خوش آمديد,
مهمان
|
|
پيشگفتار
انسان از زمانی انسان میگردد که دارای فرهنگ میشود و فرهنگ از زمانی آغاز میگردد که انسان به وجودمیآید. آنچه که میتوانیم برایش تقدم و تاخر قایل شویم تمدن است . انسان با فرهنگ وارد تمدن میشود واکنون این انسان متمدن است که در دام انواع و اقسام کشمکشهای روحی و جسمی دست و پا میزند، برای رهایی وآزادی نیاز به پرواز دارد، پروازی از درون خود به بیرون و شاید برای این پرواز، بالی بهتر از فرهنگ و هویت خویشنیابد. پس باید با آن آشنا شود و با بهرهگیری از آن در جهات مختلف زندگی، خود و جامعهاش را باور کند. این نقطهای است که تبلیغات فرهنگی میتواند پا به عرصه وجود بگذارد و رسالت خویش را به انجام برساند. امروزه در سراسر دنیا واژه تبلیغات فرهنگی معانی خاصی پیدا کرده و آن هم براساس تعریف فرهنگ و تبلیغ از دید آن جامعه خاص میباشد. در کشور ما نیز این تبلیغ حول محورهای خاصی دور میزند که مربوط به باورها ودیدگاهها و فرهنگ جامعه ماست و در اینجاست که دوباره صحبت از هنر به میان خواهد آمد، هنری که باید خادم جامعهباشد و اندیشهها و آرمانهای والای بشری را که سبب رشد انسان میشوند، جاودان و ماندنی کند به گونهای که بر همهاقشار جامعه تاثیرگذار گردد.هنرهای تجسمی، تجلیات عالی زبان بصری هستند و بنابراین ابزارهای آموزشیاند که قیمتی بر آنها متصورنیست. دراين بين وظیفه گرافیک محیطی این است که هم از نظر اجتماعی پیام مفیدی برساند و هم چشم را و به واسطه آن ذهن را جلب کند و در نتیجه نظم لازم را برای دیدن آن سوی سطوح چیزهای قابل رویت به ذهن بدهد و در شناختارزشهای لازم برای یک زندگی کامل و لذت بردن از آن راهنماییش کند. اگر شرایط اجتماعی، گرافیک محیطی را به عرصه پیامهای موجه در وسیعترین و عمیقترین مفهوم اجتماعی آن ملزم سازند، این هنر میتواند بطور موثر به آمادهسازی راه برای هنری موثر و مثبت یاری رساند. هنری که بتواند پیامخویش را به مردم برساند و ازطرف آنها درک شود. تاريخچه گرافيك محيطي پیدایش گرافیک محیطی به قرن بیستم باز میگردد. در گذشته طراحی بر روی اجسام با دو بعد انجام میشد ولی امروزه طراحی از دو بعد طول و عرض، روی بعد سوم یعنی جسم قرار میگیرد. گرافیک محیطی به این نکات توجه میکند که طراحی ساختمانها چگونه باشد؟ چرا که این ساختمان و نما در معرض دید افراد قرار میگیرد و نظر افراد خودآگاه یا نا خودآگاه به سمت این بناها جلب میشود. در واقع طراحی محیط عمومی و آنچه در بستر جغرافیایی خاص نظیر طراحی میدانها، کناره های خیابانها و غیره است. فضاهای مورد نظر میتواند باز یا بسته باشد. کاربرد این نوع گرافیک در آن است که محیط زندگی بر رفتار های ما تأثیر میگذارد. اگر نماي خیابانها از نظر زیبایی بصری مناسب باشد و ارتباط عناصر حاضر با محیط و در ارتباط با یکدیگر رعایت شود، افراد خیلی راحتتر و آسودهتر زندگی میکنند. اگر در محيطي از لحاظ زیبایی بصری ، ناهنجاری وجود داشته و ارتباط صحیح بین عناصر در محیط بر قرار نباشد، طبیعتاً افراد در این نابهنجاریها رشد میکنند و رشد در شرایط نابهنجار، رفتار افراد را تحت تأثیر قرار میدهد. اگر خیابانهای شهر ما زیبا باشد و حقوق شهروندی رعایت شوداين موضوع بر رفتار و الگوی عمل ما مؤثر خواهد بود و از فشار های روانی ناشی از محیط نابهنجار کاسته خواهد شد. هدف زیباسازی، انتقال پیام در راستای ایجاد امنیت خاطر است؛ نوعی آرامش برای افرادی که در معرض محیط قرار میگیرند. از سوی دیگر باید دانست که هر طرح گرافیکی بر افراد جامعه تأثیر میگذارد و اگر هارمونی جامعه به شکلی زیبا رعایت شود این هارمونی زیبا سایر بخشها را تحت تأثیر قرار میدهد. تعريف گرافيك محيطي ارتباطات عصر حاضر كه تركيبي از علوم و هنرهاي مختلف هستند فرم های متفاوتی را در برمیگیرند؛ از ماهواره ها گرفته تا ساعت های مچی. اما روش هاي جدید هنوز نتوانسته اند جانشین فرم های قدیمی ارتباطات از قبیل نوشته ها و علایم بشوند. ولي به هر صورت با توجه اینکه جامعه به سرعت پیچیده می شود علایم نیز به همان صورت پیشرفت میکنند. وجود علایم زیاد در جوامع امروز بشري ، علاوه بر ساير آلودگي ها نوعی آلودگی تصویری را به وجود آورده است كه شهرنشينان همواره سعی در گریز از آشفتگی های بصری نيز دارند.گرافيك محيطي مي خواهد در اين رهايي وگريز به شهروندان كمك نمايد. اما طراحی گرافیک محیطی نه به تنهائی هنر است نه به تنهائی علم ، بلکه شامل هر دو وجه است.گرافیک محیطی علمی است که در آن چگونگی استفاده از فرمها، رنگها، نقشها و تصاویر گوناگون به شکل ماهرانه، اصولی و برنامهریزی شده در جهت بهتر ساختن و ساده شدن روابط، ارتباطات، ترافیک و همچنین کاملتر ساختن زیبایی محیط عمومی مطرح شده و مورد بررسی قرار گرفته است. طراحی گرافيكي باید مخلوطی از تاثیرات خلاقه موثر به صورت بررسی منطقی و تکنیک بوده و هم اینکه چگونه کار باید انجام شود. نتیجه چنین ترکیبی سبب به وجود آمدن علائمی میشود که به طور موثر با مردم ارتباط برقرار میکند. در گرافیک محیطی سعی می شود با اتکاء و با استفاده از تجربه های خلاق هنری شرایط مناسب برای زندگی انسان معاصر بوجود آید. در گرافیک محیطی پیوند انسان با محیط تصحیح شده، نکات غیر ضروری و نادرست آن حذف و نکات ضروری آن مورد تاکید قرار گرفته و بر جسته میشود.در گرافیک محیطی اطلاع رسانی، ساده سازی و دریافت شدنی بودن ارتباطات انسان و زیبائی شناسی جدید و مناسب مورد توجه قرار می گیرد. امروزه گرافيك محيطي يكي از مهم ترين عوامل تبليغ، پيام رساني و نشر دانش سياسي، اجتماعي و فرهنگي بوده و در جوامع پيشرفته از مهم ترين اركان تشكيل دهنده زندگي اجتماعي است. طراحي گرافيك محيطي در اعلان هاي تبليغاتي و تجاري تلويزيون ، سينما ، بسته بندي كالاها ، علائم راهنمايي و رانندگي ، ويترين مغازه ها ، تزيينات خياباني و عمومي نظير هتل ها ، فرودگاه ها و مترو ها، رستوران ها و پارك ها، فروشگاه ها و اماكن مختلف ورزشي ، هنري و فرهنگي ، نوشته ها و تبليغات بدنه ساختمان ها و وسايل نقليه مثل اتوبوس ها، ترن ها و هواپيماها ، بيل بردها در ابعاد بزرگ و نقاشي هاي ديواري نقش عمده اي دارد. گرافيك محيطي به عنوان يكي از شاخه هاي گرافيك در رسيدن به اهداف بالا نقش بسزايي دارد و بخش عمده اي از فعاليت هاي تبليغاتي و تجاري را در بر مي گيرد. محيط اطراف ما و خانه اي كه در آن زندگي مي كنيم ، خياباني كه درآن تردد مي كنيم ، فضاي سبزي كه درآن قدم مي زنيم، پاركي كه براي تفريح به آن جا مي رويم، همه نياز به برقراري روابط منطقي فرمي و روابط سازمان بندي دقيق بر مبناي اصول و مباني بيان بصري دارند. انسان به واسطه گرافيك محيطي با محيط پيرامون خود سخن مي گويد و با ديگران ارتباط برقرار مي كند. گرافيك محيطي در ايجاد فضايي مطلوب و دلنشين براي افراد جامعه نقش موثر دارد. محيط مناسب يعني فضايي كه بشر در آن بتواند فارغ از فشارهاي ناخواسته رواني رشد كرده و شكوفا شود و اين از خواسته هاي عقلاني و منطقي هر جامعه است. گرافيك محيط به معناي زيبايي بصري ، نظم و هماهنگي مطلوب فضا است. مقصود از تمام طرح هاي گرافيكي براي محيط داخلي و خارجي ، ايجاد فضايي براي زندگي پر نشاط و سالم و قانع كننده است .گرافيك محيطي را مي توان به دو گونه گرافيك محيطي دو بعدي يا مسطح يا سه بعدي يا حجمي تقسيم كرد. مشخص كردن يك مكان از مكاني ديگر، زيبا سازي، نظم و انسجام بخشيدن به فضاي شهري و گسترش حيطه فعاليت هنر گرافيك، از اهداف گرافيك محيطي به شمار مي رود. اهداف گرافیک محیطی 1 - مردم را به سادهترین شکل راهنمایی میکند. 2 - زیباسازی را از طریق به کارگیری و استفاده از اصول فرم، طرح و هماهنگی آنها با یکدیگر و محیط پیرامون خود انجام می دهد. 3 - سطح فرهنگ جامعه را در قالب اهداف تبلیغاتی فرهنگی و تجاری از طریق دیوار آگهیها، بنرها و غیره افزايش مي دهد. 4- طراح گرافيك محیطی میکوشد تا بین طرح هایی که ارائه میدهد و هر آنچه از پیش در محیط وجود دارد هماهنگی ایجاد کند. عوامل معینی چون جغرافیای محیط، آب و هوا ، نور خورشید، میزان بارندگی ، نوسان حرارتی ، پوشش گیاهی و ... به عنوان بخشهای طبیعی و زیستمحیطی و مجموعه عواملی چون نوع معماری و مواد و مصالح، فضاهای آمد و شد، میزان تردد و... به عنوان بخشهای ساختهشده ناشی از حضور انسان عواملی است که طراح در جریان کار خود باید آنها را بشناسد و مورد توجه قرار دهد. 5- ارتباطات اجتماعی مردم را تسهیل مي کند . 6- به فعالیت اقتصادی سرعت مي بخشد . 7- ایمنی و جریان ترافیک را بهبود مي بخشد . 8- مردم را از امکاناتی که شهر در اختیارشان میگذارد آگاه مي کند . 9- جرائم حاصل از تشنجات عصبی مردم را کاهش مي دهد . 10- به رفع نیازهای اجتماعی مردم با ایجاد ارتباط با محیط اطراف بوسیله مشخص کردن، راهنماییو اطلاع رسانیکمک مي کند . 11- با ایجاد مناظر زیبای بصری در محیط، به سلامت ذهنی مردم یاری رساند . بخشی از عرصههای گرافیک محیطی گرافیک فضای باز الف - نمای معماری (مواد ، رنگ ، ابعاد ، طرح ...) ب - باجهها (ایستگاه اتوبوس، بلیت، تلفن ، روزنامه ، وسايل مربوط به پلیس ...) ج - آب نماها د - حجمهای گرافیکی ه - نورآرایی د- تبلیغ (دیواری ، بنرها ، وسایط نقلیه ، شیوههای دیگر) گرافیک محیطی فضای بسته در گرافیک محیطی فضای بسته هم كه میتوان درآن ها به طور جداگانه اطلاعرسانی کرد و در مجموع میتوان از دستههای زیر یاد کرد: الف - ویترینها ب - غرفهها و فضاهای نمایشگاهی ج - محیطهای اداری و آموزشی د - محیط خانگی گرافیک محیطی و تاثیر آن بر جامعه زمانی که یک ساختار گرافیکی در ارتباط مستقیم با اقشار مختلف یک جامعه شهری بوده و هدف آن ایجاد یک فضای زندگی مساعد و دلپذیر و هماهنگ ساختن با سن و فرهنگ و خلق و خوی افراد آن جامعه باشد از آن به عنوان گرافیک محیطی یاد میشود. بدیهی است در صورتی که تدابیر مقتضی از طرف مديران جامعه در زمینههای مختلف براي طراحی مناسب و اصولی عناصر تشکیلدهنده گرافیک محیطی صورت نگیرد ، محیط زیست و زندگی شهروندان به صورت مکانی غیرقابل تحمل و متشنج در خواهد آمد چرا که با ایجاد مجموعهای متناسب از نظر شکل و رنگ میتوان موجبات امیدواری و کشش افراد جامعه را برای زندگانی فراهم ساخت و اسباب شور و شوق عمومی را فراهم نمود و روح تازه به اجتماع داد. رنگ در گرافیک محیطی اثر به سزایی دارد زیرا باعث ایجاد نما میشود. مثلا با دیدن اتوبوس قرمز دو طبقه یاد لندن میافتیم و در چنین شهری(لندن) یا شهرهای شمالی ايران ، که فضای سبز زیادی دارند باید از رنگ سبز استفاده کرد و رنگ مکمل آن تحریکبرانگیز است. پس رنگبندی محیطی بايد با ملاحظات اقلیمی در نظر گرفته شود. طبیعی است برای عدهای که در محیط گرمسیری زندگی میکنند نباید رنگ گرم به کار برد بلکه بهتر است از رنگهای سرد استفاده کرد همانطور که گنبدهای فیروزهای و آبی در بافتهای قدیمی کویری بسیار دلنشین است. عوامل اصلی بیان در گرافیک محیطی - پوستر - علائم - تابلوهای بزرگراهها - تابلوهای راهنمایی و رانندگی - علائم نورانی( نئونها ) - تبلیغات روی وسائل نقلیه - طراحی محیطی پارک ها - طراحی روبناها و رنگهای حاصل از آنها - طراحی محلهای خدماتی عمومی، ایستگاههای اتوبوس، باجه های تلفن، نیمکت ها و... - طراحی محیطی مراکز فرهنگی و تفریحی - طراحی حجم های تزئینی در میدان ها و پارک ها - تابلوهای سردر فروشگا هها، مغازهها، سینماها و کلیه سازمانها و موسسات دولتی و خصوصی - انواع تابلوهای تبلیغاتی مانند: بیلبوردهاي چهاروجهی، سهوجهی، سهبعدی، دیجیتالی از آنجا که همه این عوامل در محیط داخل شهر انجام میگیرد، بنابراین باید بین آنها و شهر، هماهنگی ایجاد گردد و طراحان گرافیک محیطی با مهندسین شهرساز از نزدیک، تشریک مساعی داشته باشند. باتوجه به اینکه در شهرهای بزرگ علاوه بر ساکنین دائمی آنها، انبوه قابل ملاحظهای از مردم، جهت انجامکارهای اقتصادی، تجاری، بهداشتی... نیز مرتب در حال آمد و رفت میباشند، گرافیک محیطی باید به نوعی نقش خود را ایفا نماید تا افراد در این محیط در برقراری ارتباطها و گذراندن امورشان مشکلات کمتری داشته باشند. بخشعمده اطلاعات مورد نیاز شهر، در ارتباط با مقررات آمد و شد، آگاهی از فعالیت ها و رویدادها و اماکن گوناگون وخدماتی است که ارائه میشود. مردم باید راههای مختلف و ایمن و سریع رسیدن به این محیطها را بدانند و بهترین آنها را انتخاب نمایند. البتهتعیین ضوابط اعمال کنترل بر تابلوها و علائم بخش خصوصی که میتواند موجب اخلال در تاثیر عمومی یا مکمل آنهاباشند، جزء تفکیک ناپذیر سیستم مناسب اطلاعرسانی محیط است. گرافیک محیطی و روابط عمومي از آنجا که هدف روابط عمومی جلب مشارکت و همراهی افکارعمومی در زمینههای مختلف است و همچنین واحدی است که ارتباط کارکنان با مسئولان ونیز مسئولان با مردم را برقرار میکند، باید این رسالت خود را با استفاده از روشهای ویژه، به خوبی انجام دهد. گرافیکمحیطی یکی از آن مواردی است که میتوان با شناخت و به کارگیری اصولی آن در روابط عمومیها، برقراری ارتباطاتیاد شده را گسترش داد. امر تبلیغ نیز در روابط عمومی نقش مهمی را ایفا میکند; تبلیغ به معنای تغییر افکار و اندیشه است برای آنچه تبلیغ میشود. بهترین و گویاترین زبان برای این منظور، هنر گرافیک است. چرا که هنر گرافیک آینه شفافی از مسایل جاری و فرهنگی است و تمام لحظهها و زیر و بمهای روحی و فکری جامعه را ثبت و منعکس میکند.بنابراین، هنر گرافیک در روابط عمومی اهمیت خاص خود را مییابد. گرافیک محیطی نیز بخشی از این هنر است:یعنی آنجا که مسئله ارسال پیام و دادن اطلاعات لازم به مخاطب در محیط کاری پیش میآید، گرافیک محیطی قدم بهعرصه میگذارد و نقش خود را ایفا میکند. برای مثال یک سازمان یا وزارتخانه را در نظر میگیریم که روزانه تعداد زیادی از افراد جامعه آنهم با فرهنگها و نگرشهای متفاوت اجتماعی، به خاطر نیازی که دارند به آنجا مراجعهمیکنند. در ابتدای ورود، گرافیک محیطی موجود باید به نوعی طراحی شده باشد که فرد برای رسیدن به قسمتی که لازم است به آنجا مراجعه کند، دچار مشکل و سرگردانی نشود و با دیدن تابلوهای مخصوص راهنما به راحتی به محلمورد نظر برسد. نوع تابلو، رنگ، اندازه و نوع خطهای نوشتاری، علامتها و نمادها و همچنین محل نصب آنها از اهمیت ویژهای برخوردار است. پس از آن، علامتهای داخل محوطهها راهروهای و اتاقهای نیز باید همین ویژگیهارا داشته باشند. بنابر آنچه که بیان شد، اولین اهمیتی که برای گرافیک محیطی قائل میشویم، همان برقراری ارتباط برایراهنمایی و اطلاعرسانی به مخاطب است و در دومین نقش خود، وظیفه زیباسازی محیط را برعهده میگیرد، زیرا انسان به طور ناخودآگاه خواهان زیبایی و توازن و تعادل و آراستگی است و از زشتیها و ناهنجاریها دوری میجوید ، حضور در محیطی که همه عنصرهای آن بهطور صحیح در جای خود قرار گرفته باشد و رنگها در هماهنگی و تضاد، هرکدام به وظیفه خود به درستی عمل کنند، برای هر انسانی، به راستی لذت بخش است و روح خسته از کشاکش ومسایل روزمره زندگی او را به آرامش دعوت میکند. رابطه گرافيك محيطي با رسانه هاي تصويري امروزه کاربرد گرافیک را در رسانه های تصویری میتوان دید و اهمیت گرافیک به مراتب افزایش یافته است. باید این نکته بیان شود که هر آنچه شما میبینید گرافیک است. پیدایش وسایل ارتباطی جدیدتر نظیر تلویزیون سبب شد که رسانه های جدید جایگزین رسانه های قبلی شوند.بخشی از طراحان گرافیک در زمره طراحان تلویزیونی قرار میگیرند که ابزار کار آنها متفاوت است. تفاوت در نوع ابزار به سبب تحول در شیوه پخش و تکثیر است. پیامها از طریق رسانههای الکترونیکی و نه فقط رسانه های مکتوب منتشر میشوند. رسانه های مکتوب نظیر مطبوعات و کتابها ،گرافیک خاص خود را دارند اما در مورد رسانه های الکترونیکی نظیر تلویزیون بحثی کاملاً متفاوت مطرح است. این نوع ابزارها ماهیتاً در به کارگیری هنر گرافیک با یکدیگر متفاوتند. برای مثال گرافیک تلویزیونی با نور کار میکند؛ اما در مطبوعات با وجود انتشار وسیع نمیتوان با نور کار کرد. در یک برنامه خبری مطالبی نظیر اینکه: «گوینده خبر چه کسی است؟ فضای پشت گوینده و دکور چگونه باشد؟ میزان نور چگونه تنظیم شود؟» را باید مدنظر قرار داد. رعایت این اصول سبب میشود برنامه از لحاظ زیبایی در نظر مخاطب جذاب باشد. میتوان نتیجه گرفت که شیوه کار و محتوا به فراخور نوع رسانه تغییر کرده است. طراحان گرافیک این نکته را در نظر میگیرند که تا چه میزان فعالیت و اثر هنری آنهامي تواند فرهنگ بصری مخاطبان را تقویت و تضعیف کند. تنها مسئله برای طراحان رضایت صاحبان قدرت و ثروت نیست و در کنار آن باید به تأثیر کار خود توجه کنند؛ يعني بايد ارزيابي كنند كه بیان بصری آنها تا چه اندازه در اعتلای فرهنگ بصری افراد تأثیر گذاشته است. ویژگی دیگری که برای هنر مدرن قائلیم این است که هنرهای موزه ای رنگ باخته است . امروزه آثار گرافیک در بخشهای مختلف صنعت، تجارت و سینما، افراد بسیاری را تحت تأثیر قرار میدهد. در بخش گرافیک تلویزیونی زیباترین بازیگران حضور دارند و این بیانگر جذابیت بصری رسانه های الکترونیکی نوین است. بصری شدن رسانه ها سبب میشود که زیباترین عناصر، دکورها، اشیا را بکار گیریم تا مخاطب را تحت تأثیر قرار دهیم. تاثير گرافيك محيطي در فرهنگ سازي و افكار عمومي میتوان از گرافیک محیطی به عنوان مقدمهای برای تبلیغات محیطی یاد کرد. تبلیغات محیطی حوزه گستردهتری از گرافیک محیطی را در بر میگیرد. در گرافیک محیطی مهم دیده شدن است اما در تبلیغات محیطی نه تنها دیده شدن هدف است بلکه انتقال اندیشه ای که در پیام تبلیغاتی نهفته است و درک پیام از سوی مخاطب از اهمیت بالایی برخوردار است. تبلیغات محیطی تبلیغاتی است که در محیط عمومیعرضه میشود و بسترها و ابزارهای تبلیغاتی خاص خود را دارد. تبلیغاتی که در بنرها، بیلبوردها، بدنه اتوبوسها و ... دیده میشود. این ابزارها و بسترها هر یک کارکرد خاص خود را دارد و با توجه به مکان مورد نظر مورد استفاده قرار میگیرد. در تعریف تبلیغات میگوئیم "تبلیغ موثر آن است که بر روی ذهن شما و نه چشم شما تأثیر بگذارد و بهگونهای باشد که پیام انتقالی در ذهن شما حک شود". مثلاً اگر فیلمیبا عنوان تبلیغات محیطی تبلیغ میشود بتوان با دیدن تبلیغ، نوع فیلم را تشخیص داد. مخاطب به این درک برسد که 1- این فیلم از چه محتوا و مفهومیبرخوردار است؟ 2- فیلم در رده چه نوع فیلمهایی و با چه محتوایی قرار میگیرد؟ 3- نوع فیلم تراژدی، کمدی یا حماسی يا... است؟ طراحی تبلیغات محیطی سه مرحله را شامل میشود: نخست باید گرافیک و طرح به خوبی دیده شود. آنچه در این مرحله اهمیت دارد «خوب دیده شدن» است. گرافیک باید به گونه ای طراحی شود که دیده شود. برای این کار ترفندهای گرافیکی باید در آن به کار رود که شما آن را ببینید. مرحله بعد انتقال پیام است. مرحله سوم باید اندیشه نهفته در اثر به خوبی درک شود. چنانچه گفتم؛ تبلیغات محیطی به هدف و اندیشه باز میگردد و اینکه اندیشه نهفته در اثر، بر مغز و ذهن شما تأثیر بگذارد. واژه تبلیغات مربوط به بازاریابانی است که با ارتباطات و سرمایه خود با رویکرد تجاری و اقتصادی چنین فعالیتهایی را خصوصا به عنوان امری رایج در جامعه انجام میدهند. البته پروپاگاندا نوع دیگری از تبلیغات است که در اختیار منافع قدرت و دولتمردان است و در پروپاگاندا و تبلیغات تجاری نهایتا دولتها و کمپانیهای تبلیغاتی تصمیم گیرنده هستند. نباید فراموش کرد که گرافیک محیطی جنبه زیباشناسانه دارد و به هیچ وجه در آن جنبه تبلیغاتی مدنظر نیست. در تبلیغات سعی بر آن است که در ابتدا کالایی را به مخاطب نشان دهیم و نهایتاً آن را به فروش برسانیم. این فروش میتواند سیاسی، تجاری، اجتماعی و فرهنگی باشد. برای تأثیرگذاری باید در طراحی تبلیغاتی از کاراکترهایی که مخاطب با آن احساس قرابت و نزدیکی میکند استفاده شود. این کاراکترها اگر برخاسته از جامعه، فرهنگ و تمدن مخاطبان باشد بسیار بهتر عمل میکند. به همین دلیل در تبلیغات محیطی سعی میشود به کاراکترهای بومیآن منطقه توجه شود. از یک سو صاحبان سرمایه، قدرت تأمین منابع و مدیریت این تبلیغات را بر عهده میگیرند و از سوی دیگر کارکرد تبلیغات این است که بر سلایق و اندیشه های افراد تأثیر میگذارد. این تبلیغات میتواند اندیشهای را تخریب کند یا آن را ارتقاء بخشد. عدم سازماندهی مناسب میتواند آلودگیهای بصری بسیاری را در جامعه ایجاد کرده و به رشد نابههنجاریها منجر شود. در توجه به تبلیغات جامعه خودمان اشاره می شود که تبلیغات محیطی در ایران در واقع تبلیغات نیست بلکه گرافیکهای بزرگی است که هیچ ایده ای را در آنها نمیبینید. همانطور که گفته شد تبلیغات مؤثر بر روی ذهن شما اثر میگذارد. در کشور نمیتوان به نمونههای عینی اشاره کرد که در ذهن شما باقی بماند و حک شود. عموماً تبلیغات فیلمهای سینمایی ما در تابلو های بزرگ انجام میشود اما متأسفانه تبلیغ ضعیف نمیتواند راهنمای مناسبی در تشخیص محتوای فیلم باشند. نیویورک خود بنیانگذار تبلیغات محیطی در جهان است اما به ندرت میتوان شرکتهای تبلیغاتی را در آنجا یافت. باید گفت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با صدور مجوزهای پی در پی به تسریع نابههنجاریهای محیطی پرداخته است چرا که سالیانه مجوزهای بسیاری برای تأسیس شرکتهای تبلیغاتی ایجاد میشود. موسسان شرکتهای تبلیغاتی تنها با هدف کسب درآمد بیشتر و سودآوری کلان این طرحها به فعالیت میپردازند. در حالیکه تمام تابلوها و بسترهای تبلیغاتی ما میتوانستند از نظر اندیشه حائز اهمیت باشند و بعد آن اندیشه اثر است که میتواند بر روی اندیشه ها تأثیر بگذارد. روزانه تنها تابلوها و بیلبوردهای رنگارنگی را میبینیم که نه تنها مخاطب را جذب نمیکند بلکه او را دلزده میکند. نتيجه گيري زمانی میتوانیم شرایط مطلوب را در زمینه تبلیغات محیطی فراهم کنیم که نیاز آن در جامعه ما ایجاد شود. ایجاد کالا و محصولات گرافیکی مناسب به خاطر نیازی است که در این زمینه احساس میشود. اگر کشورهای غربی به تکنولوژیهای لازم در این زمینه دست یافتند به سبب نیازی است که در آن کشورها مطرح میشود. تا زمانی که نیاز به تبلیغات مطلوب در جامعه ما ایجاد نشود یقیناً شرایط تبلیغات و گرافیک محیطی ما به وضع مطلوبی نخواهد رسید. یک امر گرافیکی فعالیتی ارتباطی است. امر ارتباطی به مانند هرمی سه ضلعی است که از سه وجه برخوردار است. گرافیک محیطی زمانی میتوانند به حد متعالی برسند که عناصر این هرم نظیر: فرستندگانی آگاه، ارتباطگر یا طراح آگاه و جامعه آگاه را داشته باشیم. بخشی از مشکلات ما مربوط به مدیریت است. بارها دیده شده که طراحیهای ناب از سوی افراد غیرکارشناس در بخش دولتی طرد میشود. این در حالی است که این افراد دانش و مهارت لازم را در تأیید و عدم تأیید ندارند. اگر در کشوری طراحان گرافیک به صورت مناسب فعالیت کنند و دانش و مهارت لازم را داشته باشند به تنهایی کارآمد نخواهد بود و مشکلی را حل نمیکند. باید برای حل مشکلات به هر سه ضلع هرم توجه داشت.بخش دیگری از کاستیها به طراحان و گرافیستهای ما باز میگردد. طراحان ما مقلدانی هستند که تنها به تقلید از الگو های غربی میپردازند. آنها با ترویج یک شیوه طراحی خاص در غرب به سرعت آن را در طرحهای خود استفاده میکنند اما آیا اندیشیدهاند که نوع و شیوه طراحی آن مخصوص جامعه غربی است؟ این شیوه طراحی با توجه به خصیصه های فرهنگی آن جامعه ایجاد شده است. برخی طرحهای ما تقلیدی صرف از غرب است. کاراکترهای عرضه شده در طرح باید با فرهنگ بومیما سازگار باشد. بارها من به این نکته اشاره کرده ام که اگر سفارش دهندگان ما کژسلیقه شدهاند به خاطر طراحان کژسلیقه ای است که کیفیت کارهای آنها ناچیز است. مخاطبان و سفارش دهندگان ناچارند از محصولاتی با کیفیت اندک تنها یکی را برگزینند. در کنار آن طراحان ما باید این نکته را در نظر بگیرند که هیچ کس در تئوری، طراح نمیشود؛ به هنر باید در کوششهای عملی دست یافت. نیروی انسانی ماهر باید در مراکز آموزش عالی تخصص لازم را کسب کند و تبلیغات را به شیوه علمیفرا گیرد. حضور اساتید مجرب و افراد متخصص در مراکز آموزش عالی میتواند دانش و مهارت لازم را در اختیار دانشجویان قرار دهد. با فرهنگسازی در مخاطبان میتوانیم بستر مناسبتری را برای تبلیغات خود فراهم کنیم. |
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
|
|
با سلام
آقای هاشمی لطفا مطلب خود را در تالار درسی خودتان قرار دهید |
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
|