سه شنبه, 15 خرداد 1403

 



موضوع: مخاطب شناسی رادیو و بازنمودهای فرهنگی آن

مخاطب شناسی رادیو و بازنمودهای فرهنگی آن 10 سال 5 ماه ago #46106

وقتی می خواهیم یک کنش ارتباطی را توصیف کنیم سئوالاتی به ذهن خطور می کند: چه کسی؟ چه می گوید؟ از کدام دریچه؟ به چه کسی؟ با چه تاثیری؟
مطالعه در حوزه ارتباطات، گرایش به تمرکز بر یکی از این پرسش ها دارد. در سئوال اول موضوع بر سر ارتباط گر است، یعنی کسی که آغاز کننده و هدایت گر کنش ارتباطی است.

به این حوزه از تحقیق اصطلاحا «تحلیل کنترل» گفته می شود. چه می گوید در واقع به حوزه «تحلیل محتوا» بازمی گردد.کسانی که به مطالعه نوع رسانه جمعی توجه دارند، «تحلیل رسانه» را مد نظر دارند. و وقتی که توجه به افرادی باشد که پیام را دریافت می کنند توجه کنیم به «تحلیل مخاطب» خواهیم پرداخت.و اگر بحث بر سر تاثیر پیام باشد به «تحلیل تاثیر» خواهیم پرداخت.
این مطلب که این جداسازی مفید است یا خیر عمیقا به یک غایت علمی مفروض بستگی دارد. برای مثال می توان عنوان کرد که در اکثر موارد ترکیب تحلیل مخاطب و تحلیل اثر به مراتب ساده تر از جداسازی آنهاست. از سوی دیگر در تحلیل محتوا تقسیم آن به مطالعه مفاهیم و مطالعه سبک می تواند مفید باشد.(لاسول 1383 :2)
در اینجا کوشش خواهیم کرد که در مورد تحلیل مخاطب رادیو با توجه به تغییراتی که در ایران رخ می دهد بحث کنیم. ارتباط میان افراد که سبب انتقال مفاهیم، افکار و اطلاعات از فردی به فرد دیگر می شود، شرط اصلی پیدایی و ادامه زندگی جمعی است. زیرا زندگی جمعی انسانها بدون وجود ارزشها، هنجارها، اهداف و حتی تعارضاتی که از طریق ارتباط به وجود می آید، معنا و مفهومی نخواهد داشت. (سیلورمن 1973 :20)
علاوه بر این پیدایی و قوام ارزش های گروهی، هنجارها، محتوای فرهنگی و همچنین روند های یادگیری اجتماعی و در عین حال تضاد های اجتماعی فقط از طریق ارتباط به وجود می آید. افراد برای زندگی جمعی باید از اهداف ، مقاصد، آگاهی ها و همچنین از تفکر و برداشت دیگران مطلع گردد تا به ارائه کنش و واکنش در برابر آنها قادر گردد ( اعزازی 1373 :17).
جوامع بشری تاریخ درازی را به ارتباط با کلام پرداخته اند. فرهنگ ، دانش و تمام دست آوردها و تجربیات اجتماعی و تاریخی جامعه، از طریق کلام و گفتار انتقال یافته است. هرچند با پیدایش خط و کتابت بسیاری از وقایع جامعه به صورت تا امروز باقی مانده است اما اکثر نسخه ها در معرض نابودی و فساد قرار داشت و در عین حال برای عموم قابل دسترس نبود. حتی با گسترش صنعت چاپ نیز بسیاری از این دانش تا مدتها محدود به اقشار خاص بود که نسبت به کل جامعه سهم بسیار ناچیزی داشتند.
از اوایل قرن نوزدهم، نوع جدیدی از ارتباط به وجود آمد که با تمام انواع قبل تفاوت داشت. از این نوع ارتباط با عنوان ارتباط جمعی نام می برند. از جمله ضرورت چاپ روزنامه در شرایط سرمایه داری که می بایست به دست «توده» برسد.(آلبرت1973:7-26)
برقراری ارتباط از طریق رسانه جمعی، ارتباطی غیر مستقیم است؛ زیرا بدون استفاده از ابزار پیشرفته تکنولوژیک امکان برقراری نخواهد داشت. و البته ارتباطی عمومی است به این معنی که همگان امکان استفاده از پیام رسانه را دارند.
امروزه در میان رسانه های جمعی اینترنت سهم مهمی یافته است اما همچنان تلویزیون و رادیو ابزارهایی قوی و تاثیرگذار در اشاعه اطلاعات هستند. چراکه هر یک از این رسانه ها دارای ویژگی هایی هستند که توانایی های خاصی را به همراه دارد. همانطور که ایمیل نتوانست جای پست را بگیرد. رادیو نیز با به علت ویژگی های خاص خود همچنان در میان سایر رسانه ها مخاطبین خود را حفظ کرده است.
به طور کلی برنامه های رادیویی از ترکیب سه عنصر صدا، موسیقی و کلام پدید می آیند و نیروی بیانی و ارتباطی خاصی را تشکیل می دهد که از بیان مکتوب مطبوعاتی و بیان سینمایی و تلویزیونی متمایز است. در زیر به برخی از ویژگی های برجسته رادیو اشاره می کنیم:

1-قابلیت حمل و بهره برداری در هر مکان.
2- بهره برداری همزمان با انجام فعالیت های مختلف.
3-سرعت انتقال پیام(برخلاف مطبوعات)
4- وسعت دامنه انتشار (تقریبا در هر نقطه ای از جهان).
5- مقرون به صرفه بودن دستگاه.
6- امکان استفاده از فرستنده های متعدد.
7-سهولت ضبط برنامه ها برای استفاده مجدد.
8- بکارگیری زبان ساده و سهولت در بهره مندی از پیام.
9- قدرت تاثیر بالا.
به نظر گروهی از مردم رادیو عبارت است از قرائت روزانه برنامه های مطبوعات ولی به صورت گسترده تر و آسان تر. و گروهی دیگر رادیو را وسیله ای می دانند که در کنار آن به یکباره گرفتگی و اندوه زدگی را از میان ببرند و خویش را از چنگ دلتنگی و ملال زندگی گریز دهند. این از خود گریختن سبب می شود زندگی عوض شود و انسان خود را به آغوش دنیای افسونگرانه و اعجاز آمیز توهم بیاندازد. بهره وران رادیو کسانی هستند که در جریان روز سخت ترین کارها را انجام می دهند و در جریان کار یا در هنگام آسودگی از کار مایه نجات آنهاست.
رادیو یک وسیله نیرومند فرهنگی است از فرهنگ مایه می گیرد و در عین حال خود سبب دگرگونی و تحولاتی در فرهنگ می شود. بررسی این تحولات و دگرگونی ها و اصولا نقش فرهنگی رادیو با اندازه گیری های کمی برنامه ها قابل انجام نیست. بلکه تجزیه و تحلیل کیفی و دقیقی را در گفتارها و محتوای برنامه ها می طلبد.در مورد نقش آموزشی رادیو نباید بیش از آنچه واقعیت به ما می گوید انتظار داشت؛ آموزش در درجه اولی به عهده نهادهای دیگر چون مدرسه و خانواده است و رادیو می تواند نقشی مکمل داشته باشد. اما با این حال رادیو می باید در بدوش کشیدن بخشی از این وظیفه تدبیری بیاندیشد به ویژه که می باید هماهنگ با نظام ارزشی جامعه و با توجه به امکانات در جهت برآورده کردن نیازها آموزشی و فرهنگی جامعه گام بردارد.
رادیو از فرهنگی مایه می گیرد که خود می خواهد شنوندگان را که با آن فرهنگ زندگی می کنند آموزش دهد. رادیو نمی تواند کاملا جدا از فرهنگی که در جامعه جریان دارد حرکت کند. بعلاوه گیرندگان پیام نیز منفعل نیستند بلکه عواملی چون پیشداوری درباره پیام، استنباط مفاهیم پیام و انطباق پیام با تربیت گیرنده در توجه آنها به برنامه های رادیو موثر است.
به هر میزان که اهداف تحول جامعه مورد توجه جدی تر قرار بگیرد، ابزار مورد استفاده برنامه ریزان و دولت مردان هر کشوری از قبیل رادیو و تلویزیون برای اداره جامعه و تحول فرهنگی از اهمیت بیشتری برخوردار است.
به منظور شناخت نقش و تاثیر رادیو ابتدا می بایست رابطه رادیو با مفاهیم تحولات مورد نظر روشن شود. آیا رادیو در حالت کنونی اشاعه دهنده این مفاهیم است یا ضد آن را ترویج می کند و یا نسبت به آن بی اعتنا است. با مشخص شدن این رابطه آنگاه می باید به نقش مخاطب به عنوان پایه مهم دیگر در اثر پذیری پرداخت. در واقع باید پرسید نقش مخاطب در اثر رادیو برای ایجاد تحولات مذکور چگونه است. و چه مؤلفه هایی در فعالیت مخاطب باعث افزایش یا کاهش تاثیر می شود. پرداختن به این مسائل از یک سو نیازمند شناخت مخاطبان برپایه میزان استفاده آنها از رادیو با توجه به متغیرهای زمینه ای (جمعیت شناختی) برای تعیین تفاوت ها در خرده گروه ها است و از سوی دیگر این امر مستلزم طبقه بندی مخاطبان برپایه رویکرد آنها به تحولاتی است که رادیو در صدد ایجاد آن است.
برای درک مخاطبان رسانه لازم است بدانیم که رادیو چگونه با زندگی روزمره مردم تطبیق می یابد. شیوه استفاده از رادیو خود می تواند از زمینه اجتماعی و فرهنگی ای که استفاده از آن را احاطه کرده است، تاثیر پذیرفته باشد. رویکرد ما به مخاطب رویکردی ترکیبی است. مخاطب از رادیو تاثیر می پذیرد و تاثیر آن هم کم نیست اما مخاطب منفعل نیست، او با فعالیت خود بر محتوای پیام دریافت شده اثر می گذارد و لذا فعالیت او می باید ملاحظه شود.(مهدی زاده 1384:185)
برای بررسی عوامل موثر در میزان افزایش یا کاهش تاثیرات با توجه رابطه میان مخاطب و رادیو می توان دو هدف را در نظر گرفت:
1- بررسی رابطه در معرض رادیو قرار گرفتن و پذیرش تغییرات فرهنگی.
2- طبقه بندی مخاطبان بر پایه میزان نوگرایی با توجه به ساعات و نحوه استفاده از رادیو .
به منظور توضیح اثر رادیو بر نگرش ها و ارزش ها می توان از رویکرد «رضامندی» به همراه نظریه «پرورش»( (Cultivation theory استفاده کرد. رضامندی به آنچه مردم از رسانه می خواهند و ارتباط خاصی که با آن برقرار می کنند اشاره دارد و فرض اصلی آن لذت و منفعت ویژه ای است که مخاطبان از محتوای برنامه انتظار دارند.(مارتینز 1992: 35) مخاطب فعال است و برنامه را انتخاب می کند(پرس 2003:79).
بی حوصلگی انتخاب برنامه هایی با محتوای هیجان انگیز را تشویق می کند و فشارهای روحی مشوق برنامه های با محتوای آرامش بخش است و حتی یک برنامه ممکن است باعث ارضای نیازهای متفاوت افراد شود. نیازهای مختلف با انواع شخصیت ، زمینه ها و نقش های اجتماعی مرتبط است.(چندلر 1994 :84)

نظریه «رضامندی» واکنشی بود به رویکرد جامعه توده ای که مخاطب رسانه را منفعل و تحت تاثیر کامل منابع قدرتمند رسانه ای می دانست. فرد در استفاده از رسانه انتخاب می کند و تاثیری از رسانه می گیرد که تحت تاثیر گزینش خود اوست. (بارن200 :254)
در تئوری رضامندی فرض هایی مطرح می شوند که عبارتند از:
1-مخاطب تصمیم می گیرد که رسانه خاصی مثل رادیو را انتخاب کرده و از آن برای ارضای نیاز خود استفاده کند.
2- مخاطب فعال است یعنی در رفتار خود دارای انگیزه و هدف است.
3- مخاطب در انتخاب برنامه تحت تاثیرات اجتماعی و زمینه روانشناختی محیط خود است.
4- مخاطبان بخوبی قادر هستند دلایل استفاده خاص خود از رسانه را ابراز دارند. به عبارتی مردم بخوبی نسبت به علایق و انگیزه هایشان آگاه هستند
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
مدیران انجمن: کبرا گلستانی