خوش آمديد,
مهمان
|
|
one ice:به تعویق انداختن
feed someone a line:فریب دادن کسی spill the beans:شکار کردن راز show job:صحبت غیر صادقانه sell someone short:دست کم گرفتن کسی not have a leg to stand on:پشتوانه یا دلیل برای عقیده خود نداشتن smell a rat:احساس کردن اینکه کاسه ای زیر نیم کاسه است go to the dogs:در معرض نابودی قرار گرفتن Take the bull by the horns:اقدام قاطع در وضعیت دشوار horse of a different color:یک موضوع کاملا متفاوت let the cat out the bag:اطلاع دادن ازقبل for the birds:بی علاقه و بی معنا get the someone's hair:اذیت کردن دیگران shoot off one's mouth:نظر کسی را بلند اظهار کردن pay through the nose:خرج بیش از حد tongue- in cheek:غیر جدی play it by ear:بدون برنامه ادامه دادن stick out one's neck:ریسک کردن shake a leg:عجله کن! all thumbs:بی دست و پا، ناشی drive someone up a wall:رنجاندن کسی string someone alone:فریب دادن کسی |
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
|