یکشنبه, 16 ارديبهشت 1403

 



موضوع: چگونه خدا را عبادت کنیم

چگونه خدا را عبادت کنیم 9 سال 8 ماه ago #99354

چگونه خدا را عبادت کنیم

عبادت خدای متعال با انگیزه های متفاوتی انجام می شود. حضرت علی (ع) می فرمایند: گروهى، خدا را به شوق بهشت مى‏پرستند، این عبادت بازرگانان است و گروهى خدا را از ترس عذاب او مى‏پرستند، این عبادت بردگان است. و گروهى خدا را براى سپاس او مى‏پرستند، این عبادت آزادگان است.[۱]

هر نوع از این گونه مواجهه ها با مساله عبادت، تابع شناخت و دیدگاه انسان است. و نظیر آن در سایر رفتارهای انسان نیز مشاهده می شود.

طفل از پزشک فرار می کند و باید او را با ترفندهای مختلف به نزد پزشک برد، اما همین طفل زمانی که رشد کرده و عقلش کامل می شود، خود، با رغبت به پزشک مراجعه می کند و او که زمانی از یک آمپول فرار می کرد، حال برای جراحی نوبت می گیرد و برای این کار هزینه های سنگین می پردازد و در آخر امر نیز مدیون پزشک خویش و متشکر از اوست. دلیل تفاوت رفتار در دو صحنه فوق، شناخت انسان است که یکی، تنها ثانیه های پیش رو را می بیند و دیگری نگاهی وسیع تر یافته و دور دست ها را می بیند.

بنابراین روشن است که تفاوت دیدگاهها، تفاوت عملکردها را به وجود می آورد. انسانی که به معاد ایمان نیاورده و پذیرش آن هنوز از عقل به دلش نرسیده، خدا را برای خواسته های مادی خویش می خواند. و اگر خدا وصال به معشوقش را نصیب او نکند، از خدا روی می گرداند و با او به ستیزه می پردازد! اگر خدا تمتعات مادی او را برنیاورد، و پول فراوان در اختیارش قرار ندهد، خدا را موجودی دروغین می خواند و به تمام دلایل منطقی پشت می کند و ... .

اما همین انسان زمانی که از حصار تنگ مادیات در می آید، و وسعتی به اندازه ابدیت در پیش روی خویش می بیند، حاضر می شود تمام مرارت ها و سختی های دنیا را تحمل کند و دست از بندگی خدا بر ندارد. اینجا تازه شروع مسیر بندگی است که همراه با ایمان به عالم غیب است. چنین کسی به دلیل نرسیدن به معشوق، کفر گویی نمی کند و خدا را آخرین حربه برای رسیدن به خیالات خود نمی داند. (چون کسی که به عالم غیب ایمان ندارد، برای رسیدن به دنیا ابتدا فقط نگاهش به عوامل مادی است و پس از بسته دیدن راهها، به صرف وجود یک احتمال حاضر است خدا را بخواند
پس شروع مسیر بندگی، خود نیاز به یک وسعتی در دید دارد و چنین انسانی مدارجی از کمال را طی کرده است. اگر چه عبادتش به طمع بهشت یا ترس از دوزخ باشد و نباید تصور کنیم که عبادت این گونه افراد هیچ ارزشی ندارد. و واقعا کسی نمی تواند شناخت نسبتا صحیحی از بهشت کسب کرده باشد و بدان بی رغبت باشد. یا اندک تصوری از جهنم برایش حاصل شده باشد و ادعای عدم ترس از آن را بکند.

متقینی که بیان وصف آنها از زبان امیر المومنین (ع) برای همام آنچنان سنگین شد که جان به جان آفرین تسلیم نمود، به بهشت و جهنم پشت نکرده اند که حضرت علی (ع) می فرمایند: با بهشت چنان‏اند كه گویى مى‏بینندش و غرق نعمتهایش هستند. و با دوزخ چنانند كه گویى مى‏بینندش و به عذاب آن گرفتارند.[۲]

چنین کسی نمره قبولی را کسب کرده اما تا رسیدن به نمره عالی راه همچنان برایش باقی است. و برای رسیدن به مدارج بالاتر، باید پا بر روی منیت های پست گذاشت و خالق را دید. خالقی که هر چه بیشتر به او بنگریم، کرامت او را می بینیم در حالی که نگاه به خودمان، تنها دنائت ها را نشان می دهد. با چنین نگاهی می توان به عالی ترین درجات بندگی نائل آمد. و این نگاه را باید از اهل بیت (علیهم السلام) یاد گرفت که امام سجاد (ع) در ابوحمزه می فرمایند: تَتَحَبَّبُ اِلَیْنا بِالنِّعَمِ وَنُعارِضُكَ بِالذُّنوُبِ خَیْرُكَ اِلَیْنا نازِلٌ؛ تو با نعمتهایت بر ما دوستى كنى و ما به گناهان با تو معارضه و برابرى كنیم خیر تو بر ما نازل گردد وَشَّرُنا اِلَیْكَ صاعِدٌ وَلَمْ یَزَلْ وَلا یَزالُ مَلَكٌ كَریمٌ یَاْتیكَ عَنّا بِعَمَلٍ؛ و در برابر شرّ ما بسوى تو بالا آید و تو همیشه تا بوده و هست پادشاه بزرگوار و كریمى بوده اى كه از جانب ما كارهاى قَبیحٍ فَلا یَمْنَعُكَ ذلِكَ مِنْ اَنْ تَحوُطَنا بِنِعَمِكَ وَتَتَفَضَّلَ عَلَیْنا بِآلاَّئِكَ؛ زشت بسوى تو آید ولى آنها جلوگیریت نكند از اینكه ما را به نعمتهاى خود فراگیرى و خود بر ما تفضل كنى.

این نوع نگاه است که امیر المومنین (ع) در دعای کمیل می فرمایند: اگر مرا در جهنم عذاب کنی، به فرض که بر عذابت صبر کنم، چگونه بر فراغت صبر کنم؟ (هَبنی صَبَرتُ عَلی عَذابِکَ فَکیفُ أصبِرُ عَلی فِراقِکَ و هَبنی صَبَرتُ عَلی حَرَّ نارِکَ فَکیفَ أصبِرُ عَنِ النَظَرِ إلی کَرامتِک)
خدای متعال نسبت به برخی بندگان بخل می ورزد
فرمایش حضرت صادق (ع) از پدر بزرگوارشان است؛ می فرماید: « إنَّ اللهَ تبارَک وَ تعالی ضَنائِن» ضن به معنای بخل است؛ ضنائن یعنی کسانی که خدای متعال نسبت به آنها بخل می ورزد؛ البته این لفظ اولیه است؛ یعنی چه؟ یعنی اینها بندگانی هستند که خدای متعال نمی خواهد گرفتار بلا شوند؛ بخل می ورزد یعنی آنها را نزد خودش جمع می کند و اینها بندگان مخصوص خودش هستند؛ دوست ندارد آنها گرفتار بلا شوند.
نتیجه اینکه بنده خاص خدا هستند، چیست؟ « یَغذوهُم بنِعمَتِه» به زبان بنده، خود خدا در دهانشان لقمه می گذارد؛ نعمت خودش را به آنها می دهد نه نان و چلو و پلو؛ آنها را به نعمت خودش غذا می دهد؛ «وَ یحبُوهُم بعافِیَتِه» به زبان بنده آنها را در عافیت خودش غرق می‌کند؛ «وَ یُدخِلهُمُ الجَنـّة َبـِرَحمَته» و آنها را به رحمت خودش به بهشت می برد؛ از ابتدا که چشمش را باز می کند غرق نعمت و عافیت است؛ آخرش هم بهشت است.

»تـَمُرُّ بهمُ البَلایا وَ الفِتن مِثلُ الرِّیاح» بلاهایی مانند طوفان نوح برای او مانند یک نسیم است؛ فتنه ها پیش می آید، اما گرد آن هم به دامان او نمی نشیند؛ «ما تضُرُهُم شَیئا» این فتنه ها و بلایا هیچ ضرری برای آنها ندارد؛ بین بندگان خدا یک همچین انسان هایی هم هستند؛ این مساله مخصوص آن چهارده نفر نیست؛ تمام ما می توانیم به این جایگاه برسیم.
چطور می شود انسان بنده خاص خدا شود؟
پس ضنائن به معنای خواص بندگان است؛ خداوند یک بندگانی دارد که بندگان خاص خودش هستند؛ آیا می شود؟ بله می شود؛ برای همه ما هم ممکن است؛ ولو اینکه شما سر سی سالگی به این مرتبه رسیده باشی از سی سالگی به بعد اینگونه خواهد بود؛ ببینید تمام چیزهای معنوی واقعی هستند و انسان آن ها را حس می کند؛ اگر مقدماتش را فراهم کند این اتفاق می افتد؛ مقدمه اش دست ما است؛ نعمت و رحمت و عافیت دست خداست؛ اگر کسی مقدمه اش را فراهم کرد به این جایگاه می رسد که بنده خاص خدا می شود؛ چطور می شود انسان بنده خاص خدا شود؟ این بنده خاص، اختصاصی است اما شدنی است.
یک حدیث بسیار ممتازی از حضرت صدیقه طاهره (س) هست که می فرمایند: هرکس که عبادت خالص خود را به نزد خدا و به بالا می فرستد و عباداتش مخلوط نیست... کمی در رابطه با این خلوص صحبت کنیم؛ حداقل خلوص این است که ما در نماز می گوییم قربة الی الله؛ یعنی من این دو رکعت نماز را برای خشنودی شما نمی خوانم؛ شما خوشتان بیاید یا نه فرقی ندارد؛ من دو رکعت نماز را برای خدا می خوانم؛ این حداقل است که اگر این حداقل را نداشته باشد نماز باطل است.

اگر به دنبال نتیجه عمل خوب خود نباشی نیتت خالص است
می گویند آقا شیخ رجبعلی خیاط هر شب در مفاتیح می گشت تا ببیند هر نماز و ذکر و دعایی چه اثری دارد؛ یک شب هرچه گشت چیزی پیدا نکرد و همینطوری دو رکعت نماز خواند؛ به او گفتند این دو رکعت نماز را برای ما خواندی؛ آن قبلی ها برای چیزهای دیگر بود؛ آن چیزها هم پیدا نمی شود؛ شما باید هزار هزار بار کاری را برای هدفی انجام دهید تا شاید بدهند؛ اما اگر دو رکعت را بی نظر بخوانی آن دو رکعت قبول است.

معمولا دوستان پی نتیجه اعمالند؛ مثلا می پرسند ثوابش چیست؛ اگر انسان پی این نباشد و ثوابش در خاطرش نباشد، به دنبال نتیجه و اینکه چه بلایی را از جان انسان دور می کند نباشد، نیتش خالص می شود؛ اگر برای رضای مردم انجام دهد که پست ترین مرحله نیت است.
اخلاص آن است که فقط خدا باشد
اعمال درجه خلوص دارند؛ هرچه خلوص بیشتر باشد، نتیجه اش بیشتر است؛ در خاطر دارم خیلی قدیم ها حاج آقای حق شناس از ده روز مانده به ماه رمضان یعنی ده روز آخر ماه شعبان و ماه رمضان را یک چله داشت؛ در این چله چه می کردند؟ «مَن أخلصَ لله أربَعینَ صَباحا» هرکس که به اخلاص خدا را بندگی کند و کارهایش را با اخلاص انجام دهد، چشمه های حکمت در قلبش می جوشد و از قلبش به زبانش جاری می شود.
نه اینکه فقط نمازش را به اخلاص بخواند؛ آن هم برای خودش نتیجه دارد اما این که می گوییم باید همه چیزش خالص باشد؛ یکی به حاج آقا اشکال کرد که آقا اگر شما به این نیت این کار را انجام دهید که در قلبتان چشمه های حکمت بجوشد، خود این عدم اخلاص است؛ یعنی کار را برای رسیدن به حکمت انجام می دهی؛ خود این یک درجه از اخلاص کم می کند؛ اخلاص آن است که فقط خدا باشد.
داستانی از آیت الله بروجردی
بعد از اینکه مرحوم آیت الله العظمای بروجردی به قم تشریف آوردند، مرجعیت به ایشان تعلق گرفت؛ همه ایشان را به مرجعیت معرفی کردند و تقریبا نزدیک مرجعیت مطلق بودند؛ ایشان را برای عمل پزشکی به تهران آوردند؛ در راه بازگشت فرمودند من فکر می کنم نذر کردم اگر از این مریضی به سلامت عبور کنم خدمت حضرت رضا (ع) مشرف شوم.
اطرافیان آقا گفتند حالا عجله نکنید؛ نذرتان که قطعی نیست؛ حالا بعدا این کار را انجام دهید؛ ایشان فرمودند چرا بگذارم برای سال بعد؟ همین امسال برویم؛ اما آقایان نمی گذاشتند؛ آنها نقشه داشتند؛ یک بار یکی از دهانش در رفت و گفت آقا شما ابتدای مرجعیتتان هست و می ترسیم وقتی به مشهد مشرف شدید مردم آن طور که باید از شما استقبال نکنند و برای مرجعیت شما شکست باشد.
ایشان فرمود من هفتاد سال است که برای دنیای خودم نقشه نکشیده ام؛ مگر شما چند سالتان است که هفتاد سال برای دنیایتان نقشه نکشیده اید؛ نقشه یعنی اینکه من این کار را می کنم تا آن طور شود؛ ایشان فرمود من باید به مشهد بروم، می روم؛ اصلا به این فکر نمی کنم که آنجا چه می شود؛ من باید درس بدهم پس می دهم؛ من درس نمی دهم تا جمعیت زیادشود.

چکار کنیم که خدا برایمان نقشه بکشد؟
اگر اینطور شود بعد اداره ذره ذره امور زندگی او را خود خدای متعال به عهده می گیرد؛ چگونه؟ عرض کردیم به زبان خودمان خدا بین ده گزینه بهترین را برایش انتخاب می کند؛ شما خودت برای خودت بهترین را نقشه می کشی اما نمی شود؛ اگر خودت نقشه بکشی نمی شود؛ چکار کنیم که خدا برایمان نقشه بکشد؟ عمل درست تحویل بده؛ عمل درست به این معناست که شب تا صبح نماز بخوانی؟ خیر؛ دو رکعت نماز درست بخوان.
یک مطلبی هست که الان کمی سخت است؛ مثلا بنده نیت نماز را درست می کنم اما بعد حواسم به نماز نیست؛ این به اخلاص نماز لطمه می زند؛ ببینید باید در نیت شما اخلاص باشد؛ در توجه تان هم باید اخلاص باشد؛ من ده درصد در نمازم توجه دارم که آن هم توجه به الفاظ و عبادات است؛ رسیدن به همین هم مشکل است؛ اما چیزی که اصلا یادمان نیست همان صحبت با خداست.
هرگاه شما دیدید یک بلایی از شما دفع شده و یک مشکل دینی یا دنیایی از شما رفع شده این به برکت آن مقدار کم از عبادت خالصانه ای است که داشته اید؛ داستان امام حسین (ع) را شنیده اید؛ هرچه بلا شدت می گرفت، می دیدند صورتشان بیشتر گل می اندازد؛ یعنی چه؟ صورت باید زردتر شود؛ وقتی به انسان مصیبت وارد می شود صورت زرد می شود؛ وقتی بلا و ترس و خوف زیاد می شود رنگ انسان می پرد؛ اما رنگ ایشان نمی پرید؛ افراد دیگری هم در لشگرشان بودند که رنگ آنها هم نمی پرید.

برداشت شخصی : از اینکه در این مدت بسیار کوتاه آنطور که شایسته قرآن باشد مطالب ارزنده وجالبی را برای تدریس انتخاب کردید از خدای مهربان شاکر واز شما ممنونیم انشاا.. بتوانیم از بندگان(عبد)خالص باشیم
زهرا تاجیک
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.

چگونه خدا را عبادت کنیم 9 سال 8 ماه ago #100102

سلام خانم تاجیک از اینکه شاگردان کوشایی همچون شما در کلاسم حضور داشتند خدارا شاکرم محتاج دعای خیر شما هستم
یک نکته: هر مکان زیارتی یا هر زمان که حال دعا به شما دست داد بر ای پدر مادر معلمان خود وهر کسی که در زندگی به نحوی به شما کمکی کرده است یاد کنید خدانگهدار
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
مدیران انجمن: طیبه کولیوند