خوش آمديد,
مهمان
|
|
بسمه تعالي سيد ابراهيمي
خلاصه اي از خطابه غدي به نويسندگي سيد حسين حسيني درس: انسان در اسلام (استاد: خانم مقيمي) ستایش خداى را سزاست كه در یگانگىاش بلند مرتبه و در تنهایىاش به آفریدگان نزدیك است ؛ سلطنتش پرجلال و در اركان آفرینشش بزرگ است . بر همه چیز احاطه دارد بىآنكه مكان گیرد و جابهجا شود و بر تمامى آفریدگان به قدرت و برهان خود چیره است . همواره ستوده بوده و خواهد بود و مجد و بزرگى او را پایانى نیست . آغاز و انجام از او و برگشت تمامى امور بهسوى اوست . اوست آفرینندهى آسمانها و گسترانندهى زمینها و حكمران آنها . دور و منزّه از خصایص آفریدههاست و در منزّهبودن خود نیز ، از تقدیس همگان برتر . هموست پروردگار فرشتگان و روح ؛ افزونى بخش بر آفریدگان و بخشندهى بر همهى موجودات است . به نیمنگاهى دیدهها را ببیند و دیدهها هرگز او را نبینند . كریم و بردبار و شكیباست . رحمتش جهانشمول و عطایش منّتگذار . در انتقام و كیفر سزاواران عذاب ، بىشتاب است . بر نهانها آگاه و بر درونها دانا ، پوشیدهها بر او آشكار و پنهانها بر او روشن است . بر هر هستى فراگیر و چیره ، نیروى آفریدگان از او و توانایى بر هر پدیده ویژهى اوست . او را همانندى نیست . در تاریكستان لاشَىء ، او هستىبخش هر هستى است ؛ جاودانه و زنده و عدلگستر . خداوندى جز او نباشد و اوست ارجمند و حكیم . دیدهها را بر او راهى نیست و اوست كه دیدهها را دریابد و اوست بر پنهانىها آگاه و بر كارها دانا . از دیدن ، كسى وصفش را نیابد و بر چگونگى او ، از نهان و آشكار دست نیازد ؛ مگر او - عزّوجلّ - راه نماید و خود بشناساند . گواهى مىدهم كه او « اللَّه » است ؛ همو كه تنزّهش سراسر روزگاران را فراگرفته و پرتواش ابدیّت را شامل است . فرمانش را بىمشاور اجرا كند و تقدیرش را بىشریك امضاء و هستى را بىیاور سامان دهد . صورت آفرینش او را الگویى نبوده؛ آفریدگان را بدون یاور و سختى و حیله ، هستى بخشیده است . جهان با ایجاد او موجود و با آفرینش او پدیدار شده است . پس اوست « اللَّه » و معبودى جز او نیست ؛ همو كه صُنعش استوار و ساختمان آفرینشش زیباست . دادگرى كه ستم روا نمىدارد و بخشندهترینى كه كارها به او بازمىگردد و گواهى مىدهم او اللَّه است كه هر هستى در برابر بزرگىاش فروتن و در مقابل ارجمندىاش رام و به توانایىاش تسلیم و به هیبتش خاضع است . پادشاه هستىها و چرخانندهى سپهرها و رامكنندهى آفتاب و ماه كه هریك تا اَجَل معیّن جریان یابند . « او پردهى شب را به روز و پردهى روز را به شب بپیچد» (زمر / 5) « كه شتابان در پى روز است » (اعراف / 54) هم او شكنندهى هر ستمگر باطلگرا و نابودكنندهى هر شیطان سركش است . نه او را ناسازى باشد و نه برایش مانندى و انبازى . یكتا و بىنیاز ، « نه زاده و نه زاییدهشده و او را همتایى نبوده » . (اخلاص / 4 - 3) خداوند یگانه و پروردگار بزرگوار است . بخواهد و به انجام رساند ؛ اراده كند و حكم نماید ؛ بداند و بشمارد ؛ بمیراند و زنده كند ؛ نیازمند و بىنیاز گرداند ؛ بخنداند و بگریاند ؛ نزدیك آورد و دور برد ؛ بازدارد و عطا كند . اوراست پادشاهى و ستایش . به دست تواناى اوست تمام نیكى و هموست بر هر چیز توانا . « شب را در روز و روز را در شب فرو برد » . (حدید / 6) جز او خداوندى نباشد ؛ گرانقدر و آمرزنده ؛ پذیرندهى دعا و افزایندهى عطا ؛ بر شمارندهى نَفَسها و پروردگار پرى و انسان . چیزى بر او مشكل ننماید . فریادِ فریادكنندگان ، او را آزرده نكند و اصرارِ اصراركنندگان ، او را به ستوه نیاورد . نیكوكاران را نگاهدار و رستگاران را یار ، مؤمنان را صاحب اختیار و جهانیان را پروردگار است ؛ همو كه در همهى احوال ، سزاوار سپاس و ستایش آفریدگان است . او را ستایش فراوان و سپاس جاودانه مىگویم در شادى و رنج و آسایش و سختى و به او و فرشتگان و نبشتهها و فرستادههایش ایمان داشته . فرمان او را گردن مىگذارم و اطاعت مىكنم و بهسوى هر آنچه مایهى خشنودى اوست ، مىشتابم و به حكم و فرمان او تسلیم ؛ چرا كه به فرمانبرى او ، شایق و از كیفر او ، ترسانم ؛ زیرا او خدایى است كه كسى از مكرش در امان نبوده و از ستمش ترسان نباشد (زیرا او را ستمى نیست). و اكنون به بندگى خویش و پروردگارى او گواهى مىدهم و وظیفهى خود را در آنچه وحى شده ، انجام مىدهم ؛ مباد از سوى او عذابى فرود آید كه كسى را یاراى دور ساختن آن از من نباشد ، هر چند توانش بسیار و دوستىاش با من خالص باشد . - خداوندى جز او نیست - چرا كه به من هشدار داده كه اگر آنچه در حق على نازل كرده به مردم ابلاغ نكنم ، وظیفهى رسالتش را انجام ندادهام . و خود او تبارك و تعالى امنیّت از آزار مردم را برایم تضمین كرده و البتّه كه او بسنده و بخشنده است . پس آنگاه خداوند چنین وحىام فرموده: « به نام خداوند همه مهرِ مهرورز» ، « اى فرستادهى ما! آنچه از سوى پروردگارت بر تو فرو فرستادیم » (مائده / 67) دربارهى على و جانشینى او « به مردم برسان ؛ وگرنه رسالت خداوندى را به انجام نرساندهاى و او تو را از آسیب مردمان نگاه مىدارد» . (مائده / 67) هان مردمان! در تبلیغ آنچه خداوند بر من نازل فرموده، كوتاهى نكردهام و اكنون سبب نزول آیه را بیان مىكنم: همانا جبرئیل از سوى سلام ، پروردگارم - كه تنها او سلام است - سه مرتبه بر من فرود آمد و فرمانى آورد كه در این مكان بهپا خیزم و به هر سفید و سیاهى اعلام كنم كه علىّبن ابىطالب ، برادر و وصىّ و جانشین من در میان امّت و امام پس از من است . همو كه جایگاهاش نسبت به من ، بهسان هارون نسبت به موسى است ؛ مگر اینكه پیامبرى پس از من نخواهد بود و او پس از خدا و رسول او صاحب اختیار شماست و خداوند تبارك و تعالى آیهاى بر من نازل فرموده كه: « همانا تنها ولى و سرپرست و صاحب اختیار شما ، خداوند و پیامبرش و مؤمنانىاند كه نماز بهپا مىدارند و در ركوع زكات مىپردازند » . (مائده / 55) و قطعاً علىّبن ابىطالب ، نماز بهپا داشته و در ركوع زكات پرداخته و پیوسته خداخواه است. و من از جبرئیل درخواستم كه از خداوند سلام اجازه كند و مرا از مأموریت تبلیغ به شما معاف دارد ؛ زیرا كمى پرهیزكاران و فزونى منافقان و دسیسهى ملامتگران و مكر مسخرهكنندگان اسلام را مىدانم ؛ همانان كه خداوند در وصفشان در كتاب خود فرموده: « به زبان مىگویند آن را كه در دلهایشان نیست» (فتح / 11) و مىشمارند « آن را اندك و آسان ، حال آنكه نزد خداوند بس بزرگ است » . (نور / 15) و نیز از آن روى كه منافقان ، بارها مرا آزار رسانیدهاند تا بدانجا كه مرا اُذُن (سخن شنو و زودباور) نامیدهاند ؛ به خاطر همراهى افزون و تمایل و پذیرش على از من و توجّه ویژهى من به او ، تا بدانجا كه خداوند آیهاى فرو فرستاده: « و از آناناند كسانى كه پیامبر خدا را آزرده و گویند: او سخنشنو و زودباور است . بگو: آرى ، او سخن شنوست » . (توبه / 61) علیه آنان كه گمان مىكنند او تنها سخن مىشنود ؛ « لیكن به خیر شماست . او (پیامبر صلى الله علیه وآله وسلم) به خدا ایمان دارد و اهل ایمان را تصدیق كرده ، راستگو مىانگارد؛ و هم او رحمت است براى ایمانیان شما و البتّه براى آنان كه او را آزار دهند ، عذابى دردناك خواهد بود » . (توبه / 61) و اگر مىخواستم نام گویندگان چنین سخنى را بر زبان آورم و به آنان اشارت كنم و مردم را به سویشان هدایت كنم (كه آنان را شناسایى كنند) مىتوانستم ؛ لیكن به خدا سوگند در كارشان كرامت نموده ، لب فروبستم . با این حال خداوند از من خشنود نخواهد شد ؛ مگر فرمان او را در حقّ على به شما ابلاغ كنم . آنگاه پیامبر صلى الله علیه وآله وسلم چنین خواند: « اى پیامبر! آنچه از سوى پروردگارت بر تو فرود آمده » (مائده / 67) در حقّ على، « ابلاغ كن وگرنه رسالت او را انجام ندادهاى و البتّه خداوند تو را از آسیب مردمان ، نگاه مىدارد» . (مائده / هان مردمان! بدانید این آیه دربارهى اوست . ژرفاى آن را بفهمید و بدانید كه خداوند او را سرپرست و امام شما قرار داده و پیروىاش را بر مهاجران و انصار واجب كرده و بر پیروان آنان در نیكى، و بر صحرانشینان و شهروندان، و بر عجم و عرب و آزاده و برده و كوچك و بزرگ و سفید و سیاه و هر یكتاپرست ؛ اجراى گفتار و فرمانش لازم ، امرش نافذ ، ناسازگارش رانده ، پیرو و باوركنندهاش در مهر است . البتّه كه خداوند ، او و شنوایان سخنش و پیروان راهش را آمرزیده است . هان مردمان! براى آخرین بار در این اجتماع به پا ایستاده ، (با شما سخن مىگویم .) سخنم را شنیده ، پیروى كنید و فرمان پروردگارتان را گردن گذارید كه خداوند عزّوجلّ صاحب اختیار و سرپرست و معبود شماست و سپس سرپرست شما ، فرستاده و پیامبر اوست كه اكنون با شما سخن مىگوید و پس از من به فرمان او ، على ولى و امام شماست . سپس امامت ، در فرزندان من از نسل على خواهد بود تا برپایى رستاخیز كه خدا و رسول او را دیدار كنید . روا نیست مگر آنچه خدا و رسول او و امامان روا دانند و ناروا نباشد مگر آنچه آنان ناروا دانند و خداوند عزّوجلّ هم روا و هم ناروا را به من شناسانده و من آموختههایم را از كتاب خدا و حلال و حرام او را در اختیار على گذاشتهام . هان مردمان! او را برتر دانید ؛ هیچ دانشى نیست مگر اینكه خداوند در جان من نبشته و من تمامى آن را در جان على ، امام پرهیزكاران ، ضبط كردهام و دانشى نبوده مگر آنكه به على آموختهام . او پیشواى روشنگر است كه خداوند در سورهى یاسین از او گفتوگو كرده: « و علم هر چیز را در امام مبین برشمردیم » . (یس / هان مردمان! او را فراموش نكنید و از امامتش برنتابید و از سرپرستىاش نگریزید ؛ چرا كه شما را به درستى و راستى خوانده و خود نیز بدان عمل مىكند . او باطل را نابود كرده و شما را از آن بازدارد و هرگز نكوهشِ نكوهشگران او را از كار خدا بازندارد . او نخستین مؤمن به خدا و رسول اوست و كسى در ایمان به من ، از او سبقت نجسته و همو جان خود را فداى رسولخدا كرده و با او همراه بوده است . تنها او همراه رسولخدا عبادت مىكرد و جز او از مردان كسى چنین نبود . على اوّلین نمازگزار و پرستشكنندهى همراه من است . از جانب خدا بهاو دستوردادم تا (در شب هجرت) در بستر من بیارامد و او نیز فرمان برده ، پذیرفت كه جان خود را فداى من كند . هان مردمان! او رابرتر بدانید كه خداوند او را برترى داده و پیشوایى او را پذیرا باشید كه خداوند او را (به امامت) نصب كرده است . هان مردمان! او امام از جانب خداست و خداوند هرگز توبهى منكر او را نپذیرد و چنین كسى را نیامرزد . این است روش قطعىخداوند دربارهى ناسازگار با امامت على و حتماً او را به عذاب دردناك جاودانه كیفر خواهد كرد . پس ، از مخالفت او بهراسید ؛ و گرنه خواهید افتاد « در آتشى كه آتشگیرهى آن مردماناند و سنگ» (تحریم / 6) « كه براى حقستیزان آماده شده است» . (آلعمران / 131) هان مردمان! به خدا كه پیامبران پیشین به ظهورم بشارت دادهاند و همانا من فرجام آنان و برهان بر آفریدگانِ آسمانیان و زمینیانم . آنكس كه راستى و درستى مرا باور نكند ، به كفر جاهلى گذشته درآمده و تردید در سخنان امروزم ، همسنگ تردید در تمامى محتواى رسالت من است و ناباورى در امامت یكى از امامان ، بهسان ناباورى در تمامى آنان است و جایگاه ناباوران امامت ما ، آتش دوزخ خواهد بود . هان مردمان! خداوند عزّوجلّ از روى منّت و احسان خویش ، این برترى را به من پیشكش كرده و خدایى جز او نیست . هشدار كه تمامى ستایشهاى من در تمامى روزگاران و هر حال و مقام، ویژهى اوست . هان مردمان! على را برتر دانید كه او برترینِ مردان و زنان ، پس از من است تا آن هنگام كه آفرینش برپاست و روزىشان فرود آید . دورِ دور باد ، از مهر خداوند و خشمِ خشم باد ، بر آنكه این گفتهام را نپذیرد و با من سازگار نباشد . هان! آگاه باشید جبرئیل از سوى خداوند خبرم داد: هر كه با على ستیزد و بر ولایت او گردن نگذارد ، نفرین و خشم من بر او باد . « البتّه بایست هر كس بنگرد كه براى فرداى خویش چه پیش فرستاده . پس تقوا پیشه كنید » (حشر / 18) و از ناسازى با على بپرهیزید ؛ « مباد كه گامهایتان پس از استوارى درلغزد» (نحل / 94) « و همانا خداوند بر كردارتان آگاه است » . (حشر / 18) هان مردمان! او همجوار و همسایهى خداوند است كه در كتاب گرانقدر خود (قرآن) او را یاد كرده و دربارهى ستیزندگان با او فرموده: « مبادا كسى در روز قیامت بگوید: افسوس كه دربارهى همجوار و همسایهى خداوند كوتاهى كردهام» . (زمر / 56) هان مردمان! در قرآن اندیشه كنید و ژرفاى آیات آن را دریابید و بر محكماتش نظر كنید و از متشابهات آن پیروى ننمایید . به خداوند سوگند كه باطنها و تفسیر آن را روشن نمىكند مگر همینكه دست و بازوى او را گرفته و بالا آوردهام و اعلام مىدارم: هر آنكس كه من سرپرست اویم ، این على سرپرست اوست و او على ، فرزند ابىطالب ، برادر و وصىّ من است ؛ ولایت و سرپرستى او حكمى از سوى خداست كه بر من فروفرستاده است . هان مردمان! همانا على و پاكان از فرزندانم از نسل او ، یادگار گرانسنگ كوچكترند و قرآن ، یادگار ارزشمند بزرگتر . هر یك از این دو از دیگر همراه خود حكایت مىكند و با آن سازگار است . آن دو هرگز از هم جدا نمىشوند تا در حوض كوثر بر من وارد شوند . هان! آنان امانتداران خداوند در میان آفریدگان و حاكمان او ، در زمیناند . هشدار كه من وظیفهى خود را ادا كردم . وظیفهام را ابلاغ كردم و به گوش شما رساندم . هشدار كه روشن نمودم . بدانید كه این سخن خدا بود و من از سوى او سخن گفتم . هان بدانید! هرگز به جز این برادرم ، كسى نباید « امیرالمؤمنین » خوانده شود . هشدار كه پس از من ، امارت مؤمنان براى كسى جز او روا نباشد . با تشكر |
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
|