جمعه, 07 ارديبهشت 1403

 



موضوع: پسر آشپزی که امیرکبیر شد

پسر آشپزی که امیرکبیر شد 9 سال 8 ماه ago #95924

  • شهرام الف
  • شهرام الف's Avatar
  • آفلاين
  • دانشجو
  • ارسال ها: 119
  • Thank you received: 23
پسر آشپزی که امیرکبیر شد


اقدامات و اصلاحات موثر و اساسی میرزا تقی خان برای ایران شکوفا و توسعه یافته آنقدر چشمگیر بود که در ذهن تاریخ کهن ایران زمین هیچگاه فراموش نخواهد شد.

میرزا محمد تقی در (1186) در خرامن از توابع اراک زاده شد. پدرش محمد قربان آشپز و ناظر دستگاه قائم مقام فراهانی بود مادرش (فاطمه سلطان) دختر استاد شاه محمد بنا اهل خرامان و شاغل در دستگاه قائم مقام بود. او در خاندان قائم مقام پرورش یافت. او در دوران کودکی و نوجوانی در محیط دستگاه میرزای بزرگ قائم مقام و پسرش میرزا ابولقاسم قائم مقام هر دو وزیر عباس میرزا شاهزاده اصلاح طلب ایرانی بودند، گذراند. در حقیقت امیر میهن دوستی و استقلال طلبی را از عباس میرزا و دو وزیر بلند آوازه اش یاد گرفت. او فن نویسندگی را باهوش و استعداد بالا در مقابل نگاه تیزبین قائم مقام آموخت. بعد از گذراندن دوره تحصیل و مسئولیت های کوچک در سال (1207) همراه با هیئتی به سرپرستی خسرو میرزا برای عذرخواهی از واقعه قتل گریبایدوف در ایران به روسیه رفت. وظیفه او در این سفر سیاسی منشیگری و ارسال گزارش عملکرد گروه به قائم مقام بود. این سفر حدود 12 ماه طول کشید. از اوایل (1216) مقام وزارت نظام آذربایجان که بعد از شهر تهران مهمترین شهر آن دوران بود گمارده شد. در مهر ماه همان سال به همراه ناصر الدین میرزا ولیعهد و امیر نظام زنگنه برای دیدار با امپراتور روسیه، به ایروان رفت. او در (1222) نماینده ایران برای حل ریشه های اختلاف دو کشور ایران و عثمانی شد. در این ماموریت با تسلط بر امور سیاسی چشم انداز وسیع خود را در امور استقلال طلبانه کشورش به اثبات رساند. در 13 شهریور 1227 برابر با 4 سپتامبر 1848 زمانی که محمدشاه قاجار درگذشت او مقدمات سفر ناصرالدین شاه را در آن زمان ولیعهد ایران بود، به تهران فراهم کرد. او با تهیه 30 هزار تومان برای 30 هزار سرباز لیاقت و شایستگی خود را در امر رهبری و هدایت امور کشوری و لشگری ثابت کرد. ناصرالدین شاه در محلی به نام چمن توپچی به لقب امیر نظام او را ملقب کرد. ناصرالدین شاه در مهرماه سال 1227 با حمایت های دلسوزانه امیر نظام به سلطنت رسید، و از آن به بعد بود که شاه قاجار او را به عالی ترین مقام با نام اتابک اعظم ملقب کرد. او از آن تاریخ به بعد به عنوان مسئول امور کشوری و لشکری شناخته شد. البته در این میان امیر با مشکلات عدیده ای همچون خزانه خالی کشور، شورش در ایالات فتنه سالار خراسان ،و بی نظمی واختلال در کلیه امور کشوری و لشکری روبرو بود. امیر با پشتکار و اراده قوی دست به اصلاحات زیربنایی زیادی زد. در این عرصه به موفقیت های حائز اهمیتی دست پیدا کرد. از خدمات امیر به طور خلاصه به اصلاحات عمومی همچون طبقه دهقان را از دست ستمگری های گذشته آزاد کرد، اصول مالیاتی کشور را تغییر داد، خزانه کشور را سرو سامان داد، از مواجب گزاف شاهزادگان، دیوانیان و روحانیون کم کرد، و برای پادشاه حقوق ثابت تعیین کرد.
در زمینه نظام دستگاه عدالت، اخلاق مدنی، امور شهری، نشر دانش و فرهنگ نو و جدید آن زمان، رواج صنعت، توسعه کشاورزی و تجارت و ... امیر پایه های اصلاحات اساسی که برای ایران شکوفا و توسعه یافته بود، به وجود آورد،که در ذهن تاریخ کهن ایران زمین هیچگاه فراموش نخواهد شد.

مقابله بادین نوظهور

امیر در مقابله با دین جدیدی که موسس آن سید علی محمد باب بود. در مقابل او و پیروانش هیچ نرمش و مدارایی از خود نشان نداد،و با او به مخالفت علنی پرداخت چون معتقد بود.چون این جریان را مغایر وحدت ملی و استقلال ایران می دانست. دولت امیر به دو دلیل عمده دچار سقوط و فروپاشی شد، نخست عوامل خارجی که می‌توان به نقش دو کشور استعمارگر زمان روسیه و انگلستان اشاره کرد. همان گونه که کشورهای استبدادی دشمن آزادی هستند، دشمن استقلال و پیشرفت هم بودند. د ر زمان صدارت امیر اقتدار دولت مرکزی ایران را مورد توجه جهانیان قرار گرفت. اما عامل داخلی که مربوط به نارضایتی درباریان، شاهزادگان متضرر شده از کم شدن مواجب و ورشکستگان سیاسی دولت های گذشته که تغییرات وپیشرفت اصلاحات امیر باعث حسد آنها می شد. همه این افراد در کنار مهد علیا مادر ناصرالدین شاه گرد آمدن و دست به توطئه و تحریک بر علیه امیر زدند.
اما تا زمانی‌که امیر مورد حمایت شاه بود اقداماتشان بی نتیجه باقی می‌ماند در حقیقت علت عمده سقوط امیر را می توان در تحمل نکردن اقتدار و ارزش اجتماعی فرد دیگر غیر از مستبد حاکم دانست. شاه نتوانست اقتدار و شکوه امیر را تحمل .ابتدا شاه تلاش کرد از حدود اختیارات امیر بکاهد آنقدر رفته رفته عرصه را بر امیر تنگ کرد تا اواز شاه خواست بی پرده هدف و نیت اصلی خودش را در اقدامات اخیرش بروز دهد. سرانجام پس از کشمکش های سیاسی بسیاری که بین شاه و امیر به وجود آمده بود شاه او را در آبان ماه 1230 از صدرات عزل کرد و به دلیل ارادت و محتبی او را به حکومت کاشان تبعید کرد. اما در عمل نابخردانه سفیر روسیه در ایران که اعضای سفارت روس را به منزل امیر فرستاد، و شایع کرد قرار است امیر زیر چتر امپراتور روسیه مورد حمایت قرار گیرد. همین امیر باعث خشم، تردید و شک در دل شاه شد، تا او امیر را در بهمن ماه 1230 از کلیه خدمات دولتی محروم کند. سرانجام شاه بر اثر فتنه های داخلی و خارجی فرمان قتل او را به حاجب الدوله صادر کرد. حاج علی خان (حاچپ الدوله) با همراهانش به باغ فین کاشان رفتند و حکم شاه را به سمع امیر رساندند. امیر خواست همسرش عزت الدوله را ملاقات کرده و وصیت کند اما مورد مخالفت اعتماد السلطنه قرار گرفت امیر به دلاکش دستور داد تا رگ های دو دستش را در حمام باغ فین قطع کند.
امیر کبیر دوبار ازدواج کرد. همسر اول دختر عمویش بود که ثمر این ازدواج یک پسر با نام میرزا احمدخان مشهور به امیرزاده و دو دختر بود که در زمان صدرات رسیدن وی از همسرش جدا شد عزت الدوله همسر دوم او و تنها خواهر تنی ناصرالدین شاه بود که برای حفظ جان امیر بیسار تلاش کرد اما عاقبت نتوانست در مقابل دسیسه و نیرنگ اطرافیان شاه این امر را به اتمام رساند و نام او را در تاریخ به عنوان یکی از وفادار ترین زنان در سلسله قاجار جایگاه برجسته ای قرار داده اند.
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.