جمعه, 07 ارديبهشت 1403

 



موضوع: رابطه اقتصاد و فرهنگ چيست؟

رابطه اقتصاد و فرهنگ چيست؟ 10 سال 9 ماه ago #15721

رابطه اقتصاد و فرهنگ چيست؟

كالايي شدن اشيا و روندهاي فرهنگي و هنري در قالب اشيايي چون آثار هنري (تابلوهاي نقاشي، قطعات موسيقي، فيلم ها، عكس ها و...) و چارچوب هاي اقتصادي كه به گرد خود ايجاد مي كنند، امروز سبب مي شوند كه فرهنگ و دست اندركاران آن به طور عام و هنر و هنرمندان به طور خاص، بيش از هر زمان ديگري به حوزه هاي سياسي و اقتصادي وابسته شوند. امروز زماني كه از «كيفيت» سخن رانده مي شود، براي نمونه «كيفيت هنري» در موسيقي، نقاشي، نمايش، سينما و غيره در حقيقت ما با نوعي «سرمايه گذاري» و وابستگي به قدرت هاي اقتصادي و سياسي روبه رو هستيم و همين امر به نوعي اجرا و تحقق يافتن «هنر» و «غيرمتعارف» را ناممكن كرده و به عبارت ديگر آن را وارد يك موقعيت «مسخ شدگي كالايي» ببرد. از اين رو، مي توان به مثابه يكي از دستاوردهاي بزرگ فرهنگي كه جوامع دموكراتيك بايد براي رسيدن به آن برنامه ريزي كرده و اراده اي در خور از خود نشان دهند، كاهش اين وابستگي را مطرح كرد. به اين معنا كه فرهنگ و هنر بتوانند، در عين آنكه نياز به حفظ كيفيت و بنابراين برخورداري از سرمايه اقتصادي را دارند، بتوانند اين سرمايه را از جايي به جز دولت يا مراكز قدرت سرمايه داري (براي مثال لابي هاي اقتصادي) به دست بياورند. چنين فرآيندي به باور ما با گسترش فرآيندهاي دموكراسي در جامعه مي تواند تحقق يابد. لازمه چنين كاري نيز خروج نظام هاي فرهنگي و هنري از فرآيند عمومي كالايي شدن است. دقت داشته باشيم كه اين امر لزوما به معني آن نيست كه هنر نتواند به عنوان يك كالامبادله، خريداري يا فروخته شود. بحث بر سر اين نيست، بلكه به چگونگي فرآيندهاي حاكم بر اين مبادلات برمي گردد كه بايد اين امكان را بدهد كه به نوعي «استثناي فرهنگي» درباره «محصولات فرهنگي» برسيم. در نهايت بايد نتيجه گرفت كه در شرايط كنوني، دخالت حوزه عمومي در برخي از حوزه هاي فرهنگ، به شيوه اي كاملادموكراتيك مي تواند هنر و فرهنگ را از غلتيدن در سراشيبي كالايي شدن پديده هاي فرهنگي همچون كالاهايي صنعتي جلوگيري كنيم. در چنين حالتي جامعه عموما مي تواند شرايط تضمين اقتصادي خود را نيز بيابد.


روزنامه شرق ، شماره 1282 به تاريخ 8/4/90، صفحه 8 (صفحه آخر)
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.