یکشنبه, 13 خرداد 1403

 



موضوع: خلاصه درس (بندهای 26تا28)

خلاصه درس (بندهای 26تا28) 10 سال 9 ماه ago #25155

26 - توسعه فرهنگي و سياست فرهنگي
سياست فرهنگي از جمله مفاهيم تازه اي است كه در كشورهاي جهان در چند دهه اخير به آن توجه شده است فرهنگ اومده براي درك مفهوم سياست فرهنگي يك بستري را فراهم كرده به اين شكل كه فرهنگ خود زمينه ساز اصلي توسعه و امكان مديريت فرهنگي براي تغيير درعناصر فرهنگي و رسيدن به اهداف از پيش تعيين شده،
اصطلاح سياست فرهنگي همان ارزش ها و اصولي است كه، افراد جامعه را در مسائل فرهنگي هدايت و راهنمايي مي كند. هدف سياست فرهنگي پيشرفت و پويايي نوين و نظام مند جامعه است. براي فرهنگ تعاريف متعددي وجود دارد ولي اينجا از دو بعد مادي ومعنوي مطرح گرديده كه مفهوم فرهنگ كل حوزه زندگي انساني را در برمي گيرد. و انديشمندان علوم انساني و اجتماعي سه كاركرد را براي فرهنگ و توسعه فرهنگي هر جامعه كه در راستاي سياست هاي فرهنگي جامعه بوده و باعث رشد و پيشرفت جامعه شده :
1- ايجاد تفاهم
2 -احراز هويت
3 - حفظ و ارتقاي انسجام اجتماعي".
سياست فرهنگي مرتبط با توسعه فرهنگي در دو بعد قابل بررسي است:
اول - سياست فرهنگي سنتي، به افزايش جذب فرهنگ به وسيله طبقات فرهيخته توجه مي كند ، اما هدف اين سياست افزايش شناخت جهاني از ميراث فرهنگي است كه ارزش ها ي نخبگان و تاريخ جامعه را بيان مي كند،
دوم - سياست فرهنگي جديد در ارتباط با توسعه فرهنگي مبتني بر يادگيري است كه بحث تحصيل آموزش هاي تخصصي مطرح مي گردد. در اين نوع سياست، توسعه فرهنگي و فرهنگ مجموعه اي از نشانه هايي است كه آدمي از طريق آن ها به تعيين وضع خويش در جهان مي پردازد و بنا به نياز، استعداد و قابليتها، خود را بيان مي كند. توسعه فرهنگي در تحليل نهايي بستگي دارد به غني كردن و شكل دادن فرهنگ شخصي هر فرد به نحوي كه او را قادر سازد فرهنگ خود را بيان كند و فرهنگ خود را توليد كند.

27 - توسعه فرهنگي و جهانگردي
يكي از راه هاي گسترش توسعه فرهنگي در جوامع شناخت ميراث فرهنگي و ارزش هاي بومي و محلي آن جامعه است، گردشگري از لوازم اين شناخت مي باشد. در توسعه توريسم به مسئله فرهنگ توجه خاصي مي شود، آثار باستاني و كهن هر كشور معرف فرهنگ خاص همان كشور است، اين آثار داراي ارزش هاي معنوي بسيار زيادي است كه براي آن قوم به طور خاص و براي ديگران پرجاذبه هستند ،كه در نتيجه باعث جلب و جذب ديگران جهت بازديد و شناخت آن جاذبه ها و آثار مي گردد. در شناخت رابطه يكي فرهنگ انفرادي و ديگري فرهنگ همگا ني. ، توسعه فرهنگي و توريسم دو نكته حائز اهميت است
فرهنگ انفرادي، آموزش ها و مهارت هاي فردي است، يعني يك نفر با كمك مهارت و استعداد فردي خود اثري به وجود مي آورد، كه در فرهنگ قوم و يا جماعتي مشخص اثر بارز و ارزنده اي محسوب مي گردد .
فرهنگ همگاني از تكامل تدريجي افكار و پيشرفت همگاني يك اجتماع به وجود مي آيد.در اين قسمت اينطور از دو بعد مادي و فرهنگي مطرح گرديده كه اين توسعه فرهنگي و جهانگردي فقط به رابطه مردم و اشياء و يا انواع فرهنگ ها و آثار كهن و نظايرآن محدود نمي شود (بعد مادي ) . بلكه به بسط نوعي رابطه معنوي فرهنگ كه شامل آگاهي از روش ها و كردارها و به طور خلاصه هنر و نحو ه زندگي و روابط انساني اقوام مختلف و مسافرت مردم جهت آگاهي از آنچه كه در دنيايي امروز مي گذرد نقش بسيار مهم و ارزنده اي در بسط توسعه فرهنگي ملل مختلف ايفاء مي نمايد
جهانگردي فرهنگي اشاره به جذابيت هاي فرهنگي هر جامعه بايد كرد. در كشوري مثل ايران اين جذابيت هابه صورت اماكن زيارتي، هنرهاي دستي، فعاليت هاي فرهنگي "محلي- منطقه اي – ملي" و... قابل بررسي است . جهانگردي فرهنگي فرصت هايي را به وجود مي آورد كه افراد متعلق به فرهنگ هاي گوناگون بتوانند يكديگر را درك كنند، و به غناي فرهنگ يكديگر پي ببرند؛ البنه گاهي هم اين كار موجب سوءتفاهم ,و يأس. طرفين مي شود
اثري كه توسعه فرهنگي بر ساختار جامعه مي گذارد، عبارتند از :
1 - افزايش حمايت از فرهنگ سنتي "
2 - به نمايش گذاردن هويت قومي
-3 - تجديد حيات هنر هاي سنتي
هنگامي كه بين جهانگردان و ساكنان تماس مستقيم صورت مي گيرد، اين مسئله باعث اين مي شود كه از نظر تعامل فرهنگي، نمودهاي منفي را از بين برده ؛ ، اين عامل موثر، فرصت هاي جديد اجتماعي و اقتصادي را ايجاد كرده و باعث كاهش نابرابري هاي اجتماعي مي شود .؛.
بر اين اساس برخي از راهكارهايي كه منجربه بسط توسعه فرهنگي و جهانگردي مي شو ند، عبارتند از: "برگزاري جشن ها و جشنوار هاي ملي و محلي، برپايي نمايشگاه هاي بين المللي، سمينارها،و كنفرانس هاي فرهنگي،آموزش هاي فرهنگي مرتبط با مسائل جهانگردي و توسعه رشته ها ي توريسم و هتلداري در دانشگاه ها، بسط و اشاعه كتب مرتبط با آداب و رسوم هر منطقه، آشنايي و آموزش لازم به مردم جامعه براي برخورد فرهنگي با جهانگردان و ....
28 - توسعه فرهنگي و تكنولوژي
تكنولوژي مجموعه اي از روش ها و تجربيات و علوم عملي است كه مردم بر اي تسلط بر محيط و حل مشكلات مربوط به رابطه شان با محيط به كار مي برند. تكنولوژي مناسب آن است كه با بنيان هاي سياسي، اجتماعي،اقتصادي و فرهنگي جامعه اي كه از آن استفاده مي كند سازگار باشد؛ تكنولوژي مناسب براي توسعه فرهنگي جامعه چندين مزيت دارد:
1 - هرچه دستاوردهاي بشري با نظام اجتماعي جامعه سنخيت بيشتري داشته باشد، اين مسئله خود منجر به تقويت تكنولوژي شده و موجب كاهش ازهم گسيختگي فرهنگي در جامعه گرديده است.
2 - . تناسب تكنولوژي با فرهنگ موجود يك جامعه آسايش مردم منطقه را تضمين ميكند . غالباً توسعه تكنولوژي مناسب با فرهنگ يك جامعه باعث رشد و آگاهي درآن فرهنگ شده، هرچه تكنولوژي و دستاورد بشري در ابعاد متوسط و كم هزينه براي يك جامعه توليد شود تأثيرات منفي كمتري بر زندگي فرهنگي افراد جامعه مي گذارد.
3 -. در كشورهاي فقير به دليل اينكه به تكنولوژي در مقياس وسيع تركمتر دسترسي دارند، به همين دليل به سمت استفاده بهينه از تكنولوژي مناسب گرايش پيدا كرده اند.
4 - تكنولوژي مناسب براي حل مشكلات كشور هاي در حال توسعه عامل بسيار خوبي براي كشف و ابداع علمي است. به نظر "دان" هدف فرهنگي تكنولوژي مناسب دركشور هاي در حال توسعه، اين است كه با آرزوها، فرهنگ و سنت هاي اجتماعي سازگار باشد و موجب از هم گسيختگي اجتماعي نگردد
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
كاربر(ان) زير تشكر كردند: سیاوش دانیالی