خوش آمديد,
مهمان
|
|
ظریه سقوط تعهدات
برای سقوط تعهد در حقوق اسباب و عواملی ذکر شده است. حقوقدانان در خصوص اسباب سقوط تعهد با هم اختلاف دارند و همین اختلاف موجب تعدد اقوال شده است. در نظریه سقوط تعهدات، اسبابی که در ماده 246 قانون مدنی ذکر شده را تنها موارد سقوط تعهد نمیدانند و اسبابی را ذکر میکنند که در قانون نیست و یا اگر باشد در مواد به طور پراکنده آمده است. در نظریه اسباب سقوط تعهدات دو سبب را، موجب زوال تعهد میدانند: الف) اراده(ابراء) به این معنی که زوال و سقوط تعهد با اراده شخص صورت میگیرد. ابراء تنها عامل سقوط تعهد است که علاوه بر اینکه با معنای سقوط تعهد سازگار دارد همه حقوقدانان نیز آن را به عنوان عامل سقوط تعهدات قبول دارند. ب) زوال ارکان تعهد سقوط تعهد، ناشی از زوال ارکان تعهد است. زوال ارکان تعهد ممکن است به خاطر زوال دو طرف تعهد باشد، یا ادغام دو عنوان متعهد و متعهد له در یک شخص، (مالکیت ما فی الذمه) که یکی از ارکان تعهد که دو طرف باید باشد از بین رفته و موجب سقوط تعهد میشود. تلف موضوع تعهد نیز ارکان تعهد را از بین برده و سقوط تعهد را موجب میشود. در بند دو ماده 51 قانون مدنی تلف را به عنوان مواردی میشمارد که موجب زوال حق انتفاع میشود. در تعهداتی که زمان قید تعهد و به صورت وحدت مطلوب باشد. با گذشت زمان و با پایان آن مدت، تعهد از بین رفته و ساقط میشود. مرور زمان را عدهای از حقوقدانان از اسباب سقوط تعهد دانستهاند. به نظر میرسد مرور زمان را نباید وسیله سقوط تعهد دانست بلکه موجب زوال حق مطالبه و اقامه دعوی میشود. لذا تعهداتی که مشمول مرور زمان شده است را از مصادیق دین طبیعی میدانند و در دادگاه قابل استماع نیست. |
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
|
|
خانم اسدی سلام. از فعالیتتان متشکرم. با توجه به مطالب ذکر شده, بهتر بود عنوان مطلبتان را میگذاشتید: "اقسام یا اسباب سقوط تعهدات"
|
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
|