خوش آمديد,
مهمان
|
|
خلاصه فصل پنجم 5/2/94
استاد: جناب آقای گلاحمدی دانشجو: طاهره فخيميعطا- 92138049190114 منظو خبر، دیگر انتقال دهنده واقعیتها نیست. بلکه سازنده واقعیت است. یک خبرنگار خوب کسی است که بتواند اخبار را همراه با اهداف خود و سازمان به مخاطب القاء کند. هر خبرنگار برای تأثیرگذاری بیشتر راههای مختلفی را پیش رو دارد. مثل استفاده از سبک نگارش، عکس، تیتر، طرح، کاریکاتور و ... اما یکی از ابزارهای مهم برای این که اطلاعرسانی به خوبی انجام شود و خبر آن گونه که قرار است روی ذهن مخاطب و جامعه مخاطبین تأثیر گذارد، استفاده به جا از تاکتیکهای خبری است. انواع تاکتيکهاي خبري را نام برده و هر کدام را در يک خط توضيح دهيد. 1- سابقه نویسی یا پیشینهنویسی: از متداولترین و پرکاربردترین تاکتیکهای رسانههای خبری است. در واقع روزنامهنگار با تکیه بر حوادث گذشته به شکلدهی افکار عمومی میپردازد و با ربط موضوعات گذشته به رویداد جاری، پیام مورد نظر خود را به مخاطب القا میکند. (اصل خبر را عنوان و انتهای ماجرا را به اول آن وصل میکنند در واقع عنصر چرا را در این تاکتیک حذف میکنند). 2- تاکتیک اطلاعات سری: در این شیوه از ارائه خبر برای افکار عمومی جلوگیری شده و سعی میشود اخبار طبقهبندی شود، و هر زمان نیاز به هر قسمت خبر نمودار شد آن را ارائه کرد این تاکتیک بسیار قدیمی است و در مورد اسراسر محرمانه نظامی و امور دیپلماتیک از آن استفاده میشود. 3- تاکتیک نشت هدایت شونده: برخی از اخبار و اسرار حفظ میشوند و برخی دیگر با اهداف از قبل تعیین شده با زمانبندی خاص منتشر میشوند و به شیوه قطرهای و هدایت شونده ارائه میشوند در واقع آنها اطلاعاتی هستند که آگاهانه هدفگیری و ارائه میشوند. 4- تاکتیک ماساژ پیام: فریب اطلاعاتی است که هر روز از کارخانه فکر دولت به بیرون جریان مییابد. انواع: 1. حذف، 2. کلیبافی، 3. زمانبندی، 4. تبخیر، 5. موجی، 6. قطرهچکانی تاکتیک حذف: قسمتهای مهمی از خبر به دلایلی از پیش طراحی شده و هدفمند حذف میشود تا زمینه برای انتشار شایعه فراهم گردد. رسانه میداند با انتشار خبر ناقص زمینه برای انتشار شایعه به وجود میآید چرا که به سوالات مخاطبان پاسخ داده نشده است. تاکتیک کلیبافی: جزئیاتی که ممکن است مخالفت اداری یا سیاسی را با لعابی از مطالب غیرواقعی پوشیده و اصل خبر بدون در نظر گرفتن واقعیات ضروری آن انتشار مییابد. هدف رسانه این است که شمن این که خبر را منتشر ساخته از ایجاد حساسیت بین گروههای فشار و سیاستگذاران سازمانی جلوگیری میکند و در واقع به آرامی اخبار مورد نظر را منتشر میسازد. مثلا فردی که نگهبان حراست است وقتی از او میپرسند چه کارهای؟ میگوید کارمند حراست. تاکتیک زمانبندی: تأخیر در پخش خبر به شکلی که پیامگیر دیگر نتواند کاری انجام دهد. از جنبه اول اشتیاق مخاطب را برای شنیدن خبر از منبع موثق مهیا کرده از جنبه دوم زمینه پخش شایعات را در سطح جامعه فراهم میآورد. تاکتیک موجی: ریزش انواع اخبار با ارزش و بیارزش تا مخاطب در آن غرق شود و نتواند واقعیتها را رک کند. تاکتیک تبخیر: بیان بخشی از خبر برای ایجاد شایعه در جامعه شایعاتی که همراه با واقعیتها پخش میشود و پیامگیر نتواند آنها را از همدیگر تشخیص دهد. قطره چکاني: دادهها، اطلاعات و دانش به جاي آنکه در سندي واحد نوشته شود در اين تاکتيک دسته بندي شده و در زمانهاي گوناگون و به مقدار بسيار کم ارايه ميشود تا هم مخاطب نسبت به منبع خبر اعتماد پيدا کند و هم نسبت به آن اعتياد پيدا کند و منتظر پخش اخبار از مجراي مورد نظر گردد. 5-تاکتیک بازگشتی (Blow-Back Tactic): این تاکتیک به منظور جلب واکنشهایی است که از جامعه به سوی منبع خبر بازخورد دارد در واقع مؤسسه خبری با انتشار این خبر مخاطب و علایق و تفکرات آنان را میسنجند این روش در زمان انتخابات بیشتر استفاده میشود. مثل: شایعه کشته شدن صدام در حملات اولیه موشکی آمریکا به بغداد از جمله استفاده از این روش توسط خبرگزاریها بود تا آمریکاییها بدانند واکنش نیروهای مردمی و کادر ریاست جمهوری از انتشار این خبر چیست. 6- تاکتیک دروغ بزرگ (یا استفاده از دروغ محض): این تاکتیک قدیمی استفاده فراوانی در رسانهها دارد. در این روش پیامی را که به هیچ وجه واقعیت ندارد بیان میکنند. گوبلز میگوید: دروغ هر قدر بزرگتر باشد باور آن برای تودههای مردم راحتتر است. این روش برای مرعوب کردن دشمن و تهییج افکار عمومی به کار میرود در واقع دروغ باید اینقدر بزرگ باشد که کسی جرات تکذیب آن را نداشته باشد گوبلز میگویند بعضی مواقع دروغهایی میگفتم که خودم از آن میترسیدم. تعريف سانسور سانسور عبارت است از حذف عمدي مواردي از جريان عبور آگاهيها، به منظور شکل دادن عقايد و اعمال ديگران است. اين حذف عمدي ميتواند به دو شکل صورت پذيرد. سانسور در ساده ترين معنايش، رسيدگي و آزمايش پيامهاي کثيرالانتشار توسط اولياي امور به جهت بازداشت موادي است که از نظر آنان نامطلوب است. اين شکل سانسور، همان ايجاد مانع قبلي يا عملي جهت جلوگيري از انتشار مواد نامطلوب است که مثلا ميتواند شامل حذف واژهها، عبارات يا جملاتي خاص، توسط سانسورگر باشد. انواع سانسور به لحاظ شکلی 1- اخبار کنترل شده: شکل خفيفي از سانسور نيز که اخبار کنترل شده نام گرفته، وجود دارد. در اخبار کنترل شده توزيع اطلاعات به طريقي است که حافظ حداکثر منافع توزيع کننده باشد. دولتها، اصناف و ديگر ديوانسالاريها، غالب اوقات در کنترل اخبار مقصر قلمداد ميشوند. 2- سانسور برون قانوني (خودسانسوري): اين سانسور خارج از کنترل قانون يا قدرت قانوني است. چنين سانسوري ميتواند داوطلبانه باشد. (اخبار و اطلاعات در اختيار فرد قرار ميگيرد، شخص خودش تصميم ميگيرد که چه اخبار يا مطالبي را سانسور کند). انواع سانسور به لحاظ محتوایی 1- دستچین کردن: روزانه هزاران خبر به رسانهها منتقل میشودکه هر رسانه به تبع سیاست خود فقط قادر است بخش کوچکی از آنها را به مخاطبان خود منتقل کند. رسانهها دو روش عمده در انتخاب خبر پیش میگیرند: نوع اول آن که براساس سیاستهای خبرمداری سخت خبر (سخت خبر اخبار خالص و بدون دستکاری را گویند که در مقابل نرم خبر قرار دارد که اخبار را با تفاسیر و تحلیلها مطرح میکند) را به شکلی کاملا خالص و براساس درجهبندی اهمیت آنان تقسیم نموده و با در نظر گرفتن نیاز مخاطبان ویژه خود نسبت به انعکاس آنها اقدام میکنند. نوع دوم انتخاب اخبار آن است که براساس سیاستهای کلان رسانه که از پیش تعریف شده اخباری را که در راستای سیاست خود میباشد گزینی و به آن اهمیت میدهند. این شیوه بیشتر در رسانههای دولتی کاربرد دارد. در این نوع برخورد، اصطلاحا با ماموریت ویژه، اخبار را سورت میکنند (انتخاب کرده و کنار هم میچینند). 2- درشتنمایی پیام: استخراج یک پیام از میان دیگر پیامها یا به عبارتی دیگر از میان عبارتهای یک پیام و آگراندیسمان کردن آن، در حالیکه اخبار دیگر کوچک و کم اهمیت جلوه کند، یکی دیگر از شیوههای کار مطبوعاتی است. بزرگ نمایی یا اغراق، مقابل تاکتیک کوچک نمایی است و به معنی نشاندن موضوعات برجسته و مهم در ذهن افراد است و در رسانههای جمعی توانایی اثر و تغییر شناخت در میان افراد و شکل دادن به تفکر آنان تعریف شده است. 3- تحریف: یکی از رایجترین شیوههای پوشش خبری و مطبوعاتی، تغییر متن پیام به شیوههای مختلف از طرق دستگاری خبر است. در مسئله تحریف سه پدیده به چشم میخورد که عبارتند از: تعدیل، شاخ و برگ دادن و جذب. مثال: بااینکه فرایند شاخ وبرگ دادن مانند فرایند تعدیل در هر بار که خبر نقل میشود، انجام میگیردولی عناصری که در این فرآیند بر آنها تکیه میشود و در هر نوبت تکرار میشوند، یکی نیستند. این ویژگی بیشتر به ترکیب جامعهای که خبر در آن منتقل میشود، وابسته است. جذب: از همه اینها مهمتر این که فرآیند جذب به خودی خود بیانگر تغییرات و تحریفاتی است که منعکس کننده احساسات ریشهدار در شخص میباشد و همچنین وضعیت و جهتگیری او را منعکس میکند. با این که در امر تجزیه و تجلیل، فرآیندهای تعدیل، شاخ و برگ دادن و جذب از یکدیگر تفکیک میشوند، ولی این فرآیندها در عمل از یکدیگر مستقل نیستند. 4- ساختن یک یا چند دشمن فرضی: این یکی از شیوههای قدیمی سیاسیون کهنه کار است که قدرت را در اختیار دارند و برای بقا و ماندگاری در حکومت از آن استفاده میکنند. مثال: به عنوان مثال در چارچوب ادبیات "صنعت یهودی سوز" یهودیان به دو اصل مهم معتقدند: 1- یهودی سوزی نشان از یک رخداد تاریخی منحصر به فرد و یگانه دارد. 2- یهودی سوزی بیانگر اوج بیزای پاینده غیریهودیان از یهودیان است. مثل 2: در جریان 11 سپتامبر، سیاسیون رسانههای امریکا با ایجاد دشمن فرضی "طالبان" در افغانستان، توانستند افکار عمومی غرب را برای حمله به افغانستان و همین اواخر حمله به عراق راضی و توجیه کنند. ترور شخصیت در گذشته برای تخریب یک فرد یا تفکر و اندیشه از سلاح گرم استفاده می کردند . وقتی یک جریان سیاسی قصد نابود کردن یک تفکر را داشت، با استفاده از سلاح گرم به حذف فیزیکی رهبر آن تفکر اقدام می کرد. اما امروزه کاربرد وسایل ارتباط جمعی در سطح وسیع تر از سلاحهای جنگی می باشد که نه تنها از یک قربانی ، یک شهید یا یک سنبل نمی سازد بلکه باعث نابودکردن قدرت تفکر و اندیشه طرفداران یک فرد می شود و از طریق به تصویر کشیدن زاویه های منفی زندگی رهبران یک تفکر به راحتی می توان آن اندیشه را نزد طرفداران طوری ترور کرد که هیچ جایگاهی برای ادامه آن قابل تصور نباشد. استفاده از این تاکتیک به روشهای تصویری از طریق تلویزیون بر میگردد. به طور مثال: وقتی طرح مهمی در مجلس در حال مطرح شدن می باشد، می بینیم دوربین روی نمایندگانی زوم می کند که بدون توجه به مطالب گفته شده یا در حال خوابیدن یا در حال خواندن روزنامه یا شوخی کردن و یا گفتگو کردن با دیگران هستند که این موضوع خود نتایج منفی برای آن نماینده و یا طرفداران گروه موردنظر در نزد مخاطبان خواهد داشت. در نشریات مکتوب گاهی این تاکتیک کاربرد وسیعی در تخریب افراد و ترور کردن آنها می باشد. روزنامه کیهان در این تاکتیک به شکل حرفه¬ای در صفحات داخلی خود مواردی را از صحن مجلس به تصویر می کشاند و یا با داستانی که روی آن می گذارد سعی در نشان دادن کم توجهی نمایندگان و شوخی گرفتن موضوع موردنظر توسط آنها را دارد. نمونه آن در سال 81 عکس تعدادی از اعضای حزب مشارکت که در حال شیرینی خوردن هستند با تیتر «اطلاعات تازه از کنگره فوقالعاده حزب مشارکت» می گذارد یا عکس بهزاد نبوی نایب رئیس مجلس شورای اسلامی را منتشر می کند که وابستگی بهزاد نبوی را به صندلی ریاست با طنز به رخ کشیده و در نزد مخاطبان به مسخره گرفته و از جدی بودنش نزد افکار عمومی کاهش داده است. نمونه دیگر در روزنامه ساندی تلگراف انگیس می باشد که در عکسی چهارستونه تصویر آیت ا... محمد باقر حکیم را به شکل خشن چاپ کرده و خشونت وی را نشان داده است. شايعه شايعه در تشكيل افكار عمومي سهم اساسي دارد. درست است كه رسانهها نخستين منبع اطلاعاتي در جوامع جديد هستند اما نبايد فراموش كرد كه افكار عمومي پيوسته از كانالهاي مختلف تغذيه ميشوند. شايعه بيان كننده نگرانيها و اضطرابهاي بخشي از مردم در برابر فريبهاي اطلاعاتي است كه به بيان ديگر شايعه كمي را قانع نميكند اما چيزي را به زبانها ميآورد كه عموم مردم حاضرند آن را باور كنند. شايعه به آساني در ميان اخبار مختلف جاي ميگيرد. ابهام به توليد شايعه كمك ميكند، ابهام وقتي به وجود ميآيد كه خبر و اطلاعات به روشني داده نشود. وقتي كه شايعه از زبان يك مقام رسمي تاييد شود به خبر تبديل ميشود ولي هنگامي كه تكذيب ميشود به صورت شايعه باقي ميماند و ممكن است دوام يابد زيار مردم هميشه به رسانهها اعتماد ندارد. شايعه به طور عمده در مورد موضوعاتي است كه براي مردم جالب است. شايعه اغلب محصول تلاش جمعي است براي توجه وضعيت دشواري كه از طريق كانالهاي رسمي تشريح نشده است. در اين حالت شايعه با افكار عمومي كه رسانهها آن را منتقل ميكنند تفاوت دارد. تفاوت اساسي بين شايعه و نظر رسمي در اين است كه متن شايعه رسما تاييد نشده و رسانهها اغلب موارد اطلاعات خود را از منابع رسمي ميگيرند. شايعه بحراني است كه از طريق گوش و زبان عمل ميكند . اغلب حرف مخالف ميزند. در زمان بحران افراد اغلب به منابع شايعاتي دل ميبندند زيرا آنرا خودي ميدانند. دو شرط اصلب انتقال ايعه اهميت موضوع و ابهام است. پراكندگي و رواج شايعه براساس اهميتي كه موضوع براي عموم مردم دارد تغيير ميكند. رابط بين ابهام و اهميت موضوع افزايشي نيست (حالت جمع ندارد) بلكه ضربدري است. بنابراين اگر يكي از اين دو شرط صفر باشد، شايعه دامنگير نخواهد شد، يعني چنان چه موضوع به اندازه كافي اهميت نداشته باشد يا اگر ابهامي در ميان نباشد شايعهاي وجود نخواهد داشت. انواع شايعه شايعهها را از نظر زمان (معيار زماني) به سه دسته تقسيم ميكنند: 1- شايعههاي خزنده: شايعاتي هستند كه به آرامي انتشار مييابند و مردم آنها را به طور پنهاني و درگوشي به يكديگر منتقل ميكنند. بيشترين شايعات به طور انفعالي پذيرفته ميشوند. آنها به ظاهر بيسرو صدا هستند و به طور خزنده اعتماد و اطمينان مردم را از بين ميبرند و در نهايت در همه جا پخش ميشوند. 2- شايعههاي آتشين: شايعاتي هستند كه همانند آتش به خرمن ميافتند و در زمان كوتاهي گروه وسيعي از مردم را تحت پوشش خود قرار ميدهند. 3- شايعههاي شناور: شايعات شناور براي مدتي رواج مييابند، قوت ميگيرند و بعد به زير آب رفته و به صوت مخفي ميمانند تا دوباره در هنگام ايجاد شرايط مناسب سربرآورده و شايعه شوند. طبقهبندي شايعهها بر پايه معيار انگيزشي (روانشناختي) 1- شايعههاي شيطاني: شايعههايي كه بر پايه ترس قرار گرفته باشند، شايعههاي شيطاني ناميده ميشوند. زماني كه مردم يك كشور از چيزي ترسيده باشند آماده پذيرش شايعه دوباره موضوع ترس خود هستند. 2- شايعههاي هراسآور: شايعههايي كه بر ترس و تخيلات مبتني بوده و در ماهيات هشدار دهنده باشند. شايعههاي هراسآور خوانده ميشوند (مثل وضعيت قرمز زمان جنگ) 3- شايعههاي رويايي: شايعههايي كه بر اميد مبتني باشند، شايعههاي رويايي ناميده ميشوند. اين گونه شايعهها به سبب ايجاد احساس خوشايند و ناخوشايند در مردم پخش ميشوند. |
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
كاربر(ان) زير تشكر كردند: حسن گل احمدي
|