چهارشنبه, 16 خرداد 1403

 



موضوع: توسعه فرهنگی درافغانستان

توسعه فرهنگی درافغانستان 10 سال 9 ماه ago #31820

توسعه و پیشرفت همه جانبه در هر کشور وابسته به توسعه فرهنگی آن کشور است. چنانچه مردم یک کشور از سطح فرهنگی بالایی برخوردار باشد، زمینه ها و عرصه ها برای توسعه اقتصادی، سیاسی و تجاری بیشتر فراهم می گردد.
یکی از ارکان مهم توسعه، فراوانی منابع انسانی است و این منابع زمانی به دست می آید که آمار متخصصین، تحصیل کردگان و افراد مسلکی در رشته های گوناگون و مورد نیاز توسعه بالا باشد و دولت بتواند از توان و ظرفیت مسلکی این افراد درجهت توسعه و نوسازی کشور بهره ببرد.

این نیاز زمانی برآورده می شود که مراکز آموزشی، علمی و آکادمیک در کشور فعال باشند و این مراکز با مدیریت درست و بالابردن سطح آموزشی از لحاظ کمی و کیفی نیروهای توانمند، متخصص و کارآمد را تحویل جامعه دهند تا در زمینه های مختلف نیازمندی های آن را برآورده ساخته و کشور و مردم را به سمت خود اتکایی و خودکفایی سوق دهند.

فرایند آموزش از مکاتب ابتدائیه، متوسطه و لیسه آغاز می شود و اگر مکاتب در مناطق مختلف، ولسوالی ها و ولایت ها به اندازه کافی وجود داشته باشد و اگر این مکاتب از لحاظ امکانات، تسهیلات، مدیریت و کیفیت آموزشی در سطح مطلوبی قرار داشته باشند، می توانند سنگ بنای آموزش را محکم تر و استوارتر بسازد. چنانچه این روند در مرحله تحصیلات عالی نیز ادامه پیدا کند، هر کشوری می تواند ادعا کند که مهمترین و تاثیرگذارترین گامها را در راه توسعه و نوسازی کشور برداشته است.

امروزه عقب مانی و بی سروسامانی مردم افغانستان ناشی از کمبود نیروی انسانی کارآ در عرصه توسعه است. وقتی هفتاد درصد مردم در بی سوادی مطلق قرار داشته باشد و بیست درصد آن از سواد ابتدایی برخوردار باشد، دیگر چه توقعی می توان داشت که افغانستان بتواند از اسارت سنت ها و فرهنگ ها و رسم و رسومات جاهلانه قبیلوی رهایی یافته و مسیر توسعه و پیشرفت را برای آینده اش انتخاب نماید.

افغانستان امروز از منابع غنی زمینی و زیرزمینی برخوردار می باشد، کمک ها و حمایت های جامعه جهانی نیز او را در راستای ترقی و پیشرفت های اقتصادی و صنعتی تشویق می کند، با آن هم این فرصت های طلایی هیچگاه توسعه و ترقی کشور را نوید نمی دهد. مردم افغانستان پس از هر بار حرکت، باز به زمین می افتد و تا سالها و قرنهای دیگر از پویایی و تحرک باز می ماند.

تلاش هایی که پیش از این در راستای آزادی، دموکراسی، عدالت و توسعه اقتصادی و سیاسی صورت گرفته است، به خوبی این موضوع را به اثبات می رساند. چرا تلاش های آزادیخواهانه در افغانستان همواره به بن بست رسیده است؟ چرا دستگاه مدیریتی کشور همیشه ناکارآ بوده و هیچ روزنه ای را به سوی رفاه، آسایش و امنیت پایدار به وجود آورده نتوانسته است؟ چرا ارزشهای دموکراسی در افغانستان در مواجهه با سنت ها و هنجارهای قبیله ای شکست می خورد و نمی تواند کوره راهی را در درون فرهنگ بسته، منجمد و غیر منعطف کشور بگشاید؟

عمده ترین دلیلش این است که ما تا هنوز در تربیت نیروی انسانی متخصص، روشنگرا و ترقی خواه ناکام بوده ایم و تا کنون مکاتب و مراکز آموزشی ما نتوانسته است، از حصار تنگ گرایشات قبیله ای بیرون بیاید و روند آموزش را بر معیارهای جدید علمی و آموزشی استوار سازد.

به این خاطر مدیریت، سیاست، قانون و فعالیت های اقتصادی و تجاری در افغانستان، کمترین کمکی در راستای توسعه و نوسازی کشور نمی تواند. از اینرو توجه به تربیت نیروی انسانی کارآ و توجه به متون آموزشی مفید و استندرد از نخستین گامهایی است که باید در جهت توسعه و پیشرفت کشور برداشته شود
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.