نحوه ورود مد به ایران
در سال 1321 زينت جهانشاه به همراه همسرش از سوئيس به ايران برگشت. يك سال بعد، او خياطخانه خود را در خيابان اميريه تأسيس كرد .
اما نظر يك ليدر مد و طراحي كه به مردم خوراك پوشاكي ! مي دهد، درباره پديده مد چيست؟
به اعتقاد من يكي از اصول شيك پوشي ، همان ساده پوشي و رعايت تعادل مد است.
جهانشاه مي گويد: شيك پوشي خيلي خوب است ولي نبايد خيلي آلامد شد و دربست و چشم
بسته از مد پيروي كرد. هميشه پيرو مد بودن، زيبايي نمي آورد بلكه رعايت اعتدال و شخصيت در لباس پوشيدن است كه يك خانم را برازنده جلوه می دهد.
زينت جهانشاه تا سال 1347 كار خياطي را ادامه داد. او شروع كننده راهي بود كه با تأسيس خياطخانه هاي متعدد و رواج مد و مدگرايي در ايران، آرام آرام رشد كرده و حالا از مرز 60 سالگي هم گذشته است.

لباس غرب‏گرا:
چرا مردم در انتخاب لباس، به فلسفه اصلي آن، كه همانا رهايي بدن از گرما و سرما و آسيب‏هاي محيط و مهم‏تر از آنها حفظ حريم حرمت بدن است، توجهي ندارند؟
دوم:چرا آنان برازندگي و راحتي لباس را نيز در نظر نمي‏گيرند؟(بکشید وخوشگلم کنید)
سوم:هدف مردم جامعه ما از استفاده لباس جلب توجه چه می تواند باشد؟
چهارم:چراگرايش به پوشيدن لباس‏هاي تنگ وچسبان و كوتاه یا پارچه‏هاي نازك را دارند؟
پنجم:چرادر هيچ چيز به اندازه مسئله لباس، در پيروي از مد و مدپرستي افراط نمي‏كنند؟
ششم:چرا از لباس‏هايي با رنگ‏هاي تند، جلف و زننده و بي‏تناسب با جامعه استفاده مي‏كنند؟
هفتم:چرا نوجوانان غرب‏گرا شيفته لباس‏هاي خارجي‏اند؟
هشتم:چراهر چه را كه اسم خارجي و نشانِ خارجي بر آن باشد، يا منتسب به خارج باشد، بي‏چون و چرا مي‏پذيرند؟
نهم:چرا آن پوشش به هر شكل و كيفيّتي باشد، براي آنان تفاوتي نمي‏كند؟
دهم:چرا لباس‏هاي دست دوم و آلوده و شايد صاحب مرده خارجي را ترجيح مي‏دهند؟