جمعه, 07 ارديبهشت 1403

 



موضوع: انگلیسی به فارسی

انگلیسی به فارسی 9 سال 10 ماه ago #92370

انگلیسی به فارسی

you never eat or drink anything . You dont go out in the sunlight.
توهیچ وقت چیزی نمیخوری یا بنوشی .تو افتابم بیرون نمیری

How old are you? seventeen . how long have been 17 ?a while.
چندسالته؟ هفده سالمه. چند وقته که هفده سالته؟ یه مدتیه

I know what you are .say it . out loud . say it . vampire .
من میدونم تو چی هستی ؟ بگو چی هستم. بگو . بلند بگو . یه خون اشام

Are you afraid? no then ask me the most basic question.
میترسی ؟ نه . پس ازم مهمترین سوال بپرس

What do we eat? you wont hurt me. where are we going? up the mountain.
این که ما چی میخوریم؟ نو به من اسییبی نمیزنی .کجا داریم میریم؟ بالای کوهها

Out of the cloud bank .you need to see what i look like in the sunlight
بالای توده ابرها . تو باید ببینی من تو نور افتاب چه شکلی میشم.یا شبیه به چی میشم

This is why we dont show ourselves in sunlight. people would know we are different.
واسه اینه که خودمونو تو نور افتاب نشون نمیدیم .مردم میفهمند ما با هاشون فرق داریم

This is what i am .its like diamonds . you are beautiful. beautiful?
من همینم که داری میبینی . مثل الماسه .تو زیبایی .من زیبا ام ؟

This is the skin of a killer , bella . i am a killer . i dont believe that.
بلا این پوست یه قاتله . من یه قاتلم . باورم نمیشه

Thats because you believe the lie .its camouflage . i am the worlds most dangerous predator .
واسه اینه که تو دروغشو باور میکنی .این یه پوششه . من خطرناکترین شکارچی دنیا هستم .

Everything about me invites you in , my voice ,my face , even my smell . as if i would need any of that .
هر چیزی راجع به من صدام و چهره ام حتی بوی من تو رو با سمت من میکشونه .انگار می خوام وانمود کنم که میتونی از من جلو بیفتی و منو شکست بدی


As if you could outrun me. as if you could fight me off .
فرض کن میتونستی ازم فرار کنی . یا با من میجنگیدی

I am designed to kill . i dont care . i have killed people before .
من واسه کشتن خلق شدم . مهم نیست . قبلا هم ادمهایی کشتم

It does not matter .i wanted to kill you .
واسم هیچ اهمیتی نداره . میخواستم تورم بکشم

I have never wanted a humans blood so much in my life . i trust you
هیچ وقت تو زندگیم خون هیچ انسانی به اندازه تو نمیخواستم .
من به تو اعتماد دارم .


Don’t . Im here . I trust you . my family we are different from others of our kind . We only hunt animals .

اعتماد نکن . من اینجا هستم پس به تو اعتماد دارم. کلا ما خونوادگی از بقیه تو نوع خودمون متفاوت هستیم .ما فقط حیوانات شکار میکنیم .


We have learned to control our thirst . But it is you .your scent .

ما بلدیم چطوری عطشمان را مهار کنیم .اما تو الان اینجایی .بوی تو


Its like a drug to me . youre like my own personal brand of heroin .

بو و عطر تو مثل مواد مخدر میمونه .تو مثل هرویین با مارک شخصی خودم میمونی



Why did you hate me so much when we met ? I did . only for making me want you so badly .

چرا انقدر از من بدت میومد وقتی که اولین بار همو دیدیم ؟ بدم میومد . دیگه نه . فقط به خاطر اینکه منو بیشتر خاطر خواه خودت کنی .



I still don’t know if I can control myself . I know you can . I cant read your mind .

هنوزم مطمیین نیستم یا نمیدونم که میتونم خودمو کنترل کنم یا نه .؟ من میدونم که تو میتونی .من نمیتونم ذهن تو رو بخونم .


You have to tell me what you are thinking ? now I am afraid . good
باید بهم بگی الان داری به چی فکر میکنی ؟ من میترسم . خوبه

I am not afraid of you . I am only afraid of losing you .
من که از تو نمیترسم . فقط از این میترسم که تو رو از دست بدم .

I feel like you are gonna disappear . You don’t know how long I have waited for you .
احساس میکنم الان میخوای غیب بشی . تو نمیدونی چند وقته که منتظرت بودم.

So the lion fell in love with the lamb . What a stupid lamb .
پس این شیره عاشق یه بره شده . اونم چه بره احمقی .

What a sick , masochistic lion . About three thing I was absolutely positive .
چه شیر مریضو عاشق کشی .در مورد سه تا چیز کاملا نظر مثبتی داشتم .خوش بینم


First Edward was a vampire . Second , there was a part of him and I did not know how dominant that part might be that thirsted for my blood .
اول از همه اینکه ادوارد یه خون اشام بود .دوم اینکه قسمتی از وجود اون که نمیونستم چقدر اون قسمت مهمه که ممکنه تشنه خون من باشه

I was unconditionally and irrevocably in love with him . Monte carlo ? that’s our prom theme .
من بی قید وشرط و بی چون و چرا و قطعا عاشق اون شده بودم .مونته کارلو . سالن پرام اونجاست .

Gambling , tuxedoes , and Bond / Jamez Band . Oh my god . wow . you know everybodys staring . not that guy . no he just looked .
قمار بازی و شام و باند – جیمز باند .اوه خدای من میدونی همه به خیره شدند . این پسره نه . اون فقط نگاه میکرد

I am breaking all the rules now any way . Since I am going to hell .
من الان دارم تمام قوانین رو زیر پام میزارم . بگذریم . مثل اینه که داره میرم جهنم
So does a person have to be dying to become like you ? No that’s just Carlisle . He would never do this to some one who had another choice .

خب پس یعنی یه نفر باید بمیره تا یکی بشه مثل تو ؟ نه اون فقط کارلیسل بود . اون هیچ وقت این کارو واسه کسی که انتخاب دیگه ای نداره انجام نمیده


So how long have you been like this ? since 1918 . That’s when Carlisle found me dying of Spanish influenza . what was it like ?
خب پس چند وقته که اینطوری هستی ؟ از سال 1918 و زمانی که کارلیسل منو در حال مردن به خاطر انفولانزای اسپانیایی دید .چطور بود ؟

The venom was excruciating . But what Carlisle did was much harder .Not many of us have the restraint to do that .
اون زهر کشنده بود .اما کاری که کارلیسل انجام داد از اونم سخت تر بود .کمتر کسی از ما جرات این کار رو داره



But didn’t he just have to bite ? Not exactly . When we taste human blood , a sort of frenzy begins and its almost impossible to stop . But Carlisle did first with me . and then with his wife .

اما اون نیشت نزد ؟ گازت نگرفت ؟ دقیقا نه .وقتی که ما تشنه خون ادمها میشیم با یه جور اشفتگی و پریشانی شروع میشه . و میشه گفت که تقریبا غیر ممکنه که جلوی این حسو گرفت .اما کارلیسل اول این کار رو با من کرد بعدم با همسرش .




So is Carlisle the real reason that you don’t kill people ? No he is not the only reason . I don’t want to be a monster .My family we think of ourselves as vegetarian right ? cause we only survive on the blood of animals .
پس دلیل اصلی که تو ادم نمیکشی کارلیسله ؟ نه اون تنها دلیل نیست . نمیخوام یه اهریمن باشم .من و خونوادم خودمون را گیاهخوار میدونیم . خب ؟ چون فقط واسه این که زنده بمونیم با خون حیوانات زندگی میکنیم .



But its like a human only living on tofu . It keeps you strong but you are never satisfied .
اما مثل این میمونه که یه ادم فقط با یک ابنبات چوبی خودشو سیر کنه . درسته تو را نگه میداره و قوی میکنه اما هیچ وقت به طور کامل سیرت نمیکنه و ارضات نمیکنه .

It would not be like drinking your blood for instance . Was it other vampires that killed Waylon ? yeah
مثل خوردن خون خودت از روی جنون نمیشه . خون اشام های دیگری هم وجود دارند وایلنو کشتند ؟اره؟

There are others out of there .And we run into them from time to time . Can the rest of your family read peoples minds like you can ?
چند تا دیگه بازم وجود دارند .و ما چند وقت یکبار مرتب اونا رو ملاقات میکنیم .بقیه ی اعضای خانوادت هم میتونند مثل تو ذهن و افکار مردمو بخونند ؟

NO . that’s just me . But ALICE can see the future . I bet she saw me coming .ALICEs visions are subjective . I mean the future can always change .
نه فقط خاص خودمه . اما الیس میتونه اینده رو ببینه .بینایی الیس درون گرایانه و فاعلی است . منظورم اینه که اینده همیشه میتونه به دست خود ادم تغییر کنه .

Could you act human ? I have got neighbors . I am gonna take you to my place tomorrow . Thanks . wait like with your family ? yeah . what if they don’t like me ? so you are worried not because you will be in a house full of vampire but because you think they wont approve of you ? I am glad I amuse you . what is it ? complication . I will pick you up tomorrow .
تو میتونی مثل ادمها رفتار کنی ؟ من همسایه هایی دارم . فردا میام دنبالت بریم خونمو نشونت بدم . ممنون . صبر کن خانوادت هم هستند ؟ اگه اونا از من خوششون نیاد چی ؟ پس تو نگران این هستی که مبادا اونا از تو خوششون نیاد . و نگران این نیستی که قراره فردا یه خونه ای بری که پر از خون اشام هست ؟ خوشحالم که سرتو گرم کردم . چی شد ؟ پیچیدست . فردا میام دنبالت .
-Hey! Come to visit your truck?Looks good...Got that dent out...Yeah,Actually, we came to visit your flat-screen.First Mariners game of the season.Plus, Jacob here keeps bugging me
about seeing you again.Great, dad... Thanks.Just keeping it real, son.
سلام. اومدين ماشينتونو ببينين؟ خوبه. داديش صافکاری آره. راستش اومديم يه مسابقه رو تماشا کنيم. اولين بازي فصل ملوان هاست.
بعلاوه اينکه ”جکوب” گير داده بود. که بيايم تو رو دوباره ببينيم. واقعاً ممنونم، بابا.ناراحت نشو، پسرم.
-Pale Ale.Well done, Chief...
-Harry Clearwater's homemade fish fry.Good-Any luck with that Waylon case?
-Well, I don't think it was an animal that killed him.I never thought it was..
-You spread the word out at the rez, huh?Keep the kids out of the woods...Will do.Don't want no one else getting hurt, do we? This is incredible.
عاليه، کلانتر. ماهي هاي خونگي ”هري کليرواتر. خوبه.”ه ويتامين ”آر
پرونده ”ويلون” چي شد؟ فکر نمي کنم يه حيوون اونوکشته باشه هيچ وقت فکرشو نمي کردم.
اين بچه ها رو مي ترسونه. آره..پس بزار بقيه حرفارو بيرون از اينجا بزنيم
ما که نمي خوايم به کسي صدمه برسه، مي خوايم؟باور نکردنيه.

;)
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
مدیران انجمن: آسیه قمرپور طالمی