خوش آمديد,
مهمان
|
|
تعريف بودجه
چون مفهوم بودجه از آغاز پيدايشش تاكنون تغيير و تحول بسيار يافته است، از اين روی، تعريف جامعي كه در برگيرنده همه مفاهيم آن در دورههاي گذشته و کنونی باشد، كار دشواري است. ديدگاهها، نظريهها و تعاريف زمانمند و مكانمند هستند و به همين دلیل، در زمانها و مكانهاي گوناگون، تعاريف متفاوتي آمده است. خلاصه آن که تعاریف بسیاری براي بودجه شده كه به چند نمونه از آن به شرح زير اشاره ميشود: ـــ بودجه دخل و خرج دولت است. ـــ بودجه يك سند مالي است، مربوط به درآمدها و هزينههاي دولت. ـــ نخستين تعريف قانوني كه از بودجه در نظام حقوقي مالي ايران شده، در ماده يك قانون محاسبات عمومي مصوب سال 1289 شمسي است كه بودجه را چنين تعريف كرده است: «بودجه دولت سندي است كه معاملات دخل و خرج مملكتي براي مدت معيني در آن پيش بيني و تصويب ميشود. مدت مزبور را سنه مالي ميگويند كه عبارت از يك سال شمسي است». ـــ دومین تعریف قانونی مربوط به قانون محاسبات عمومی مصوب 16 اسفند 1312 شمسی مربوط میشود كه چنین آمده است: بودجه لایحه پیش بینی همه عواید و مخارج مملكتی است برای مدت یكسال شمسی كه به تصویب مجلس شورای ملی رسیده باشد. ـــ سومین تعریف مربوط است به قانون محاسبات عمومی كشور، مصوب 1/6/1366 مجلس شورای اسلامی. در این قانون، بودجه كل كشور چنین تعریف شده است: «بودجه كل كشور برنامه مالی دولت است كه برای یك سال مالی تهیه و حاوی پیش بینی درآمدها و سایر منابع تأمین اعتبار و برآورد هزینهها برای انجام عملیاتی كه منجر به نیل سیاستها و هدفهای قانونی میشود و از متشکل از سه بخش به شرح زیر است: 1 ـ بودجه عمومی دولت كه شامل اجزای زیر است: الف) پیش بینی دریافتها و منابع تأمین اعتبار كه مستقیم و غیرمستقیم در سال مالی قانون بودجه به وسیله دستگاهها از طریق حسابهای خزانه داری كل گرفته میشود. ب) پیش بینی پرداختهایی كه از محل درآمد عمومی یا اختصاصی برای اعتبارات جاری و عمرانی و اختصاصی دستگاههای اجرایی، میتواند در سال مربوط انجام دهد. 2 ـ بودجه شركتهای دولتی و بانكها شامل پیشبینی درآمد و دیگر منابع تأمین اعتبار. 3 ـ بودجه مؤسساتی كه تحت عنوان غیر از عناوین فوق در بودجه كشور منظور میشود». با دقت بیشتر در تعریف بودجه، درمییابیم كه سه جنبه سیاسی، مالی و برنامه ای جزو ماهیت بودجه بوده، هر تعریفی از بودجه باید بر پایههای سه گانه مذكور تكیه داشته باشد. منتها هر دسته از تعاریف بودجه به مناسبت شرایط و اوضاع و احوال حاكم، بر یكی از جنبههای سهگانه نامبرده، تأكید بیشتری کرده است؛ به بیان دیگر، هر نوع بودجه به مفهوم واقعی آن دارای آثار و ابعاد سیاسی، مالی و برنامه ای است و این سه بعد از هم جدا نشدنی و ذاتی بودجه، در همدیگر تأثیر متقابل و همیشگی دارند. با توجه به مجموع تعاریفی كه از بودجه هست، میتوان عناصر تشكیل دهنده آن را برشمرد: 1 ـ بودجه برنامه مالی دولت است؛ 2 ـ بودجه برای یك سال مالی تهیه میشود؛ 3 ـ بودجه پیش بینی آینده است؛ 4 ـ بودجه در برگیرنده همه درآمدها و هزینههای دولت در قالب بودجه عمومی، بودجه شركتهای دولتی و بودجه سایر مؤسسات انتفاعی وابسته به دولت است؛ 5 ـ هزینهها برای رسیدن به سیاستها و هدفهای معین و قانونی دولت است؛ 6 ـ سندی است كه باید به تصویب قوه مقننه برسد؛ 7 ـ هیچ دولتی بدون داشتن بودجه نمیتواند فعالیتی کند. فلسفه وجودی بودجه انسانها در دوران گوناگون، همیشه درصدد بوده اند تا نیازها و خواستههای خود را به نوعی از امكاناتی كه در طبیعت هست، برآورده کنند؛ اما با توجه به اینكه نیازها و خواستههای انسان نامحدود و در مقابل، منابع و امكاناتی كه دارد، محدود است، میتوان گفت كه بشر با دنیایی آکنده از كمیابی زندگی میكند و برای همین، در رویارویی با این مشكل از قوه تعقل و قدرت تجزیه و تحلیل و توان پیشبینی خود بهره گرفته و با توسل به برنامهریزی درصدد برآید تا با کمترین امكاناتی كه دارد، بیشترین مطلوبیت را از آن خود کند. با عنایت به مباحث مطرح، میتوان گفت: فلسفه وجودی بودجه نویسی دو عامل است: یكی نیازهای نامحدود بشر و دوم، منابع و امكانات محدودی كه دارد. تاریخچه بودجه در جهان انگلستان: در سال 1215 میلادی مقرر شد كه مالیاتها و عوارض به تصویب دولت برسد. در سال 1344 میلادی، نظارت پارلمان بر مخارج عمومی و تصویب درآمدها و هزینههای دولت و سازمانهای اداری آغاز شد. تا سال 1616 میلادی این نظارتها با مخالفتهایی روبهرو میشد، ولی در این سال با تصویب لایحه حقوق، حق مزبور تثبیت شد. فرانسه: پس از انقلاب كبیر و در سال 1789 میلادی، حق تصویب مالیاتها به پارلمان داده و حق تصویب و نظارت بر اجرای بودجه در اواخر قرن نوزدهم پیش بینی شد. آمریكا: نخستین بودجه به صورت کنونی در سال 1914 میلادی پیشنهاد شده است. |
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
كاربر(ان) زير تشكر كردند: مهشید الفتی صمغ آبادی
|