فرهنگ :
ادوارد تیلور تعریف کلاسیکی از فرهنگ ارائه داده است که می گوید فرهنگ مجموعه ای پیچیده ای است که شامل دانش ، اعتقاد ، هنر ، اخلاقیات ، قانون ، آداب و رسوم و هرنوع تواناییها و عادتها یی که توسط انسان به عنوان عضوی از یک جامعه کسب می شود.
یعنی فرهنگ چیزی است که به طور اجتماعی ما می آموزیم و در بیشتر اعضای یک جامعه مشترک است و به عنوان جزئی از میراث اجتماعی خود می دانند و قابل تغییر و انتقال به نسلهای آینده می باشد
در کل فرهنگ عبارت است از هر آنچه که در یک جامعه معین کسب می کنیم و می آموزیم و می توانیم به نسلهای بعد انتقال دهیم ، که می تواند در نتیجه مشاهده و مطالعه آثار هنری ، فنی ، ادبی و ... یا رفتار ها و اشکال بین انسانها و کاربرد ارزشها صورت گیرد یا باشد. میزان مشارکت در مظاهر فرهنگی و انتقال آنان نشان دهنده میزان نفوذ فرهنگ در بین مردم است .
دانشمندان آمریکایی تمایل دارند فرهنگ را در تمدن جستجو کنند ولی آلمانیها مخصوصا بعد از هردر مفاهیم فرهنگ و تمدن را در برابر هم قرار داده اند و به مجموع عناصر مادی و آثار فنی و اشکال سازمان اجتماعی را که امکان بروز و تجلی یک جامعه را فراهم می سازند ، تمدن می گویند. و از نظر آلمانیها فرهنگ عبارت است از مجموع مظاهر معنوی ، آفرینشهای ادبی ، هنری و... که تشکیل دهنده واقعیتی بدیع و خاص از مردم یک دوران می باشد. بطور کلی می توان گفت که فرهنگ ارزشها ، هنجارها ، آفرینشها و کالاهای مادی ویژه یک گروه معین است که یکی از مشخص ترین ویژگیهای ارتباط اجتماعی است که در روش زندگی گروهی از مردم مثل مراسماتی همچون تولد ، عروسی و مرگ ، موسیقی ، لباس پوشیدن ها ، غذا خوردن ها ، اعمال مذهبی و ... خود را نشان داده و هر قوم را از قومی دیگر جدا می کند .
مدیریت : مدیریت عبارت است از کارکردن با افراد و به وسیله افراد و گروهها برای تحقق هدفهای سازمان، که از نظر استونر مدیریت عملی است که به صورت آگاهانه و مستمر انجام می شود و به سازمان شکل می دهد که افراد آن سازمان در جهت کمک به تحقق هدفهای سازمان مسئولیتهایی را می پذیرند.
سازمان : سازمان مجموعه هدفمندی است که پیرو یک نظام است و دارای مرزها و حدودی است که آن را از محیط خود جدا می کند ، یک نهاد مستقل است که ماموریت خاص دارد .
سازمان فرهنگی : سازمانی است که ماموریت و یا وظایف اصلی خود را از میان فعالیتهای فرهنگی انتخاب می نماید . که در اشکال ناب و خلاق آن به آفرینش و خلق فرهنگی منجر می شود که هنر مندان ، شعرا ، فلاسفه ، اندیشمندان و ... انجام می دهند اما در شکل معمول و مرسوم آن فعالیتی است که در آن فرد با مصرف و استفاده از آنچه پدید آمده است با امر فرهنگی آشنا می شود و با استفاده از آن به رشد و شکو فایی خود کمک می رساند .