خوش آمديد,
مهمان
|
|
با سلام و احترام امیدوارم مطالب ارسالی مورد تایید شما استاد گرامی قرار بگیرد .
بنام خدا هنرنگارگری و مکتب های آن : نگارگری چیست ؟ نقاشی یا نگارگری ایرانی که به اشتباه مینیاتور نیز خوانده میشود شامل آثاری از دورههای مختلف تاریخ اسلامی ایران است که بیشتر به صورت مصورسازی کتب ادبی (ورقه و گلشاه، کلیله و دمنه، سمک عیار، و…)، علمی و فنی (التریاق، الادویه المفرده، الاغانی، و…)، تاریخی (جامع التواریخ، و…)، و همچنین، برخی کتب مذهبی، همچون، خاوران نامه میباشد. نقاشی یا نگارگری به اثری که رنگ بر روی سطحی مانند کاغذ بوم یا دیوار به جا میگذارد، میگویند. پیشینه نگارگری اولین آثاری که بتوان نام نقاشی بر آنها نهاد، در غار دوشه لرستان و با حدود هشت تا دههزار سال قدمت به دست آمده، و در دوره تاریخی آنچه را که بتوان نقاشی نامید در دیوارنگاریهای اشکانی و ساسانی میتوان دید. با ورود اسلام به ایران، این کشور تا مدتها به دست امویان و عباسیان اداره شد، و از آن پس، با روی کار آمدن سلسلههای ایرانی سامانیان، غزنویان، و آل بویه استقلال از دست رفتهٔ ایرانیان تا حدودی به آنها بازگشت. از این پس، زمینه برای احیای هنر و فرهنگ ایرانی فراهم شد و هنر ایرانی در خدمت اسلام درآمد. عمدهٔ آثار به دستآمده در این دوران شامل مصور سازی کتب میباشد و کمتر شامل نقاشی دیواری کاخهاست. همچنین، عنوان میشود که مسلمین در حین ترجمهٔ آثار یونانی و بیزانسی تصاویر این کتب را نیز کپی برداری کردهاند. نگارگری نسبت به زبان نوشتاری دارای پیشینه بسیار قدیمی تری است. نقاشیهای یافت شده در غارها نشان میدهد که انسانهای اولیه با کشیدن نقش حیوانات وشکارشان به نوعی خود را آماده نبرد با آنها میکردند. نقاشی عمل بکار بردن رنگ دانه محلول در یک رقیق کننده و یک عامل چسپاننده (یک چسب) بر روی یک سطح نگهدارنده) مانند کاغذ، بوم یا دیوار است. این کار توسط یک نقاش انجام میشود. این واژه بخصوص زمانی به کار میرود که این کار حرفه شخص مورد نظر باشد. قدمت نقاشی در بین انسانها، شش برابر قدمت استفاده از زبان نوشتاری است. تفاوت نگارگری با اقسام دیگر نقاشی واژه مینیاتور مخفف کلمه فرانسوی «مینیموم ناتورال» و به معنی طبیعت کوچک و ظریف است این کلمه در نیمه اول قرن حاضر در زبان فارسی امروز مصطلح گردید. در ایران به نقاشیهای ایرانی، چه قدیم و جدید، که از سبک و روش اروپایی پیروی نکرده و دارای خصوصیات نقاشی سنتی باشد، مینیاتور میگویند که در واقع واژه ای غلط است از این رو باید بجای آن از واژه نگارگری استفاده شود. نگارگری ایرانی از ویژگیهای خاص هنری متناسب با فرهنگ و هنر هر قوم از کشور برخوردار است. در نگارگری ایرانی، تصاویر، شباهتی با عالم واقعی ندارند، حجم و سایه روشن هم به کار نمیرود و قوانین مناظر و مرایا (پرسپکتیو) رعایت نمیشود. مناظر نزدیک، در قسمت پایین اثر نقاشی میشود و مناظر دور در قسمت بالای آن به تصویر درآمده است. تمام چهرهها در آثار ارایه شده به صورت «سه ربع» دیده و حدود آن از بناگوش تا حدقه چشم مقابل، توسط هنرمندان این رشته کار شده است. ادوار تاریخی نگارگری ایران با توجه به آنکه از آثار دوران قبل اسلام اثر مکتوب بجا نمانده (بجز برگهایی از نقاشان پیرو دین مانی که در تورفان چین بدست آمده) بررسی هنر نگارگری ایران تنها در دوران بعد از گرویدن به اسلام ممکن است. به طور کلی می توان تحول تاریخی هنر نگارگری را به صورت زیر بررسی کرد: مکتب بغداد: یا مکتب بین المللی عباسی که اولین مکتب نگارگری جهان اسلام است و به سده های اولیه هجری و دوران خلافت عباسیان گفته میشود. مکتب سلجوقی: که مکتبی است که در دوران حکومت سلجوقیان رایج بوده و قرون ۵ و ۶هـ. را شامل می شود. مکتب تبریز اول: که مربوط به دوران حکومت مغولان در ایران است و قرون ۷و۸هـ. را شامل می شود. مکتب شیراز اول: که همزمان با مکتب تبریز اول در شیراز صورت می گرفته و مربوط به دوران حکومت آل انجو و آل مظفر طی سده ۸ هـ. است نگارگری ایران اسلامی مکتب جلایری: یا مکتب تبریز-بغداد که مربوط به حکومت آل جلایر بعد از خاندان ایلخانی است و قرن ۸ را شامل می شود. مکتب شیراز دوم: یا مکتب شیراز سده ۹هـ. که مربوط به حکومت دورات تیموریان در شیراز است و دوران فرمانروایی اسکندر سلطان، ابراهیم سلطان و ترکمنان می شود. مکتب هرات: که مکتب رسمی دوران تیموری است و مربوط به سلطنت شاهرخ، پسر تیمور و سلطان حسین بایقرا است و قرن ۹ هـ. را شامل می شود. مکتب تبریز دوم: که مربوط به دوران حکومت صفوی در ایران است و دوران زمامداری شاه اسماعیل اول و شاه تهماسب را شامل می شود. مکتب مشهد: که مربوط به دوران صفویه و شاه تهماسب است و در مشهد به حمایت ابراهیم میرزا است. مکتب قزوین: که مربوط به دوران صفویه است و دوران شاه تهماسب را بعد از تغییر پایتخت به قزوین تا به حکومت رسیدن شاه عباس را شامل می شود. مکتب اصفهان: که مربوط به دوران صفویه بعد از تغییر پایتخت توسط شاه عباس به اصفهان می شود و تا پایان دوران صفوی برقرار است. مکتب هرات پس از مرگ تیمور(سلسله تمیوریان) فرزندش شاهرخ به سلطنت رسید و از آن پس هرات به پایتختی برگزیده شد،به واسطه توجه و حمایت بیدریغ شاهرخ و ولیعهدش بایسنقر میرزا تهیه کتب مصور این بار در هرات و در کتابخانه بایسنقر میزا رونق گرفت و پس از چندی ویژگیهای خاص خود را یافت. ویژگیهای نگارگری مکتب هرات: شالوده مکتب نگارگری هرات در دوره تیموری و با سلطنت شاهرخ فرزند تیمور ریخته شد. این مکتب نگارگری در مقام یک نمونه و الگو در تاریخ نگارگری ایرانی-اسلامی از جایگاه ویژه و ارزشمندی برخوردار است. وجوه بارزی همچون پیوند عمیق نقاشی ایران با ادبیات و عرفان ایرانی، نگارگری مکتب هرات را در جایگاه یک الگو در تاریخ نگارگری ایرانی-اسلامی مطرح می سازد. از دیگر امتیازات مکتب هرات ارائه اشکال و فرمهای انسانی در نهایت کمال و ظرافت است. در این مکتب اندامها و چهره ها در کسوتی عارفانه و شاعرانه از حالت توصیفی و داستانی به در آمده، به حالتی بیانی و احساسی متمایل می شوند . این ظرافت و لطافت پیکره ها به حدی است که نگاره پیش از آنکه ترجمان تصویری متن باشد خود به قطعه شعری مبدل می شود و به عبارتی نگارگر، شاعرانه اثر میآفریند. در نگارگری مکتب هرات آنچه تازگی دارد روحی است که در کلیه جزئیات بویژه پیکره های انسانی دمیده شده است، پیکره هائی که بنظر میرسد در تکاپو هستند. شکل انسان در نگارگری مکتب هرات: یکی از اساسی ترین و در واقع تعیین کننده ترین عناصر شکل دهنده نگارگری ایرانی هم به لحاظ ابعاد تجسمی و هم به لحاظ وجوه معنائی و محتوائی، شکل انسان است. در نگارگری محور اصلی برای ایرانیان شکل انسان است. شکل انسان یکی از معمول ترین و رایج ترین عناصر بکار رفته در فضای نگارگری ایرانی است و تا دوران قاجار بیشتر طبق یک قائده ارائه می شد. نگارگری سنتی پدیده های عینی را در تصویر تاویل می نماید و هرگز در پی رعایت تناسبات طبیعی اندام نیست، در عوض کوشش دارد تا فضای تصویر را از نظر ترکیب بندی تناسب لازم بخشد. در حالیکه در نگاره های معاصر مشاهده میکنیم که اندام دارای تناسب طبیعی و عینی خود شده است . در نگارگری مکتب هرات در مقام الگو و نمونه فاخر ایرانی، نمایش شکل انسان، نمایش حقیقت نوعی و نمونه آرمانی انسان است . از اینرو با زبان تصویر صورت تجسمی و نوعی انسان کامل ظهور می یابد. نگارگری مکتب هرات انسان محور است . لذا شکل انسان در آن بر جنبه های روحانی تاکید می کند که حاصل ذوق صوفیانه نگارگر بوده و در آن عوارض انسانی و مادی گرایانه که در انسان مداری نقاشی غربی وجود دارد رنگ میبازد. فضا سازی و کثرت اشکال انسانی در نواختی پویا و سرزنده با الوانی بی بدیل دنیای خیالی و فضایی نگارین را می نمایاند. و اشکال انسانی گوئی نمونه های آرمانی تمثیلی از انسان را به تصویر می کشند . کمال الدین بهزاد یکی از بزرگترین نگارگران ایرانی مکتب هرات است . وی بیشترین توجه خود را به شکل انسان معطوف می دارد . او نماینده دورانی است که در آن شکل انسان به بهترین وجه در نگارگری ایرانی حضور می یابد. شکل انسان چه به لحاظ تجسمی در حکم عنصری زنده و متحرک همچون زنجیری در جهت پیوند بین اشکال و ترکیب کلی اثر و چه به لحاظ محتوایی در جایگاه عنصری سازمان دهنده ابزاری گویا برای بیان احساسات برگرفته از رموز و نمادهای نگاره می شود. بهزاد بدین سان کل عناصر و اجزای نگاره را در پیوندی محکم به مدد عنصر تجسمی انسان و بیان محتوایی اش نمایش می دهد . حضور انسان به گونه ای متفاوت در نگارگری بهزاد راه را برای پویاتر کردن فضای دو بعدی نگارگر ایرانی هموار و القای حرکت های موزون، خط کمپوزیسیون را بازتر کرده است. اما به هیچ روی نگاره های بهزاد انسان محور نیست و شکل انسان هرگز به معنای سیطره شکل انسان بر عناصر نگارگری وی قلمداد نمیشود . هدف نگارگر انسان محور ایرانی در ترسیم شکل انسان در کمال وقار و زیبائی در واقع گذر از عشق انسانی و رسیدن به عشق الهی است . به همین سبب تمامی صورتهای خویش رابر یک نمونه خلق می کند . نمونه ای که نهایت قدرت آفرینشگری اوست . زندگی نامه کمالالدین بهزاد درباره تولد بهزاد تاریخ های 765,854,860,860و 870 هجری قمری ذکر شده است.محل تولد او هرات عنوان شده است. در کودکی پدرش را از دست داد و تحت سرپرستی روح الله میرک خراسانی نقاش قرار گرفت و او بود که به بهزاد نقاشی و تذهیب را آموخت. در محفل امیر علیشیر نوایی پرورش فکری یافت و به خدمت سلطان حسین بایقرا در آمد. مدتی نقاش دربار محمد شبیک خان ازبک بود و بعدا به دربار شاه اسماعیل صفوی پیوست و از جانب او به سرپرستی کل کتابخانه سلطنتی منصوب شد (928 هجری)وی سرانجام در سال 942 ه.ق در تبریز دیده از جهان فرو بست. خمسه نظامی(ساختن کاخ خورنق) اثر کمال الدین بهزاد از مکتب هرات به سال ۸۹۹ه.ق محفوظ در موزه بریتانیا،توجه به صحنههای روزمره زندگی مشهود است حرکت در این نگاره به صورت دو دایره در هم پیچیده است که یادآور عدد ۲ در انگلیسی است همچنین واقعگرایی موجود در اثر نسبت به دوران گذشته چشمگیر است. فعالیت کارگاههای نگارگری پس از مرگ شاهرخ و بایسنقر میرزا تا اندازهای رنگ رکود گرفت و این رکود تا هنگام به قدرت رسیدن سلطان حسین بایقرا (آخرین شاه تیموری از ۹۱۲-۸۷۳ه.ق) ادامه یافت و هنرمندان بزرگی را پروراند ،همچون:محمد سیاه قلم،روح الله میرک و از همه مهمترکمالالدین بهزاد که بسیاری او را تابناکترین چهره نگارگری میدانند. مکتب هرات یکی از سبکهای نقاشی ایرانی است که در دوره تیموریان و در زمان زمامداری شاهرخ در هرات پایهگذاری شد. این سبک در دوره سلطان حسین بایقرا پیشرفت زیادی میکند، اما در سال ۱۵۰۷ میلادی با حملهٔ ازبکها رشدش متوقف میشود. مکتب هرات بعدها با کمک نقاشان بسیاری چون آقا رضا جهانگیری که به دربار جهانگیر شاه در هند رفته بودند تاثیر زیادی بر روی نقاشی هندی گذاشت. مکتب هرات را همچنین یکی از «پیشمکتب»های مهم مکتب تبریز و مکتب اصفهان میدانند. از مشهورترین نقاشان مکتب هرات میتوان به استاد کمال الدین بهزاد اشاره کرد. برخی از کتاب هایی که با تصویرهای منسوب به بهزاد مزیناند ازین قرارند: • خمسهٔ امیر علیشیر نوائی (مورخ ۸۹۰ ه . ق.، در کتابخانهٔ بودلیان). • گلستان (مورخ ۸۹۱ ه . ق. جزء مجموعهٔ روچیلد پاریس). • خمسهٔ نظامی (مورخ ۸۴۶ ه . ق. موزهٔ بریتانیائی). با تشکر میترا حرمشرقی |
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
|