خوش آمديد,
مهمان
|
|
توسل، وسیله ای برای تقرب الهی!!
وسیله قرار دادن مقام انسان صالحی در پیشگاه خدا و طلب چیزی از خداوند به خاطر او، هیچ مانعی ندارد و منافات با توحید هم ندارد. توسل از موضوعاتی است که در آیات و روایات اسلامی مورد توجه و سفارش قرار گرفته است و در میان مسلمانان به ویژه شیعیان جایگاه و اهمیت ویژه ای دارد، در این نوشتار توسل از دیدگاه قرآن مورد بررسی قرار می گیرد: «توسل» از ماده «وسل» به معنی تقرّب جستن و یا چیزی که باعث تقرّب به دیگری از روی علاقه و رغبت میشود؛ میباشد و توسل شامل شفاعت نیز میشود. «شفاعت» از ماده «شفع» به معنی ضمیمه کردن چیزی به همانند او است (قاموس قرآن) و در مفهوم قرآنی، شخص گناهکار به خاطر پارهای از جنبههای مثبت (مانند: ایمان، عمل صالح و...) شباهتی با اولیاء الله پیدا میکند و آنها با کمکهای خود او را به سوی کمال سوق میدهند و از پیشگاه خداوند تقاضای عفو میکنند به عبارت دیگر میتوان گفت: قرار گرفتن موجود قویتر و برتر در کنار موجود ضعیفتر و کمک نمودن به او در راه پیمودن مراتب کمال است. (تفسیر نمونه، حضرت آیت الله مکارم شیرازی، دارالکتب الاسلامیه، تهران، ج 1، ص 223) غیر از شفاعت حتی سوگند دادنِ خدا به مقام پیامبران و امامان و صالحان، که نشانه علاقه به آنها و اهمیت دادن به مقام و مکتب آنان می باشد، نیز جزء مفهوم توسل است. توسل هرگز به این معنا نیست که چیزی را از شخص پیامبر یا امام مستقلا تقاضا کنند، بلکه با سوگند دادن خداوند به مقام پیامبران و اولیا، آنان را واسطه و شفیعی برای برآورده شدن دعا از سوی خداوند قرار می دهند. قرآن می فرماید توسل جستن به پیامبر (صلی الله علیه وآله) و یا امام (علیه السلام) و شفیع قرار دادن پیامبر به درگاه خدا و وساطت او برای گنهکاران، مۆثر است و موجب پذیرش توبه و رحمت الهی است. آیهای که به مسئله «توسل» اشاره دارد؛ آیه 35 سوره مائده است که خداوند میفرماید: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا وَ ابْتَغُوا إِلَیْهِ الْوَسِیلَهَ وَ جاهِدُوا فِی سَبِیلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ» ای کسانی که ایمان آوردهاید پرهیزکاری پیشه کنید و وسیلهای برای تقرب به خدا، انتخاب نمائید و در راه او جهاد کنید، باشد که رستگار شوید. اگر نماز و روزه و کلیّه فرایض الهی وسیله ای برای رسیدن به قرب الهی است، دعای انبیا و اولیایِ پاک خدا نیز به حکم آیات قرآن وسیله است و توجه به این وسایل، عین توجه به آفریننده وسیله است وسیله در آیه فوق، معنای بسیار وسیعی دارد و هر کار و هر چیزی که باعث نزدیک شدن به پیشگاه مقدس پروردگار میشود؛ شامل میگردد. همانطورکه حضرت علی ـ علیه السّلام ـ فرمودند: بهترین چیزی که به وسیله آن میتوان به خدا نزدیک شد؛ ایمان به خدا و پیامبر او و جهاد در راه او، نماز، زکات، روزه، حج، صله رحم، انفاق ... میباشد. (نهج البلاغه، خطبه 110) و از آیات دیگر نیز استفاده میشود که وسیله قرار دادن مقام انسان صالحی در پیشگاه خداوند و درخواست حاجت از خداوند به خاطر آن وسیله، به هیچ وجه ممنوع نیست همانطور که حضرت ابراهیم ـ علیه السّلام ـ از خداوند برای عمویش، طلب استغفار کرد، قرآن میفرماید: و استغفار ابراهیم برای پدرش (عمویش آزر) فقط به خاطر وعدههایی بود که به او داده بود (تا وی را به سوی ایمان جذب کند) امّا هنگامی که برای او روشن شد که وی دشمن خداست از او بیزاری جست، چرا که ابراهیم مهربان و بردبار است». (توبه، 114) یا در سوره یوسف آیه 97، زمانی که گناهان برادران یوسف آشکار شد، آنها به پدرشان گفتند: ای پدر! از خدا آمرزش گناهان ما را بخواه که ما خطاکار بودیم. این آیات نشان میدهد که انسانهای صالح را میتوان وسیله برای استغفار و طلب حاجت از خداوند قرار داد. این توسل در حقیقت توجه به خداست نه غیر خدا. (البته وسیله، معنای بسیار وسیعی دارد و هر کار و هر چیزی را که باعث نزدیک شدن به پیشگاه مقدس پروردگار شود، شامل گردد.) توسل هرگز به این معنا نیست که چیزی را از شخص پیامبر یا امام مستقلا تقاضا کنند، بلکه با سوگند دادن خداوند به مقام پیامبران و اولیا، آنان را واسطه و شفیعی برای برآورده شدن دعا از سوی خداوند قرار می دهند از تمامی آیات ذکر شده استفاده می شود که وسیله قرار دادن مقام انسان صالحی در پیشگاه خدا و طلب چیزی از خداوند به خاطر او، هیچ مانعی ندارد و منافات با توحید هم ندارد، در میان مسلمانان رایج است به هنگام توسل به ارواح مقدّسه و روح مقدس پیامبر (صلی الله علیه وآله) از او می خواهند که از خداوند بخواهد گناه او را ببخشد و حاجت دنیوی و یا اخروی او را برآورده کند. متوسلان با معرفت، برای این اسباب، نه اصالتی قائل اند و نه استقلالی، بلکه آنان را وسیله ای می دانند که خدای سبب ساز آنها را مجاری فیض و طریق وصول رحمت خود قرار داده و خود نیز مۆمنان را بر توسل بر چنین اسبابی امر نموده است. اگر نماز و روزه و کلیّه فرایض الهی وسیله ای برای رسیدن به قرب الهی است، دعای انبیا و اولیایِ پاک خدا نیز به حکم آیات قرآن وسیله است و توجه به این وسایل، عین توجه به آفریننده وسیله است تدبر در قرآن «تَدَبُّر» از ریشه «دُبُر»، به معنی اندیشیدن در پشت و ماوراء امور میباشد كه «ژرف اندیشی» و «عاقبت اندیشی» را نظر دارد كه نتیجهاش «كشف حقایقی است كه در ابتدایِ امر و نظرِ سطحی، به چشم نمیآمد». در «مفردات» میگوید: «التَّدبیرُ»: «التَفْكیرُ فی دُبُرِ الأُمُور» كه معنی «تَدَبُّر» چنین خواهد بود: «التَّفَكُّرُ فی دُبُرِ الأُمُورِ»: (اندیشیدن در پشت امور «تدبر» به معنی «تفكر و اندیشیدن در ورای ظواهر» میباشد تا چهره باطنِ امور، جلوهگر شده عاقبتش برملا گردد؛ «كاوشِ در باطن و توجه به نتایج و عواقب امر»، دو خصوصیتِ اساسیِ تدبر میباشد، امّا «تفكر» اعم از «بررسی ظواهر و بواطن امور» و اعم از «بررسی علل و اسباب امور و نتایج و عاقبت آن» میباشد چرا كه تفكر به راهیابیها و كشف مجهولها، بطور مطلق نظر دارد تلاش برای كشفِ عاقبت امور، به ناچار انسان را از سطح به عمق میكشاند؛ این نكته در آیاتِ تدبر خصوصاً آیه 82 نساء مورد نظر میباشد چرا كه پی بردن به الهی بودنِ قرآن، نیاز به تعمق و ژرف اندیشی دارد و الّا در نظرِ سطحی، آیات، مركب از حروف و كلماتی است كه عرب با آنها تكلم مینماید و تفاوتی در نظر سطحی و ابتدایی با كلام بشر ندارد، بیان نهج البلاغه نیز بر آن تأكید دارد كه «خداوند اسلام را مغز قرار داد برای آنكه تدبر نماید»، «مغز» ماورایِ قشر و پوسته میباشد كه با «تدبر» برملا میگردد. نكته دیگر آنكه «تدبر در قرآن» به «پیگیریِ سیر آیات، یكی پشتِ سرِ دیگری و دقت در باطنِ ارتباطِ آنها نیز نظر دارد، چرا كه كشفِ انسجام و هماهنگی، و عدمِ وجود اختلاف، نیازمند پیگیری و بررسی آیات در یك سوره و آیات یك سوره با كل قرآن دارد تا معلوم گردد كتابی كه در طول 23 سال در فراز و نشیبهایِ زندگیِ پیامبر در شرایط بسیار متفاوت از یكدیگر، مطرح گشته است نمیتواند ساخته و پرداخته ذهنِ بشر بلكه هر موجود مادی باشد كه پیوسته محكوم به تغییر و تحول و حركت از نقض به سوی كمال نسبی خویش هستند. پس در امر «تدبر در قرآن»، «كاوش و اندیشه در كشفِ مفاهیم و روابطِ ناپیدای موجود در هر یك از آیات و ارتباط آیات با یكدیگر و آن آیات با آیاتِ دیگر سورِ قرآن» مدنظر میباشد «تدبر»، واژه ای است که از کنار آن نمی توان به سادگی عبور کرد، زیرا بانگ پرخروش چهار آیه قرآن۱، مانند: أَفَلَا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْءَانَ وَ لَوْ کاَنَ مِنْ عِندِ غَیرِ اللَّهِ لَوَجَدُواْ فِیهِ اخْتِلَافًا کَثِیرًا و نوای هشدار آمیز معصومان(ع)، سکوت بی تفاوتی نسبت به این وظیفه همگانی را در هم شکسته است.پیامبر گرامی اسلام(ع)، در خطبه غدیر: مَعَاشِرَ النَّاسِ تَدَبَّرُوا الْقُرْآنَ وَ افْهَمُوا آیَاتِه پیام مهم تدبر آن است که برای فهم هر سوره قرآن که مجموعه ای منسجم از آیات الهی است، باید به مجموع آیات سوره توجه کرد و به مقصود گوینده دست یافت.این امر مهم، حتما باید از تنگنای سلایق شخصی عبور کرده و در شاهراه قانون و ضابطه عقلایی صورت بگیرد و بستر محکم این شاهراه چیزی جز ظاهر قرآن کریم نیست. آری، تدبر هر سوره، فهم قانونمند سیاقی و مقایسه ای آیات سوره و به دیگر بیان، فهم مجموعی آیات آن است |
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
|
|
خانم جوادی خوب بود ممنون
|
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
|