خوش آمديد,
مهمان
|
|
حدود سی آیه در قرآن مربوط به شفاعت است که به چند دسته تقسیم میشوند:
۱) آیاتی که شفاعت را نفی میکنند، مانند: «یوم لا بیع فیه و لا خلة و لا شفاعة»، روزی که معامله و دوستی و شفاعت در آن نیست. (سوره بقره، آیه۲۵۴). ۲) آیاتی که تنها به شفاعتخداوند صراحت دارند. مانند: «ما لکم من دونه من ولی و لا شفیع» برایتان غیر از او هیچ یاور و شفاعت کنندهای نیست. (سوره سجده، آیه ۴) ۳) آیاتی که از شفاعت دیگران با اذن خداوند یاد میکنند. مانند: «من ذالذی یشفع عنده الا باذنه» چه کسی در نزد او [خداوند] شفاعت مکند مگر به اذنش. (سوره بقره، آیه ۲۵۵). ۴) آیاتی که شرایط شفاعتشوندگان را بیان میکنند. مانند: الف) «و لا یشفعون الا لمن ارتضی» شفاعت نمیکنند مگر برای کسی که مورد رضایتخدا باشد. ب) «ما للظالمین من حمیم و لا شفیع» برای ستمکاران، دوستدار و شفیعی نیست. ج) «و سینغفرون للذین آمنوا» فرشتگان برای کسانی که ایمان آوردهاند دعا و استغفار میکنند. از آیات گذشته روشن میشود که شفاعتبی قید و شرط نیست و اصل شفاعت، شفاعت کننده و شفاعتشونده همه به اجازه و اذن خداوند است. علاوه بر آن، شفاعتشونده باید واجد شرایطی باشد شفاعت از «شفع» گرفته شده و آن در اصل به معنی جفت گرفته شده است. و در واقع مثل این است که شخص شفیع با وسیله ناقص شفاعتشده، ضمیمه میشود و تشکیل یک زوج میدهد که با آن جلب منفعتیا دفع ضرر از خود میکند مشمولین شفاعت همان اصحاب یمینند. یعنی از دین و اعتقاد صحیح برخوردارند. از آیه اول سوره نساء استفاده میشود، تنها گناهان کبیره است که تا قیامتباقی میمانند و الا کسانی که مرتکب گناهان صغیره شدند به مفاد این آیه، مورد عفو قرار میگیرند. «ان تجتنبوا کبائر ما تنهون عنه یکفرون عنکم سیئاتکم» شفاعتبر دو قسم است: شفاعت تکوینی و شفاعت تشریعی شفاعت تکوینی عبارتست از وساطت علل وجودی در میان خداوند و موجودات دیگر. از این نظر تمام اسباب و علل وجودی، شفیع محسوب میشوند. شفاعت تشریعی نیز خود بر دو قسم است: یکی شفاعت کنندگان در دنیا که سبب مغفرت، آمرزش و قرب الهی میشوند. موارد زیر را میتوان از جمله این شفاعت کنندگان برشمرد: توبه، (۲) قرآن (۳) و ایمان (۴) عمل صالح، مساجد، مکانهای متبرک، روزهای شریف، انبیاء، ملائکه و مؤمنان. دیگری شفاعت کنندگان در جهان آخرت و قیامت، یعنی ملائکه، انبیاء، شهدا. از آیه۱۴۳ سوره بقره، این گونه استفاده میشود که منظور از شهدا، شاهدان اعمال هستند. نه کشته شدگان در راه خدا. چه دلیل قرآنی بر هماهنگی آیات قرآن وجود دارد؟ خداوند سبحان درباره هماهنگی سراسر قرآن با یکدیگر دو بیان دارد که یکی ناظر به عدم اختلاف آیات قرآن مجید با یکدیگر و دیگری راجع به انْعطاف و گرایش آیات قرآن با همدیگر است؛ اما بیان اول مستفاد از آیه "أَفَلاَ یتَدَبرَُّونَ الْقُرْآنَ وَلَوْ کَانَ مِنْ عِندِ غَیْرِ الّهلِ لَوَجَدُواْ فِیهِ اخْتِلاَفاً کَثِیراً" است؛ زیرا پیام آیه مزبور دعوت همگان به تدبّر تامّ در سراسر کتابی است که در طول حدود ربع قرن در شرایط صَعْب و سَهْل، جنگ و صلح، غُرْبت و قربت، اوج و حضیض، سَرّاء و ضَرّاء، هزیمت و عزیمت، شکست و پیروزی و بالاخره در احوال مختلف سیاسی، نظامی، اجتماعی به صورت یکسان و هماهنگ نازل شده است. آیه مزبور دعوت به تدبّر در سراسر قرآن می کند و دعوی عدم اختلاف به نحو سالبه کلیه را ارائه می کند و محصول آن تدبّرِ فراگیر را صحّت این دعوی می داند و ادعای مزبور را با آن بَیّنه و گواه صادق همراه می کند. اما بیان دوم خداوند مستنبط از آیه "الَّهلُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدِیثِ کِتَاباً مُّتَشَابِهاً مَّثَانِیَ تَقْشَعِرُّمِنْهُ جُلُودُ الَّذِینَ یَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ ثُمَّ تَلِینُ جُلُودُهُمْ وَقُلُوبُهُمْ إِلَ یذِکْرِ الَّهلِ ذَلِک هدَُ یاللَّه یهَْدِی بهِ منَْ یشَاء وَمنَ یضُْللِْ اللَّه فمَا لهَُ منِْ هاد" است؛ زیرا محتوای آیه مزبور این است که از یک سو سراسر آیات قرآن مجیدْ شبیه، همسان و همتای هم است و از سوی دیگر مُنثنَی، مُنْعطفِ و متمایل به هم است. معنای أنْثِناء، انعطاف و گرایش مطالب یک کتاب علمی این است که هر کدام از مطالب با دیگری مشروح یا مشروحتر و روشن یا روشنتر می گردد. چنین کتابی که همه آیات آن به هم گرایش دارد، حتماً مُفَسّر و مُبیّن همدیگر و شارح داخلی خویش است. دعوت به تدبّر و ادعای نزاهت از اختلاف، چنانکه شاهد گویایی بر عمومی بودن فهم قرآن است، از بهترین شواهد استقلال قرآن در حجیّت و تبیین معارف و همچنین صحت و کارآیی شیوه تفسیر قرآن به قرآن است؛ زیرا اگر آیات قرآن از هم گسیخته بوده، هر کدام ناظر به مطلب خاص باشد و پیوندهایی از قبیل اطلاق و تقیید، تعمیم و تخصیص، تأیید و تبیین و شرح و تفصیل با یکدیگر نداشته باشد، هیچ کدام موافق با دیگری یا مخالف با آن نخواهد بود دعوت به تدبّر و ادعای نزاهت از اختلاف، چنانکه شاهد گویایی بر عمومی بودن فهم قرآن است، از بهترین شواهد استقلال قرآن در حجیّت و تبیین معارف و همچنین صحت و کارآیی شیوه تفسیر قرآن به قرآن است؛ زیرا اگر آیات قرآن از هم گسیخته بوده، هر کدام ناظر به مطلب خاص باشد و پیوندهایی از قبیل اطلاق و تقیید، تعمیم و تخصیص، تأیید و تبیین و شرح و تفصیل با یکدیگر نداشته باشد، هیچ کدام موافق با دیگری یا مخالف با آن نخواهد بود؛ زیرا مرز مشترک و پیوند دلالی کلامی و گفتاری با هم ندارد و موافقت و مخالفتْ فرع بر پیوند وهم گرایی است؛ در حالی که ادعای هماهنگ بودن آیات ارتباط و پیوند را می فهماند؛ چنانکه دعوی نفی اختلاف از سنخ عدم ملکه است. پس حتماً باید بین آنها پیوند برقرار باشد. آنگاه می توان گفت: چنین کتابی اگر در تبیین مطالب خویش نیازمند به غیر خود باشد استدلال و برهان این آیه کریمه تامّ نخواهد بود |
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
|
|
خانم حاجی ابراهیمی ! موضوعی که ارسال کردید جزو سرفصلهای درس نیست لطفا مجدد تلاش کنید
|
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
|