خوش آمديد,
مهمان
|
|
|
با سلام
تفاوت خلاقیت و نوآوری در چیست؟ |
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
|
|
خلاقیت پیدایش یک اندیشه نو است در حالی نوآوری عملی ساختن آن اندیشه است به عبارت دیگر خلاقیت اشاره به قدرت ایجاد اندیشه های نو دادرد و نوآوری به معنای کاربردی ساختن ان افکار نو وتازهاست
|
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
|
|
نوآوري ، عملي ساختن انديشهها و فكرهاي تازه و نو (خلاقيت) است. يعني خلاقيت بيشتر يك فعاليت فكري و ذهني بوده ، در حالي كه نوآوري بيشتر جنبه عملي دارد. خلاقيت به معناي توانايي تركيب ايدهها با ايجاد پيوستگي بين آنهاست ، اما نوآوري فرآيند اخذ ايده خلاق و تبديل آن به محصول ، خدمات و روشهاي جديد عمليات است. پس خلاقيت صرف ، كافي نيست. بلكه فكر بايد به عمل درآيد تا نتايج آن معلوم گردد و به نوآوري تازه منجر شود. چون تا فكر به عمل درنيايد، چيزي جز خيال و«ايدهآل» نيست و مشخص نيست چه نتايجي دربردارد.
خلاقيت، بستر رشد و پيدايش نوآوري است. اما از خلاقيت تا نوآوري غالباً راهي طولاني در پيش است و تا انديشهاي نو ، به صورت محصول يا خدمتي جديد درآيد ، زماني طولاني ميگذرد و تلاشهاي بسيار به عمل ميآيد. گاهي ايدهها و انديشههاي نو، در ذهن فردي تراوش ميكند ، اما در سالهاي بعد انديشه نو به وسيلهي فرد ديگري به صورت نوآوري در محصول متجلي ميگردد. شخص خلاق ممكن است نوآور نباشد. يعني فرد ميتواند داراي ايدههاي جديد و نو باشد ولي تونايي عرضه و يا فروش آنها را نداشته باشد. فرد نوآور خلاق است ولي همه افراد خلاق الزاماً نوآور نيستند. عوامل مؤثر در بروز خلاقيت و نوآوري ، بسيار متنوع و گوناگون هستند كه چند مورد از مهمترين آنها عبارتند از تعليم و تربيت علمي و گسترش آموزش و پروش ( كه پيش شرط تمام ابداعات ، خلاقيتها و نوآوريها است. ) تفكر ، بحث و تبادل نظر ، تجزيه و تحليل ، سرمايهگذاري ، داشتن انگيزه كافي ، خودباوري ، محيط اجتماعي و فرهنگي و سرمايهگذاري در همين راستا ، به برخي موانع در مسير خلاقيت و نوآوري نيز اشاره ميكنيم. گاهي عدم اعتماد به نفس ، مانع ايجاد خلاقيت ميشود كه به مرور زمان و با توجه به تجارب گذشته در افراد به وجود ميآيد. گاهي استعمار بيگانگان و رواج افكار خرافي و مخرب موجب عدم خلاقيت و نوآوري ميشود مثلاً وقتي تصور كنند امور روزمره در درست آنان نيست و همواره كساني بزرگتر و مقتدرتر هستند كه اداره همه امور را در دست دارند. گاهي نيز موانع زيست شناختي در راه بروز خلاقيت وجود دارند. مثلاً عموال ارثي ،ژنتيكي و نژادي ، مانند اين تصور كه زردپوستان نميتوانند يا فقط سفيد پوستان ميتوانند و .... اما به نظر ميرسد مهمترين مانع رواني باشد. يعني اينكه افراد ، گناهِ خلاق نبودن خود را به گردن ديگران مياندازند كه اين مورد بسيار شايع است. افراد به دنبال بهانهاي جهت عدم بروز خلاقيت در خود ميگردند و دلايل آن را به عوامل بيروني نسبت ميدهند . آنان با اين دلايل واهي ، خود را قانع ميسازند كه عوامل خارجي يا داخلي ، هرگز نگذاشتهاند خلاقيت آنان شكوفا شود. به هر حال براي رشد خلاقيت و بروز نوآوري در جامعه ، بايد بستري مناسب فراهم آيد كه عوامل زيادي در شكل گيري اين بستر مؤثر هستند. بايد بين نهادها و سازمانهاي علمي ، صنعتي و خدماتي ارتباط و هماهنگي وجود داشته باشد . |
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
|
|
خلاقیت:یعنی یک ایده جدید خلاقانه ذهن وکشف چیزهای جدیدمیباشداما نواوری:تبدیل کردن وهدفدار کردن این ایدهای جدید خلاقانه ذهن به یک عمل ونتیجه یا یک کالای جدیداست.خلاقیت فرایند ذهن و روان است خلاقیت یک توانایی عمومی ودر همه افراد کم وبیش وجود دارد وقابل پرورش است.نواوری کاربردی ساختن خلاقیت وافکار نو است ویک نواوری زمانی ارزشمند است که از عهده یک کار ضروری برایدواگر در صنعت باشد اختراع بوجود می اید.
|
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
كاربر(ان) زير تشكر كردند: علی اکبر فارسی
|
|
نوآوري ، عملي ساختن انديشهها و فكرهاي تازه و نو (خلاقيت) است. يعني خلاقيت بيشتر يك فعاليت فكري و ذهني بوده ، در حالي كه نوآوري بيشتر جنبه عملي دارد. خلاقيت به معناي توانايي تركيب ايدهها با ايجاد پيوستگي بين آنهاست ، اما نوآوري فرآيند اخذ ايده خلاق و تبديل آن به محصول ، خدمات و روشهاي جديد عمليات است. پس خلاقيت صرف ، كافي نيست. بلكه فكر بايد به عمل درآيد تا نتايج آن معلوم گردد و به نوآوري تازه منجر شود. چون تا فكر به عمل درنيايد، چيزي جز خيال و«ايدهآل» نيست و مشخص نيست چه نتايجي دربردارد.
|
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
|
|
تفاوت خلاقیت و نوآوری
امروزه اهمیت و ارزش خلاقیت و نوآوری و نیاز به توسعه و افزایش آن با توجه به تغییرات شتابان نیازها و سلیقه های جامعه بیش از پیش احساس می شود. اگرچه واژه خلاقیت و نوآوری عموماً مترادف هم و با یک معنا و کاربرد مورد استفاده قرار می گیرند، اما در اصل این دو مفهوم با هم تفاوت دارند. غالب محققان معتقدند که دو اصطلاح نوآوری و خلاقیت باید به طور جدا از هم مدنظر قرار گیرند، چرا که دارای معانی و تعاریف جداگانه ای هستند. خلاقیت: فرآیند خلق فکر جدیدی است که دارای ارزش است. افکار و اندیشه های تازه و بدیع بسیار زیادی وجود دارد اما بعضی از آنها ممکن است دارای ارزش باشند یا نباشند و در نتیجه خلاق و مبتکرانه محسوب نمی شوند. بنابراین خلق کردن چیزی است بدیع و اصیل که دارای ارزش است. به عبارت کامل تر خلاقیت مهارت ابداع فکر و اندیشه جدید و ارزشمند کردن آن است. واژه کلیدی در اینجا واژه »مهارت « است. خلاقیت یک مهارت است که هرکسی می تواند آن را فرابگیرد و چیز مرموزی نیست که در اختیار عده ای خاص باشد ولی نکته مهم در این رابطه، توسعه این قابلیت و تبدیل آن به مهارت است. نوآوری: نوآوری فرآیند خلق چیزی جدید است که ارزش قابل توجهی برای فرد، گروه، سازمان، صنعت یا جامعه دارد. سازمان ها، مدیران و دیگر کارکنان سعی می کنند افکار و مفاهیم بدیعی را خلق کنند که به نوآوری ها منتهی خواهد شد، این نوآوری ها می تواند در قالب مواردی نظیر محصولات یا خدمات جدید، یا بهینه، فرآیندهائی که باعث افزایش کارائی می شود و فعالیت های رقابتی بازاریابی و... معرفی گردد. در تعاریف فوق تمایزهایی وجود دارد که ممکن است سطحی و نظری قلمداد گردند اما در حقیقت به چند دلیل چنین نیست، نخست اینکه خلاقیت پیش نیاز و سکوی پرتاب به سوی نوآوری است و برای نوآوری، خلاق بودن ضروری است و باید از صرفاً خلاق بودن فراتر رفت. دوم اینکه لازم است دقت گردد که آیا اندیشه هایی که خلق می گردند، خلاق هستند یا خیر، و سوم اینکه آیا ایده-های خلق شده قابلیت و استعداد تبدیل شدن به نوآوری ها را دارد. بنابراین در مجموع خلاقیت یک پدیده و فرآیند و کوشش ذهنی و فکری است در حالیکه نوآوری یک پدیده عملی و اجرایی است. نوآوری زمانی پدید می آید که یک ایده خلاق بوجود آمده و پس از بررسی و آزمایش ها به مرحله ظهور و عمل برسد. شرط بهبود و تغییر، نوآوری است و پیش نیاز نوآوری خلاقیت. بنابراین تغییر و بهبود و نوآوری ایجاد نمی گردد مگر زمانیکه ایده های خلاق مطرح شوند. ایده های خلاق زمانی مفید و اثربخش خواهند بود که به مرحله عمل و یا همان نوآوری برسند، به عبارت دیگر اگر چه خلاقیت و نوآوری مفاهیم متفاوتی هستند اما لازم و ملزوم یکدیگر بوده و همدیگر را مورد هم پوشانی قرار می دهند و وجود هر یک برای دیگری ضروری است. |
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
|
|