پنج شنبه, 03 خرداد 1403

 



موضوع: خطابه غدي

خطابه غدي 10 سال 9 ماه ago #27367

بسمه تعالي سيد ابراهيمي

خلاصه اي از خطابه غدي
به نويسندگي سيد حسين حسيني
درس: انسان در اسلام (استاد: خانم مقيمي)

ستایش خداى را سزاست كه در یگانگى‏اش بلند مرتبه و در تنهایى‏اش به آفریدگان نزدیك است ؛ سلطنتش پرجلال و در اركان آفرینشش بزرگ است . بر همه چیز احاطه دارد بى‏آن‏كه مكان گیرد و جابه‏جا شود و بر تمامى آفریدگان به قدرت و برهان خود چیره است . همواره ستوده بوده و خواهد بود و مجد و بزرگى او را پایانى نیست . آغاز و انجام از او و برگشت تمامى امور به‏سوى اوست . اوست آفریننده‏ى آسمان‏ها و گستراننده‏ى زمین‏ها و حكمران آن‏ها . دور و منزّه از خصایص آفریده‏هاست و در منزّه‏بودن خود نیز ، از تقدیس همگان برتر . هموست پروردگار فرشتگان و روح ؛ افزونى بخش بر آفریدگان و بخشنده‏ى بر همه‏ى موجودات است . به نیم‏نگاهى دیده‏ها را ببیند و دیده‏ها هرگز او را نبینند .
كریم و بردبار و شكیباست . رحمتش جهان‏شمول و عطایش منّت‏گذار . در انتقام و كیفر سزاواران عذاب ، بى‏شتاب است . بر نهان‏ها آگاه و بر درون‏ها دانا ، پوشیده‏ها بر او آشكار و پنهان‏ها بر او روشن است . بر هر هستى فراگیر و چیره ، نیروى آفریدگان از او و توانایى بر هر پدیده ویژه‏ى اوست . او را همانندى نیست . در تاریكستان لاشَى‏ء ، او هستى‏بخش هر هستى است ؛ جاودانه و زنده و عدل‏گستر . خداوندى جز او نباشد و اوست ارجمند و حكیم . دیده‏ها را بر او راهى نیست و اوست كه دیده‏ها را دریابد و اوست بر پنهانى‏ها آگاه و بر كارها دانا . از دیدن ، كسى وصفش را نیابد و بر چگونگى او ، از نهان و آشكار دست نیازد ؛ مگر او - عزّوجلّ - راه نماید و خود بشناساند . گواهى مى‏دهم كه او « اللَّه » است ؛ همو كه تنزّهش سراسر روزگاران را فراگرفته و پرتواش ابدیّت را شامل است . فرمانش را بى‏مشاور اجرا كند و تقدیرش را بى‏شریك امضاء و هستى را بى‏یاور سامان دهد . صورت آفرینش او را الگویى نبوده؛ آفریدگان را بدون یاور و سختى و حیله ، هستى بخشیده است . جهان با ایجاد او موجود و با آفرینش او پدیدار شده است . پس اوست « اللَّه » و معبودى جز او نیست ؛ همو كه صُنعش استوار و ساختمان آفرینشش زیباست . دادگرى كه ستم روا نمى‏دارد و بخشنده‏ترینى كه كارها به او بازمى‏گردد و گواهى مى‏دهم او اللَّه است كه هر هستى در برابر بزرگى‏اش فروتن و در مقابل ارجمندى‏اش رام و به توانایى‏اش تسلیم و به هیبتش خاضع است .
پادشاه هستى‏ها و چرخاننده‏ى سپهرها و رام‏كننده‏ى آفتاب و ماه كه هریك تا اَجَل معیّن جریان یابند . « او پرده‏ى شب را به روز و پرده‏ى روز را به شب بپیچد» (زمر / 5) « كه شتابان در پى روز است » (اعراف / 54) هم او شكننده‏ى هر ستمگر باطل‏گرا و نابودكننده‏ى هر شیطان سركش است . نه او را ناسازى باشد و نه برایش مانندى و انبازى . یكتا و بى‏نیاز ، « نه زاده و نه زاییده‏شده و او را همتایى نبوده » . (اخلاص / 4 - 3) خداوند یگانه و پروردگار بزرگوار است . بخواهد و به انجام رساند ؛ اراده كند و حكم نماید ؛ بداند و بشمارد ؛ بمیراند و زنده كند ؛ نیازمند و بى‏نیاز گرداند ؛ بخنداند و بگریاند ؛ نزدیك آورد و دور برد ؛ بازدارد و عطا كند . اوراست پادشاهى و ستایش . به دست تواناى اوست تمام نیكى و هموست بر هر چیز توانا .
« شب را در روز و روز را در شب فرو برد » . (حدید / 6) جز او خداوندى نباشد ؛ گران‏قدر و آمرزنده ؛ پذیرنده‏ى دعا و افزاینده‏ى عطا ؛ بر شمارنده‏ى نَفَس‏ها و پروردگار پرى و انسان . چیزى بر او مشكل ننماید . فریادِ فریادكنندگان ، او را آزرده نكند و اصرارِ اصراركنندگان ، او را به ستوه نیاورد . نیكوكاران را نگاهدار و رستگاران را یار ، مؤمنان را صاحب اختیار و جهانیان را پروردگار است ؛ همو كه در همه‏ى احوال ، سزاوار سپاس و ستایش آفریدگان است .
او را ستایش فراوان و سپاس جاودانه مى‏گویم در شادى و رنج و آسایش و سختى و به او و فرشتگان و نبشته‏ها و فرستاده‏هایش ایمان داشته .
فرمان او را گردن مى‏گذارم و اطاعت مى‏كنم و به‏سوى هر آن‏چه مایه‏ى خشنودى اوست ، مى‏شتابم و به حكم و فرمان او تسلیم ؛ چرا كه به فرمان‏برى او ، شایق و از كیفر او ، ترسانم ؛ زیرا او خدایى است كه كسى از مكرش در امان نبوده و از ستمش ترسان نباشد (زیرا او را ستمى نیست).

و اكنون به بندگى خویش و پروردگارى او گواهى مى‏دهم و وظیفه‏ى خود را در آن‏چه وحى شده ، انجام مى‏دهم ؛ مباد از سوى او عذابى فرود آید كه كسى را یاراى دور ساختن آن از من نباشد ، هر چند توانش بسیار و دوستى‏اش با من خالص باشد . - خداوندى جز او نیست - چرا كه به من هشدار داده كه اگر آن‏چه در حق على نازل كرده به مردم ابلاغ نكنم ، وظیفه‏ى رسالتش را انجام نداده‏ام . و خود او تبارك و تعالى امنیّت از آزار مردم را برایم تضمین كرده و البتّه كه او بسنده و بخشنده است .
پس آن‏گاه خداوند چنین وحى‏ام فرموده: « به نام خداوند همه مهرِ مهرورز» ، « اى فرستاده‏ى ما! آن‏چه از سوى پروردگارت بر تو فرو فرستادیم » (مائده / 67) درباره‏ى على و جانشینى او « به مردم برسان ؛ وگرنه رسالت خداوندى را به انجام نرسانده‏اى و او تو را از آسیب مردمان نگاه مى‏دارد» . (مائده / 67)
هان مردمان! در تبلیغ آن‏چه خداوند بر من نازل فرموده، كوتاهى نكرده‏ام و اكنون سبب نزول آیه را بیان مى‏كنم: همانا جبرئیل از سوى سلام ، پروردگارم - كه تنها او سلام است - سه مرتبه بر من فرود آمد و فرمانى آورد كه در این مكان به‏پا خیزم و به هر سفید و سیاهى اعلام كنم كه علىّ‏بن ابى‏طالب ، برادر و وصىّ و جانشین من در میان امّت و امام پس از من است .
همو كه جایگاه‏اش نسبت به من ، به‏سان هارون نسبت به موسى است ؛ مگر این‏كه پیامبرى پس از من نخواهد بود و او پس از خدا و رسول او صاحب اختیار شماست و خداوند تبارك و تعالى آیه‏اى بر من نازل فرموده كه: « همانا تنها ولى و سرپرست و صاحب اختیار شما ، خداوند و پیامبرش و مؤمنانى‏اند كه نماز به‏پا مى‏دارند و در ركوع زكات مى‏پردازند » . (مائده / 55) و قطعاً علىّ‏بن ابى‏طالب ، نماز به‏پا داشته و در ركوع زكات پرداخته و پیوسته خداخواه است.
و من از جبرئیل درخواستم كه از خداوند سلام اجازه كند و مرا از مأموریت تبلیغ به شما معاف دارد ؛ زیرا كمى پرهیزكاران و فزونى منافقان و دسیسه‏ى ملامت‏گران و مكر مسخره‏كنندگان اسلام را مى‏دانم ؛ همانان كه خداوند در وصفشان در كتاب خود فرموده:
« به زبان مى‏گویند آن را كه در دل‏هایشان نیست» (فتح / 11) و مى‏شمارند « آن را اندك و آسان ، حال آن‏كه نزد خداوند بس بزرگ است » . (نور / 15) و نیز از آن روى كه منافقان ، بارها مرا آزار رسانیده‏اند تا بدانجا كه مرا اُذُن (سخن شنو و زودباور) نامیده‏اند ؛ به خاطر همراهى افزون و تمایل و پذیرش على از من و توجّه ویژه‏ى من به او ، تا بدانجا كه خداوند آیه‏اى فرو فرستاده:
« و از آنان‏اند كسانى كه پیامبر خدا را آزرده و گویند: او سخن‏شنو و زودباور است . بگو: آرى ، او سخن شنوست » . (توبه / 61) علیه آنان كه گمان مى‏كنند او تنها سخن مى‏شنود ؛ « لیكن به خیر شماست . او (پیامبر صلى الله علیه وآله وسلم) به خدا ایمان دارد و اهل ایمان را تصدیق كرده ، راست‏گو مى‏انگارد؛ و هم او رحمت است براى ایمانیان شما و البتّه براى آنان كه او را آزار دهند ، عذابى دردناك خواهد بود » . (توبه / 61)
و اگر مى‏خواستم نام گویندگان چنین سخنى را بر زبان آورم و به آنان اشارت كنم و مردم را به سویشان هدایت كنم (كه آنان را شناسایى كنند) مى‏توانستم ؛ لیكن به خدا سوگند در كارشان كرامت نموده ، لب فروبستم .
با این حال خداوند از من خشنود نخواهد شد ؛ مگر فرمان او را در حقّ على به شما ابلاغ كنم . آن‏گاه پیامبر صلى الله علیه وآله وسلم چنین خواند: « اى پیامبر! آن‏چه از سوى پروردگارت بر تو فرود آمده » (مائده / 67) در حقّ على، « ابلاغ كن وگرنه رسالت او را انجام نداده‏اى و البتّه خداوند تو را از آسیب مردمان ، نگاه مى‏دارد» . (مائده /

هان مردمان! بدانید این آیه درباره‏ى اوست . ژرفاى آن را بفهمید و بدانید كه خداوند او را سرپرست و امام شما قرار داده و پیروى‏اش را بر مهاجران و انصار واجب كرده و بر پیروان آنان در نیكى، و بر صحرانشینان و شهروندان، و بر عجم و عرب و آزاده و برده و كوچك و بزرگ و سفید و سیاه و هر یكتاپرست ؛ اجراى گفتار و فرمانش لازم ، امرش نافذ ، ناسازگارش رانده ، پیرو و باوركننده‏اش در مهر است . البتّه كه خداوند ، او و شنوایان سخنش و پیروان راهش را آمرزیده است .
هان مردمان! براى آخرین بار در این اجتماع به پا ایستاده ، (با شما سخن مى‏گویم .) سخنم را شنیده ، پیروى كنید و فرمان پروردگارتان را گردن گذارید كه خداوند عزّوجلّ صاحب اختیار و سرپرست و معبود شماست و سپس سرپرست شما ، فرستاده و پیامبر اوست كه اكنون با شما سخن مى‏گوید و پس از من به فرمان او ، على ولى و امام شماست .
سپس امامت ، در فرزندان من از نسل على خواهد بود تا برپایى رستاخیز كه خدا و رسول او را دیدار كنید . روا نیست مگر آن‏چه خدا و رسول او و امامان روا دانند و ناروا نباشد مگر آن‏چه آنان ناروا دانند و خداوند عزّوجلّ هم روا و هم ناروا را به من شناسانده و من آموخته‏هایم را از كتاب خدا و حلال و حرام او را در اختیار على گذاشته‏ام .
هان مردمان! او را برتر دانید ؛ هیچ دانشى نیست مگر این‏كه خداوند در جان من نبشته و من تمامى آن را در جان على ، امام پرهیزكاران ، ضبط كرده‏ام و دانشى نبوده مگر آن‏كه به على آموخته‏ام . او پیشواى روشنگر است كه خداوند در سوره‏ى یاسین از او گفت‏وگو كرده: « و علم هر چیز را در امام مبین برشمردیم » . (یس /
هان مردمان! او را فراموش نكنید و از امامتش برنتابید و از سرپرستى‏اش نگریزید ؛ چرا كه شما را به درستى و راستى خوانده و خود نیز بدان عمل مى‏كند . او باطل را نابود كرده و شما را از آن بازدارد و هرگز نكوهشِ نكوهش‏گران او را از كار خدا بازندارد .
او نخستین مؤمن به خدا و رسول اوست و كسى در ایمان به من ، از او سبقت نجسته و همو جان خود را فداى رسول‏خدا كرده و با او همراه بوده است . تنها او همراه رسول‏خدا عبادت مى‏كرد و جز او از مردان كسى چنین نبود . على اوّلین نمازگزار و پرستش‏كننده‏ى همراه من است . از جانب خدا به‏او دستوردادم تا (در شب هجرت) در بستر من بیارامد و او نیز فرمان برده ، پذیرفت كه جان خود را فداى من كند .
هان مردمان! او رابرتر بدانید كه خداوند او را برترى داده و پیشوایى او را پذیرا باشید كه خداوند او را (به امامت) نصب كرده است .
هان مردمان! او امام از جانب خداست و خداوند هرگز توبه‏ى منكر او را نپذیرد و چنین كسى را نیامرزد . این است روش قطعى‏خداوند درباره‏ى ناسازگار با امامت على و حتماً او را به عذاب دردناك جاودانه كیفر خواهد كرد . پس ، از مخالفت او بهراسید ؛ و گرنه خواهید افتاد « در آتشى كه آتش‏گیره‏ى آن مردمان‏اند و سنگ» (تحریم / 6) « كه براى حق‏ستیزان آماده شده است» . (آل‏عمران / 131)
هان مردمان! به خدا كه پیامبران پیشین به ظهورم بشارت داده‏اند و همانا من فرجام آنان و برهان بر آفریدگانِ آسمانیان و زمینیانم . آن‏كس كه راستى و درستى مرا باور نكند ، به كفر جاهلى گذشته درآمده و تردید در سخنان امروزم ، همسنگ تردید در تمامى محتواى رسالت من است
و ناباورى در امامت یكى از امامان ، به‏سان ناباورى در تمامى آنان است و جایگاه ناباوران امامت ما ، آتش دوزخ خواهد بود .
هان مردمان! خداوند عزّوجلّ از روى منّت و احسان خویش ، این برترى را به من پیش‏كش كرده و خدایى جز او نیست . هشدار كه تمامى ستایش‏هاى من در تمامى روزگاران و هر حال و مقام، ویژه‏ى اوست .
هان مردمان! على را برتر دانید كه او برترینِ مردان و زنان ، پس از من است تا آن هنگام كه آفرینش برپاست و روزى‏شان فرود آید . دورِ دور باد ، از مهر خداوند و خشمِ خشم باد ، بر آن‏كه این گفته‏ام را نپذیرد و با من سازگار نباشد .
هان! آگاه باشید جبرئیل از سوى خداوند خبرم داد: هر كه با على ستیزد و بر ولایت او گردن نگذارد ، نفرین و خشم من بر او باد . « البتّه بایست هر كس بنگرد كه براى فرداى خویش چه پیش فرستاده . پس تقوا پیشه كنید » (حشر / 18) و از ناسازى با على بپرهیزید ؛ « مباد كه گام‏هایتان پس از استوارى درلغزد» (نحل / 94) « و همانا خداوند بر كردارتان آگاه است » . (حشر / 18)
هان مردمان! او هم‏جوار و همسایه‏ى خداوند است كه در كتاب گران‏قدر خود (قرآن) او را یاد كرده و درباره‏ى ستیزندگان با او فرموده: « مبادا كسى در روز قیامت بگوید: افسوس كه درباره‏ى هم‏جوار و همسایه‏ى خداوند كوتاهى كرده‏ام» . (زمر / 56)
هان مردمان! در قرآن اندیشه كنید و ژرفاى آیات آن را دریابید و بر محكماتش نظر كنید و از متشابهات آن پیروى ننمایید . به خداوند سوگند كه باطن‏ها و تفسیر آن را روشن نمى‏كند مگر همین‏كه دست و بازوى او را گرفته و بالا آورده‏ام و اعلام مى‏دارم:
هر آن‏كس كه من سرپرست اویم ، این على سرپرست اوست و او على ، فرزند ابى‏طالب ، برادر و وصىّ من است ؛ ولایت و سرپرستى او حكمى از سوى خداست كه بر من فروفرستاده است .
هان مردمان! همانا على و پاكان از فرزندانم از نسل او ، یادگار گران‏سنگ كوچك‏ترند و قرآن ، یادگار ارزشمند بزرگ‏تر . هر یك از این دو از دیگر همراه خود حكایت مى‏كند و با آن سازگار است . آن دو هرگز از هم جدا نمى‏شوند تا در حوض كوثر بر من وارد شوند .
هان! آنان امانت‏داران خداوند در میان آفریدگان و حاكمان او ، در زمین‏اند . هشدار كه من وظیفه‏ى خود را ادا كردم . وظیفه‏ام را ابلاغ كردم و به گوش شما رساندم . هشدار كه روشن نمودم .
بدانید كه این سخن خدا بود و من از سوى او سخن گفتم . هان بدانید! هرگز به جز این برادرم ، كسى نباید « امیرالمؤمنین » خوانده شود . هشدار كه پس از من ، امارت مؤمنان براى كسى جز او روا نباشد . با تشكر
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
مدیران انجمن: مریم مقیمی