چهارشنبه, 02 خرداد 1403

 



موضوع: توريسم عشايري : Nomadic's Tourism

توريسم عشايري : Nomadic's Tourism 9 سال 9 ماه ago #97630

از دير باز زندگي بشري ،شيوه ها و روش هاي مختلفي داشته است .از دوره غار نشيني تا نظام يكجا نشيني و به تعقيب آن زندگي روستايي و شهري ،بشر به دنبال ايجاد ،سبك هاي مختلف زندگي ،جهت بهتر زيستن بوده است .
البته تفسير بهتر زيستن و زندگي شاد ازديگاه افراد مختلف متفاوت خواهد بود .بدين سبب واقعاَ شايد در دنياي پيچيده و ماشينيزه امروز نتوانيم پاسخ درستي به اين سوال دهيم .در هر صورت تفاوت در نوع زندگي افراد (كه خود علل و عوامل گوناگوني داشته است ) سبب شكل گيري چند سبك عمده از زندگي مي گردد ( اشاره به شيوه هاي مختلف زندگي ،شهر نشيني ،روستا نشيني و كوچ نشيني ) و به هر تقدير لزوم زندگي پر شتاب سبب گرديده است ،كه افراد بعضاَ، بصورت ناخود آگاه ، به زندگي نه چندان دلچسب و راحت شهر نشيني روي آورند .امري كه در دهه هاي اخير با رشد شتابان آن روبرو بوده ايم .در هر حال ما در اين مبحث كوتاه به دنبال بررسي سبك هاي مختلف زندگي نبوده و شايد تنها فرصتي باشد جهت نگاهي مختصربه شيوه زندگي قديمي ولي نه چندان آشناي كوچ نشيني .
امروزه به دلايلي كه بدان اشاره شد اشكال زندگي بشري تغيير كرده و از حالت سنتي به مدرن تبديل گشته است و به همين سبب، شايد به ندرت بتوان در همه نقاط جهان اشكال زندگي ابتدايي بشري را كه همان هم آغوشي با طبيعت جاندار است را به آساني يافت و از نزديك با آن مانوس گرديد.
وليكن شايد يكي ديگر از مواهب خدادادي كشور ما برخورداري از اين جنبه از حيات بشري ،يعني زندگي به سبك كوچ نشيني باشد ،پديده بكري كه در نوع خود بي نظير بوده و شايد بجز در چند كشور معدود (و غالباَ هم جوار ) نتوانيم نمونه هاي ديگري از آن بياييم .
در هر حال وجود گروه هاي مختلف عشايري پراكنده در سراسر كشور پهناورمان ،عاملي است كه مي تواند به عنوان ،عنصر جاذب جهانگردان محسوب گردد .
چراكه هنگاميكه پديده اي از ويژگي منحصر به فردي(Speciality ,Unique) برخوردار باشد ،قابليت اينكه بتواند جاذبه جهانگردي محسوب شود را داراست .
به همين سبب حضور عشاير مختلف در كشور با گستره وسيع و تنوع فرهنگ ها نه به عنوان يك تهديد، بلكه به عنوان عاملي موثر در جلب و جذب جهانگردان محسوب گردد .مهمترين ويژگي كه عشاير دارا هستند ،همان توانايي هم رنگ شدن با شرايط محيطي و پيراموني خود است .
چراكه در همه نقاط كشور با تنوع اقليمي گوناگون ،ما شاهد حضور ايلات و عشاير هستيم .
در خصوص جاذبه هاي مختلف عشايري ،مقالات و پژوهش هاي مختلفي صورت گرفته است ،وليكن معمولاَ نكته اي كه همواره در اين گونه تحقيقات فراموش شده آن است كه چگونه مي توانيم با يك برنامه ريزي صحيح و واقع نگر ،از اين جاذبه هاي بالقوه استفاده شاياني به عمل آوريم .
اساساَ جذب و جلب گردشگر ،بصورت اصولي نيازمند آشنايي با مباحث پايه اي اين صنعت ،كه شامل زير ساخت و روساخت بوده (كه در سلسله مقالات قبلي به آن اشاره گرديده ) مي باشد .بنابر اين و با فرض آشنايي با مفاهيم اساسي اين صنعت و بعد از مطالعات مقدماتي محلي ،مي بايست ،طرح هاي اجرايي منطبق بر شرايط محيطي مورد مطالعه ،تهيه و جهت اجرا به دستگاه هاي ذي ربط ابلاغ گردد .
چراكه عموماَ در خصوص عوامل و جاذبه هاي جهانگردي كشور به وفور در مجامع و سمينارهاي گوناگون و در غالب نشريات ،جرايد و پژوهش هاي مختلف ،مطالبي ارائه گرديده است و ليكن اغلب راه كار اجرايي ارائه نشده است .
بدين سبب نخست مي بايست ضمن شناخت ظرفيت هاي بالقوه در نقاط مختلف و در جوامع عشايري كشور براي هر كدام از آنها برنامه اي منطبق و مناسب ارائه و اجرا نمود . در اين راه توجه به دانش مردم شناسي ،جامعه شناسي ايلات و عشاير،برنامه ريزي و رفاه اجتماعي و مديريت جهانگردي ،از اهميت بسيار بالايي برخوردار است .
چراكه هر كدام از اين علوم از زاويه اي به مبحث جهانگردي ايلات و عشاير توجه دارند ،دانش مردم شناسي به بررسي آداب و رسوم ،اعتقادات و باورها و در مجموع فرهنگ مردم (و خصوصاَ در اينجا به ايلات و عشاير) توجه دارد .جامعه شناسي ايلات و عشاير به بررسي انواع مختلف ،ايلات و عشاير و نظام تعاملي ميان آنها مي پردازد .و رشته برنامه ريزي و رفاه اجتماعي نيز با جهت گيري برنامه ريزي به ايجاد سيستم رفاهي براي خانواده هاي عشايري ،اقدام مي نمايد و در وهله آخر دانش مديريت جهانگردي با ايجاد يك نظام تعادلي ميان برآيند نتايج استخراجي همه اين علوم ،به يك نتيجه گيري كلي و يك برنامه ريزي جامع جهت جلب و جذب گردشگر خواهد رسيد .
جمع بندي آنكه: در كشور ما به لحاظ شرايط خاص تاريخي ،جغرافيايي و اقليمي تنوع قومي ويژه اي به چشم مي خورد ،كه هر كدام از اين اقوام داراي شيوه هاي مختلف زندگي (عموماَ 3 در قالب دسته اصلي زندگي ،شهري ،روستايي و عشايري) مي باشند .شيوه عشايري به عنوان نمادي از زندگي سنتي بشري و همگوني و هماهنگي با طبيعت ،با ويژگي هاي مردم شناختي منحصر به فرد خود مي تواند به عنوان عامل اصلي جذب و جلب گردشگر محسوب گردد .وليكن تا تحقق اين امر نه ، در حد يك شعار آرمانگرايانه ،بلكه به عنوان يك راهكار عملي و اجرايي ،راه بس طولاني وجود دارد .كه اين امر جز با شناخت دقيق ظرفيت هاي اجتماعي ،فرهنگي ،اقتصادي و سياسي هر ايلي و به دنبال آن برنامه ريزي صحيح و مناسب و هم جهت با اين ظرفيت ها امكانپذير نخواهد بود .
به عبارتي ما بايد ،ضمن احترام به ارزش هاي قومي و عشيره اي اقوام مختلف ،مي بايست زير ساخت هاي لازم جهت جذب و جلب گرشگر را فراهم سازيم و ضمن تبليغات متنوع در عرصه هاي ملي و بين المللي اين عامل بالقوه را به ايرانيان و جهانيان معرفي نماييم .
واقع نگري همراه با برنامه ريزي دور انديش و عمل گراي پيش رو مي تواند زمينه را جهت استفاده از اين پتانسيل عظيم ولي نهفته را فراهم سازد .
باشد تا شهري ،روستايي و كوچ نشين ايراني در كنار يكديگر و با كمك هم به سمت اعتلاي ميهن عزيزمان گام برداريم .
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
مدیران انجمن: فوزیه خالدی