خوش آمديد,
مهمان
|
|
نام و نام خانوادگي: مژگان اشرفي
دانشگاه: جامع علمي و كاربردي واحد 13 تهران ترم و نوبت: نوبت عصر و ترم دوم رشته: مترجمي كارداني پارسی باستان یکی از آبشخورهای این زبان، زبان کهنسال رایج روزگار هخامنشیان است که آن را پارسی باستان میخوانند. نمونهای از این زبان در نوشتههای پادشاهان این خاندان به خط میخی در دست است. در این نوشتهها کمابیش ششصد و اندی واژه (غیره مکرر) بکار رفتهاست. امید است باز به این سرمایه افزوده شود، چنانکه در این چند سال گذشته افزوده شده و از چهار صد به ششصد و اندی رسیدهاست. پس از پیدا شدن چند هزار لوحهٔ گلی در پایان سال ۱۳۱۲ خورشیدی در تخت جمشید به خط میخی عیلامی و زبان عیلامی، چند لغت پارسی باستان نیز در آن نوشتههای عیلامی بکار رفتهاست که از آنها میتوان به نامهای ۱۲ ماه خورشیدی که فقط ۹ تای آن در سنگنبشتهٔ داریوش در بیستون به ما رسیدهاست اشاره نمود. این نوشتههای هخامنشیان را به دلیل آنکه بر روی سنگ نوشته شدهاند، سنگ نبشته میخوانیم و هر کدام را در سرزمینهایی چون شوش (عیلام)، بیستون (بغستان)، همدان و الوند (در ماد) و وان (در ارمنستان) و سوئز (در مصر) یافتهاند. نوشتهٔ بغستان از داریوش بزرگ که مانند بیشتر این نوشته به سه خط میخی به سه زبان پارسی باستان، بابلی و عیلامی کنده کاری شده از بزرگترین این سنگنپشتههای جهان به حساب میآورند. این کوه ایزدی که گران بهاترین سند زبان ملی ما را در بر دارد، در دو هزار و پانصد سال پیش از این به فرمان داریوش، سومین پادشاه هخامنشی نوشتهاست. این سنگنپشته که از پیش آمدهای چهار یا پنج سال نخستین شهریاری داریوش سخن رفته و نامهای هر یک از هماوردان پارسی باستان، سرکشان با تاریخ شکست و کشته شدنشان یاد گردیده، دارای ۵۱۵ سطر پارسی باستان، ۱۴۱ سطر بابلی و ۹۵۰ سطر عیلامی است. نخستین کسی که برخی از حروف خط میخی هخامنشی را خواند، گروتفند (در لاتین: Grotefend) آلمانی بود که در سال ۱۸۰۲ میلادی زمینهٔ کار او دو تصویری بوده که مسافر آلمانی کارستن نیبور (Carsten niebuhr) در هنگام اقامت چند روزه اش در تخت جمشیده با دقت ترسیم کردهاست. میتوان گفت گروتفند کاشف و رمزگشای خط میخی بودهاست، و به کمک تلاش صدو پنجاه سالهٔ دانشمندان دیگر امروزه از هر جهت از زبان رایج زمان هخامنشیان آگاهیم. آن چنانکه سنگنپشتههای پارسی باستان در ردیف اوستا، ودا نامهٔ مینوی هندیها، منظومههای هومر یونانی را از کهنترین آثار کتبی اقوام معروف به هند و اروپایی به حساب میآورند. اوستایی نوشتار اصلی: اوستایی پهلوی (پارسی میانه) نوشتار اصلی: پارسی میانه زند و پازند نوشتار اصلی: زند نوشتار اصلی: پازند زند در اوستا به معنای شرح و تفسیر است و معنای دیگری برای آن وجود ندارد.[نیازمند منبع] زند اوستا یعنی متن اوستا با تفسیر پهلوی آن، بنابر این زند زبان یا لهجه نیست. گاهی در ادبیات این کمله به جای اوستا به کار رفتهاست: که ماراست گشتیم وهم دین پرست کنون زند زرتشت زی ما فرست پازند کلمهای مشتق از پا + زند است که بعد از اسلام در ایران شکل گرفت و عبارت است از پهلوی روان شده بدون لغات هزوارش، یعنی به جای مفهوم نگاشت آرامی، خود کلمات فارسی معادل آنها را نوشتهاند. پازند معمولاً به خط سادهٔ اوستایی که به آن «دین دبیره» گفته میشود، نوشته میشود و در بعضی موارد به خط فارسی نیز نوشته شدهاست. در میان نوشتههای پازند سه نامه را که اهمیت بیشتری دارند و باید به عنوان منبعی که از پارسی باستان، اوستا و پهلوی به جای ماندهاست به حساب آوریم، شامل: دانای مینو خرد، ائو گمدئچا، ایاتکار جاماسپیک که سرچشمه بسیاری از لغات پارسی نیز میباشند. |
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
|
|
درود و سپاس. تلاشتان قابل تقدیر است. پاینده باشید.
|
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
|