چهارشنبه, 09 خرداد 1403

 



موضوع: موانع رشد اخلاق حرفه ای در سازمان ها (2)

موانع رشد اخلاق حرفه ای در سازمان ها (2) 10 سال 5 ماه ago #46743

موانع رشد اخلاق حرفه ای در سازمان ها


3- ملاک‏های اخلاق

ملاک‏ها و ترازوهای مختلفی در نظام‏های اخلاقی برای ارزش داوری وجود دارد. این ملاک‏ها، ملاک نهایی اخلاق است یعنی چیزی که خوب بودن آن محتاج به امر فراتر از خود نیست. در اخلاقی بودن هر اقدام می‏توان "چرا" مطرح کرد و به صورت زنجیره استدلال خواهی به ملاک نهایی رسید. ملاک نهایی معنابخش همه اقدام‏های اخلاقی است و خود محتاج معنا نیست.آرمان اخلاقی، نظام اخلاقی را بنیان می‏نهد.

قدیمی‏تریم نظام اخلاقی، نظام اخلاقی ارسطویی است که بر اساس چهار مقوله ناشی از چهار قوه (شهوی، غضبی، عامله و عاقله) به چهار فضیلت عمده (عفت، حکمت، عدالت و شجاعت) و هشت رذیلت (طرف‏های افراط و تفریط چهار فضیلت) می‏رسد.

رفتار اخلاقی در سازمان منوط به شناخت ارزش‏ها و ضد ارزشهاست. دانش اخلاق، جدول فضایل و رذایل را براساس ملاک نهایی ارزش‏ها به صورت فراگیر، کامل و نظام‏مند سازگار ارائه می‏کند.

امروزه پنج نظام عمده اخلاقی در بیان اخلاق حرفه‏ای وجود دارد. ملاک مقبولیت آنها توانایی در بیان سیستمی فضائل و رذائل اخلاقی و ارائه نظام سازگار، فراگیر و کارآمد است:

نظام فایده‏ گرا (سودانگاری)

نظام وظیفه‏ گرا

نظام عدالت‏ گرا

نظام آزادی‏ گرا

نظام خیر گرا (دینی)

در نظام فایده‏گرا، بالاترین سود برای بیشترین افراد همراه با کمترین زیان مورد نظر است. مطلوبیت یعنی خوب و بد بودن براساس نتیجه و آثار (حسن فعلی) و نه نیت اشخاص (حسن فاعلی). این نظام از تئوری‏های غایت گرانه است که توسط جان استوارت میل ارائه شده است. در این مدل، انسان و هر موجود زنده با محیط بده بستان دارد. پس اشیاء و حوادث در قالب "سرمایه" دیده می‏شوند. این است که انسان، بی‏دغدغه هزینه فراوان انجام نمی‏دهد که سودی نداشته باشد. بر این اساس بنگاهی که اعتماد محیط را سرمایه بزرگ تلقی می‏کند هرگز آن را به راحتی از دست نمی‏دهد. جوامع توسعه نیافته، موهبت‏های طبیعی را بی‏مقدار می‏پندارند، درست همچون طفلی که در بیان مولوی، گوهری را به قرصی نان می‏دهد:

هر که ارزان خرد ارزان دهد گوهری طفلی به قرص نان دهد

فایده انگاری مفهوما به بهره‏وری نزدیک است: بالاترین سود با کمترین هزینه برای بیشترین مردم. اما به هر حال این ملاک، ملاکی فراگیر برای همه اقدام‏های اخلاقی نیست و امکان استثمار را فراهم می‏کند و باز جای این سئوال باقی است که چرا سود بیشتر برای افراد بیشتر خوب است؟

نظام وظیفه‏گرا را امانوئل کانت مطرح ساخت. او منتقد جدی فایده‏انگاری بود. کانت فلسفه اخلاق محض را کاملا منزه از هر چیز تجربی می‏دانست و معتقد بود هنجارهای اخلاقی را نمی‏توان بر تجربه بنیان نهاد. کانت براین باور بود که نباید فقط به آثار افعال (غایت: فایده انگاری) نگاه کرد. فعل اخلاقی مستلزم انتخاب وظیفه است که با مقاومت درونی ما در برابر خواسته‏ها و تمایلات طبیعی و نفسانی همراه است. کانت تکلیف را ملاک اخلاقی بودن می‏دانست. ملاک کانت نیز نهائی نیست زیرا این پرسش هنوز باقی است که چرا باید به وظیفه عمل نمود. پس خود این نظریه نیز محتاج ملاک نهایی اخلاق است.

منبع : http://sinaali36.rozblog.com/post/143

.
آخرين ويرايش: 10 سال 5 ماه ago توسط محسن جعفری یگانه.
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
مدیران انجمن: محسن جعفری یگانه