یکشنبه, 27 خرداد 1403

 



موضوع: جهانی شده فرهنگ

جهانی شده فرهنگ 10 سال 3 ماه ago #62536

به نام خدا

جهانی شدن فرهنگ

مقدمه:

جهانی شدن ،امروزه یکی از مهمترین مباحث حوزه علمی انسانی ،خصوصا علوم سیاسی و جامعه شناسی به شمار می رود جهانی شدن بعنوان یک پدیده روبه رشد و فراگیر تمامی جنبه های مختلف زندگی عرصه های اقتصادی ،سیاسی ،اجتماعی و فرهنگی را تحت تاثیر قرار می دهد .

مساله ای که باید به آن توجه کردو ((آنتونی گیدنز))آنرا مطرح می نماید این است که پدیده جهانی شدن یک پدیده صرفا اقتصادی نیست که در پی یکپارچه کردن تولید ،توزیع و مصرف کالا و خدمات باشد . جهانی شدن یک پدیده تک بعدی نیست ،بلکه پدیده ای چند بعدی است .

در دهه های پایان قرن بیستم شاهد برجسته شدن فرهنگ هستیم . یکی از چالش بر انگیزین جنبه های جهانی شدن جنبه های فرهنگی جوامع هست . برخی،دیگر،یکی شدن فرهنگ ملت ها را حاصل پیشرفت های عظیم در فناوری ارتباطات و تبادل اطلاعات و نفوذ و گسترش شبکه های رایانه ای و ماهواره ای می باشند را یکی از جنبه های مثبت پدیده جهانی شدن تلقی می کنند .

((جهانی شدن فرهنگی) عبارت است از (جهانی شدن فرهنگی) عبارت است از شکل گیری و گسترش فرهنگی خاص در عرصه جهانی). این فرایند موجی از همگونی فرهنگی را در جهان پدید می آورد و همه ی خاص های فرهنگی را به چالش می طلبد . یک برداشت رایج و آشنا از جهانی شدن فرهنگ غربی همان ((امپر یالیسم فرهنگی))است. از این دیدگاه جهانی شدن عبارت است از اراده معطوف به همگون سازی فرهنگی جهان از این منظر از جهانی کردن و به عبارت دیگر غربی کردن جهان سخن می گویند . (گل محمدی ، 83،101،102)در این میان ((آنتونی گیدز))اعتقاد دارد که معنای جهانی شدن این نیست که جامعه جهانی در حال ((یکپارچه شدن )) است . برعکس این پدیده در برخی ابعاد با تفرق و شقه شقه شدن روبروست تا اتحاد و یکپارچگی . به عبارت دیگر ، فرآیند جهانی شدن فرآیند همگن ساز نیست ،بلکه فرآیندی تفکیک ساز است و همه چیز زا به هم به صورت یکدست توسعه نمی دهد وپیامد هایش به هیچ وجه خطرناک نیستند و از آنها هم گریزی نیست .(سعیدی:14،85)

یکی از پرسش های اساسی این بوده است که آیا پدیده جهانی شدن در عرصه فرهنگ منجر به یکنواختی و همسانی فرهنگ ها می شود ویا موجب بروز تنوعات جدید فرهنگی می گردد .

طرح مسئله :

جهانی شدن ،پدیده ای است که به سرعت در تمام ابعاد و زوایای بشری در حال نفوذ و گسترش است .به عبارت دیگر جهانی شدن جنبه های مختلف زندگی انسانی (اقتصادی ، سیاسی ، اجتماعی، فرهنگی) را تحت تاثیر قرار می دهد . جهانی شدن ضمن اینکه بر پدیده های مختلف تاثیر گذار است از آنها نیز متاثر می گردد . به عبارت دیگر،پیشرفت های فناوری و ظهور شبکه های کامپیوتری و اینتر نت و ماهواره های مخابراتی باعث شده است که جهانی شدن نیز با سرعت و به نمونه هایی متنوع تر برزندگی جوامع انسانی تاثیر بگذارد وبا در نوردیدن مرز های ملی و جغرافیایی امکان ارتباط سریع بین افراد جوامع و نظام را فراهم نماید .

((یکی از مسایل محوری و عمده که بدو شکل گیری نظریه جهانی شدن اذهان بسیاری را به خود مشغول داشته و به موضوع مرکزی نظریه پردازان این حوزه تبدیل شده پیدایی هویت های عام و همگون در جهان بود . در این مرحله بسیاری از این نظریه پردازان با تعابیر متفاوتی از تاثیرات همگون ساز و یکنواخت کننده هویتی و فرهنگی جهانی شدن سخن می گفتند. از این منظرجهانی شدن به معنای امریکایی شدن ،غربی شدن یامک دونالدی شدن .... صرفا محدود به حوزه های اقتصادی یا سیاست نمی گردد ،بلکه حوزه فرهنگ را نیز در بر می گیرد . ))(کچوئیان:252،84)

از نظر این دیدگاه جهانی شدن یه امحاء و اضمحلال هویت های خاص و محلی ،از قبیل هویت های ملی و قومی یا هویت های دینی ،منجر گردیده است .

با توسعه بحث های نظری و گسترش مطالعات تجربی به تدریج این دیدگاه مسلط در مورد آثار هویتی جهانی شدن را به چالش کشید . دیدگاه که در اوایل دهه 90 میلادی در حوزه فرهنگ جهانی در آمد،پیدایی فرهنگ یا هویت عام را رد می کرد . از این منظر نظریه پردازان به جای ظهور و گسترش یک فرهنگ جهانی از هر نوعی که باشد ،شکل گیری فرهنگ ها و هویت های ترکیبی و التقاطی را به عنوان آثار جهانی شدن و ویژگی فرهنگی کنونی می دانند . از این منظر جهانی شدن موجبات تکثر فرهنگی را فراهم کرده است . و در نتیجه به جای آن که با وحدت هویتی یا پیدایی هویت واحد جهانی روبرو باشیم با تکثر هویتی مواجه هستیم .



جهانی شدن قبل از دهه 1990 : همگونی هویتی فرهنگی

از دهه 1990 : تکثر هویتی – فرهنگی :تکثر عرضی

تکثر طولی

فرآیند جهانی شدن پیامد های مهمی برای فرهنگ ها داشت .آن چه که مورد توجه هست این بود که پیوستن به اقتصاد جهانی تا چه حد الگو های موجود فرهنگ و نظم اجتماعی را تهدید می کند ؟ فرهنگ عامه غرب از مباحث اصلی فرهنگی در مقوله جهلنی شدن بود . این فرهنگ به رغم فراگیری خود ،با درجات متفاوتی از مقاومت روبرو شده است . و به طریق گوناگون سعی شده است جلوی نفوذ فرهنگ غرب گرفته شود .

ایران و جهانی شدن فرهنگ

دکتر حسین بشیریه به طور کلی دو دیدگاه کلان در خصوص جهانی شدن فرهنگ را متمایز می کند : 1- ((نظریه عمومی جهانی شدن فرهنگ ))2- ((نظریه های کثرت فرهنگی))

نظریه عمومی جهانی شدن فرهنگ به ظهور فرهنگ جهانی واحد و مسلطی اشاره دارد که سایر فرهنگ های بازمانده از تمدن های دیگر در آن حل خواهند شد . از این دیدگاه این فرهنگ همان تمدن غربی مدرن است . ((آرنولد توین بی))در کتاب خود((مطالعه تاریخ))می گویند: ما فرزندان تمدن غربی امروزه تنها به پیش می رویم و هیچ چیز جزء تمدن های فرو ریخته در اطرافهای نیست ......تا آنجا که ما می دانیم شانزده تمدن تا کنون نابود شده اند و نه تمدن دیگر در حال اختصارند . (بشیریه 142،79) دیگر متفکران غربی همچون هربرت اسپنسر،آگوست کنت،کانت و هگل از ظهور اجتناب ناپذیر فرهنگ و تمدن عقلانی واحد وفراگیر در سطح جهان سخن گفته اند و بر ضرورت تاریخی زوال دیگر فرهنگ ها و تمدن ها تاکید داشته اند .

از منظر نظریه کثرت گرایی فرهنگی ممکن است تمدن های مادی و تکنولوژیک واحدی در جهان مسلط گردد ، لیکن فرهنگ های مختلف هویت خود را حفظ خواهند کرد .((استوارت هرشبرگ)) در کتاب ((یک جهان و چندین فرهنگ )) ، فرض برتری ذاتی فرهنگ غرب را زیر سوال می برد و در مقابل بر تداوم اجتناب ناپذیر فرهنگ های دیگر تاکید می گذارد .(همان منبع)

دکتر حسین بشیریه دیدگاه سومی را تحت عنوان ((دیالکتیک فرهنگی ))را مطح می نماید .که از این منظر فرهنگ ها پدیده هایی متصلب و تغییر ناپذیر نیستند بلکه همواره به واسطه تاثیرات متقابل در حال تغییرند و اشکال تازه ای می یابند . هیچ فرهنگی پدیده بسیط و درخور فروبسته ای نیست بلکه ترکیبی از عناصر مختلف و نظامی باز است. به بیان دیگر فرهنگ ها با یکدیگر ترکیب می شوند و تنها از این طریق است که عناصری از آنها باقی می ماند و عناصر دیگر از میان می رود . هیچ فرهنگی به عنوان کلیتی یکپارچه نه تداوم می یابد و نه از بین می رود.

در ایران دو نگرش وجود دارد . نگرشی که به فرهنگ غرب گرایش دارد و نگرشی که به فرهنگ اسلامی گرایش دارد . و تقابل میان این به عنوان تعارضی سنت گرایی و نو گرایی فرهنگی تعبیر می شود .

ظهور فرهنگ مدرن غربی در ایران به طور کلی محصول ارتباطات فزاینده با غرب ، اصلاح نظام فرهنگی و اجتماعی در اواخر قرن نوزدهم ، پیدایش طبقه روشنفکران غرب گرا ، نوسازی فرهنگی ، آموزشی و اقتصادی و اجتماعی توسط دولت پهلوی و ادغام تدریجی ایران در نظام جهانی بود . که ای ن تحولات واکنشی را ایجاد کرد که تحت عنوان ((بازگشت به سنت های مذهبی)) یا (( بازگشت به خویشتن )) توسط دتر علی شریعتی مطرح شد . وی در پی آن بود که از طریق (( بازسازی برخی از مفاهیم و عقاید مذهبی ، مبنای تازه ای برای فرهنگ اسلامی تاسیس کند .))

بعد از انقلاب اسلامی هم برخورد با فرهنگ غرب و پدیده جهانی شدن به دو صورت مورد توجه بوده است . یک دیدگاه آن را به پدیده ی ((تهاجم فرهنگی )) تقلیل می دهد . و با گرایش تدافعی آنرا به عنوان گسترش فرهنگ غرب بررسی می کند . دیدگاه دوم هم متوجه تهاجم فرهنگی غرب هست .

ولی از پیوستن به آن از طریق عضویت در نهاد های آن مثل((سازمان تجارت جهانی)) دفاع می کند . می توان دیدگاه سومی را هم قائل شد . امروزه هیچ کشوری بی نیاز از جوامع و کشور های دیگر نمی باشد . ارتباط متقابل و تعامل سازنده داد و ستد های اقتصادی ، فرهنگی، سیاسی از ضرورت های زندگی در جهان کنونی می باشد . ما به ناچار چه بخواهیم و چه نخواهیم وارد این فاز خواهیم شد ما نمی توانیم مرز های خود را بر روی دیگران ببندیم اگر هم بخواهیم نمیتوانیم این کار را بکنیم . بجای آنکه جهانی شدن را یک خطر تلقی کنیم آنرا یک فرصت تلقی نموده و خود را برای مواجه منطقی با آن آماده کنیم . این کار مستلزم بالا بردن و تقویت زیر ساخت های صنعتی ، اقتصادی ، مدیریتی ، ... در کنار بهره بردن از امکانات و توان بالقوه تمامی افراد و گروهها ، احزاب ، متفکرین و اندیشمندان می باشد .

نکته بسیار مهمی که قابل توجه است اثر گذاری یک طرفه فرهنگ غربی مورد سوال و تردید است . تا دیروز نظریه انتقادی مکتب فرانکفورت با تکیه بر مدل تک خطی رابطه میان فرستنده و گیرنده پیام و موفقیت یک سویه ایدئولوژی تلوزیون را مورد تاکید قرار داده اند اما مقاله استوارت هال نقطه عطفی برای جدایی از الگویی صورت گرفته که سوژه را منفعل تصور می کنند . در الگوی استوارت هال عمل رمز گشایی می تواند بر اساس یک فرضیه صورت گیرد . موضع ((مسلط – هژموتیک ))مخاطب معانی را در چارچوب رمز گذاری شده آن رمز گشایی می کند . موضع دوم را موضع یا رمز توافقی است . رمز گشایی متضمن آمیزه ای از عناصر سازگاری و مخالفت است . مخاطب پیام را به دلخواه خود بکار می گیرد . موضع سوم مخاطب پیام.را ((به شکل عام اما متضاد)) می گشاید . این همان موضع یا ((رمز مخالف)) است . (دکتررضایی) بنا براین مدل اثر گذاری یکطرفه مورد شک و تردید است .

به طور خلاصه:در برخورد با پدیده جهانی شدن

1-((بافراتر رفتن از عرصه منافع محلی و انفرادی وواکنش های منفعلانه،به نظام مند تر شدن جامعه در مقیاس جهانی فکر کنیم . ))

2- ((مجهز شدن به دانش روز و بهره گیری از کارآیی های آن دانشگاه ،صنعت ،تجارت...... در عین حفظ سرمایه های اجتماعی .((دکتر توسلی))

3- باید بپذیریم که جهانی شدن در عین مخاطراتی که دارد می تواند امکاناتی را فرا روی ما بگشاید و از این فرصت ها به نحو احسن استفاده کنیم

به طور خلاصه:

تعاریف جهانی شدن

رابرتسون :در هم فشرده شدن جهان و مکان

گیدنز:به هم وابستگی

مک گرو :تشدید پیوند متقابل جهانی

شولت :- بین المللی شدن

-آزاد سازی اقتصادی

-همگانی و یکی شدن

- غربی شدن

-ادغام قلمرو ها و تبدیل به قلمرو واحد





پیامد های جهانی شدن :- افزایش نابرابری میان کشور ها

- الگوی زندگی اجتماعی متحول می کند

- تحلیل دولت –ملت مدرن

- تحلیل مرزها و هویت ها

- تحلیل توان دولت بر کنترل منابع اطلاعاتی

- از بین رفتن زمان و مکان

- شکل گیری هویت های منفرد



منابع:

1- اسماعیلی،رضا. جهانی شدن تهدید ها و فرصت های ناشی ازآن.
2- نظریه های فرهنگ در قرن بیستم. موسسه فرهنگی آینده پویان. 1379.
3- توسلی ،غلامعباس . بررسی گفتمان های غالب در بحث جهانی شدن .
4 - نظریه های جهانی شدن و دین . نشر نی،1385.
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.

جهانی شده فرهنگ 10 سال 3 ماه ago #65596

خوب و تشکر
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
مدیران انجمن: سید محمد هاشمی مطهر