خوش آمديد,
مهمان
|
|
موقعیت : احمد و حید در خوابگاه در یک اتاق هستند. آنها در باره امتحانات پایان ترم صحبت می کنند.
احمد: اغلب امتحانات پایان ترم خیلی سخت هستند و به پشتکار زیادی نیاز دارند.فکر می کنی این ترم کی با موفقیت قبول می شود؟ حمید: امید پرتلاش ترین فرد در کلاس است.صبح زود به دانشگاه می آید، در همه کلاس ها به طور مرتب حاضر می شود ، ساعت های زیادی را در کتابخانه می گذراند و شب ها تا دیر وقت بیدار است. خلاصه ، حسابی دود چراغ خورده است. توماس در اوج موفقیت مصاحبه کننده :توماس! چگونه از پس این همه برنامه بر آمدید؟ شما با هیچی شروع کردید و حالا یک آژانس بیمه موفق دارید. شما واقعا در قله موفقیت هستید. توماس: ابتدا ، باید آستین ها را بالا بزنید و به کار بپردازید. مصاحبه کننده: ما همه به سختی کار می کنیم ولی هیچکدام به موقعیتی که شما رسیدید دست نیافتیم. توماس: این موضوع باعث می شود که گام دوم را برداریم. شما باید اهداف و مقصود خود را مشخص کنید و به آنها بچسبید. من به آن اهدافی که بر نامه ریزی کرده بودم ، رسیدم. : بنا براین راز موفقیت در اهداف و مقاصد می باشد. توماس: قطعا. به یک سری از اهداف عادت کنید .یک برنامه منسجم طراحی کنید و به آن بچسبید. : خوب، من این قوانین را اجرا میکنم.شاید بتوانم من هم پیشرفت کنم. توماس: اگر می خواهید موفق شوید، نمی توانید میان بر بزنید . این سومین قانون است. ---- : درست است. متوجه شدم. |
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
|