخل اين اتاق داراي تزئينات نقاشي بوده است که در حال حاضر اثري از آنها ديده نمي شود.
خانهٔ داويد نيز بهدليل وجود ويژگيهاي معماري دوران صفويه پس از خريد در اختيار دانشگاه فارابي قرار گرفت و در حال حاضر به محل کلاسهاي مرمت اختصاص دارد.
خانهٔ داويد هم ميتواند بهصورت يکي از جاذبههاي زيباي اصفهان، گردشگران ايراني و خارجي و پژوهشگران و علاقهمندان به فرهنگ و هنر ايران اسلامي را به خود جلب کند.
خانهٔ پطروس
يکي از خانههاي زيباي جلفا خانهٔ پطروس است. اين خانه که در چهارراه حکيم نظامي قرار گرفته متعلق به پطروس ولي جانيان بوده است. وي يکي از تجار ثروتمند و مشهور جلفا بود که بهدليل صداقت مورد توجه اولياي دولت صفوي بود و در بين ارامنه از احترامي خاص برخوردار بود. طبق کتيبهاي که در محل خانه بوده است اين بنا در سال ۱۰۴۶ هجري قمري در زمان سلطنت شاهصفي ساخته شده است.
خانهٔ پطروس از دو جبهه تشکيل شده که در آن روزگار بهوسيلهٔ باغي از هم جدا ميشدهاند. يک قسمت براي فصل تابستان و قسمت ديگر براي ايام زمستان ساخته شده بود.
ساختمان داراي دو طبقه است. طبقهٔ همکف از يک اتاق مرکزي و دو اتاق کوچک تشکيل شده است. در قسمت جنوبي ديوار اين اتاق تزئيناتي به شکل گچبري ديده ميشود. اين تزئينات شامل حجمهائي مانند، کاسه، صراحي، و ظروف ديگر است. اين شيوهٔ تزئينات در اتاقهاي کاخ عاليقاپو و برخي بناهاي ديگر به چشم ميخورند.
در وسط اين اتاق حوض آبي وجود دارد که از سنگ مرمر ساخته شده است. در ديوار جنوبي اين اتاق فرورفتگي ديده ميشود که بهجاي بخاري اختصاص داشته است. در بالاي اين بخاري ديواري بقاياي خطي که به زبان ارمني نوشته شده به چشم ميخورد. در اين نوشته نام سازنده بنا ماتوس و سال تولد پطروس که با لقب خواجه ناميده ميشده است آمده است. سال تولد او ۱۶۵۹ ميباشد.
اتاقهاي طرفين تالار قرينه هستند و در تزئينات آنها بخاري ديواري نيز وجود داشته است. طبقهٔ فوقاني بيشتر از طبقهٔ همکف آسيب ديده، بنابراين دربارهٔ آن اطلاعات کمتري ميتوان به دست آورد. اما آنچه در اين طبقه کاملاً مشهود است قرينه سازي است. بهطوريکه در همهٔ قسمتها پله ها، پنجره ها، راهروها، و طاقچه ها قرينه سازي به وضوح به چشم ميخورد.

نقاشيهاي خانهٔ خواجه پطروس که بهصورت نقاشي ديواري است شامل برگها و گلهاي زينت يافته بهوسيلهٔ قطعاتي از طلا است. اين نقاشيها با نقاشيهاي اتاقهاي داخلي کاخ چهلستون و نقاشيهاي چليپاي موجود در کاخ عاليقاپو شباهت تام دارند.
ديگر نقاشيها، منظرههائي از شکار هستند که به مينياتور شبيه ميباشند و بالاخره تصاوير کوچکي از انسانها و مناظر طبيعت. اين خانهها نيز بهدليل دربرداشتن ويژگيهاي معماري دوران صفويه مخصوصاً تزئينات در اختيار دولت قرار گرفته و عمليات مرمت و بازسازي در آن در حال انجام ميباشد.
خانه هاي قديمي جلفا
همزمان با انتخاب اصفهان به پايتختي، محلهٔ جلفا تأسيس شد و تعداد بسياري از ارامنه در اين مکان ساکن شدند. با پيشرفت و ترقي جلفا و احداث کليساها و ميدانهاي متعدد، خانههاي بسياري نيز در جلفا ساخته شد. اگرچه اغلب اين خانهها در طول زمان و بهخصوص پس از مهاجرت ارامنه از اصفهان خراب شدند، اما هنوز خانههائي در جلفاي اصفهان وجود دارند که از نظر معماري و تزئينات و ساير ويژگيها در عداد آثار ديدني اصفهان بهشمار ميروند.
گذرها و معابري که پس از گذشت دهها سال هنوز هم به همان نام قديم خوانده ميشوند بيانگر قدمت اين محله است. در اين بخش به معرفي چند خانهٔ قديمي جلفا ميپردازيم. ذکر اين نکته نيز مناسب است که خانههائي که معرفي خواهند شد متعلق به ثروتمندان و کساني بوده است که بهدليل موقعيت اجتماعي ويژهاي که داشتهاند ميتوانستهاند خانههاي مسکوني مجلل بسازند و براي تزئينات آنها از هنرمندان و استادکاران مشهور و بهنام استفاده کنند.
برخي از اين خانهها بهدليل مساحت زياد در حال حاضر مورد استفادهٔ مراکز آموزشي است و به برخي ديگر نيز در آينده کاربريهاي مناسبي داده خواهد شد.

عمارت دارالحكومه
بنايي كه امروزه آيينه خانه مفخم ناميده مي شود , ساختماني است رفيع و با شكوه كه در شمال شهر بجنورد واقع شده است . اين بنا از آثار منحصر به فرد عصر ناصري در شمال خراسان است , كه در گذشته داخل باغ بزرگي قرار داشته و همراه با ابنيه ديگر از جمله عمارت مفخم , دروازه ورودي حوض خانه , باغ فواره و كلاه فرنگي تشكيل دارالحكومه مفخم را مي داده كه عمارت كلاه فرنگي بر اثر زلزله شديدي كه در بجنورد رخ داده تخريب شده و هم اكنون تنها آيينه خانه و عمارت مفخم به جاي مانده .بناي آيينه خانه كه محل كنوني اداره ميراث فرهنگي و موزه مردم شناسي بجنورد مي باشد , در سال 1376 خريداري و پس از مرمت در مهر ماه 1379 بهره برداري و به شماره 31167 در فهرست آثار ملي به ثبت رسيده است .باني اين اثر يارمحمدخان سهام الدوله بجنوردي معروف به سردار مفخم و معمار آن احتمالاً ممتحن الملك شقاقي بوده كه پس از تحصيل در مدرسه دارالفنون به دستور ناصرالدين شاه جهت گذراندن تحصيلات عاليه در رشته معماري به فرانسه اعزام وپس از رجعت به كار احداث كاخ هاي بزرگان گمارده شد

تالار آئينه
آيينه به معناي شكل و ديوار و نيز يكي از نيروهاي تشكيل دهنده انسان است . خانه در كتاب هاي مقدس اديان مختلف از جمله اوستا , كتاب مقدس زردشتيان فراوان به كار رفته . اين واژه قبل از اسلام و نيز در دوره هخامنشيان كاربرد فراواني داشته است و اما آنچه اطلاق نام آيينه خانه را بر اين بنا موجب گشته , وجود تالاري با تزئينات آيينه كاري در طبقه فوقاني است كه به عنوان فضاي اداري و ديواني جهت ملاقات هاي رسمي سردار مفخم (حاكم بجنورد) و برپايي مراسم تشريفات نظامي و رايزني در باب مسائل سياسي واجتماعي با سران ايل شادلو و ديگر رجال مطرح قاجار مورد استفاده قرار مي گرفته . از نكات قابل توجه اين تالار , وجود تصاوير 134 تن از شخصيت هاي برجسته عصر صفوي تا دوره قاجار و همچنين سران حكومتي كشور هاي همجوار است , كه شاخص ترين آنها شاه طهماسب , شاه عباس , آغا محمد خان , فتحعلي شاه وكريم خان زندمي باشد , كه در قسمت گيلويي (زير سقف) نصب شده و خود مروري است بر تاريخچه فعاليت هاي سياسي انجام شده در اين بنا . در تزيين تالار از 17 طرح مختلف استفاده شده كه شامل نقش چلچراغ , مقرنس , نماي بيرون عمارت , نقوش استيليزه گياهي , هندسي و …مي باشند
ويژگي هاي معماري بنا
مصالح به كار رفته در اين بنا شامل آجر , ماسه , آهك و گچ بوده , جهت رعايت اصول معماري در زيرسازي و پي اين بنا از سنگ استفاده شده , همچنين چوب ارس به صورت عمودي و افقي نيز به منظور استحكام بنا به كار رفته .آيينه خانه , توسط فضاي سبز محدودي از جمله گلكاري و احداث چپر وپرچين از كل مجموعه دارالحكومه منفك مي شده . بناي فوق الذكر داراي پلاني آزاد بوده , رعايت نظام هندسي , وجود تقارن و الهام پذيري از معماري غرب (به عنوان مثال استفاده از كاشي هفت رنگ ) در ساخت آن به وضوح مشاهده مي گردد .در ساخت نماي آيينه خانه از كاشي در سه تكنيك هفت رنگ , معقلي و اسليمي استفاده شده . نقوش اسليمي نيز نگاره هايي برگرفته از مظاهر طبيعت هستند كه براي پرهيز از شبيه سازي (رقابت با خالق ) طرح شده اند .ابعاد بنا 90/10 × 18 متر ارتفاع آن با احتساب مناره ها 60/ 14متر و مساحتي بالغ بر 5/392 متر را شامل مي شود . ساختمان داراي سه درب ورودي در اضلاع شمالي (ورودي اصلي) , غربي و شرقي مي باشد كه هر سه به راهرويي در طبقه اول منتهي مي شوند . در يك طرف اين راهرو حجره هايي قرار دارد و در سوي ديگر چهار اتاق . در دو انتهاي راهرو پلكان هايي تعبيه شده كه به طبقه فوقاني جايي كه تالار آيينه در آن واقع شده , ختم مي گردند . طبقه دوم نيز شامل چهار اتاق و تالار آيينه مي باشد .
دربهاي اين طبقه از جنس چوب صندل بوده كه با استخوان تزئين شده اند . سقف ها مشبك چوبي اند كه اين خود از شاخصه هاي معماري عصر قاجار محسوب ميگردد .سقف بنا دو پوششه بوده كه شيرواني آن قبلاً از جنس سفال و هم اكنون از ورق گالوانيزه است . در نماي شمالي (اصلي) عمارت 4 نيم ستون به قطر تقريبي 110 سانتيمتر و ارتفاع 10 متر مشاهده مي شود . دو نيم ستون داراي يك تاج نيم دايره اي هستند كه شكل گلدسته را تداعي مي كنند و دو نيم ستون ديگر فاقد تاج هستند . اين نيم ستون ها با كاشي هاي فيروزه اي و لاجوردي و نيز كاشي هاي سياه , سفيد و زرد مزين شده اند . نيم ستون ها با خط معقلي بسيار زيبايي آراسته شده اند كه كلمه محمد به طور منظم در اين نيم ستون ها از پايين به بالا 12 مرتبه تكرار شده است . يك مرتبه به رنگ سياه و يكبار به رنگ زرد كه نيم ستون ها به پايه اي از سنگ مرمرختم مي شوند .



در قسمت فوقاني نماي اصلي يك تاج نيم دايره اي وجود دارد كه نسبت به دو تاج نيم دايره اي روي مناره ها بسيار بزرگ تر است . در حاشيه تاج اصلي يك رديف كاشي با نقش گل لاله به رنگ قرمز و آبي به صورت سر بالا و واژگون نصب شده است . در قسمت داخلي اين نيم دايره يكسري نقوش اسليمي بسيار زيبا مشاهده مي گردد . در بخش مياني اين نيم دايره , يك دايره با زمينه لاجوردي وجود دارد كه نقش جدال بين شير و اژدها در آن ديده مي شود . در فرهنگ باستاني ايران زمين جدال بين شير و اژدها سمبلي از جدال بين خير و شر بوده است . در اين تصوير در حالي كه اژدها (سمبل شر ) شير را در بر گرفته , شير (سمبل خير ) با فشردن گلوي اژدها , شر را به آستانه نابودي مي كشاند .در كنار جدال بين خير و شر, دو تفنگدار در حاليكه به زمين زانو زده اند , محل جدال بين شير و اژدها را نشانه رفته اند . اين سربازان نيز خود مي توانند نمادي از خير و شر كه با هم در جنگند , باشند .در زير اين قسمت طاقي وجود دارد كه درب ورودي را در ميان گرفته است .كاشي هاي اين قسمت به رنگ زرد فيروزه اي و لاجوردي مي باشد . پيشاني طاق با نقوش اسليمي تزئين شده است . در قسمت زيرين نقش دو گلدان به صورت قرينه و همينطور نقش عمارت كلاه فرنگي در طرفين اين گلدان ها مشاهده مي شود . در دو طرف درب ورودي نقش دو سرباز در حال نگهباني از بنا به چشم مي خورد كه حالت چشم ها و طرز ايستادن سربازان ياد آور تابلو هاي تعزيه عصر قاجار مي باشد .در بخش مياني نما يك طاق جناقي وجود دارد كه در قسمت مياني آن پنجره اي به ابعادcm 290× cm290 قرار دارد . به نام طارمي وعلت بزرگ بودن آن تامين نور تالار آيينه و ايجاد چشم انداز مناسب به فضاي بيرون مي باشد .تزئينات اين طاق محراب گونه , دو لچكي با پس زمينه زرد همراه با نقوش اسليمي به رنگ فيروزه اي و لاجوردي مي باشد .بين قسمت فوقاني و مياني نما دو رديف كاشي هفت رنگ نصب شده . به طور كلي در معماري اين دوران رسم بر اين بوده است كه نام معمار و باني بنا در قسمت بالاي ورودي به صورت كاشيكاري حك مي شده . در اين بنا هم قبلاً در همين محل كتيبه اي وجود داشته كه محدوده حكومتي سردار مفخم و همين طور نام باني بنا در آن نقش بسته كه در دوران پهلوي به دستور رضا شاه اين كتيبه از سردر بنا جدا شده و به جاي آن كاشيكاري فعلي نسب شده است .فضاي فرو رفته بين نيم ستون هاي ايوان يا به عبارتي طاقديس نيز بعضاً با كاشي هاي لوزي شكل به رنگ هاي زرد , سفيد ,فيروزه اي و آبي مشبك , طرح زيبايي را در بنا ايجاد كرده اند .در بخش تحتاني طاقديسها يك طاقچه جناقي به ارتفاع 20/2 متر داراي پايه اي پوشيده از سنگ مر مر وجود دارد . قسمت داخلي اين طاق با كاشي هفت رنگ , زرد و لاجوردي و حاشيه اي به رنگ سياه تزئين شده است . در قسمت بالاي اين طاق روي يك كتيبه لاجوردي مملو از نقوش اسليمي منازعه گاو و شير نقاشي شده است كه به ياد ‎آورنده نقوش گاو و شير حك شده در حجاري ديواره هاي تخت جمشيد است .اين عمارت تنها نمادي از روح خلاق هنرمند ايراني است و تنها دست تواناي هنرمند ايراني با استعانت از هنر معماري ,نقاشي ,كاشيكاري و آيينه كاري قادر به خلق چنين تركيب بديعي مي باشد .در واقع با صيانت از آثار تاريخي , هنر مردان و زنان ايراني را محفوظ داشته ايم . هنري كه مظهر تمدن و فرهنگ ملي كشور عزيزمان ايران است.






منابع
1- سايت اينترنتي ويكي پديا
2- دانشنامه رشد
3- سايت اينترنتي آفتاب
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.

معماری ایرانی 11 سال 2 روز ago #12244

تشکر اگر خلاصه داشت کاملتر بود
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.