روانشناسی
سالها پیش استاد روانشناسی یکی از دانشگاههای بزرگ از دستیارش که جوان باهوش اما کم تجربه ای بود درخواست کرد تا برای مدت کوتاهی به جای او تدریس کند.استادیار سخنرانی های بسیاری ر ا طرح ریزی کرد اما مرتکب خطایی شد،او تصمیم گرفت تا تدریسش را با تعریف مختصری از روانشناسی آغاز کند .وقتی که استاد بعد از دو هفته به کلاس بازگشت متوجه شد که دستیارش هنوز در حال تلاش برای تعریف روانشناسی است.
راه دیگر این است که تصور شود در ابتدا همه افراد کم و بیش می دانند که روانشناسی چیست .ویلیام جیمز در اولین جمله کتاب مهمش گفت روانشناسی دانش مطالعه زندگی ذهنی است .تفکر ما از آنچه دانش ذهنی باید باشد از زمان جیمز تا کنون تغییر کرده است .
در 1890 به نظر می رسید که دانش ذهنی مفهومی است که به خوبی تعریف شده است .هیچ کس در اینکه آمادگی ذهنی برای مطالعه دانشمندان درباره ی آن وجود دارد شکی نداشت .امروزه پس از گذشت سالها تلاش برای مطالعه آن موضوع کمتر در مورد آن مطمئن هستیم.دیگر کسی اعتقادی به آنچه که جیمز در تعریف روانشناسی از مطالعه زندگی ذهنی عنوان کرده ،ندارد. به نظر میرسد بدلیل اینکه ذهن توسعه یافته قابل رویت،لمس کردن و اندازه گرفتن نیست یافته در این تعریف لحاظ نشده است.
علم روانشناسی همچنین به عنوان دانش رفتار انسان و حیوان تعریف شده است .با شنیدن این تعریف حتی کسی که سررشته ای از علم روانشناسی نداشته باشد علاقمند به پرسیدن سوالاتی درباره کلمات "دانش" ،"رفتار" و "حیوان" که در این تعریف استفاده شده است می باشد.
بیایید هرکدام از این سه کلمه را بصورت جداگانه بررسی کنیم، علم به منزله بدنه نظام آگاهی می باشد.این آگاهی ها توسط مشاهده دقیق و سنجش رویدادها بدست می آیند. به واسطه تلاش های بسیاری که توسط محققان طی هفت یا هشت دهه اخیر صورت گرفته،اکنون دانشی به عنوان دانش روانشناسی که به منزله نظام آگاهی می باشد وجود دارد که می تواند تدریس شود و به عنوان بهترین مبنا برای فهمیدن و توسعه دادن رفتار می باشد . بنابر این درتعریف روانشناسی کلمه "علم " مورد تاکید می باشد.
از آنجائیکه رفتارمی تواند مورد مطالعه قرار بگیرد و مشاهده و ضبط و نگهداری شود،بیشتر از ذهن به عنوان مسائل و موضوعات روانشناسی مورد بررسی قرار می گیرد.
فردی می تواند ببیند ،بشنود و رفتار را احساس کند و فرد دیگری می تواند ببیند و آنچا را که توسط کسی انجام می شود ارزیابی کند یا آنچه را که فردی می گوید بشنود و ضبط و نگهداری کند –اینگونه رفتار ثانویه ،رفتار صوتی نامیده می شود.
دانش محدود به یک زمینه از آگاهی نمی شود .بنابراین رفتار حیوانات می تواند به اندازه رفتار انسانها جالب باشد اگر هم نباشد دلیل مهم دیگری برای مطالعه رفتار حیوانات وجود دارد .در واقع حیوانات می توانند بسیاری از رفتارهای انسان را نمایش دهند .بنابر این مطالعه رفتار حیوانات کمک بزرگی برای فهمیدن رفتار انسان است .
بسیاری از آزمایشاتی که انجام آن با انسان غیرممکن است می تواند با حیوانات انجام شود. به طور کلی قوانینی که رفتار انسان و حیوان را مورد بررسی قرار می دهند،دانش رفتاری نامیده می شوند .جامعه شناسی ،روانشناسی، انسان شناسی بعضی از این قبیل علوم می باشند.

thanks dear Ms. Karimkhani for your translation